از آموزه های دون خوان از شمنان سرخپوست .............. ناوالیسم
(نامی که در نهایت دون خوان روی مکتبش می گذارد)یک مکتب کاملا عمل گراست.
راهی که دون خوان ماتوس معرفی کرد راهیست به سوی بی نهایت وی در ابتدا نام ساحری را روی اعمالش می گذارد چون در اصل شمن ها جادوگرانی بوده اند که در دوران کهن تنها به جادوگری پرداخته و از ان برای اهداف دیگر استفاده می کردند اما در طول زمان راه به سوی اهدفی بالاتر سوق پیدا کرد .
در واقع با حذف بعضی دستورات و ابداع دستوراتی دیگر این مکتب به سمت تکامل روح ادمی سوق داده شد.
اگر چه درون مایه ی ان همچنان ساحری با قیماند اما هدف تغییر کرد...سیستم کار به این صورت است :اموزش . عمل . نتیجه و درک مورد اموزش .
قبل از انجام اموزش ها نباید در مورد انها قضاوت کرد .
دون خوان میگه استاد تنها به شاگرد کمک می کنه به قدرت های درون خودش باور پیدا کنه. به سوی بی نهایت كارلوس کاستانداچه كسى بود؟
يك جادوگر ذاتی بود و" ناوال"، كه ادعا كرد وارث دودمانی از جادوگران با 27 نسل است،او آخرين رهبر و پايان بود.و اخرین نسل.ميراث کاستاندا در یک سری كتاب وجود دارد (شروع با تعليمات دون خوان: معرفت يك سرخپوست یاکی، كه در 1968 منتشرشد ؛) و دو نویسنده ی زن که با انها همکاری کرد، تایشا آبلار و فلوريندا دانرگرو .
همچنين او ادعا می كرد کار اموزی اش را با دون خوان و گروه جادوگری او شرح میدهد؛ و يك سرى كارهای عمومى،که از 1993 شروع شد، كه اساساً به تعليم" Tensegrity "اختصاص داشت، يك مجموعه از حركات که کاستاندا ادعا می رکرد از جادوگران به او رسیده و در ابتدا توسط" جادوگران مکزیک کهن "ساخته و اموخته شده.
از آنجايی كه کتابهای کاستاندا در نگاه اول بسیار غیر واقعی و شک بر انگیز است، بارها در اصالتشان شك كرده‌اند.
در طى سالها كتابها و گفتارهای انتقادی زیادی منتشر شده بودند که به دیدگاه های کاستاندا حمله می کرد براى مثال، یکسانی شرح رویدادها با دیگر جامعه شناسان؛ بی شباهتی گياهان و جانوران با ان چه در صحرای سونورا کشف شد ؛ عدم احتمال وجود استادی که کاستاندا ادعا کرده ،آیا يك شمن-یاکی بی سواد، با فلسفه‌هاى خردمندانه آشنا بود آن هم اینچنین فوق‌العاده مانند نیچه و گرجیف، يا ديگران؛ و تناقضات اساسى در تاريخ‌ها و اتفاقات ميان كتابها.اين چنين انتقادهایی بسيار پرسر و صدا می گذشت ,هفتاد سالگی و هشتاد سالگی و کاستاندا هم چنان ثابت قدمانه از پاسخگويى به منتقدين مختلفش اجتناب‌کرد،در ان شرایط یک قصه ی جدید درباره کتاب های کاستاندا ساخته شد:
ایا او خودش داستان فوق‌العاده را ساخته بود و در كتابها یش وصف کرده بود.
در واقع،کاستاندا در تمام زندگیش هرگز نپذيرفت كه كتابها چيزى جز بهترين كوشش اوبودند كه كارآموزىاش را با دون خوان به وسيله ی انها شرح مىدهد و مهمانی هایی که در انها درک دنیا های دیگر را اموخته بود.به گفته ی کاستاندا این کتاب ها را به خواست دون خوان نوشته .
همچنین کتاب تعلیمات دون خوان پایان نامه ی دکترای کاستاندا بود.دون خوان خود می دانست که نسل جادوگران فرقه ی او به پایان رسیده و شاید این بهترین کاری بود که می توانست از طریق ان حاصل سالها تلاش جادوگران مکزیک را از نابودی حفظ کند و این گونه میراثی ازآن را در این کتب به وسیله کاستاندا اخرین ناوال نسل جادوگران در دنیا باقی گذاشت.از دون خوان هیچ عکسی در دست نیست و خودش اجازه ی ضبط صدا و یا عکاسی را به کاستاندا نمی داده .
زندگی خود کاستاندا نیز همین طور است و عکس های زیادی از او در دست نیست .او بجز در چند مصاحبه ی محدود شرکت نکرد و هرگز حاظر نشد جواب منتقدان سر سختش را بدهد.
از زندگی او پس از پیوستن به جادوگری اطلاعات زیادی در دست نیست .جهان بینی و اموزش های دون خوان به گفته ی خودش حاصل دیدن مستقیم است نه به صرف تفکر ادمی حاصل سالها تلاش جادوگران که پا به ناشناخته گزاشتند و قصه هایی را به یادگار اوردند که دیده بودند.کاستاندا در لوس آنجلس 27 آوريل 1998 همانند استادش از دنیا رفت ولی مرگ اودر 19 ژوئن 1998 رسماً اعلام شد .
و دوستانش گفتند کاستاندا مانند استادش زنده از دنیا رفت اما چون مردم نمی توتنند این را درک کنند تنها اعلام شد کارلوس کاستاندا مرد. برای استفاده از این کتب باید چند چیز را بدانید /دون خوان می گوید نیازی به استاد نیست کافیست ما بتوانیم باور کنیم که قدرت های بیشماری داریم / این کتب بدون عمل تنها در حد یک نظریه است پس با خواندن صرف انها فقط اطلاعات عمومی تان را زیاد می کنید/.
(این کتب در ایران به چاپ رسیده _نشر میترا) اثار کاستاندا به ترتیب زمان چاپ اولین نسخه:
تعلیمات دون خوان حقیقتی دیگر سفر به دیگر سو افسانه های قدرت دومین حلقه ی قدرت هدیه ی عقاب اتش درون قدرت سکوت حرکات جادویی چرخ زمان هنر رویا دیدن ...................... کتب مرتبط: در رویا بودن گذر گاه ساحران اموزش های دون کارلوس تولتک ها ی هزاره ی جدید برون فکنی کالبد اختری و......
