کافه تلخ

۱۳۸۹ آبان ۷, جمعه

جنبش رایلیان، دجال

جنبش رایلیان یک سازمان غیر انتفاعی بین المللی است.
این سازمان کسانی را گرد هم می آورد که مایل هستند بشریت را از منشا اصلی خودش آگاه کنند و پیام ویژه الوهیم را به گوش مردم برسانند.
الوهیم موجودات فرازمینی با دانش بسیار بالا هستند که حیات روی کره زمین و انسان را خلق کردند.
ولی انتشار این آگاهی تنها هدف جنبش رایلین نیست.  یکی از ماموریت های اصلی این سازمان ایجاد یک سفارتخانه برای خوش آمد گویی به بازگشت خالقین مان است. 


به وسیله پیامبر خودشان رایل - الوهیم با احترام بیان کرده اند که مایل هستند به زمین برگردند و با ما ملاقات کنند. آنها از ما خواسته اند که ابتدا اشتیاق خودمان را به آنها با ساخت یک سفارتخانه مناسب به جهت ورود آنها نشان دهیم.

این سفارتخانه همان‌طور که در کتاب‌های باستانی آمده است به عنوان سومین معبد ساخته خواهد شد.

  بر اساس مشخصاتی که الوهیم به ما داده اند این سفارتخانه باید در کشوری بی‌طرف ساخته شود که حقوق موجودات فرازمینی را محترم شمارد و بی‌طرف بودن فضای آن کشور را تضمین کند.
  ایجاد چنین سفارتخانه ای و به دست آوردن همه تضمین های لازم نشانه این است که بشریت به طور رسمی آماده ملاقات با خالقین خودش است.

(جزییات نقشه ها و مشخصات مورد نیاز این سفارتخانه در وبسایت زیر قابل دسترسی است. www.ElohimEmbassy.org
جنبش رایلیان اخیرا از چند کشور برای امکان ایجاد سفارتخانه سوال کرده است و چند کشور علاقه خودشان را فضای همکاری در این مورد نشان داده اند. مذاکرات اولیه به زودی انجام خواهند شد!
به طوری که در مدارک ارایه شده به کشورهای علاقه مند آمده است سفارتخانه ای که برای پدران آسمانی مان ساخته می شود برای کشوری که سازنده آن است منافع مالی زیادی خواهد داشت. آن ملت خوش شانس از حمایت الوهیم برخوردار خواهند شد و به مرکز معنوی و علمی کره زمین در هزاره جدید تبدیل خواهد شد.




کتاب های زیر چهار کتاب اساسی و مهم هستند که باید بخوانید  و به مطالبش فکر کنید و قضاوت کنید که آیا قابل قبول تر از افسانه هایی نیست که عمری شنیده‌ایم؟




آيين رايل چه نوع آييني است و چه انتقادهايي بر آراء و عقايد اين آيين وارد است؟

آيين رايل پرسش :

پاسخ :

مکتب رايل مدعي است تمامي پيامبران الهي را قبول دارد با اين تفاوت كه ايشان را نه خداوند، بلکه انسان‌هايي ساکن کرات ديگر فرستاده‌اند که بيست و پنج هزار سال پيشرفته تر از انسان هاي زميني مي باشند. از سه منظر مي توان به ارزيابي مدعيات اين مذهب نوساخته بشري پرداخت:
الف- از جهت مقدار هماهنگي ادعاهاي اين دين با آموزه هاي اديان بزرگ، زيرا اين دين خود را مخالف اديان الهي ندانسته بلکه آن پيامبران را نيز رسولان الوهيم( نام انسا‌ن‌هاي كرات ديگر) مي‌داند حال مهمترين پرسش اين است که اگر اين پيامبر جديد يعني رايل ادامه دهنده راه همان انبياء الهي است پس اين همه تفاوت و تناقض از کجا آمده است؟ به برخي از اين تناقضات اشاره ميکنيم:
1. چگونه است که در قرآن مي‌خوانيم که خداوند متولد نشده و موجودي از او متولد نمي شود[1] ولي رايل مدعي است که الوهيم (همان موجود يا موجوداتي که پيامبران را فرستاده اند) از نسل‌هاي قبلي الوهيم به دنيا آمده و اين سلسله به دنيا آمدن‌ها تا بي‌نهايت ادامه پيدا مي‌کند.
2. اين دين مي‌گويد از طرف همان موجودي آمده است که حضرت محمد (ص) را فرستاده است حال اين سوال پيش مي آيد که پس چگونه در قرآن کريم حضرت محمد(ص) آخرين پيامبر دانسته شده است[2] و آيا الوهيم نمي دانست که 14 قرن بعد بناست پيامبر ديگري براي انسان‌هاي زميني بفرستد؟
3. تمامي اديان الهي بر غير مادي بودن و ناميرا بودن خداوند و نيز ازلي و ابدي بودن او تأکيد دارند در حالي که الوهيم موجودي است ميرا و از پدران خود به وجود آمده است و نيز در مکاني خاص زندگي مي کند و به چشم ديده مي‌شود . آيا الوهيم فراموش کرده که در کتاب‌هاي قبلي خود به مردم چه پيامي داده و خود را چگونه معرفي کرده است؟
4. اصلي ترين پيام رايل جانشيني علم به جاي مذهب است که در جاي خود به آن خواهيم پرداخت، ولي اکنون سخن دراين جاست که چرا الوهيم توسط فرستادگان پيشين خود، دين و مذهب براي انسان ها فرستاده، ولي اينک همان پيام‌ها را نفي مي‌کند و علم را جانشين مذهب ساخته است؟ آيا اين تناقض در رفتار از موجودي که به ادعاي رايل بيست و پنج هزار سال پيشرفته تر از زمينيان است پذيرفتني است؟
5 . مهم‌ترين تناقض سخنان رايل با تعاليم انبياء الهي در اصلي‌ترين مدعاي رايل نهفته است، و آن انكار موجودي به نام خداست. باور به خدا ركن اصلي اديان الهي است. چگونه كسي كه اين اصل را قبول ندارد مي‌تواند ادعا كند كه همه اديان را به رسميت مي‌شناسد.
6. رايل دين بودا را نيز در كنار ساير اديان و فرستاده الوهيم مي‌داند و بلكه مدعي است دين بودا با كمي اصلاح، همان دين رايل خواهد شد. ولي نكته جالب آن است كه بودا ديني است كه رهبر و بنيان‌گذار آن هيچ‌گاه ادعاي آمدن از سوي خدا نكرد و فقط مردم را به سوي اخلاق متعالي دعوت مي‌كرد[3]. حال بايد ديد چگونه الوهيم پيامبري فرستاده‌ كه خودش چنين ادعايي ندارد.
7. رايل براي آن‌كه سخنانش مشتري بيشتري جذب كند، هر آن‌چه را كه دين ناميده شده است، فرستاده الوهيم مي‌داند، حتي بهاءالله را كه هيچ يك از مسلمين و بلكه هيچ يك از جهانيان او را پيامبر نمي‌دانند فرستاده الوهيم مي داند. اصولاً بهاييت ديني است دست‌ساز و لااقل در ايران همه زواياي تاريخي آن بر مردم روشن است.
8. بررسي اين تناقضات فرصتي بيش از اين نوشته كوتاه مي‌طلبد، اموري هم‌چون ادعاي اين كه بهشت حضرت آدم و حوا در اسرائيل كنوني بوده و اين نكته را به قرآن نسبت مي‌دهد در حالي كه در قرآن از اين نكته خبري نيست و يا اين كه مدعي است پيامبر با سفينه فضايي به معراج رفته و با خدا ملاقات كرده است در حالي كه به تصريح قرآن خدا ديدني نيست و اين كه وحي را همان تله پاتي دانسته و ... دقت در اين ادعاها نشان‌گر ضعف اطلاعاتي كساني است كه اين سخنان را منتشر مي‌كنند و اطلاعاتي بسيار ناچيز از ساير اديان دارند. چنان كه در يكي از نوشته‌هايشان سوره آل عمران را سوره عمران نوشته‌اند.
ب- راه ديگر بررسي و ارزيابي گفته‌هاي رايل سنجش سخنان او با حقايق فلسفي و علمي است.
1. رايل الوهيم را انسانهايي مي‌داند كه انسان‌هاي پيشرفته قبلي، آن‌ها را خلق كرده‌اند و آن قبلي‌ها نيز مخلوق نسلي قبل از خود مي باشند و همين طور اين سلسله تا بي‌نهايت ادامه دارد. در حالي كه اگر سازنده اين افسانه، آشنايي بيشتري با فلسفه داشت، مرتكب چنين اشتباهي نمي‌شد. زيرا به لحاظ عقلي امكان اتصال سلسله به بي‌نهايت وجود ندارد و بالاخره اين سلسله بايد به جايي منتهي شود. اين نكته نه تنها مدعاي ماست بلكه اين اصل( محال بودن تسلسل) از پايه‌هاي تفكر عقلي در غرب و شرق مي‌باشد[4].
2. رايل مي‌گويد كه پيامبران پيشين در سرزمين الوهيم با شيوه مهندسي ژنتيك، دوباره سازي شده‌اند و رايل آمده تا جهان را براي بازگشت ايشان آماده كند. مي‌پرسيم اگر اين پيامبران زنده‌اند چرا خود براي تبليغ اين دين به زمين نمي‌آيند اگر حضرت عيسي(ع) بيايد و پيام الوهيم را به مسيحيان برساند آيا گمان نمي‌كنيد كه مردم بيشتري اين پيام را بپذيرند؟
3. رايل معتقد است که علم را به جاي مذهب براي مردم به ارمغان آورده است. پرسش ما اين است كه كدام علم؟ علمي كه همه روزه بخشي از دست‌ آوردهايش مورد مناقشه قرار گرفته و دانشمندان به اشتباه خود در آن زمينه اعتراف مي‌كنند، چگونه مي‌تواند جانشين مذهب و راهنماي انسان باشد؟ گوينده اين سخنان اگر اطلاعات بيشتري درباره تاريخ تفکر بشر و يا حداقل جريان‌هاي فکري حاکم در مغرب زمين داشت، چنين ادعايي را مطرح نمي‌كرد. زيرا بشر در قرن 18و اوايل قرن 19 ميلادي يکبار به علم ايمان آورد و با گذشت زمان و پيشرفت علم و نيز تنقيح باورهاي فلسفي خود به اين نتيجه رسيد كه علم به تنهايي نمي‌تواند درد‌هاي بشر را درمان كند و لذا امروزه نسبت به علم پرستي خودکافر شده است[5] و روي به درگاه خداوند گذاشته است. گذري بر مکاتب سيانتيستي و علم گرايانه و نيز فلسفه‌هاي پوزيتويستي در تاريخ سه قرن اخير اروپا به راحتي نشان مي دهد که بشر امروز علم را شايسته آن نمي‌داند که مورد تعلق ايمان باشد. امروزه دانشمندان مهم فلسفه علم، درباره واقع نمايي گزاره‌هاي علمي به ترديد افتاده و بسياري از ايشان به صراحت، علم را براي اداره زندگي بشر ناکافي مي‌دانند[6].
4. رايل مدعي است انسان‌هاي كره زمين و نيز ساير موجودات زنده توسط مهندسي ژنتيك ساخته شده‌اند. در اين مدعا اولاً معلوم نيست كه اصل حيات از كجا آمده است و ثانياً معلوم نيست چرا هر انساني كه به دنيا مي‌آيد داراي پدر و مادر است و از نطفه انساني ديگر به وجود مي‌آيد و اين علم ژنتيك كي و توسط چه كسي به كار رفته است؟
ج- راه سوم مطالعه اين آيين ساختگي، بررسي ساختار دروني مدعاهاي ايشان است:
رايل در توجيه اين که چرا الوهيم پس از فاجعه هيروشيما تصميم به معرفي خود به جهانيان گرفته است مي گويد زيرا در اين زمان الوهيم به اين نتيجه رسيد که ممکن است بشر از علم خود در مسير خطرناکي استفاده کند. حال مي‌پرسيم آيا قبل از آن هيچ فاجعه‌اي رخ نداده بود که از علم سوء استفاده شود؟ آيا خود جنگ جهاني و كشته شدن چندين ميليون انسان توسط سلاح‌هاي کشتار جمعي ساخته شده با استفاده از علم بشر کافي نبود؟ و جالب است که بسياري از انسان‌ها نيز در همان زمان و بلکه قبل از آن به اين نتيجه رسيده بودند که ممکن است دستاوردهاي علمي بشر در مسيري به کار گرفته شوند که به صلاح انسان و بشريت نباشد. پس الوهيم چه تفاوتي با انسان دارد و اين پيشرفت چندين هزار ساله چه فايده‌اي داشته است؟
رايل خود را پيام‌آور موجوداتي مي‌داند که از نظر علمي بسيار پيشرفته‌تر از انسان‌ها هستند ولي از اين مدعا هيچ نشاني در خود رايل مشاهده نمي‌شود. به نظر مي‌رسد لااقل خود او بايد به وسيله علم ژنتيک خلق شده باشد و نيز خود از دانش‌هاي علمي بشر بي‌نياز باشد. ولي چنين نيست. در حالي كه پيامبران الهي در زمينه آن چه که گفته‌اند سرآمد تمامي بشريت در تمامي طول تاريخند و مثلا در زمينه معارف الهي که ره‌آورد ايشان است هميشه بالاترين و عميق‌ترين سخنان را گفته‌اند و در عين حال، خود نيازي به ديگران در اين مورد نداشته‌اند. ولي گويا رايل، هيچ يک از اين صفات را ندارد. و اصلا اگر رايل از کرات ديگر خبر دارد نشانه آن چيست؟ چرا هيچ نظريه جديد علمي و يا تکنولوژي نوي براي انسان‌ها نياورده است؟ و جالب است که هر چيزي را که ادعا مي‌کند حاصل تلاش و کوشش خود بشر زميني است. علم ژنتيک و کشف سيارات جديد و ... همه و همه حاصل علم همين انسان هستند؟ آيا رايل که مدعي است به سرزمين الوهيم سفر کرده است مي تواند يک سياره جديد به انسان‌ها معرفي کند؟ در پايگاه اطلاع رساني رايل از اين كه رايل هم‌چنان زنده است اظهار خوشحالي شده است، پرسش اين است كه اگر امكان شبيه سازي به وسيله مهندسي ژنتيك وجود دارد، ديگر زنده و يا مرده بودن رايل چه تأثيري دارد؟ اگر اين خدايان خيالي اين‌قدر قدرتمند هستند چگونه مي‌گويند اگر اسرائيل از ساخت سفارت ما جلوگيري كند از ساخت آن پشيمان شده و آن را به جاي ديگري منتقل خواهند كرد؟ اگر بنا باشد اشكالات دروني اين دين ساختگي شمرده شود نيازمند چندين جلد كتاب خواهيم بود. به علاوه كه منابع اصلي اين مدعاها را در اختيار نداشتيم كه اگر مي‌بود بي‌محتوايي مدعاهايشان بيش از اين آشكار مي‌شد.
استفاده رايل و هوادارانش از چند اصطلاح خاص علمي که در روزنامه ها ونشريات رايج شده اند، نشان‌گر آن است که او و طرفدارانش نه تنها در زمينه علوم ديني و علوم عقلي هم‌چون فلسفه ناتوانند بلکه در دايره دانش تجربي نيز بسيار بي اطلاع هستند و از بسياري از تحولات در عرصه علم خبر ندارند و به همين دليل به چند اصطلاح همه فهم پناه برده‌اند.و براي نمونه حتي پيش بيني‌اي از آينده علم بشر نيز ندارند چه رسد به اين كه خود سهمي در پيشرفت علم داشته باشند.
تمامي شواهد دروني مدعيات رايل و نيز مقايسه آن با داده‌هاي عقلاني و وحياني و نيز علم تجربي نشان مي‌دهد كه اين دين ادعايي، نه تنها ديني اصيل نيست بلكه مخترعان اين عقيده از نظر اطلاعات ديني و علمي و فلسفي در سطح بسيار پاييني قرار دارند به گونه‌اي كه براي ساختن اين مذهب خيالي حتي زحمت مطالعه دقيق ساير اديان را به خود نداده‌اند[7].[1] . توحيد/3.
[2] . قرآن كريم.
[3] . هيوم، رابرت، اديان زنده جهان، ترجمه : عبدالرحيم گواهي تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1373، ص91.
[4] . براي اطلاع از اين بحث در فلسفه اسلامي رك: مصباح يزدي ، محمد تقي، آموزش فلسفه، تهران: سازمان تبليغات اسلامي، 1368، ص75- 85، و در فلسفه غرب رك: ژيلسون، اتين، مباني فلسفه مسيحيت، ترجمه: محمد محمد رضايي و سيد محمود موسوي، قم، دفتر تبليغات اسلامي، 1375، ص 113.
[5] . درباره تاريخ تفكرات علم‌گرايانه و افول آن رك: ژيلسون، اتين، نقد تفكر فلسفي غرب، ترجمه : دكتر احمد احمدي، تهران، انتشارات سمت، 1380، فصل يازدهم از اين كتاب ارتباط بيشتري با اين بحث دارد. و نيز رك: نصر، سيدحسين، جوان مسلمان و دنياي متجدد، ترجمه ، مرتضي اسعدي، تهران، طرح نو، 1375، ص 264- 281.
[6] . براي اطلاع از مباحث رايج در فلسفه علم رك: تاونس، چارلز، اچ، مقاله ، تلاقي علم و دين، ترجمه : فرهاد مشتاق، درج شده در مجله قبسات، شماره اول از سال دوم بهار 1376، ص30- 39.
[7] . تمامي اطلاعات مربوط به اين دين از سايت اختصاصي اين كيش أخذ شده است، و به دليل ارائه ناقص اطلاعات از سوي هواداران اين كيش كمبود شناخت از اين دين مشهود است.


رایل کیست؟




در سن بیست و هفت سالگی و در صبح روز سیزدهم دسامبر سال هزار و نهصد و هفتاد و سه در زمانی که او هنوز مدیریت مجله موفق اتوموبیل رانی خودش را بر عهده داشت در منطقه آتشفشانی ولکانو پارک در مرکز فرانسه رایل ملاقات مهیجی با انسانی از سیاره ای دیگر داشت. این انسان غیر زمینی توضیحی کامل و با جزییات دقیق از منشا آفرینش ما و اطلاعاتی در مورد چگونگی سازماندهی آینده بشریت به رایل داد که در کتاب ثبت شده است Intelligent Design. Aپس از شش ملاقات پی در پی در همان محل رایل ماموریتی که به او محول شده بود را پذیرفت که بشریت را از این پیام انقلابی آگاه کند و مردم را برای خوش آمد گویی به خالقین خودشان -الوهیم-آماده کند. بدون هیچگونه افسانه سازی و ترس و تنها بلکه با آگاهی و با احساس قدردانی از طرف بشریت. پس از چند ماه بررسی کردن این وظیفه بزرگ رایل تقریبا دچار نوعی زخم معده شد تا تصمیم بگیرد که شغل بسیار محبوب خودش در مجله اتوموبیل رانی را رها کند و خودش را وقف ماموریتی کند که یهوه همان مرد غیر زمینی که ملاقات کرده بود کند. در خلال اولین سال پس از این ملاقات رایل شرح این واقعه را در قالب کتابی چاپ کرد و دو برنامه مهم رادیویی و تلویزیونی در فرانسه حضور یافت و در یک کنفرانس عمومی مردم را از این واقعه آگاه کرد. این کنفرانس عمومی در تاریخ نوزده سپتامبر سال هزار و نهصد و هفتاد و چهار در پاریس برگزار شد و بیش از دو هزار نفر در آن شرکت کردند. اندکی پس از آن رایل موسسه ای را شامل افراد داوطلب برای کمک به او در پخش این پیام بوجود آورد که بعدها به جنبش رایلیان تبدیل شد. در پایان آن سال این موسسه صد و هفتاد نفر عضو داشت. این تعداد در حال حاضر بیش از هفتاد هزار عضو در نود و هفت کشور جهان است.

در تاریخ هفتم اکتبر سال هزار و نهصد و هفتاد و پنج دومین ملاقات رایل با انسانهای غیر زمینی انجام شد و به او اطلاعاتی داده شد که در کتاب دوم رایل و همینطور بخش هایی از کتاب اول آورده شده است. از آن زمان تاکنون رایل در کشورهای مختلف جهان حضور داشته است و در همه قاره ها کنفرانس و سمینار برگزار کرده است و افرادی را گردهم آورده است که اشتیاق خوش آمدگویی به خالقین ما را در جهان پخش می کنند.

او همچنین کتابهای دیگری نیز نوشته است مانند مدیتیشن حسی که در واقع بخش مرکزی پیام در آن قرار دارد. کتاب حکومت بر اساس برتری ژن ها که کمک می کند تا سیاره زمین به صورتی هوشمنداته تر اداره شود. و کتاب آری به شبیه سازی انسان که توضیح می دهد چگونه می توان دارای حیات جاودانی و آینده ای زیبا شد که می توانیم از علم انتظار داشته باشیم

در خلال سالها رایل بر روی فعالیت های اجتماعی زیادی تاثیر گذاشته است از قبیل : از ترویج استفاده از کاندوم در مدارس گرفته تا ترویج خود ارضایی و از مبارزات بین المللی برای حمایت از حقوق اقلیت ها با این شعار که تحمل کردن افراد متفاوت کافی نیست و هرکس باید افراد متفاوت با خودش را دوست بدارد گرفته تا تقاضای حذف بخش هایی از متون مذهبی که به حقوق انسان ها احترام نمی گذارند و از حمایت کردن از شبیه سازی انسان با ایجاد شرکت کلوناید گرفته تا ترویج مواد غذایی اصلاح ژنتیکی شده که تنها راه حل برای تغذیه جمعیت روی کره زمین است و از ایجاد موسسه کلیتوراید که انجمنی برای کمک کردن به زنانی است که کلیتوریس خود را به دلیل ختنه شدن از دست داده اند و می توانند دوباره آن را بازسازی کنند و از وجود آن لذت ببرند گرفته تا گرد هم آوردن روسای قبایل آفریقایی با هدف ایجاد ایالات متحده آفریقا.

رایل به عنوان مهمان در بیشتر برنامه های تلویزیون های بین المللی از قبیل برنامه شصت دقیقه و سی ان ان و اخبار بی بی سی و فاکس و همینطور در برنامه هایی نظیر صبحانه با فراست و سرگرمی امشب و دیگر برنامه ها حضور داشته است. از وی دعوت شد تا دیدگاه هایش در مورد علم را برای کنگره آمریکا تشریح کند و همینطور مهمان بسیاری از رهبران جهان بوده است از جمله آقای دنیس ساسو نگویسو رییس جمهور کنگو که رسما از وی استقبال به عمل آورد. و بسیاری از هنرمندان نیز از وی تقدیر به عمل آورده اند از جمله نویسنده فرانسوی میشل اوله بک و هوگ هفنر.

در همه فرهنگ های موجود بر روی کره زمین انتظار برای یک پیامبر وجود دارد. از این پیامبر در مذهب بودایی به عنوان مایترآ و در مذهب یهودی به نام مسیح و برای مسیحیان به عنوان روح القدس و به عناوین دیگر در قبایل دیگر نام برده شده است. این پیامبر موعود مشابه با همه پیامبران قبلی قرار نیست که باعث شادمانی مردم باشد بلکه آمده است که به ما اعلام کند که خالقین مان از ما چه انتظاراتی دارند. این چیزی است که رایل در طول سی سال گذشته انجام داده است. بدون وقفه و با این تعهد به سفرهایش ادامه داده است که هیچ چیزی را برای خودش تصاحب نکند بلکه همه چیزش را در راه ساخت سفارت خانه ای بدهد که خالقین مان از ما تقاضای ساختنش را قبل از سال دوهزار و سی و پنج کرده اند.