کافه تلخ

۱۳۹۱ آذر ۲, پنجشنبه

کودکان و بزرگسالان ایندیگو (INDIGO) و کریستال (CRYSTAL)

Indigoکودکان و بزرگسالان ایندیگو (INDIGO) و کریستال (CRYSTAL) چه کسانی هستند؟
اصطلاح «کودک ایندیگو» توسط نانسی آن تیپ (Nancy Ann Tappe) در دهه ی 1970 مطرح شد. او یک فراروانشناس و به گفته ی خود سایکیک و دارای جابجایی حسی (synesthete) است. در سال 1982 کتابی را تحت عنوان «Understanding Your Life Through Color» منتشر کرد که این اصطلاح را توصیف می کرد. او نخستین کسی بود که در اواسط دهه ی 1960 متوجه شد بسیاری از کودکان، با هاله ای مرکب از رنگهای «نیلی» (ایندیگو) و بنفش متولد می شوند.

این ایده بعدها در سال 1998 با انتشار کتاب «کودکان نیلگون: بچه هایی جدید از راه رسیده اند» (The Indigo Children: The New Kids Have Arrived) نوشته ی لی کارول (Lee Carroll) و همسرش جین توبر (Jan Tober) رواج پیدا کرد. لی کارول ادعا می کند که این مفهوم را از طریق گفتگوهایی که با موجودی روحانی به نام «کریون» (Kryon) داشته، آموخته است.
به گفته ی آنها، کودک نیلگون، پسر یا دختری است که یک مجموعه ویژگی های روانشناختی جدید و غیرمعمول را بروز می دهد، یک الگوی رفتاری که عمدتاً پیش از این مستند نشده است.
کودکان نیلگون، از 100 سال پیش بر روی زمین تناسخ یافته اند. اولین نیلی ها، پیشگامان و راهنمایان بودند. بعد از جنگ جهانی دوم، تعداد بسیاری از آنها متولد شدند که بزرگسالان نیلگون امروز هستند. از آن جایی که در دهه ی 1970، موج عظیمی از نیلی ها به دنیا آمدند، اکنون یک نسل کامل از نیلی ها داریم همراه با افزایش توانایی ها و پیچیدگی ترکیب تکنولوژی با خلاقیت.
کودکان بلورین (کریستال) از حدود سال 2000 شروع به ظهور کردند، برخی نیز معتقدند کمی زودتر از این بوده است. آنها کودکانی بسیار توانمند هستند که هدف اصلیشان انتقال ما به مرحله ی بعدی تکامل و آشنایی ما با قدرت و  نیروی لایزال الهی است. آنها به صورت یک آگاهی و هشیاری جمعی عمل می کنند تا فردی، و بر اساس «قانون یگانگی» یا وحدت آگاهی زندگی می کنند. آنان بر روی این سیاره، نیروی قدرتمندی از عشق و صلح هستند.
بزرگسالان نیلگون و بلورین از دو گروه تشکیل شده اند. گروه نخست آنهایی هستند که به شکل کودکان نیلی به دنیا آمده اند و اکنون در حال انتقال به بلورین هستند. بدین معنی که آنها دستخوش یک دگرگونی معنوی و فیزیکی می شوند که آگاهی «مسیحا» یا «بلورین» را در آنها بیدار می کند و به عنوان بخشی از موج تغییر رو به تکامل، آنان را با کودکان بلوری پیوند می دهد. گروه دوم افرادی را شامل می شود که بدون این خصیصه ها به دنیا آمده اند اما، یا آنها را کسب کرده اند و یا با سخت کوشی و پیگیری مستمر مسیر روحانی، در مسیر فرا گرفتن آنها هستند. این به معنای آن است که همگی ما این توانایی بالقوه را داریم که جزئی از این گروه نوظهور باشیم. پدیده ی نیلی/بلوری، قدم بعدی در مسیر تکامل ما به عنوان گونه های انسانی است. آنها اینجا هستند تا راه را به ما نشان دهند.
http://azulmoon.files.wordpress.com/2009/03/indigos.jpg?w=604
منشأ این اسامی
لغات «نیلگون» و «بلورین» به این خاطر به این دو نسل داده شده است که به درستی رنگهای هاله و الگوهای انرژی آنها را توصیف می کند. کودکان نیلی، آبی نیلی زیادی در هاله شان دارند. این رنگ متعلق به «چاکرای چشم سوم» است، مرکز انرژی درون سر که بین دو ابرو قرار دارد. این چاکرا، بر روشن بینی یا توانایی دیدن انرژی، اشباح و ارواح نظارت دارد. بسیاری از کودکان نیلی، روشن بین هستند.
کودکان بلوری، هاله هایی رنگارنگ با چندین طیف رنگ دارند. این نسل همچنین، شیفته ی کریستالها و جواهرات هستند.

به عقیده ی نانسی تیپ، در حالیکه بنفش رنگ ها، کامپیوتر را به جهان عرضه کردند، این نیلی ها بودند که شبکه های اجتماعی مانند مای اسپیس، فیس بوک، توئیتر و سایر فضاهای تعاملات اجتماعی را به وجود آوردند که این امکان را به آنها می دهد که پیوسته با یکدیگر در تماس باشند. 95% از کودکانی که طی 40 سال اخیر متولد شده اند ایندیگو هستند و طی صد سال آینده، همه ایندیگو خواهند بود. او از اواخر دهه ی 1960 و اوایل دهه ی 1970 که ایندیگوها را شناسایی کرد، 4 تیپ شخصیتی آنها را مشخص کرده است. انسان گراها به طور چشمگیری افزون تر از سایر دسته ها و کارگشاها در حال حاضر بسیار بسیار کم هستند.
http://farm4.static.flickr.com/3654/3355490070_cba1aef20f.jpg


.
1- انسان گرا  (Humanist)
انسان گراها، بینش های نوینی را وارد روابط انسانی و نژاد بشر می کنند. آنها افرادی هستند که می توانند با هر کسی درباره ی هر چیزی صحبت کنند. مردم، منبع قدرت آنها هستند. از نظر جسمانی فعالند، در برقراری ارتباط بسیار خوب و غیر رسمی و خودمانی هستند. وقتی با افرادی که دوست دارند باشند، می درخشند. پاک نهاد و شوخ طبع هستند. دوست دارند سر به سر دیگران بگذارند.
ویژگی ها :
-
مهربان و دوست داشتنی
-
سر به سر دیگران گذاشتن
-
گروه همسال برای آنها، زندگی آنهاست.
-
مدت زمان توجه شان کم است.
-
فعالیت جسمی مداوم
-
صاف و ساده- کارشان را جلوی چشم عموم انجام می دهند.
-
ترجیح انگیزه ناگهانی به رفتارهای عادتی
-
موسیقی، درمان آنهاست.


.
2- هنرمند (Artist)
هنرمندان در تمامی عرصه ها، شکل های هنری را وارد می کنند نه فقط در هنرهای زیبا. در هر زمینه ای که متمرکز شوند، نگاره ی جدیدی را خلق می کنند. باید به سمت هنرهای نمایشی سوق داده شوند، و نیازی به آموزش در آن زمینه نخواهند داشت، با شهود خود در می یابند. فقط نیاز به نظم در تکنیک دارند تا آن را تکمیل کنند. هنرمندان، حس نیرومندی از استحقاق داشته و دوست دارند نمایشی و پرشور باشند. هنرمندان ایندیگو، به شدت خلاق و سخت کوش هستند تا زمانیکه مورد توجه باشند. آنها دیرپسند، مشکل پسند و دیرخشنود هستند.

ویژگی ها :
- نمایشی
-
خبرچینی خواهر و برادرهایشان را می کنند.
-
دوست دارند طبق آخرین مد لباس بپوشند.
-
به برچسب قیمت هیچ توجهی ندارند.
-
چیزهای گرانقیمت را دوست دارند.
-
هنگام نمایش، می درخشند.
-
نسبت به موقعیت اجتماعی شان آسیب پذیرند.
-
کنار آمدن با آنها در مدرسه بسیار مشکل است چون فکر می کنند اشتباهی مرتکب نمی شوند.
-
بهانه گیر و نازک نارنجی
3- اندیشه گرا (Conceptualist)
اندیشه گرا ها افرادی برون افکن هستند. وظیفه ی آنها این است که مفاهیمی نو در زمینه های تکنولوژی، طرح و نقشه، و فرآیندهای مکانیکی ارائه دهند. ممکن است مهندس، معمار، برنامه نویس کامپیوتر یا طراح شوند.
آنها در پروسه های کامپیوتری، هوش سرشاری دارند. اما وجه تمایز اندیشه گراها با دیگران این است که آنها بسیار کمتر اجتماعی هستند. اگر افراد در پروژه های آنها بگنجند، عالی است. اگر نه، گوشه گیرند. آنها ارتش و روال های استحکام بخش را دوست دارند و در کارشان، روشمند و منظم هستند. قادرند ساعت های طولانی و سخت کار کنند- برای پروژه شان. تحمل وقفه و مزاحمت را ندارند. برخلاف انسان گراها، به ندرت بیش فعالند. بیشتر اهل تبانی و اندیشه ی سیاسی هستند. مردم برای آنها ابزارند. اگر قابل استفاده نباشند، کنار می روند.
4- کارگشا (Catalyst)
کارگشاها، پارادایم ها و نگاره های نو، فلسفه ها و مذاهب جدید را ارائه می کنند. آنها کوچکترین گروه ایندیگوها هستند. دارای اندامی بزرگ و سنگین بوده و نسبت به بدن انسان و چگونگی کارکرد آن به شدت کنجکاوند.
ممکن است به نظر بسیار بی اعتنا برسند و اغلب فضایی سرشار از برتری و چیرگی را موجب می شوند. مردم معمولاً آنها را عجیب و غریب و نامتعارف می دانند. اغلب سهل گیرند اما ممکن است دچار جنون ناگهانی شوند. متفکرانی آرمانی بوده و اغلب چیزهایی را مفهوم پردازی می کنند که در آینده ای دور به وقوع خواهند پیوست. در حال حاضر آنها در انتظار به سر می برند تا زمانیکه جهان دریابد حق با آنهاست.
ممکن است در ارتباط با خواهر و برادرهایشان مشکل داشته باشند. می توانند در کلاس درس اخلال گر باشند چون جریان های فکری آنها بسیار متفاوت از وضع معمول است. اغلب سر و صدایی عجیب و خاص ایجاد می کنند.
http://www.edgarcayce.org/images/indigochildren.jpg
تفاوت های کودکان نیلگون و بلورین
اولین چیزی که در برخورد با کودکان بلورین، توجه بیشتر افراد را به خود جلب می کند، چشمان بزرگ، نافذ و جذاب، و عاقلتر و داناتر از سن آنهاست. چشمان آنها بر روی شما قفل شده و شما را هیپنوتیزم می کند، احساس می کنید روحتان آشکارا در معرض دید آن کودک قرار گرفته است. آنها شاد، دوست داشتنی و بخشنده هستند. این نسل جدید کارگران نور، شبیه هیچ یک از نسلهای پیشین نیستند.
کودکان نیلگون نیز در این ویژگی ها با کودکان بلورین اشتراک دارند. هر دوی این نسلها، بسیار حساس و سایکیک بوده و اهداف مهمی در زندگی دارند.
تفاوت اصلی آنها در خلق و خوست. نیلی ها روحی جنگجو دارند چون هدف جمعی شان، نابود کردن نظام های قدیمی است که دیگر به کار ما نمی آیند. آنها اینجا هستند تا نظام های حکومتی، آموزشی و قانونی که فاقد یکپارچگی و همبستگی هستند را باطل کنند. برای به انجام رساندن این هدف، آنها نیاز به عزمی راسخ و تندخو دارند.
بزرگسالانی که در مقابل تغییر مقاومت می کنند و همرنگ جماعت بودن برایشان یک ارزش است، ممکن است برداشت نادرستی از این کودکان نیلی داشته باشند. آنها اغلب این برچسب اشتباه را از روانپزشکان دریافت می کنند، اختلال کمبود توجه و تمرکز و بیش فعالی (ADHD) یا اختلال کمبود توجه (ADD). متأسفانه زمانیکه آنها تحت درمان دارویی قرار می گیرند، حساسیت زیبا، موهبتهای معنوی و انرژی جنگجویی شان را از دست می دهند. کودکان نیلی می توانند نادرستی و دروغ را حس کنند مانند سگی که ترس را احساس می کند.
در مقابل، کودکان بلورین، شادمان و آرام خو هستند. یقیناً ممکن است گاهی کج خلقی هایی داشته باشند اما بسیار بخشنده و سهل گیرند. موهبتهای روحانی و ذاتی کودکان کریستالی نیز دچار بدفهمی می شوند. به ویژه، توانایی تله پاتی آنها که باعث می شود دیر زبان باز کنند و اگر تا 3 یا 4 سالگی شروع به حرف زدن نکنند نیز غیرمعمول نیست. مشکل زمانی به وجود می آید که بلوری ها مورد قضاوت پزشکان و کارکنان آموزشی قرار می گیرند بدین مضمون که الگوهای سخن گویی «غیرطبیعی» دارند. این تصادفی نیست که هر چه بلوری های بیشتری متولد می شوند، تعداد کودکان تشخیص داده شده با اوتیسم (autism) نیز افزایش می یابد.کودکان بلورین، از جمله افراد خوش سخن، در ارتباط با دیگران و حمایتگر و مراقبت کننده تر از هر نسلی هستند. آنها همچنین دارای موهبتهای حکیمانه و معنویی هستند.

کودکان نیلگون، پرتو نیلی رنگ دارند که نشاندهنده ی موهبتهای روشن بینی و شفادهی است. آنها همچنین به بعدهای چهارم و پنجم آگاهی دسترسی دارند، در حالیکه بیشتر انسانها تنها به بعد سوم و چهارم راه دارند. این دسترسی به بعدهای بالاتر به همراه موهبت پرتو نیلی روح، به این معناست که نیلی ها ذاتاً، باهوش تر، حساس تر و روشن بین ترند. آنها خلاق بوده و اغلب قادرند به راحتی به نیمه ی راست و چپ مغز دست یابند که به آنها ذوق هنری و در عین حال مهارت در زمینه های مرتبط با تکنولوژی و ماجراجویی می بخشد.
از طرف دیگر کودکان بلورین، عمدتاً پرتوی طلایی رنگ تناسخ و تکامل را دارند. آنها در بعد ششم آگاهی تولد یافته اند و قابلیت این را دارند که به سرعت به بعد نهم آگاهی کامل مسیحا راه یابند و بعد، به بعد سیزدهم که نمایانگر آگاهی کائنات است.
موجودات بلورین با این موهبتها و توانایی ها، بسیار قدرتمند و خلاق هستند. بسیاری از آنها پرتوهای طلایی و سرخ رنگ دارند که آنها را استاد خلق کردن به ویژه در زمینه های نور و صوت، می سازد. آنهایی که پرتو نیلی – نقره ای دارند نیز «مادران» و «الهه های» این سیاره هستند و ارتعاشات مؤنث شفادهی و باروری دارند. افراد دارای پرتو قرمز- طلایی، ارتعاشات مذکر تجسم گری دارند و اغلب رهبرانی با درکی پویاتر می باشند.
لی کارول و جین توبر، 10 ویژگی کودکان نیلگون را شناسایی کرده اند :
- آنها با احساسی از جلال و شکوه و شاهانه به این دنیا می آیند (و اغلب اینگونه رفتار می کنند)
- آنها احساس می کنند «برای بودن در اینجا، سزاوارند» و از اینکه دیگران این احساس را ندارند تعجب میکنند.
- ارزش شخصی خود، مسئله ی مهمی نیست، آنها اغلب به والدین می گویند «آنها کی هستند».
- آنها با اقتدار محض مشکل دارند (اقتدار و صلاحیت بدون توضیح یا گزینش).
- به سادگی، یک سری از کارها را انجام نخواهند داد، به طور مثال، منتظر ماندن در صف برای آنها مشکل است.
- نظام های مربوط به تشریفات و رسوم مختلف که محتاج خلاقیت و نوآوری نیستند، آنها را سرخورده می کند.
- اغلب هم در خانه و هم مدرسه، روشهای بهتر انجام امور را تشخیص می دهند که موجب می شود، «سنت شکن» به نظر آیند (از هیچ نظامی پیروی نمی کند).
- به نظر غیراجتماعی می رسند مگر آنکه با افرادی همانند خود باشند. اگر افراد دیگری با آگاهی مشابه در اطرافشان نباشند، اغلب گوشه گیر و درونگرا می شوند، احساس می کنند سایر انسانها آنها را درک نمی کنند. به خاطر معاشرت و مردم آمیزی، مدرسه اغلب برایشان بسیار دشوار است.
- آنها به نظام تربیتی که «گناه و تقصیر» به دنبال دارد واکنش خوبی نشان نمی دهند. («صبر کن پدرت بیاد و ببینه چه کار کردی»)
- از اینکه نیازهایشان را ابراز کنند خجالت نمی کشند.
.
ویژگی های کودکان بلورین :
- عموماً سال 1995 به بعد به دنیا آمده اند.
- چشمانی بزرگ با نگاهی به شدت خیره کننده دارند.
- شخصیتی پرجاذبه و گیرا داشته و بسیار با محبت هستند.
- دیر به حرف می آیند (3 یا 4 سالگی) و گرایش زیادی به کلام آهنگین دارند و ممکن است پیش از صحبت کردن، آواز بخوانند.
- از تله پاتی و زبان اشاره ای که خود ابداع کرده اند برای برقراری ارتباط استفاده می کنند.
- ممکن است مبتلا به اوتیسم و سندرم اسپرجر تشخیص داده شوند.
- آرام و متین، دوست داشتنی، مهربان و بخشنده هستند.
- بسیار حساس و همدل هستند.
- با طبیعت و حیوانات ارتباط نزدیکی دارند.
- نشانه هایی از شفادهی بروز می دهند.
- به کریستال ها و جواهرات بسیار علاقه مند هستند.
- اغلب در مورد فرشته ها، ارواح نگهبان و خاطرات زندگی گذشته صحبت می کنند.
- به شدت هنرمند و خلاق هستند.
- غذاهای گیاهی و آب میوه ها را به غذاهای معمولی ترجیح می دهند.
- ممکن است سیاحان و کوه نوردانی بی باک باشند با احساس شگفت انگیزی از تعادل.
- آنها عاشق رنگها هستند. رنگارنگ لباس می پوشند.
- به محیط (می تواند غذا و افزودنی ها را هم شامل شود)، فضاهای انرژی، واکسن ها، مواد شیمیایی و آفت کش ها و حشره کش ها، سر و صدا، جریان های الکتریکی (مثلاً ساعت ها از کار می افتند) بسیار حساسند و همچنین به لحاظ احساسی نیز نسبت به آنچه اطرافشان روی می دهد حساسیت نشان می دهند.
- احساس آسیب پذیری و بی دفاعی دارند ولی همچنان از درون قوی هستند. اراده و عزمی راسخ دارند زمانیکه بر روی چیزی متمرکز می شوند.
- توانایی ذاتی برای پرده برداری از ترس افراد  دارند. به نظر می رسد می توانند بفهمند در سر و قلب کسی چه می گذرد.
- اغلب چشمانی بزرگ و شفاف دارند. در عکس ها یا زمانیکه به شما نگاه می کنند، چشم ها برجسته و چشمگیر هستند. گاهی احساس می کنید که انگار به درون شما نفوذ می کنند.
http://2012rising.com/images/88.jpg
کودکان نیلگون و بلورینی که به این سیاره می آیند تحت عنوان «کودکان ستاره ای» شناخته می شوند. این نام اغلب به این خاطر است که ارواح آنها بیشتر در ستاره های دیگر خانه دارد و پیش از این روی زمین تناسخ نیافته اند. آنها در این زمان، به عنوان یک گروه «مأموریت ویژه» به منظور کمک به زمین و ساکنانش برای انتقال و تولد دوباره به صورت یک «زمین جدید» با بعدی بالاتر، به اینجا می آیند.
در حالیکه این موجودات، شبیه انسانهای معمولی به نظر می رسند، در حقیقت به حیطه ی وسیعتری از قابلیتهای انسانی دسترسی دارند. آنها نسبت به اینکه چه کسی هستند، هوشیارترند، به بازشناسی اصل و منشأ الهی شان نزدیکترند.افراد نیلی و بلوری، این ارتعاشات را به این سیاره می آورند تا با دیگران سهیم شوند. آنها، تنها با حضورشان، به دیگران کمک می کنند به این ارتعاشات جدید منتقل شده و همچنین به روی توانایی های بالقوه شان گشوده شوند.
افراد بسیاری که از بعد سوم آگاهی اصلی شان به مرحله ی نیلگون و بلورین منتقل شده اند، اکنون قادرند پرتو زرین تکامل را در چاکرای هشتم شان حفظ کرده و به ایجاد قالبی برای خلق زمین جدید کمک کنند. روشن بین ها به وضوح می توانند این ارتعاش نور طلایی را در هاله ی آنها ببینند.
کودک بلورین آتی، «بلور رنگارنگ» (Rainbow Crystal) نامیده خواهد شد که یک موجود بشری کاملاً تکامل یافته از بعد سیزدهم هستی است. می تواند تمامی پرتوهای تناسخ و تکامل را درون فضای ارتعاشات شان، حمل و منتقل کنند. در حال حاضر موجودات بلور رنگارنگ روی سیاره ی زمین وجود دارند، اما برای رسیدن به نهایت توانایی هایشان زمان لازم است.
.

:: منابع
- starchild.co.za
- allaboutindigos.com
- mastersinstitute.org/indigo.html
- crystalinks.com/indigochildren.html
- en.wikipedia.org/wiki/Indigo_children
منبع :    http://ooust.wordpress.com

مانترا چیست ؟




مانترا انرژی پنهانی است که در لفاف صدائی پیچیده شده است. در تانترای هندو، کلمه، صوت و مانترا، اجزاء لاینفک از فلسفه تکاملی می باشند.
ارتعاشات مانترا (صدا)، مستقیما بر روی چاکرا ها یا مراکز انرژی در بدن اثر می گذارند و در نتی
جه موجب ثبات ذهن شده و سکون را در طی مدیتیشن به وجود می آورند.
هر مانترا در درون ارتعاشاتش قدرتی را پنهان دارد. با تمرکز و تکرار هر مانترا، انرژی موجود در آن استخراج می شود و فرم می گیرد.
از طریق جاپا یا مانترا یوگا، از قدرت موجود در مانترا به منظور خاصی استفاده می شود.
هر مانترا از مخلوطی از صداها که از 50 حرف از الفبای سانسکریت مشتق می شوند، ساخته شده است. زبان سانسکریت را به عنوان دواناگاری، یا زبان خدایان شناخته اند. سیج های باستانی که به درجات بالای آگاهی دست یافته بوده اند، از انرژی نهفته موجود در صداها به خوبی مطلع بودند و از مخلوط اصوات برای ایجاد ارتعاشات خاص، استفاده می کرده اند. به طوری که مصطلح است، این ارتعاشات می توانند کوه ها را جا به جا کنند.

یکی از تئوری های ساختن پیرامید ها(اهرام)، این بوده است که مصریان اولیه بر اساس استفاده از ارتعاشات صوتی، قادر بوده اند صخره های بزرگ با ابعاد بسیار حجیمی را جا به جا کنند.

اینکه آیا چنین شاهکاری مربوط به کنترل صداست را دانش معاصر هنوز پاسخ نگفته است؛ با این همه شکی نیست که صوت اثرات قطعی و پیش بینی شده ای را بر جسم و روان انسان باقی می گذارد. مثال واضح در این مورد، اختلاف بین موزیک کلاسیک و جاز می باشد. موزیک کلاسیک موجب آرامش می شود، در حالیکه موزیک جاز موجب تهییج حواس می گردد.
در سطوح ظریف تر آگاهی، از مانترا های مختلف به منظور های خاصی استفاده می شود.
مهمترین اختصاصیت مانترا ها اینست که موجب تمرکز ذهن بر روی قدرت مطلق می شوند و انرژی روحانی را در چاکرا های بدن آزاد می کنند.
مانترا وسیله ای است برای ارتباط فرد با خود برتر
مانترا از ریشه سانسکریت است و از دو جز” مان ” و “ترا” پایه ریزی شده است. ( مان ) به معنی فکر کردن است و ( ترا) از ریشه ی ( تری) به معنی آزاد شدن از دنیای مادی است. تکرار همیشگی و درازمدت مانترا ایجاد خلأ یا بی ذهنی ( No Mind ) می کند. اثر این بی ذهنی آزاد شدن وجود از بند فکر کردن است . مانترا واژه یا گروهی از واژه های است که امواج آن یک انرژی روحانی و شفابخشی را در خود دارند که افزون بر ایجاد تمرکز، کمک می کنند تا انرژی نهفته در درون انسان آزاد شود و فرد از موانع حواس عبور کرده و به درک و شناخت حقیقت برسد، و در مرتبه ی والاتری با حق یکی شود.

مانترا ، خوراک معنوی برای روح گرسنه است.
تکرار همیشگی مانترا آرامش درونی و شعف را به ارمغان میاورد.
هندوها بر این باورند که نخستین صوت در آغاز آفرینش، اوم(OM) بوده و آفرینش از ( اوم) سرچشمه گرفته است. اوم ، صدای لزرش خلاق خداوند است .

اوم OM خود یک مانترا است و برای مدیتیشن به کار برده می شود.