کافه تلخ

۱۳۸۹ تیر ۲۲, سه‌شنبه

پیشگوییهای زرتشت :درباره آینده ایران



جاماسب نامه:
پیامبرعرب آخرین پیغمبران باشد.

دین اواشرف ادیان باشدوکتاب اوباطل گرداندهمه ی کتابهارا.ازفرزندان آن خورشید جهان کسی پادشاه شود دردنیابه حکم یزدان که جانشین آخر آن پیامبرباشد...وظهوراودرآخرالزمان باشد... وهمه جهان رایک دین کند وفقر را ریشه کن کند وهمه مردم جهان را هم فکروهمگفتار وهم کردار نماید
زرتشت نامه:

زرتشت از اهورامزدا از سرنوشت ایران درآخرالزمان می پرسد.
اهورامزدا ابتدا ازیک دوره سیاه وپر مصیبت چیرگی شیطان ودیوبر ایران یاد می کند وسپس نوید ظهور سوشیانس را می دهد:
...درپایان هزاره فرشته موکل برزمین گنجهای فراوان درزیر زمین ایران راهویدامی کند(نفت).«دیوکین »ظاهرمی شود-دجال-وتمامی مردم سیاه پوش می شوند.کم آبی وخشکسالی می آیدوابرهای بدون باران ظاهرمی شوند.
جشنهای نوروزومهرگان کنارگذاشته می شوند. عده ای ازمردم ایران آواره می گردند.
قشرپست مال ونعمت فراوان می اندوزند.
سلطنت به غیرایرانی رسد
وآنان غلام باره باشند وهوس باز آنگاه مردم ایران دررنج وعذاب خواهند افتاد.چنان رنجی که حتی درزمان افراسیاب وضحاک نیز دیده نشده وایران کاملا ویران می شود...آنها ازپست ترین نژاد هستند
-از سیکهای هندوستان!
-آنها به یاری سحروجادو دِه های ایران که من آفریدم ویران کنند وهمه چیز رابیالایند ودین وپیمان وشادی وراستی راازبین ببرند ودین من به نیستی رسد.
آنان فریفتارهستند وبدترین دین رادارند.زیرا آنچه راکه گویند نکنند-مظاهرنفاق
-.مهرپدرراازپسروبرادرراازبرادر بگیرند
درآن هنگام دارودرخت بکاهدوهنرونیروی مردان کم باشد وآزرم وسپاس از نان ونمک ندارند.
مردم اززندگی به تنگ آمده ومرگ خویش راازمن خواهند و جوانان راهوای بازی ورامش از دل برنیاید .صدقه ندهند ومردم ایران به سوی باختر(غرب)تباه شوندوبه سبکی وآلودگی رسند.وایمان به معاد برود.
زرتشت پرسید:
دادار،چه هنگام دیوان تباه شوند؟
فرمود:هرگاه نشان سیاهی در خراسان پیدا شود ولشگری از آنسوی آهنگ دیوان کنند و طی سه جنگ در ایران از آنان کشتاری کنند که هیچ دشمنی تا آن روز ندیده باشد و از کشته هایشان پشته سازند...سپس سوشیانس بیاید و جشن وسرور با ایرانیان باشد .


هزاره سر آید به ایران زمین *** دگرگون بود کار و شکل همین
بود حکمرانی آن دیوکین *** که دین بهی را زند بر زمین
چو آید به گیتی نشان سیاه *** دگرگون شود دین و آیین و راه
جز آز و نیاز و بجز خشم و کین *** نبینی تو باخلق روی زمین
بجز راه دوزخ نورزند هیچ *** نبینی کسی کو بود دین بسیج
نه نوروز دانند نه مهرگان *** نه جشن و نه رامش نه فروردگان
برآید همی ابردرآسمان *** که باران نبارد به هنگام آن
زگرمای گرم وزسرمای سخت *** بریزدبسی برگ و بار درخت
بسی نعمت ومال گردآورند *** مرآنرابه زیر زمین گسترند
نیامد کسی را چنان رنج و تاب *** به هنگام ضحاک و افراسیاب
ز هرجانب آهنگ ایران کنند *** به سم ستورانش ویران کنند
بپرسید زرتشت بار دگر *** ز هرمزدادار پیروزگر
سیه جامه را کی نماید شکست *** چگونه شود دیو ناکام، پست
که جانم ز تیمار گریان شدست *** دل از اندوه و رنج بریان شدست
بدو گفت دادار پروردگار *** که ای مرد دین دار اندوه مدار
چوهنگام ایشان شود در جهان *** پدید آیدازچندگونه نشان
زمین خراسان ز نم و بخار *** شود چون شب داج،تاریک و تار
برآید نشان از خراسان سپاه *** چوآید به وقت و به هنگام گاه
یکی شاه باشد به هندوبه چین *** ز تخم کیان اندر آن وقت کین
گروهیش شاپور خوانند نام *** بیابد زگیتی بسی نام وکام
کشدسوی بلخ وبخارا سپاه *** کند روی کشور زهرسو نگاه
زپارس وخراسان وازسیستان *** یکی لشگرآرد عجب بیکران
به ایران بباشد سه جنگ تمام *** بسی کشته گردند مردان نام
شود اهرمن جنگ راچاره گر *** اُ با نره دیوان پرخاشگر
شود لشگر دیو ناپایدار *** بسی خسته و کشته در کارزار
بیاید پس آن مرد فرخنده نام *** که بهرام خواند ورا خاص و عام
بگیرد سر تخت و تاج شهان *** جهان را رهاند از آن گمرهان



دیگرعلایم آخرالزمان به نقل از پیامبر اسلام ص ومعصومین :
در امت من روزگاری آید که درآن قاتل نمی داند که چرا کشته ومقتول نمی داند که چرا کشته شده.پرسیدند که چگونه ممکن است؟ فرمود:به سبب هرج و مرج.سپس فرمود:
قاتل و مقتول در آتشند.وسپس:تو اگر توانستی از کشته شدگان باش
زکات از مستحقین قطع کنند.مسکرات آشکار سازند.غیبت را خوشی وشوخی دانند.حرام را مباح دانند.نمازرا تاٌخیر بیاندازند.والدین را دشنام دهند وبه مرگ آنان شاد شوند.همسایه را جفا کنند.حیای کوچکان کم شود.برادر به برادر حسد ورزد.وفا کم شود.زنا فراوان گردد.
کبر و منیٌت چون سم در دلها راه یابد.بیدادگری و جرایم آشکار گردد.مومنین خوار ومنافقین عزیز باشند.صورتشان صورت آدمی و دلهایشان دل شیطان است.زندانبانانی خواهند بود که درخشم خدای روزراشب وشب راروزمی کنند،مبادا ازهمرازان آنان باشی.بازارها به یکدیکرمنتقل می گردد.قرآن ها زینت می شود.مساجد را مثل معابد یهودوکلیسا زینت دهند.
مناره ها را بلند سازند.
طلاق فراوان شود.مردان امت من خود را به طلا بیارایند ولباس ابریشم برتن کنند.مردم پست عمارتهای محکم رفیع البنیان بسازند.ظروف طلا و نقره استعمال می کنند.ربا را به صورت بیع ورشوه رابه اسم هدیه حلال شمرند.بعضی مردم به گورستان رفته وآرزوی مرگ کنند.از برای دنیا برادران خودرابکشند.مرگ مفاجات زیاد شود.درراههاوشهرها غارت زیاد شود.فتنه و اضطراب بسیارشود.مردم محارم خودرا وطی نمایند.زنان خواننده زیاد شوند.
زلزله فراوان گردد.
عمرها کم شود.
بلاها ظاهرگردد.
تار و ساز آشکارگردد و آنرا مستحسن شمارند.
عابدان ریاکارند.
وتاجران رباخواروزنان ایشان زناکار.
توانگران حج را برای تفریح و تجارت بجای آورند.
بیشترعلما شریرترین خلق خدا هستند در زمین.فقهای گمراه کننده زیاد شوند.
قرآن را به غنا خوانند.
خونریزی زیاد شود.
لجاجت در میان مردم آشکار گردد.
فقر بسیار شود.
سال به سال بدعت و شر وفسق وفجورازسال پیش زیادترگردد.
درآن هنگام زیرزمین ازروی آن بهتراست.
باران ها در غیر موسم ببارد.
جماعتی از پیروان شیطان ادعای امامت کنندومردم راگمراه وازدین منحرف سازند وای برآنانی که به دست خود کتاب می نویسند واز آن دکانی برای خود باز می کنند.
از اینان با عنوان پلیدان در ملکوت آسمانها یاد می شود(چون کار به دست نااهل افتد چشم به راه قیامت باش--پیشاروی قیامت کذابینی خواهند بود،ازآنان حذرکنید).کفار بر همه اهل اسلام مسلط شوند.
دو گروه ازعجم در هم ریزند به خونریزی-بر سر لفظ کلمه عدل-وآن روزاست که یکی از اولاد من به سلطنت برسد و اسلام را طاهرکند وزمین را که پراز ظلم وجورشده از عدل وداد پر کند.
چهاردیوارکاخ ظلالت درهم شکند و پرده ازروی دلها بردارد.داد مظلوم ازظالم بگیرد. وبه خانه کعبه تکیه کند و بگوید:
اِنی بقیة ا...ِ وحجتهِ وخلیفةِ علیکم
او (خدا) کسی است که پیامبر خودرابرای هدایت مردم فرستاد با دینی راستین و برحق تا او رابرهمه ادیان پیروز گرداند

پیشگوییهای انجیل درموردایران :
وعده های عذاب:1-مایه قوٌت ایشان را خواهم شکست.2-در چهارگوشه عالم پراکنده شان خواهم ساخت.3-ایشان را مشوش ومضطرب خواهم ساخت
وعده های نیک:1-تخت خود را درایران قرار خواهم داد.2-سروران و حکمرانانشان را هلاک خواهم ساخت.3-اسیرانشان را باز خواهم آورد


What Is Tensegrity

To change our idea of the world is the crux of shamanism. And stopping the internal dialogue is the only way to accomplish it.
Wheel of Time

What Is Tensegrity?

Tensegrity is the name given to the modern version of the magical passes: positions and movements of body and breath that were dreamt and stalked by men and women seers who lived in Mexico in ancient times, and taught to Carlos Castaneda, Florinda Donner-Grau, Taisha Abelar and Carol Tiggs by their teacher, don Juan Matus, a Yaqui Indian from Yuma, Arizona, and Sonora, Mexico, and the heir to a lineage of seers that originates in Mexico of ancient times.

The word Tensegrity is borrowed from an architect, engineer, scientist and dreamer whom Carlos Castaneda admired: R. Buckminster Fuller, who described tensegrity as a combination of tensional integrity, the forces at work in a structure that is formed by a finite network of compression, or rigid elements interconnected through tensile, or elastic elements which give the structure its overall integrity. Due to this elastic property of interconnections, when one element of the tensegrity structure is shifted, this shift is spread throughout the whole structure, and all the other elements shift as well, or adapt for a new configuration, yielding to these shifts without breaking.

Carlos Castaneda found this process, tensegrity, to be a perfect energetic description of the modern practice of the magical passes and of the way of being that don Juan Matus taught him. In the case of the magical passes, Tensegrity refers to the interplay of tensing and relaxing the tendons and muscles, and their energetic counterparts, in a way that contributes to the overall integrity of the body as a physical and an energetic unit. In the case of daily life, Carlos Castaneda said, Tensegrity is an art: the art of adapting to one's own energy, and to each other's energy in a way that contributes to the integrity of the community that we are .

Further information

روزه در ادیان ابراهیمی




نويسنده: امــیـن الـدیــن( سعيدي )

قرآن عظیم الشان میفرماید : « يا ايها الذين آمنوا كتب عليكم الصيام كما كتب على الذين مـن قبلكم»

«اى كسانيكه ايمان آورده ايد روزه برشما فرض گــردانيده شده، چنانكه فرض كرده شده بر كسانيكه قبل از شما بودند.» (سوره بقره : آيه متبركه - ۱۸۳) .


در حکمت فرضیت روزه آمده است که : روزه از قديم الزمان بين انسانها مروج بوده، اگرداستان انسانها وتاریخ آن درادبيات وقصص مصريان قديم ، چينى ها ، يو نانى ها مورد مطالعه قرارداده شود، بو ضاحت تام در خواهيم يافت كه روزه با تفاوت هاى روزه فعلى مسلمانان در بین انسانها وجود داشته در آن زمان مثلا روزه هاى يك روزه يك هفته اى ويا روزه كه روزه داران ازخوردن برخى از خوراك باب منع بودند. از جمله خوردن گوشت ويا غيره ما كولات ، طوريكه مظاهر اين روزه در عصر کنونی در كشور هاى اروپايى وبــرخى از كشور هاى اسيايى و پيروان ساير مذاهب از جمله در مذهب كاتوليك ها وپروتستانت های دین مسیحیت را مشاهده كرد.

قرآن مجيد شهادت ميدهد كه روزه در تمام آديان آسمانى فرض بوده ودر نظام عبادت هر امتى حيثيت بخش لازمى را داشته است طوریکه این مفهوم در آیه متبرکه بصورت واضح معلوم میشود:

« كما كتب على الذين من قبلكم »( بقره ۱۸۳ )( طوريكه فرض گردانيده شده بود بر كسانى كه پيش از شما بودند. ).


درتاریخ اسلامی آمده است :زمانيكه حضرت محمدصلی الله علیه وسلم به مد ينه منوره هجرت كرد،ملاحظه كردكه در آن ديار برخى از مردمان در روز عاشورا روزه ميگرفتند، مسلمانان با آنحضرت صلی الله علیه وسلم مراجعه نموده ودر مورد خواستار هدايت وبرخورد در مورد این روز ،گرديدند . مؤرخین مینویسند که: انحضرت صلی الله علیه وسلم خوددر این روز ، روزه گرفت وبه مسلمانا ن هدایت فرمود :تا این روز را روزه بگيرند.

در صحيح بخارى از ابن عمر ( رض ) نقل شده است : « صام النبى ( ص) عاشورا ء وامر بصيامه فلما فرض رمضان ترك » ونيز در صحيح بخارى از عايشه (رض ) نقل شده 
است كه :

رسول خدا به روزه روز عاشورا امر كرد تا هنگامى كه روزه ماه رمضان واجب شد . آنگاه فرمود : » هر كس مى خواهد روز عاشورا را روزه بگيرد وهر كسى مى خواهد افطار كند.

شخص آنحضرت محمدصلی هااله علیه وسلم قبل از فرضيت ماه مبارك رمضان -روزه ميگرفت . وبه اين 

عبادت آشنايى داشت.


پيامبر اكرم محمد صلی الله علیه وسلم فرموده اند: « اذا دخل رمضان فتحت ابواب السماء وفى روايه فتحت ابواب الجنة وغلقت ابواب جهنم وسلسلت الشياطين وفى رواية فتحت ابواب الرحمة »(چون ماه مبارك رمضان داخل شود ، در هاى آسمان باز میشود. در روايت ديگرى آمده است كه در هاى بهشت كشوده مى شود ودر هاى دوزخ بسته وشياطين در زنجير كرده مى شوند. ودر روايتى آمده است كه در هاى رحمت باز مى شود. ) 


بنآ به استناد حکم پروردګار وعمل پیامبر اسلا م در روز عاشورا مبین این حقیقت است که عبادت روزه ، با تفاوت کیفیت وکمیت در آدیان ګذشته هم وجود داشته وپیروان سایر آدیان با این عبادت آشنا بودند.

همچنان قابل تذکر است نه تنها مسلمانان، بلکه پیروان سایر آدیان ابراهیمی مانند یهودیان ومسیحیان با عبادت روزه آشنا بودند.

روزه همچنان در آدیان غیر آسمانی نیز وجود داشته و عبادت روزه و ریاضت‌های جسمی را برای تربیت جسم و روح پیروان خود ضروری می‌دانند.

بنابر تحقیقات که توسط علما ء صورت ګرفته است، این حقیقت را به اثبات رسانیده آند که پیروان ، ادیان گوناگون طی قرون متمادی، هر یك راه و روش خاصی را برای ارتقای روحی و روانی بر پیروان خودانتخاب نموده اند .

نقطه قابل توجه اینست که در آدیان مختلف تعداد روزه های روزه وکیفیت روزه نیزمتفاوت میباشد . ولی اصل حکم روزه برای تهذیب نفس و ایجاد طهارت و پاكی معنوی و رفع رنج و بلادر ادیان وجود دارد .

برخی از انبیاء و انسان های صالح در موارد خاصی روز ه می گرفتند که از این جمله حضرت مریم پس از بدنیا آوردن حضرت عیسی (ع) به فرمان خداوند در بازگشت به اورشلیم روزه گرفت و حضرت عیسی (ع) در گهواره با مردم سخن گفت و حضرت زکریای پیامبر نیز پس از دریافت بشارت تولد حضرت یحیی (ع) به فرمان خداوند سه روز روزه ی گرفت.
حضرت داوود (ع) برای استجابت دعای خود درباره ی شفای یک کودک به فرمان خدا یک روز روزه به معنای پرهیز از خوردن واشامیدن گرفت؛ حضرت عیسی (ع)،حضرت موسی (ع) ،حضرت یونس (ع)وحضرت ایوب علیه السلام نیز روزه می گرفتند.

روزه در دین یهودیت:

دردین يهودیت سه راه متعارف برای تقرب به ذات پروردګار و کسب رحمت او وجود دارد که عبارتند از روزه، دعا و صدقه- بر این اساس دریهودیت هدف از روزه داشتن نزدیکی بهپروردګار است و در این میان روزه یوم کیـپور یکی از مهمترین وبزګترین روزه ها در دین یهودیت بشمار میرود .

همچنان روزه یوم کیـپوریا روزه توبه مهم‌ترین واقعه دینی و مذهبی یهودیان در طول سالبشمار میرود ؛این روز را همه یهودان از لحاظ دینی مقدس می شمارند، زیرا به عقیده یهودان ،در این روز گناهان انسان بخشیده می‌شوند. همانطوریکه که ګفته شد ، یهودی‌ها در یوم كیـپور (YOM KIPPUR) روزه می‌گیرند. همچنان یوم كیـپورروز رخصتی مذهبی یهودیان بوده، واین روز در ماه سپتامبر یا ماه اكتبرتصادف می کند ،در این روز یهودیان به کنیسه ها میروند وطی عبادت خاصی به ، دعای صبر میپردازند .یهودان روزه این روز را، روز كفاره هم مسمی نموده اند .

همچنان یهودان در سایر روزه‌های واجبدین یهود به مناسبت‌های مختلف تاریخی و بلایایی که بر قوم آن‌ها نازل شده است- روزهگرفته می‌شود، مانند روزه استر که چون در زمان خشایار شاه، یعنی حدود ۲۳۰۰ سال پیش عده‌ای نقشه قتل‌عام یهودیان را کشیدند و یهودیان به رهبری یکی از پیامبران خود توبه کردند لذا به یاد بود این اتفاق روزه استر وضع شده روزه استرمثل روزه مسلمانان از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب ادامه می یابد .

یهودان در طول سال شش روز دیگر را نیز روزه می‌گیرند كه ” TISHA B’AV” ( نهم آوریل، روزی كه معبد یهودیان در آن روزتخریب شد) از آن جمله است.

در«یوم كیـپور» و ” TISHA B’AV” خوردن ونوشیدن از زمان غروب آفتاب تا غروب بعدی به مدت 24 ساعت ممنوع است، درحالی كه درسایر ایام روزها، این محدودیت از طلوعآفتاب تا غروب آفتاب میباشد .

اګر فلسفه وحکمت روزه دین یهودیت مورد مطالعه قرار ګیر د، بوضاحت تام در خواهیم یافت که یهودیان میخواهند به انجام این روزه، استغفار از گناهانکنند ودر ضمن درخواستوحاجت خاصی ازپروردګار خویش بعمل آرند .

در کتب تاریخ آمده که قوم يهود معمولآ ً در موقعي که ميـ‌خواستند اظهار عجز و تواضع در حضور خدا نمايند روزه ميګرفتند ، آنها با ګرفتن روزه میخواستند از یک طرف به گناهان خوداعتراف نمایند ، واز جانب دیګر یهودان میخواهند به ګرفتن روزه و توبه رضاي پروردګار را تحصيل نمايند. (داوود 26:20).

در تاریخ آمده است که یهودان ،مخصوصاً در مواقع مصيبت عامهم روزه میګرفتند ، وطبق عادت یهودان در این روزه مصیبت ، اطفال شیر خور ، جوانان ، موسفیدان ، زنان وحتی حيوانات را نيز از چرا ګا ه ها منع میـ‌ـکردند. (يوئيل 16:2) .

در عهد قديم کتاب يهودان ،از روزهګرفتن فردي، مانند روزه داشتن داود، عزرا، الياس، دانيال و تعداد کثیری از شخصیت های دینی ذکری بعمل آمده است. این امر بيانگر يک ارب ديني کاملاً متداول براي نيل به هدف مورد نظر در ميان يهوديان بوده است.

بطور مثال به برخی ازروایات از کتاب عهد قديم در اینجا اشاره مینمایم :

« .... پس داود براي (سلامت) طفل از خدا استدعا كرد و داود روزه گرفت و داخل شده تمامي شب را بر روي زمين خوابيد». (دوم سموئيل باب 12/16/15 )

« و در روز بيست و چهارم اين ماه بني اسرائيل روزه دار و پلاس در بر و خاک بر سر جمع شدند». (نحميا باب 9/1)

در تورات براي اولين بار دستور تعنيت (روزه) براي روز کيـپور (بخشش گناهان) در دهم ماه تيشري ذکر شده ولي روزه‌هاي ديگر تاريخ يهود با يادبود اتفاقاتي که در مسير خرابي بت بيت المقدس (هميقداش) روي داد، مناسبت پيدا مي‌کنند.

نقطه قابل توجه در کتاب مقدس یهودان بخصوص در عهد قديم (کتاب مقدس) اینست که به هيچ وجه اشاره‌اي به دوران قبل از حضرت موسی علیه السلام نشده است که آیا قبل ازحضرت موسيعلیه السلام ، روزه بطور صحيح معمول بوده، ویا خیر ؟ همچنين در تورات بطور صریح ازفرضیت روزهبر یهودان تصريحي صریحی بعمل نیا مده است . ولی عبارتی در کتاب مقدس یهودان بملاحظه میخورد که روزه‌داران را مورد ستایش قرار داده است .

روزه‌هاي مهم يهوديان عبارت است از:

۱- يوم کيـپور بزرگترين روزه يهوديان است که با نامهايي چون يوم ادير يعني جليل و باعزت، يوم مقادوش يعني روز مقدس و يوم عاشورا هم مسمی میباشد .
۲- روزه ۱۰ طوت آغاز محاصره اورشليم توسط بخت النصر.
۳- روزه ۱۷ تموز خرابي ديوار اورشليم و توقف قرباني و فتح اورشليم توسط تيطس سردار رومي.
۴- روزه‌ي۹ آو خرابي دوباره بیت هميقداش و يادآوري مصيبت ويراني بيت المقدس.
۵- روزه ۳تبشري سقوط يهود و کشته شدن جدليا حاکم يهودا.

هاگس در کتاب قاموس مقدس مي‌نويسد: روزه کفاره روزه مهم ساليانه‌اي است که آرامي و استراحت و روزه دهم ماه تيشري يعني پنج روز قبل از عيد خيمه‌ها نگاه مي‌دارند.

فلسفه روزه در دین يهود:

در کتاب عهد قديمدر مورد حکمت وفلسفه روزه آمده است که : روزه هدف نيست بلکه وسيله‌اي است که از طريق آن انسان قادر است از گناهاني که مرتکب شده است اظهار ندامت و توبه کند و قلب خود را براي پروردګار متواضع گرداند و با تغيير در رفتار و عمل خود توبه حقيقي از گناهان را متجلي سازد.

تعنيت (روزه) در دين يهود اهداف خاصي از جمله توبه، طلب بخشش و يادآوري سوگواري را در پي دارد.

از نگاه دين يهود صوم تنها به معني پرهيز از خوردن و آشاميدن نيست بلکه خودداري از لذايذ جسماني هـم در آن شامل است .

کتاب مقدس يهوديان بر اين مطلب تاکيد دارد که روزه داشتن بدون توبه‌اي صميمي و حقيقي بي‌ارزش و بي‌محتواست و صرف توجه به ظواهر روزه کارساز نيست.

همچنان قوم يهود در موارد مختلفي مبادرت به روزه گرفتن ميـ‌کردند که از جمله آنها موارد زير مي‌باشد:

۱- بر سرلطف آوردن خداوند به منظور پيشگيري پايان بخشيدن به يک مصيبت الهي.
۲- هنگامي که يک تهديد يا حمله از سوي دشمنان و يا مصيبت طبيعي متوجه مي‌شد به روزه عمومي رو می اوردند.
۳- روزه داشتن به منظور کسب آمادگي براي قبول امري خطير يا ملاقات با ارواح مردگان.

آداب و رسوم روزه‌داري:

در دين يهود دختران از سن ۱۲ سالگي و پسران در ۱۳ سالگي مؤظف به گرفتن روزه مي‌شوند ومریضان و زنان حامل و شيرده از روزه گرفتن معاف هستند.

برخی از عادات یهودان در ایام روزه:

۱- بيرون آوردن تورات از جايگاه بدون پوشش اصلي.
۲- قرائت تورات، خواندن دعا و اعتراف به گناه.
۳- زيارت قبور.
۴- نواختن شوفار.
۵- خوابيدن روي زمين.
۶- خودداري از صحبت کردن و شنيدن موسيقي.

روزه در دین مسیحیت:

در انجیل کتاب مقدس مسیحیان (متی، لوقا، پولس، مرقس)روزه گرفتن را عامل پایداری وسبب استواری ، پاک سازی و ریاضت روح معرفی داشته است .

روزه مشهور مسیحیان:

روزه در دین مسیحیتبر خلاف دین یهود ، در زمان و بر اساس قوانین مذهبی انجام نمیشود و پیروان این دین آزادند تا در هر زمان به طور انفرادی یا دسته جمعی برای یک روز یا روزهای متعدد روزه بگیرند. مسیحیان هدف از روزه داشتن را در تواضعووسیله تقرب بخدا وطلب هدایت از پروردګار می دانند . مسیحیان اعتقاد دارند که در ګرفتن روزه انسان از خود خواهی نجات می یابد ، وانسان بوسیله روزه به مر حله خود ګذشتګی میرساند.

روزه و روزه‌داري در دين مسيحيت:

تاريخ روزه‌داري در دين مسيحيت به قبل از قرن هشتم ميـ‌رسد، روزه در تقويم کليسا هم ثبت شده و جزو آداب فقهي مسیحیان به شمار مي‌رود.

در انجيل آمده که: آنگاه عيسي به قوت روح به پايان برده شد تا ابليس او را امتحان کند، پس چهل شبانه روز روزه داشته و نهايتاً گرسنه گرديد.

در اناجيل به فرضیت روزه حکم شده ، و روزه ‌دار رامورد ستایش قرار داده ،و او را از ريا برحذر داشته است.

در سنت يهوديها روزه تا زمان حضرت عيسي – به اشکال مختلفی - يعني پرهيز از خوراک، پرهيز از سخن و... رايج بوده و پس از او هم ميان حواريان ومبلغین اش در مناطق مختلف جهانرایج بود . وروزه داران را پیروان حواريون و رسولان پيام عيسي علیه السلام مسمی نموده اند .

از کتب یهودان این امر بوضاحت تام به اثبات میرسد که:حضرت عيسي علیه السلام به امر روزه عملاً و قولاً توجه داشته و شاگردانش نيز پس از وي بهموضوع روزه توجه خاصی نموده اند . جيمز هاکس در اين باب مي‌گويد: حيات حواريون و مومنين- (مسيحي) ايام گذشته ، عمري مملو از افکار، لذت و زحمات بي‌شمار و روزه‌داري بود.

حضرت عيسي علیه السلام حتی پیش از رسالتش، همچون يک يهودي، ايام روزه ‌داري در دين يهود مثل روزه يوم کيـپـور را جدآ مراعات مي‌کرده و به نظر برخي ، او تنها اصول را بيان کرده و وضع قوانين را به عهده کليسا نهاده است.

چند نکته‌اي که در دين مسیحیت حائز اهميت است، اين است که اولاً در مسيحيت دومفهوم در مورد روزه موجود میباشد ، یکی مفهوم (روزه ) ودومی مفهوم ( پرهيز ) که در هریکی از این مفاهیم تفاوتی وجود دارد .به این معنی که :در ايامي که بايد پرهيز را رعايت کرد، تنها از مصرف گوشت پرهيز مي‌کنند ولي در ايام رعايت روزه همراه با پرهيز بدین مفهوم است که مصرف ماکولات از جمله خوردن ګوشت وتعدادی از خوراک باب های تقلیل می یابد .دوماً يکي از روزهاي مهم در مسيحيت روز عيد پاک ياthe easter day است که به مناسبتـ به زعم شان ـ قيام عيسي از قبر مورد احترام قرار میګرد. هفته پيش از اين روز «هفته مقدس» گفته ميشود که در تعيين بسياري از روزه‌ها هم نقش مهمي دارد.

فلسفه روزه در مسيحيت:

برخي از علما ء بدین امر معتقد اند که: حکمت وفلسفه روزه در دین مسیحیت، دعا وسايلي براي مقابله با وساوس شيطاني است و روزه حقيقي آن است که هيچ بدي مرتکب نشوي و با قلبي خالص خود را وقف خدمت به پروردګار کنی .

مسيحيان معتقدند که روزهنباید صرف بصورت ظاهری باشد بلکهروزه باید از مفهوم باطني و معنوي نیز برخوردار باشد . روزه داران باید با فروتني به خدا تقرب جويند و هدايتهاي او را بطلبند. همچنين در کتاب اشعياء نبي، فصل 58، آيات 6-9 در اين باره چنين آمده که : « مگر روزه‌اي که من مي‌پسندم اين نيست که بندهاي شرارت را بگشائيد و گره‌هاي يوغ را باز کنيد و مظلومان را آزاد سازيد و هر يوغ را بشکنيد؟ مگر اين نيست که نان خود را بين گرسنگان تقسيم کني و فقيران رانده شده را به خانه آوري و چون برهنه را بپوشاني و ... آنگاه دعا خواهي کرد و خداوند توبه را اجابت خواهد فرمود و استغاثه خواهي نمود و او خواهد گفت که اينک حاضر هستم» .

روزه مسيحي به منظور صواب و رياضت و يا به دست آوردن رضایت پروردګار و نجات از گناه به جا آورده نمي‌شود زيرا آنان معتقدند با ريخته شدن خون مسيح بر صليب و مرگ و دفن و قيام او از مردگان نجات از گناه و طريق راه يافتن انسان به حضور خدا مهيا گرديده است.

دلایل روزه ګرفتن مسیحیان :

علما برخی از دلايل روزه گرفتن مسيحيان را به شرح‌ ذیل معرفی داشته اند :

۱- اينکه دل در حضور خدا نرم و فروتن شود.
۲- مسيحيان به صدا و هدايت حضور خدا حساس باشند.
۳- نفس سرکش ضعيف و سرکوب باشد.
۴- پرستش و دعاي مسيحي قوي‌تر و موثرتر باشد.

همانطوریکه که ګفته شد : روزه در مسيحيت جامع احکام مذهبي نيست به همين دليل روزه مسيحي در زمان و تحت قوانين خاصي نيست، آنها آزادند در هر زمان و با هدايت روح خدا بطور فردي و جمعي براي يک يا چند روز و حتي براي چند ساعت روزه بگيرند.

روزه‌هاي مهم مسيحيان عبارت است از:

۱- روزه روز جمعه قبل از عيد پاک که در قرن دوم متداول بود.
۲- روزه غيرکامل دوشنبه تا پنجشنبه هفته مقدس
۳- روزه چهل روز قبل از عيد پاک
۴- روزه چهل روز قبل از هفته مقدس
۵- روزه چهارشنبه و جمعه هر هفته؛ به مناسبت روز توطئه يهوديان براي دستگيري عيسي و روز جمعه بدليل به صليب کشيدن عيسي
۶- روزه‌هاي فصلي
۷- روزه، بعنوان کفاره گناهان

روزه روزهاي يکشنبه روز عيد پاک، روزه در روز نيطيکاست- بدان سبب که روز جشن و شادماني است- ممنوع است.

روزه در فرقه های دیګری مسیحی از جمله کاتوليک، ارتدوکس و پروتستان هم وجود داشته وهر یکی از این فرقه ها روز خاصی خویش را برای ګرفتن روزه تعیین نموده ک مشهور ترین این روزه در فرقه های سه ګانه عبارتند از :

روزه در بین پیروان فرقه كاتولیك:

كاتولیك‌ها در روزه های چهارشنبه خاكستر «ASH WEDNESDAY» (اولین روز ایام درمسیحیان) و جمعه‌های ایام روزه«LENT» و جمعه پاك «GOOD FRIDAY» روزه می‌گیرند و از خوردن گوشت خودداری می‌كنند. كاتولیك‌ها قرن‌های متمادی از خوردن این ماده غذایی درتمام جمعه‌ها منع شده بودند، اما از اواسط دهه 1960 خودداری از مصرف گوشت درجمعه‌های خارج از ایام روزه، به نظر محلی و شخصی افراد واگذار شد.

درروز چهارشنبه خاكستر و جمعه پاك، خوردن دو وعده غذایی كوچك و یك وعده غذایی عادی جایز است، اما خوردن گوشت ممنوع است. درسایر جمعه‌های ایام روزه نیز مصرف هر نوع گوشتی حرام است. برای روزه های اختیاری در روزهای جمعه، برخی افراد به جای خودداری از غذا خوردن، ریاضت دیگری را برای تقرب درنظر می‌گیرند یا نماز مخصوصی را می‌خوانند.

هدف از این روزه كنترل هواهای نفسانی و ریاضت كشیدن برای بخشایش گناهان و همدردی با فقراست.

روزه در بین فرقه ارتدوكس شرقی :

دراین فرقه، دوره‌های متعددی برای روزه وجود دارد كه شامل ایام روزه«LENT»، روزه های رسولان «APOSTELS»، روزه آسودن یا دورماسیون «DORMITION»، روزه تولد مسیح «NATIVITY» و روزه های دیگر است. هر چهارشنبه و جمعه، روزهای روزه به شمار می‌آیند به غیر از آنهایی كه در هفته‌های خالی از روزه واقع می‌شوند.

درروزه این آیین به طور كلی مصرف گوشت، لبنیات و تخم مرغ ممنوع است. ماهی دربرخی روزهای روزه ممنوع است و در بعضی روزها مجاز.

ارتدوكس‌ها به این دلیل روزه می‌گیرند كه معتقدند پرهیز از شكم پروری، رحمت خدا را برای آنها به ارمغان می‌آورد.

روزه دربین پیروان فرقه پروتستان:

روزه دراین آیین، قانون جامعی ندارد، بلكه به انتخاب و صلاحدید افراد، كلیساها، مؤسسات یا انجمن‌هاست.

برخی از افراد كلاً از مصرف غذا و نوشیدنی امتناع می‌كنند؛ بعضی دیگر فقط آب یا آب میوه می‌نوشند؛ یا اینكه فقط غذاهای مشخصی را می‌خورند و از غذاهای خاصی امتناع می‌كنند و با هر وسوسه‌ای مقابله می‌كنند.

هدف از روزه دراین آیین، تقویت روح یا به كرسی نشاندن یك سخن حق درجامعه مدنی یا سیاسی است.

روزه در آدیان غیر ابرهیمی:

روزه نه تنها در آدیان آبراهیمی بلکه در آدیان زمینی نیز وجو داشته است . بطور مثال : بودایي یان وزرتشتی ها فقط بطور مستحبی روزه می گیرند و دردین بت پرستی روزه گرفتن (پرهیز از خوردن و آشامیدن ) با هدف تطهیر از گناه و انجام مناجات و تضرع در برابر بت انجام شده است.
بوداییان روزه دار نیز به مدت یک شبانه روز از خوردن غذا منع می شدند اما خوردن کمی شیر و آب روزه ی آنها را باطل نمی کرد.
درتعلیمات دین زردشت آمده است که مهم ترین روزه آن است که انسان دارای اندیشه ،احساس و عاطفه ای پاک ومهربان باشد و پیروان زردشت در روزهای اول ماه بقصد روزه ازخوردن گوشت پرهیز می کنند و اگر کسی بمیرد نیز به احترام جان باخته تا سه روزگوشت نمی خورند.

هندوئیسمو نوعی از روزه داری:

دین هندوئیسم 2500 تا 4000 سال پیش از میلاد، از تمدن دره ایندوس برخاسته است. هندوئیسم دین خدایان است كه اساس آن اعتقاد بر یگانگی هر چیز است. هندوها معتقدند که : هدف از زندگی این است كه ما درک كنیم بخشی از خدا هستیم كه می‌توانیم این سطح حیات را ترك كرده و به خدا بازگردیم. این آگاهی حقیقی فقط با ورود به چرخه تولد، مرگ و زندگی كه سمسره خوانده می شود امكان پذیر است.

موفقیت هركس در این راه با مقدار اعمال خوب و بدش ارزیابی شده و تعیین‌كننده تناسخ بعدی اوست. خدمت به دیگران و قربانی كردن، موجب ارتقاء درجه و تولد دوباره فرد در درجه بالاتر می‌شود و انجام اعمال بد، او را به سطح پایین‌تر یا حتی به سطح یك حیوان تنزل می‌دهد.

هندوها معمولاً در روزهای ماه جدید و جشن‌هایی مانند SHIVRATRI، DURGA PUJAو SARASWATI PUJAروزه می‌گیرند. زنان شمال هند در روز KARVA CHAUTHهم روزه می‌گیرند.

نحوه روزه بستگی به خود فرد دارد. ممكن است روزه ، امتناع از خوردن و آشامیدن هر نوع غذا یا نوشیدنی برای مدت 24ساعت باشد، اما بیشتر شامل نخوردن غذاهای جامد است و نوشیدن مقداری آب یا شیر مجاز است.

هدف از این روزه ، افزایش تمركز در مدیتیشن یا عبادت برای تطهیر درون است و گاهی به عنوان دادن یك قربانی در نظر گرفته می‌شود.

بودیسمو رسم روزه داری:

دین بودا برخاسته ازتعلیمات «سیدارتا گوتاما» است كه( ۵۳۵ ) سال پیش از میلاد به شكوفایی رسید و بودا نام گرفت. این دین غیر آسمانی سیاست میانه‌روی را جایگزین ریاضت‌های شدید جسمی یا دنیاپرستی و خوش‌گذرانی زیاد كرد. سال‌ها پس از مرگ بودا، تعلیمات او به رشته تحریر درامد و تریپی تاكا نام گرفت.

بودایی‌ها به اصل تناسخ روح و چرخه حیات معتقدند، بدین صورت كه هر كس روند تولد، زندگی و مرگ را می‌پیماید. پس از این چرخه، اگر فرد وابستگی خود به جسم و علائق را رها كند می‌تواند نیروانا را كسب كند.

همه فرقه‌های اصلی بودیسم دوره‌هایی برای روزه دارند كه معمولاً روزهای چهاردهم ماه و دیگر روزهای مقدس است. دردین بودا، روزه به معنای خودداری از خوردن غذاهای جامد است، ولی استفاده از برخی مایعات مانعی ندارد. روزه بودائیان روشی برای پاك سازی است.

راهبان بودایی برای آزادسازی ذهن روزه می‌گیرند. بعضی از راهبان بودایی كشور تبت، برای كمك به رسیدن اهداف یوگا، نظیر انرژی درونی ، روزه می‌گیرند.

دین زرتشتیو روزه داری :

دردین زرتشت، زرتشتیان باید در سه بخش معنوی “شنوایی”، “اندیشه” و “احساس” همیشه روزه باشند؛ به آن معنا كه از طریق این سه حس از نیكی دور نشوند و “اندیشه و احساس و شنوایی”شان همیشه سرشار از نیكی باشد. با این‌حال زرتشتیان برای افراط نكردن درخوردن گوشت حیوانات روزهای دوم و دوازدهم و چهاردهم و بیست و یكم هر ماه زرتشتیان از خوردن گوشت پرهیز می‌كنند. همچنین زرتشتیان پس از مرگ یكی از نزدیكان، به مدت سه شب از پختن یا خوردن گوشت پرهیز می‌كنند.

اما حکمت وفلسفه روزه در دین مقدس اسلام که ادامه دهنده روزه ادیان ابراهیمی است ، دارای مفهوم عالی انسانی ودارایی یک محتوی و شکل کاملا جدید و عالی میباشد .

حكمت وفلسفه فرضيت روزه بالاى مسلمانان در دین مقدس اسلام براى تقويت روح مسلمانان براى مقاومت با تملايات وهوس هاى جسم مورد تعریف وتشریح قرار ګرفته است . زيرا روزه قدرت هوس هاى بدن را تقليل ميدهد وانسان را از بسيارى تمايلات نفسانى كه لايق مقام انسان نيست باز ميدارد . وبدينترتيب روزه روح انسان را تقويت ميكند .

در حدیث متبرکه 
از ابو هريرة رضی الله عنه روايت است كه پيامبر صلى الله عليه وسلم فرمود:« من صام رمضان إيمانٱ واحتسابٱ غفرله ما تقدم من ذنبه» ( كسى كه از روى ايمان واميد كسب اجر وپاداش ، ماه رمضان را روزه بگيرد گناهان ( صغيره) گذشته او بخشوده مى شود .)

پایان

امین الدین « سعيدى»

جولای ۲۰۰۹

مدیر مرکز مطالعات ستراتــیــژیکی افغان

ومسؤل مرکزفرهنگی د حق لاره- آلمان

وقايع زمان خرابي بِت هميقداش دوم

نگاهي اجمالي بر وقايع زمان خرابي بِت هميقداش دوم

آيا مي دانيد پيش از ويراني بِت هميقداش دوم، چه رخ داد؟

چهل سال پيش از خرابي بِت هميقداش دوم، ديگر آن حال و هواي معنوي در آن مکان وجود نداشت. تقديم قرباني ها مورد قبول حد.اوند قرار نمي گرفت، افراد شايسته اي به کهانت انتخاب نمي شدند، دربهاي محراب خود به خود بسته نمي شدند، و شمع غربي منورا که تا آن زمان، همواره روشن مي ماند، ديگر خاموش مي شد. تا اينکه ربان يوحانان بن زکاي فرياد برآورد و گفت: اي محراب مقدس! چه چيز را مي خواهي بيان کني؟ من مي دانم که بالاخره خراب خواهي شد، و نبوت زِخَريا هَناوي نيز پابرجا خواهد شد.

"نرون"، قيصر روم، به يروشالييم لشکر کشيد. با کمان خود، تيرهايي به جهات مختلف پرتاب کرد، اما همه آنها به طرف يروشالييم برمي گشت! کودکي يهودي را گرفت و گفت: جمله اي بگو؛ و او گفت: توسط قوم اِدوم، بني اسراييل را مجازات خواهم کرد (يحزقل فصل25).

نرون با خود گفت: حد.اوند مي خواهد مرا وسيله خراب کردن خانه اش قرار دهد؛ پس از آنجا فرار کرد، بعدها نوادگان او حد.اپرست شدند، و از نسل او، ربي مئير به وجود آمد.

بعد از او "وسپاسيان (اِسپَسيانوس)" حمله کرده، سه سال شهر را محاصره کرد. در يروشالييم سه فرد بسيار ثروتمند وجود داشتند، که مي توانستند آذوقه و مايحتاج مردم را براي بيست و يک سال تامين کنند! اما باز هم افرادي پيدا شدند که اختلاف و دودستگي را در جامعه دامن زدند. حخاميم مي گفتند: برويم و با روميان صلح کنيم، تا افراد بيگناه کشته نشوند. اما مخالفان، جنگ را بهترين راه دانستند؛ پس تمام انبارها را به آتش کشاندند، تا مردم را راضي به جنگ کنند.

قحطي در شهر بالا گرفت.

هيچ چيز براي خوردن يافت نمي شد، حتي جو! ربي يوحانان، مردم را مي ديد که کاه مي جوشانند و آب آن را مي نوشند. با خود گفت: اينها مي خواهند با رومي ها بجنگند؟! بهتر است از شهر خارج شوم و با رومي ها صحبت کنم.

در آن زمان، به دليل محاصره، روميان تنها اجازه مي دادند افراد مرده را براي دفن به خارج از يروشالييم ببرند، و شخص ديگري اجازه خروج نداشت. ربي يوحانان فکري کرد.

همه جا اعلام کردند که ربي مريض است! بعد از مدتي، خبر فوت او را پخش کردند. سپس دو نفر از شاگردانش تابوت او را بلند کردند و در شهر چرخانيدند. خواستند از شهر خارجش کنند که نگهبانان مانع شدند و گفتند: بايد جسد او را ببينيم! شاگردان نهيب زدند و گفتند: آيا با راو و بزرگ شهر اين چنين رفتار مي کنند؟ پس اجازه خروج آنها را دادند. به معجزه شبيه بود. نه! واقعاً معجزه بود.

ربي يوحانان نزد وسپاسيان رفت و دو مرتبه به او گفت: سلام بر تو اي پادشاه!

سردار رومي گفت: اينک تو دو گناه مرتکب شدي! يکي اينکه به دروغ مرا پادشاه صدا زدي، و ديگر اينکه اگر من پادشاه هستم، پس چرا الان و با اين همه تاخير به ملاقات من آمده اي؟

در همين بين، فرستاده اي از روم رسيد و خبر داد: برخيز! قيصر روم مرده است و اعضاي سنا، تو را به عنوان پادشاه انتخاب کرده اند! وسپاسيان که بسيار متعجب گرديده بود، مي خواست کفشهايش را برپا کند، ولي نتوانست! ربي يوحانان: گفت ناراحت نشو! خبر خوش باعث شده تا وجودت بزرگ شود. بگو فردي که تو از او خوشت نمي آيد از جلويت عبور کند تا به حالت اوليه بازگردي. همانطور انجام دادند، پس مشکل برطرف شد.

سردار رومي گفت: شما که اين قدر دانشمند و فهميده هستيد، پس چرا اين قدر دير به سراغ من آمديد؟ من به روم مي روم و فرد ديگري جاي مرا خواهد گرفت. اما يک درخواست از من بخواه تا انجام دهم.

ربي يوحانان گفت: شهر "يونه" و حخاميم آن، نسل ربان گمليئل، و پزشکي براي مداواي ربي صادوق به من بده. قيصر نيز قول داد تا به ايشان آسيبي وارد نگردد.

پس از او، تيتوس ظالم و شرير آمد. با قتل و کشتار، مقاومت مردم را در هم شکسته، يروشالييم را تسخير کرد. سپس فرياد زد: کجاست آن حد.ايي که بر او اتکا داشتيد؟ زني خلافکار را با خود به داخل مقدس ترين مکان بِت هميقداش برد، سفر تورايي را بر زمين پهن کرد و با او خطا کرد. سپس با شمشيرش پرده محراب را پاره کرد. تمام وسايل خانه مقدس را در آن گذاشت و با خود به داخل کشتي برد تا به رم برگشته و به آنها افتخار کند.

ولي دريا طوفاني شد. نزديک بود تيتوس غرق شود که فرياد برآورد: آيا حد.اي يهود فقط قدرتش در آب است؟ چون تمام دشمنان خود مانند فرعون و سيسرا را با آب از بين برد! اگر مي تواني در خشکي با من جنگ کن! ندايي آمد که: اي نسل اندر نسل ظالم! آفريده اي کوچک دارم که نامش پشه است، به خشکي بيا تا با تو بجنگد!

تيتوس پا به خشکي نهاد، ولي پشه اي از راه بيني وارد مغز او شد. پشه هفت سال او را آزار مي داد. وقتي که از بين رفت، مغز او را باز کردند و پشه اي بزرگ را در آن ديدند. تيتوس احمق، قبل از مرگ وصيت کرده بود که بدن او را بسوزانند و بر آبهاي هفت دريا پخش کنند تا دست حد.اي يهود بر او نرسد!

ولي چرا؟

ولي به راستي چرا اين همه مصيبت بر سر ما آمده است؟

بِت هميقداش اول، به خاطر سه گناه بت پرستي، قتل، و زنا خراب شد. اما در زمان بِت هميقداش دوم که تورا و ميصواهاي آن انجام مي شد، چه گناهي باعث خرابي آن شد؟

دشمني با يکديگر، بي احترامي، و بي اعتنايي به يکديگر، باعث چنين مجازاتي بود. پس مي توان نتيجه گرفت که سختي و بدي گناه «دشمن داشتن يکديگر»، برابر با سه گناه زمان بِت هميقداش اول مي باشد.

اما چرا مدت گالوت بابل از قبل مشخص شده بود، ولي بعد از خرابي بِت هميقداش دوم، مدت زمان خاصي براي طول گالوت تعيين نشد؟

چنين مي فرمايند که چون گناه افراد دوره بِت هميقداش دوم، در وجود آنها، يعني قلبشان مي باشد (گناه دشمني با يکديگر)، پس اصلاح و توبه کردن از آن، به راحتي امکان ندارد، و هر کسي به سختي به گناه خود پي مي برد. بنابراين زمان پايان گالوت مشخص نشده است. اما در زمان بِت هميقداش اول، چون گناهان آشکار بود (بت پرستي، قتل، و زنا) و مردم از آن اطلاع داشتند، پس راحت تر مي توانستند توبه کرده و آن راه اشتباه را ترک کنند. به همين خاطر، حد.اوند، مژده آبادي بِت هميقداش دوم را به آنها داده بود.

واقعه شهر بتار

بعد از گذشت پنجاه و دو سال از خرابي بِت هميقداش دوم، باز هم در نهم آو، شهر بِتار که مرکز حخاميم و ترويج علم تورا بود، و افراد کثيري در آن زندگي مي کردند، به تصرف روميان در آمد. همه جا را ويران و همه را کشتند.

متاسفانه اين ايام، هميشه يادآور تلخي ها و سختيهاي فراوان بوده است. حکم اخراج يهوديان از اسپانيا که منجر به آوارگي و مرگ افراد بسياري گرديد نيز مصادف با اين زمان بوده است.

کافي نيست؟! بياييم با بخشش گناهان اطرافيانمان، ديدار ماشيح را به جلو بياندازيم. آمن.

تحريريه آتيش

روزه در ادیان



روزه عملي عبادي و هماهنگ با روح و روان انسان است كه در صورت تحقق دقيق با توجه به شرايط و معيارهاي يك روزه واقعي نتايج گراني را در امور روحي، رواني، معنوي، بهداشتي، اقتصادي و ... براي فرد و اجتماع به ارمغان مي‌آورد.
روزه ظهور در پيروان اديان الهي دارد، چون ناشي از مبدا ايمان و امر خدا مي‌باشد و نيروي مقاومت را افزايش مي‌دهد تا انسان را به مقام تقوا برساند.

روزه ضمن وجوب در اديان الهي، انگيزه فطري نيز داشته زيرا بشر تعالي طلب كه نمي‌خواست تا سطح حيوانات پايين بيايد و يكسره محكوم تمايلات و شهوات حيواني گردد، روزه را وسيله و سپري براي مقاومت در برابر اين گونه تمايلات قرار داده تا خود را به كمال برساند.

چنانكه پيامبر مي‌فرمايد: امت من وقتي روزه گرفتن نيروي شهوت و هوا و هوس در آنها ضعيف شده و ديگر گرد اعمال زشت نمي‌گردند.

روزه گرفتن در ميان اديان الهي، تاريخي بس طولاني دارد و از جمله عبادات ديريني است كه پيدايش آن را مي‌توان با رانده شدن حضرت آدم و حوا از بهشت مقارن دانست.

بعضي مفسران مي‌گويند كه خداوند روزه روزهاي سيزدهم، چهاردهم و پانزدهم هر ماه را بر آدم صفي واجب كرد، علت آن بود هنگامي كه آدم به زمين آمد از گرمي و تابش آفتاب سوخت و سياه شد ولي پس از روزه بدنش سفيد شد و به اين جهت آن سه روز را ايام البيض خواندند.

صوم در لغت به معناي خودداري از عمل است البته در معناي آن اين قيد را اضافه كرده‌اند كه به معناي خودداري از كارهاي مخصوصي است كه دل آدمي مشتاق آن باشد و اشتهاي آن را داشته باشد.

اما صوم در فرهنگ و شريعت ديني عبارت از خودداري و پرهيز از چيزهايي خاص در زمان معين است.

خداوند در قرآن مي‌فرمايد: اي كسانيكه ايمان آورده‌ايد بر شما روزه نوشته شد همانگونه كه بر اممي كه پيش از شما بودند، نوشته شد.

اين آيه نشان مي‌دهد كه روزه بر مسلمانان و بر امتهاي پيش از آنان نيز واجب بوده است. در روايات اسلامي آمده كه كتابهاي بزرگ آسماني همچون تورات، انجيل، زبور، صحف و قرآن در رمضان نازل شده اند. امام صادق عليه‌السلام مي‌فرمايد: تورات در ششم ماه رمضان، انجيل در دوازدهم ماه رمضان، زبور داود در هجدهم ماه رمضان و قرآن در شب قدر نازل شده است.

اميرمومنان در اين باره مي‌فرمايد: روزه عبادت قديمي است كه خدا هيچ امتي را از آن معاف نكرده است. اما لزومي ندارد كه روزه وضع شده براي پيشينيان شبيه روزه مسلمانان باشد.

تفاوت روزه در اديان از جهت تعداد روزها و چگونگي روزه‌هاست، هرچند در اديان مختلف جزئيات و كيفيت روزه تفاوت دارد اما اصل حكم روزه وجود دارد و هدف آن بطور كلي تهذيب نفس و ايجاد طهارت و پاكي معنوي و رفع رنج و بلاست .

غرض از ذكر مطالب ياد شده اين است كه بايد بدانيم در بررسي پرهيز و روزه در اديان ديگر، بايد ذهن خود را از معناي مصطلح آن در اسلام و آنچه در شرع اسلام مبطل روزه محسوب مي‌شود بخصوص خوردن و آشاميدن فراتر ببريم.

اين فرانگري بايد عوارض و لوازم آن را نيز دربگيرد، براي مثال روزه سکوت که به واسطه نذر، سوگند و ... واجب مي‌شده و در ميان قوم يهود متداول بوده به روزه مسلمانان شباهتي ندارد.

با اين اوصاف درمي‌يابيم که اکثر اديان بزرگ دنيا از جمله صائبين، مانويان، بودائيان و اهل کتاب روزه‌هاي واجب و مستحب دارند.

پس از اين مقدمه توجه اين مقاله بر مسئله روزه در دو دين يهود و مسيحيت بطور مفصل و بر ديگر مذاهب به صورت اشاره خواهد بود.

1- روزه و روزه‌داري در دين يهود

واژه عبري براي کلمه روزه، لفظ صوم است؛ در آئين يهود روزه جزئي از مجموعه اعمالي است که يک يهودي براي ذليل ساختن تن و رنجور ساختن آن انجام مي‌دهد.

روزه در تمام اوقات در ميان هر طايفه و ملت و مذهب موقع ورود اندوه و رحمت غيرمترقبه معمول بوده است (يونس5:3) و مي‌توان گفت که حکم طبيعت است که در اين مواقع پرورش و نمو را ترک مي‌کند.

در عهد قديم (کتاب مقدس) به هيچ وجه اشاره‌اي نشده که قبل از ايام موسي روزه بطور صحيح معمول بوده، همچنين در تورات به وجوب روزه و حدود آن تصريحي نيست ولي روزه‌داران را ستوده است.

قوم يهود غالباً در موقعي که مي‌خواستند اظهار عجز و تواضع در حضور خدا نمايند روزه مي‌داشتند تا گناهان خود را اعتراف نموده و به واسطه روزه و توبه رضاي حضرت اقدس الهي را تحصيل نمايند. (داوود 26:20)

مخصوصاً در مواقع مصيبت عام روزه غيرمرسوم قرار مي‌دادند و در اين صورت اطفال شيرخوار و گاهي حيوانات را نيز از چرا منع مي‌کردند. (يوئيل 16:2)

عهد قديم از روزه داشتن فردي، همچون روزه داشتن داود، عزرا، الياس، دانيال و جمعي بسيار سخن گفته که بيانگر يک ارب ديني کاملاً متداول براي نيل به هدف مورد نظر در ميان يهوديان بوده است.

براي نمونه چند عبارت از کتاب عهد قديم را آورده‌ايم:

« .... پس داود براي (سلامت) طفل از خدا استدعا كرد و داود روزه گرفت و داخل شده تمامي شب را بر روي زمين خوابيد». (دوم سموئيل باب 12/16/15)

«و در روز بيست و چهارم اين ماه بني اسرائيل روزه دار و پلاس در بر و خاک بر سر جمع شدند». (نحميا باب 9/1)

در تورات براي اولين بار دستور تعنيت (روزه) براي روز کيپور (بخشش گناهان) در دهم ماه تيشري ذکر شده ولي روزه‌هاي ديگر تاريخ يهود با يادبود اتفاقاتي که در مسير خرابي بت بيت المقدس (هميقداش) روي داد، مناسبت پيدا مي‌کنند.

روزه‌هاي مهم يهوديان عبارت است از:

1- يوم کيپور بزرگترين روزه يهوديان است که با نامهايي چون يوم ادير يعني جليل و باعزت، يوم مقادوش يعني روز مقدس و يوم عاسورا خوانده مي‌شود.
2- روزه 10 طوت آغاز محاصره اورشليم توسط بخت النصر
3- روزه 17 تموز خرابي ديوار اورشليم و توقف قرباني و فتح اورشليم توسط تيطس سردار رومي
4- روزه‌ي 9 آو خرابي دوباره بت هميقداش و يادآوري مصيبت ويراني بيت المقدس
5- روزه 3 تبشري سقوط يهود و کشته شدن جدليا حاکم يهودا.

هاگس در کتاب قاموس مقدس مي‌نويسد: روزه کفاره روزه مهم ساليانه‌اي است که آرامي و استراحت و روزه دهم ماه تيشري يعني پنج روز قبل از عيد خيمه‌ها نگاه مي‌دارند.

2-1- فلسفه روزه يهود

کتاب عهد قديم تاکيد دارد که روزه هدف نيست بلکه وسيله‌اي است که از طريق آن انسان قادر است از گناهاني که مرتکب شده است اظهار ندامت و توبه کند و قلب خود را براي خداوند متواضع گرداند و با تغيير در رفتار و عمل خود توبه حقيقي از گناهان را متجلي سازد.

تعنيت (روزه) در دين يهود اهداف خاصي از جمله توبه، طلب بخشش و يادآوري سوگواري را در پي دارد.

از نگاه دين يهود صوم تنها به معني پرهيز از خوردن و آشاميدن نيست بلکه خودداري از لذايذ جسماني است.

کتاب مقدس يهوديان بر اين مطلب تاکيد دارد که روزه داشتن بدون توبه‌اي صميمي و حقيقي بي‌ارزش و بي‌محتواست و صرف توجه به ظواهر روزه کارساز نيست.

اين امر که فلسفه روزه صرفاً اجتناب از برخي نيازهاي طبيعي و پرداختن به اموري ديگر چون دعا و ... عبارت - بدون ايجاد اثري مثبت در قلب و روح مومنان- نيست منحصر به آيين يهود نيست و درديگر اديان نيز مورد توجه قرار گرفته است.

قوم يهود در موارد مختلفي مبادرت به روزه گرفتن مي‌کردند که از جمله آنها موارد زير مي‌باشد:

1- بر سرلطف آوردن خداوند به منظور پيشگيري پايان بخشيدن به يک مصيبت الهي.
2- هنگامي که يک تهديد يا حمله از سوي دشمنان و يا مصيبت طبيعي متوجه مي‌شد به روزه عمومي توجه مي‌کردند.
3- روزه داشتن به منظور کسب آمادگي براي قبول امري خطير يا ملاقات با ارواح مردگان.

آداب و رسوم روزه‌داري

در دين يهود دختران از سن 12 سالگي و پسران در 13 سالگي موظف به گرفتن روزه مي‌شوند و بيماران و زنان باردار و شيرده از روزه گرفتن معاف هستند.

آنها همراه روزه بعضي از اعمال را انجام مي‌دهند مانند:

1- بيرون آوردن تورات از جايگاه بدون پوشش اصلي.
2- قرائت تورات، خواندن دعا و اعتراف به گناه.
3- زيارت قبور.
4- نواختن شوفار.
5- خوابيدن روي زمين.
6- خودداري از صحبت کردن و شنيدن موسيقي.

بر اساس يک طبقه‌بندي دوره‌هاي مرسوم در آيين يهود را مي‌توان به سه طبقه اصلي تقسيم کرد:

1- روزه‌هاي حکم شده در کتاب مقدس يا روزه‌هاي ايجاد شده به مناسبت تذکار وقايع مطرح شده در کتاب مقدس مانند: روزه يوم کيپور، روزه نهم آو، روزه 17 تموز و ...
2- روزه‌هاي تعيين شده از سوي ربي‌ها مانند: روزه اولين دوشنبه پس از عيد فصح، روزه آخر هر ماه موسوم به يوم کيپور کوچک و ....
3- روزه‌هاي شخصي که اشخاص در مناسبتهاي مختلف خصوصي به آن مبادرت مي‌کنند، که اين روزه‌ها وقت مشخصي ندارد و با توجه به رخداد پيش آمده براي افراد از سوي آنها روزه گرفته مي‌شود مانند: روزه براي فوت والدين يا معلم، روزه عروس و داماد در روز ازدواجشان و ... در روز يوم کيپور و روزه نهم آو، وقت روزه از غروب آفتاب تا شامگاه روز بعد است ولي در ديگر روزه‌ها مدت روزه از هنگام طلوع آفتاب تا شامگاه همان روز است. همچنين اگر يکي از روزه‌ها به استثناي روزه يوم کيپور با روز شنبه مصادف شود، روزه به يکشنبه موکول مي‌شود.

2- روزه و روزه‌داري در دين مسيحيت

تاريخ روزه‌داري در دين مسيحيت به قبل از قرن هشتم مي‌رسد، روزه در تقويم کليسا هم ثبت شده و جزو آداب فقهي به شمار مي‌رود.

در انجيل آمده که: آنگاه عيسي به قوت روح به پايان برده شد تا ابليس او را امتحان کند، پس چهل شبانه روز روزه داشته و نهايتاً گرسنه گرديد.

در اناجيل به وجوب روزه تصريح شده و روزه‌دار را ستوده و او را از ريا برحذر داشته است.

سنت يهودي تا زمان حضرت عيسي - در صورتهاي مختلفش- يعني پرهيز از خوراک، پرهيز از سخن و... رايج بوده و پس از او هم ميان حواريان و کسانيکه مبلغ پيامش در مناطق مختلف جهان شدند، رواج داشته است. بطوري که روزه‌داري از خصوصيات حواريون و رسولان پيام عيسي بوده است.

اين امر نشانگر آن است حضرت عيسي خود به روزه عملاً و قولاً توجه داشته و شاگردانش نيز پس از وي به امر روزه توجه داشته‌اند. جيمز هاکس در اين باب مي‌گويد: حيات حواريون و مومنين- (مسيحي) ايام گذشته ، عمري مملو از افکار، لذت و زحمات بي‌شمار و روزه‌داري بود.

حضرت عيسي بي‌شک پيش از آغاز رسالتش، همچون يک يهودي، ايام روزه‌داري در دين يهود مثل روزه يوم کيپور را مراعات مي‌کرده و به نظر برخي ، او تنها اصول را بيان کرده و وضع قوانين را به عهده کليسا نهاده است.

چند نکته‌اي که در اين دين حائز اهميت است، اين است که اولاً در مسيحيت دو واژه روزه و پرهيز وجود دارد که بين اين دو تفاوتي وجود دارد به اين نحو که در ايامي که بايد پرهيز را رعايت کرد، تنها از مصرف گوشت پرهيز مي‌کنند ولي در ايام رعايت روزه همراه با پرهيز از گوشت غذاي مصرفي و دفعات وعده غذا هم محدود مي‌شود، دوماً يکي از روزهاي مهم در مسيحيت روز عيد پاک يا the easter day است که به مناسبت قيام عيسي از قبر گرامي داشته مي‌شود. هفته پيش از اين روز «هفته مقدس» گفته ميشود که در تعيين بسياري از روزه‌ها هم نقش مهمي دارد.

2-1- فلسفه روزه در مسيحيت

برخي مي‌گويند که روزه و دعا وسايلي براي مقابله با وساوس شيطاني است و روزه حقيقي آن است که هيچ بدي مرتکب نشوي و با قلبي خالص خود را وقف خدمت به خداوند کني.

مسيحيان معتقدند که روزه ظاهري نيست بلکه باطني و معنوي است و هدف اصلي آن اين است که با فروتني به خدا تقرب جويند و هدايتهاي او را بطلبند. همچنين در کتاب اشعياء نبي، فصل 58، آيات 6-9 در اين باره چنين آمده که: «مگر روزه‌اي که من مي‌پسندم اين نيست که بندهاي شرارت را بگشائيد و گره‌هاي يوغ را باز کنيد و مظلومان را آزاد سازيد و هر يوغ را بشکنيد؟ مگر اين نيست که نان خود را بين گرسنگان تقسيم کني و فقيران رانده شده را به خانه آوري و چون برهنه را بپوشاني و ... آنگاه دعا خواهي کرد و خداوند توبه را اجابت خواهد فرمود و استغاثه خواهي نمود و او خواهد گفت که اينک حاضر هستم».

روزه مسيحي به منظور صواب و رياضت و يا به دست آوردن دل خدا و نجات از گناه به جا آورده نمي‌شود زيرا آنان معتقدند با ريخته شدن خون مسيح بر صليب و مرگ و دفن و قيام او از مردگان نجات از گناه و طريق راه يافتن انسان به حضور خدا مهيا گرديده است.

بعضي از دلايل روزه گرفتن مسيحيان به شرح زير مي‌باشد:

1- اينکه دل در حضور خدا نرم و فروتن شود.
2- مسيحيان به صدا و هدايت حضور خدا حساس باشند.
3- نفس سرکش ضعيف و سرکوب باشد.
4- پرستش و دعاي مسيحي قوي‌تر و موثرتر باشد.

آنها مي‌گويند روزه مسيحي کمک مي‌کند که ياد بگيريم از خودخواهي انسان دوري و از خودگذشتگي داشته باشيم و بيشتر قدر و ارزش فداکاري عظيم را درک کنيم.

همچنين بايد از رياکاري و هرگونه ظاهرسازي و خودنمايي به دور باشد. چرا که عيسي در (انجيل متي فصل6، آيات 18-16 ) بدان اشاره کرده و مي‌فرمايد: «وقتي روزه مي‌گيريد مانند رياکاران خودتان را افسرده نشان ندهيد. آنان قيافه‌هاي خود را تغيير مي‌دهند تا روزه دار بودن خود را به رخ بکشند. اما تو وقتي روزه مي‌گيري سرت را روغن بزن و صورت خود را بشوي تا مردم از روزه تو باخبر نشوند بلکه فقط پدر تو که در نهان است آن را بداند».

روزه در مسيحيت جامع احکام مذهبي نيست به همين دليل روزه مسيحي در زمان و تحت قوانين خاصي نيست، آنها آزادند در هر زمان و با هدايت روح خدا بطور فردي و جمعي براي يک يا چند روز و حتي براي چند ساعت روزه بگيرند.

روزه‌هاي مهم مسيحيان عبارت است از:

1- روزه روز جمعه قبل از عيد پاک که در قرن دوم متداول بود.
2- روزه غيرکامل دوشنبه تا پنجشنبه هفته مقدس
3- روزه چهل روز قبل از عيد پاک
4- روزه چهل روز قبل از هفته مقدس
5- روزه چهارشنبه و جمعه هر هفته؛ به مناسبت روز توطئه يهوديان براي دستگيري عيسي و روز جمعه بدليل به صليب کشيدن عيسي
6-روزه‌هاي فصلي
7- روزه، بعنوان کفاره گناهان

روزه روزهاي يکشنبه روز عيد پاک، روزه در روز نيطيکاست- بدان سبب که روز جشن و شادماني است- ممنوع است.

سه فرقه کاتوليک، ارتدوکس و پروتستان در مسيحيت روزه‌هاي خاص به خود را دارند و روزه‌هايشان با يکديگر فرق مي‌کند که در زير به بعضي از آنها اشاره شده است:

1-2-2-کاتوليک‌ها

آنها روزه روز چهارشنبه و جمعه الصليب را مي‌گيرند بعلاوه تمامي روزهاي جمعه ماه انابت را که به دوران توبه و تعمق معروف است را روزه مي‌گيرند، و در اين دوران دو نوع غذاي ساده و يک غذاي معمولي مي‌خورند و از خوردن گوشت پرهيز مي‌کنند.

2-2-2-ارتدوکس شرق

آنها نيز ماه انابت، روزه رسولان، روزه معراج مريم به آسمان، روزه ويژه ميلاد مسيح و چند تا روزه يک روزه دارند بعلاوه تمامي روزهاي چهارشنبه و جمعه که در اين دوران از خوردن گوشت، لبنيات ، تخم مرغ و ماهي پرهيز مي‌کنند.

3-2-2-پروتستان

روزه آنها به خود افراد، کليساها و سازمانها بستگي دارد و در اين مدت بطور کامل از لب زدن به آب و غذا خودداري مي‌کنند و برخي مايعات را نمي‌خوردند و از خوردن يک يا چند وعده غذا صرف نظر مي‌کنند.

همانطور که قبلاً اشاره شد روزه به عنوان يک مقوله ديني و عبادي امري نيست که به چند دين محدود باشد و اثري از آن در اديان نباشد. شواهد تاريخي حاکي از آن است که اگر اختلافي هست در صورت و کيفيت توجه به آن است نه در اصل آن و در ميان اقوام مختلف در گذشته و حال، روزه و پرهيز جايگاه خاصي براي خود داشته و دارد.

روزه در اديان و فرق

- صائبين يا مندائيان (پيروان حضرت يحيي) در روزهاي ويژه‌اي از سال که آنها را مبطل مي‌نامند از خوردن گوشت، ماهي، تخم مرغ خودداري مي‌کنند از جمله اين روزها 26 و 27 و 28 و 29 و 30 ماه سمبلتا، روزهاي ششم و هفتم ماه دولا و روز دوم ماه هطيا است.

آنها روزه واقعي را روزه‌دار بودن اعضا و جوارح آدمي مي‌دانند که در کتاب کنزاربا يا صحف آدم مقدس‌ترين کتاب مندائي‌ها آمده است:

«اي مومنان برايتان گفتم که روزه بزرگ فقط نهي از خوردن و آشاميدن نيست بلکه ديدگانتان را از نگاههاي هيز و شيطاني و گوشهايتان را از شنيدن حرفهايي که مردم در خانه خود مي‌زنند برحذر داريد و زبانهايتان را به گفتارهاي دروغ و ناپسند نيالائيد و .... ».

- زاهدان پيرو آئين جين و آئين هندو براي ايجاد آمادگي روحي خود براي برخي جشن‌ها و اعياد روزه نگه مي‌دارند، همچنين پارسايان آئين جين بهترين مرگ را مرگ در اثر پرهيز کامل از غذا و آب مي‌دانند و بسياري از آنها داوطلبانه راه روزه‌دار را در پيش مي گيرند تا بدين طريق به زندگي خود پايان بخشند.

- بسياري از راهبان و راهبه‌هاي بودايي مذهب، تنها به يک وعده غذا در روز اکتفا مي‌کردند و اول ماه و نيمه ماه را روزه کامل مي‌گرفتند، امروزه مردم عامي بودائي هر ماه چهار بار روزه داشته و به گناهان خود اقرار مي‌کنند و در استقبال از سالروز فوت بودا مدت پنج روز از خوردن گوشت خودداري مي‌کنند.

- لامائيست‌ها در هر ماه روزهاي 14 و 15 و 29 و 30 تنها از غذاي آردي و چاي تناول مي‌کنند ولي پارسايان اين مذهب در طول اين چهار روز تا غروب آفتاب هيچ نمي‌خورند.

- مردم تبت مراسمي به نام نانگ نس (روزه مدام) دارند که چهار روز طول مي‌کشد. آنها دو روز اول را بادعا، اقرار به گناهان و تلاوت متون مقدس به سر مي‌آورند و روز سوم پرهيز شديدي را رعايت مي‌کنند و هيچ نمي‌خورند و حتي آب دهان خود را هم فرو نمي‌برند واين روزه را با دعا و اقرار به گناهان تا طلوع آفتاب در روز چهارم ادامه مي‌دهند.

- در ميان چينيان کهن بخصوص پيروان مذهب تائو روزه قلب وجود داشت و بر آن بيش از روزه تن تاکيد دارند، پيروان مکتب کنفوسيوس روزه‌داري را بعنوان آماده سازي خود، براي بهتر به انجام رساندن اوقات پرستش ارواح نياکان مورد توجه داشتند.

- در مصر کهن، پس از مرگ پادشاه رعاياي او روزه مي‌داشتند و از مصرف گوشت، نان، گندم، شراب و هر تفريحي پرهيز مي‌کردند و نيز از استحمام، تدهين (ماليدن روغن به موي سر) و بستر نرم خودداري مي‌کردند.

- قبايل بومي آمريکا معتقد بودند روزه گرفتن در کسب هدايت و راهنمايي از روح اعظم موثر است و از جمله مراسم عزاداري آنها پرهيز غذا بوده است.

همچنين در نزد بسياري از اقوام کهن پرهيز از آشاميدن و خوردن به عنوان ابزار ندامت به درگاه خدا (يان) و به عنوان فديه و کفاره گناهان انجام مي‌شد؛ مردم کهن مکزيک امساک از غذا را به عنوان کفاره گناهان بجا مي‌آوردند و مدت آن از يک روز تا چند سال متفاوت بوده است و پارسايان آنها در هنگام بروز مصيبتي عام، ماهها راه امساک را در پيش مي‌گرفتند.

- زرتشتيان پس از مرگ يکي از نزديکان، مدت سه شب از پختن يا خوردن گوشت پرهيز مي‌کردند.

پي نوشتها:

1 - بوترابي، خديجه، دائره المعارف تشيع، ج 8، نشر محبي، ص 371
2- طباطبايي، تفسيرالميزان، ترجمه محمدباقر موسوي همداني، ج3، دارالعلم، ص8
3- سوره بقرة، آيه 183
4-مويدي، احمدرضا، روزه در اديان، رمضان تجلي معبود، سازمان تبليغات اسلامي ، ص196
5- كتاب مقدس يهوديان از 39 كتاب در حجمهاي مختلف تشكيل شده كه 5 كتاب اول موسوم به اسخار خمسه به تورات مشهور است و مجموعه 5 كتاب و 34 كتاب ديگر كتاب عهد قديم يا كتاب مقدس يهوديان ناميده مي شود.
6- هاكس، جيمز، قاموس كتاب مقدس، ج 1، ص 427
7- همان
8- مويدي، همان، صص 208-207
9- بوترابي، همان، ص 373
10- هاكس، همان، ص 428
11-fasting
12-abstinence
13- holy week
14- اين ايام روزه و توبه به lent معروف است و چيزهايي از جمله گوشت و دخانيات در اين مدت ترك مي شود.
15- مويدي، همان، ص 218
16- جعفري، يعقوب، پژوهشي درباره صائبين، هجرت، ص 95
17- برنجي، سليم، قوم از ياد رفته،‌ دنياي كتاب، ص 268
18- مويدي، ص 219
19- همان، ص 220
سه‌شنبه 27 شهريور 1386 - 1

معبد سليمان : قديمي ترين بناي بيت المقدس


معبد سليمان : قديمي ترين بناي بيت المقدس

شهر اورشليم و مكان بيت المقدس، يكي از تاريخي ترين و مقدس ترين نقاط جهان است كه مورد احترام همة موحدين جهان بوده و پيروان اديان ابراهيمي در قداست آن اشتراك نظر دارند و آثاري مذهبي از هر يك از اين اديان ا.لهي در اين محل بجاي مانده است.

بیت المقدس
از ديدگاه يهوديان معبد بيت المقدس كه در عبري « بِت هميقداش» نام دارد، معبدي است كه به عنوان خانة خد.ا توسط حضرت سليمان بنا شد و مركز انجام مراسم عبادي يهوديان ميباشد. اين معبد در تاريخ پر فراز و نشيب سرزمين مقدس، بارها مورد حمله و تجاوز واقع شد و گاه اقوام مشرك، بتهاي خود را نيز در داخل آن قرار دادند. بت هميقداش دو بار به طور كامل ويران گشت كه آخرين آن حدود سال 70 ميلادي بود و عليرغم اين موضوع، اين مكان مقدس تا به امروز قبله گاه يهوديان جهان و مهمترين زيارتگاه آنان به شمار ميرود.
آثار بدست آمده از حفرياتي در نقاط مختلف شهر اورشليم در عمق 10 تا 20 متري، و نيز بررسيهاي كتاب مقدس حاكي از آن است كه بت هميقداش اول يا معبد سليمان يقيناً يكي از باشكوهترين و عظيمترين بناهاي مذهبي و تاريخي ساخته شده در نوع خود بوده است. محل احداث اين بناي بي نظير برفراز تپه هاي «مُوريا» يكي از مرتفعترين نقاط شهر اورشليم است.
اورشليم، شهري است كه از همان دوران باستان در صفحات تاريخ در زمرة پر حادثه ترين شهرهاي جهان جاي گرفته است. اين نام كه در زمان تسلط حضرت داوود با نام «شهر داوود» يا اورشليم شهرت يافت كلمه اي عبري است، مركب از دو واژة « اور» به معني روشنايي و مقدس؛ و كلمة «شليم» يا «شالِم» به مفهوم صلح و سلامتي.
طبق بررسيهاي انجام شده قدمت اين شهر به پيش از 4000 سال قبل از ميلاد ميرسد. شواهد نشان ميدهد كه نام اوليه آن «يِبوس» يا جيبوس Jebus بوده، ساكنين آن متشكل از دو قبيله يبوسيها و كنعانيان بوده اند و از اين جهت بعدها نام يبوس به كنعان تغيير يافت. تاكنون سه حصار مهم گرداگرد اين شهر ساخته و چندين بار هم مرمت شده است. اولين آن را يبوسيها ساخته بودند كه با گذشت زمان و جنگهاي آن دوران، حصار يبوسيها رو به زوال و نابودي نهاد. دومين حصار در دوران حكومت حضرت سليمان ساخته شده بود كه بر اثر هجوم لشكريان بخت النصر پادشاه بابل ويران گرديد.

Beit-ol-moghadas


پس از خرابي بيت المقدس دوم توسط روميان، سومين ديوار را هيروديوس كبير، پادشاه دستنشانده روميان كه بر سرزمين اسرائيل منصوب شده بود براي جلب نظر و حمايت يهوديان ساخت. اين ديوار از سه طرف با سنگهاي عظيم به ارتفاع 15 متر، معبد را محصور كرده بود و آثار به جا مانده از آن ديوار از قرن اول ميلادي تاكنون مورد توجه يهوديان جهان است.

اين ديوار «ندبه»، به معنا و مفهوم نيايش همراه با تضرع نام گرفته و علت آن بخاطر پيش آمدهاي شومي بوده كه طي تاريخ باعث ويران شدن بت هميقداش و به اسارت رفتن يهوديان به اكناف دنيا بوده است. اين ديوار در زبان عبري به كوُتِل هَمَعراوي (ديوار غربي) معروف است.
خاطرة خرابي معبد، تا به امروز در ميان يهوديان به صورت يك سنت شبيه به سوگواري نگاهداري شده است. ناگفته نماند كه اولين قربانگاه در اين شهر توسط حضرت ابراهيم بنا گرديد.
حضرت ابراهيم از شهر «اور» (ur) كه در آن زمان در تصرف كنعانيان قرار داشت همراه همسرش سارا و برادرزاده اش «لوط» بخاطر فشارهاي« نَمرُد» يكي از سلاطين آن زمان به شهر اورشليم كه به نام« لوز» معروف بود وارد شده و در آنجا ساكن گرديد و پس از مستقر شدن، اولين قربانگاهش را با نام بِت اِ-ل ايجاد كرد.
شواهد بدست آمده حاكي است كه دومين قربانگاه را حضرت داوود در خرمن گاه مردي كشاورز بنام ارنان يبوسي بناگذاشت و سومين آن را حضرت سليمان در همين نقطه طبق وصيت پدرش حضرت داوود با نام بت هميقداش با شكوه و جلوه اي خاص بنا نمود.
ايجاد خانه خد.ا و قربانگاه يكي از آرزوهاي ديرينه حضرت داوود طي چهل سال پادشاهي بود. اما به دليل جنگهاي فراوان و گرفتاريهاي سياسي كه پيوسته در دوران حكومتش او را مشغول كرده بود، اين سعادت هرگز نصيبش نشد. طبق پيغامي كه ناتان نبي از جانب خد.اوند به داوود داد، احداث معبد بت هميقداش در اورشليم به پسرش سليمان واگذار شد.

به تعبيري ديگر، بخاطر خونريزي ها و جنگهايي كه توسط داوود صورت گرفته بود، اين امر براي او جايز شمرده نشد كه خانه اي را به نام خد.اوند بنا نمايد. هر چند كه حضرت داوود قبل از وفاتش براي ايجاد اين بنا تدارك بسياري ديده بود ولي طبق وصيتي كه به پسرش سليمان كرد، از او خواست كه اين ماموريت را كه به او محول شده بود به نحو احسن انجام دهد و فرمود «اي پسر من، خد.اوند با تو خواهد بود تا در اين امر موفق شوي و خانه خد.ا را بنا نمايي».



تسخير شهر يبوس توسط حضرت داوود

پس از هفت سال جنگ و ستيز و ايجاد امنيت نسبي، حضرت داوود متوجه شهر اورشليم شد كه در آن زمان در قلب متصرفات بني اسرائيل قرار داشت و به نام يبوس Jebus معروف بود.

اهميت يبوس بخاطر آن بود كه در آن دوران يك كانون مهم مذهبي كنعانيان بوده و كليه عبادتماهها و بتكده هاي آن ناحيه در اين شهر مستقر بود. اين فكر به ذهن حضرت داوود خطور نمود كه پس از تصرف اين شهر آنجا را پايتخت و مرك ديني خود رار دد و پس از ايجاد خانه خد.ا در اين شهرصندوق عهد خد.اوند (ميشكان) را كه براي بني اسرائيل سمبل اعتقاد و نشانه وحدانيت ميباشد به يبوس آورد تا شايد به اين طريق اذهان عمومي را متوجه اين نكته نمايد كه اورشليم بخاطر موقعيت خاصش، مهمترين كانون عبادت و يكتاپرستي است و همچنين قربانگاهي براي خالق عالم ميباشد. او ضمن اين كار، قصد داشت نفوذ و اقتدار خود را بر تمام سرزمين يهودا و اسرائيل (دوازده اسباط بني اسرائيل) بسط و توسعه دهد تا در آينده نه چندان دور كشوري واحد و يكپارچه پيريزي و بنا گردد. بالاخره شهر توسط قواي نظامي به تسخير حضرت داوود درآمد و پس از استقرار كامل بلافاصله آنجا را به نام شهر داوود (اورشليم) تغيير نام داد.



انتقال صندوق خد.اوند به اورشليم

حضرت داوود در اولين فرصت ايجاد شده اقدام به آوردن صندوق خد.اوند از «قِريت يِعاريم» نمود. لوحه هاي ده فرمان خد.اوند كه در كوه سيناي به حضرت موسي داده شد و يك نسخه از تورات در اين صندوق جاي داشت. حمل و نقل صندوق خد.اوند مستلزم رعايت آداب شرعي خاصي بود كه در مرحله اول به علت كوتاهي در رعايت آنها، انتقال صندوق ممكن نشد.

در دومين اقدام، جميع كاهنان و لاويان (افرادي از نسل حضرت موسي و هارون) پس از تقديس نمودن خويش در حالي كه صندوق عهد بر روي كتف لاويان قرار داشت، رهسپار شدند. حضرت داوود و همراهان ديگر اين كاروان را همراهي مينمودند. جميع قوم با جشن و سرور و پايكوبي و خواندن سرود و نواختن ساز و دهل و كرنا وارد شهر اورشليم شدند و صندوق خد.اوند را در مكاني كه قبلاً به صورت يك خيمه آماده كرده بودند قرار دادند. سپس مراسم تقديم قرباني هاي سوختني و ذبح نمودن از جهت سلامتي به حضور خد.اوند شروع شد و حضرت داوود پس از فارغ شدن از مراسم قرباني و ذبح، كليه حاضرين را طي مراسمي به نام خد.اوند بركت داد.

پس از مدتي فرشته خد.اوند امر فرمود به داوود بگوييد كه برود و مذبحي براي خد.اوند در خرمن گاه «ارنان بيوسي» برپاكند. بيدرنگ داوود به آن نقطه كه به او نشان داده شده بود رهسپار گرديد و از مالك آن خواست كه خرمن گاه را به او بفروشد تا قربان گاهي براي خد.اوند برپا نمايد. از همان ابتدا بيوسي موافقت خود را اعلام نمود و حتي حاضر شد كه نه تنها زمين را، بلكه گاوهايي را براي قرباني نمودن و گندم را براي هديه آردي و هيزم را بطور رايگان در اختيار داوود قرار دهد كه البته داوود اين پيشنهاد را قبول نكرد و گفت همه را به قيمت خواهم خريد و خون اموال تو ميباشد و اين امر براي خد.اوند وقف ميباشد به رايگان نخواهم گرفت.

در نتيجه خرمن گاه را به وزن ششصد مثقال طلا خريداري نمود و سپس در آن مكان مذبحي براي خد.اوند بنا نمود و قربانيهاي سوختني و ذبايح سلامتي تقديم نمود.

پس از خريد زمين، داوود فرمود سنگهايي به شكل مربع براي بناي خانه خد.ا بتراشند و همچنين شروع به جمع آوري مس و چوب سرو آزاد از منطقه صيدون كرد و ديگر لوازم اوليه را تهيه نمود.



نصايح و وصيت هاي حضرت داوود

پس از آن كه حضرت داوود متوجه شد كه اجازه احداث بناي خانة خد.اوند از او سلب گرديده است، در يك گردهمايي كه جميع روساي قوم بني اسراييل از روساي اسباط گرفته و ديگر امراي لشكري، بزرگان و كليه خدمت گزاران در آن شركت جسته بودند سخناني به اين مضمون ايراد نمود:

اي قوم من، من داوود بن ييشاي، تصميم داشتم كه خانة خد.اوند را در اين شهر احداث نمايم و براي ايجاد آن نيز تدارك وسيع ديده بودم. ليكن خد.اوند مرا گفت به خاطر آن كه تو مرد جنگي هستي و خون ريخته اي خانه اي به نام من بنا نخواهي كرد.

اما خد.اوند از تمامي خاندان پدرم، مرا به عنوان پادشاه بني اسرائيل برگزيده است و از جميع پسران من، پسرم سليمان را برگزيده است كه پس از من بركرسي سلطنت جلوس نمايد. او به من فرمود پسر تو سليمان تنها كسي است كه خانه و صحن هاي مرا بنا خواهد نمود. هر چند كه سليمان جوان و ضعيف است و كاري بسيار عظيم در پيش دارد اما تو اي پسرم مطمئن باش كه خد.اوند همراه تو خواهد بود تا كامياب شوي و خانه خد.اي خود را چنانكه درباره تو فرموده است بنا نمائي. من آنچه كه در توانم بود براي بناي خانه تدارك ديده ام. سنگهاي مرغوب و چوبهاي سرو و صنوبر، آهن، مس، طلا و نقره و مصالح گرانبهاي بيشمار را مهيا ساخته ام كه ميتواني از آنها استفاده كني. داوود سپس رو به حاضران نمود و از آنها خواست كه در اين امر سليمان را ياري نمايند و در ادامه سخنانش فرمود كه آنها هم ميتوانند با اهدا طلا و سنگهاي گرانبها براي بنا نمودن خانه خد.اوند در اين امر خير شريك باشند. او پس از نصيحت و وصيت به سليمان و حاضران، از سليمان خواست كه در امور مملكتداري طبق موازين و شريعت حضرت موسي رفتار و احكام خد.اوند را حفظ نمايد.



آغاز سلطنت حضرت سليمان

پس از ملحق شدن حضرت داوود به اجدادش، در چهارمين سال سلطنت سليمان در دومين ماه(ايار) در سال 2928 عبري برفراز كوه موريا در اورشليم در محل خرمنگاه اَرَونا يبوسي در مكاني كه فرشته خد.اوند برحضرت داوود ظاهر شد، بناي ساختمان خانه خد.اوند آغاز گشت. به اين منظور سليمان از «حيرام» حاكم صور(يكي از شهرهاي فعلي لبنان) كه از دوستان نزديك پدرش بود دعوت به همكاري نمود.

طبق معاهدهاي بين سليمان و حيرام، سليمان متعهد شد كه بخشي از نيازهاي مواد غذايي مردم حيرام را شامل روغن و گندم تأمين نمايد و حيرام هم متعهد شد تا در مقابل دريافت آذوقه و مواد غذايي، چوب درختان سرو آزاد و صنوبر منطقه صور را كه از لحاظ استحكام و قابليت تجاري شهرت فراواني داشت از طريق دريا براي سليمان به بندر حيفا ارسال نمايد. در ضمن براي اعزام كارگر و معمار و استادكار و هنرمندان لبناني كه در زمينه هاي نجاري و مسگري و منبتكاري و سنگتراشي تبحر داشتند موافقت شد.

اولين اقدام سليمان اعزام يك گروه كارگر به لبنان شامل سيهزار نفر به عنوان كارگران اجباري به منظور بريدن درختان بود. اين كارگران به سه گروه 10 هزار نفري تقسيم شده بودند و هر 10 هزار نفر به مدت يك ماه در لبنان مشغول به كار ميشدند و دو ماه هم در بين خانوادههايشان به عنوان مرخصي بسر ميبرند. و همچنين يك گروه هفتاد هزارنفري را براي عمليات حمل و نقل اختصاص داده بودند و 80 هزار نفر مشغول به حفاري سنگ از كوه بودند.

سه هزار و سيصد نفر به عنوان سر كارگر و كارفرماي ارشد انتخاب شده بودند كه تا پايان بناي خانه خد.اوند و قصرها و ديوار اورشليم و مرمت ديگر نقاط، فعاليت داشتند.

براي تأمين بودجة احداث معبد بت هميقداش و بناهاي ديگر تدابيري انديشيده شده بود كه مهمترين آنها وضع نمودن مالياتهاي سنگين بر كشاورزان، به كار گرفتن شماري از مردان به عنوان كارگران اجباري به مدت 4 ماه در سال (هر فصل يك ماه) وعقد قرار داد با حكام و تجار كشورهاي همسايه بود.

يكي از استادان هنرمندي كه براي معبد سليمان بكار گرفته شده بود شخصي بود به نام حيرام از خاندان نفتالي (و هم نام با حيرام پادشاه صور).

اين هنرمند بيمانند به خدمت سليمان فرا خوانده شد و مسئوليت انجام كليه كارهاي فلزي و مسگري و برنزكاري بتهميقداش به او واگذار گرديد. از مهمترين آثار خلق شده توسط اين هنرمند ميتوان به دو ستون با شكوه كه در مقابل در ورودي محوطه ايوان شرقي در طرفين در سالن بتهميقداش نصب شده بود اشاره نمود. قابل ذكر است كه اين دو ستون اول به صورت يك پارچه از جنس مس به طول تقريبي 18 متر و قطر 4 متر به صورت استوانه ريختهگري شده بود كه بعداً به دو قسمت مساوي هر كدام به طول 18 «اَما» حدوداً برابر با 9 متر تقسيم شد.

پس از نصب ستونها براي هر يك نامي انتخاب كردند كه به تفسيري داراي معنا و مفهوم عميق عرفاني بوده است. ستون سمت راست را «ياخين» ناميدند كه به معناي «برقرار و استوار» ميباشد كه مظهر استوار بودن قانون ابدي خد.اوند (تورات و آيين يهوديت) بودهاست.

ستون سمت چپ را به نام «بُوعَز» نام نهادند كه تركيبي از دو كلمه عبري «بو» و «عز» به مفهوم «قدرت در آن است » ميباشد كه مظهر قدرتمند بودن ملت در سايه محترم شمردن و اطاعت از فرامين تورات است.

دو سر ستون تاج مانند به شكل نيم كره به ارتفاع 5/2 متر از مس ريخته شده و بر بالاي ستونها نصب گشت. براي تزيين اين دو سر ستون، از تورهاي مشبك از جنس مس بر بالاي سطح جانبي آنها همانند دسته گلهاي زنجيري شكل به صورت گلكاري استفاده شد. در قسمت بالاي سرستونها در كنار اين تزيينات مشبك، دويست گل اناري شكل در دو رديف در محل اتصال ستون و سر ستون با استفاده از هنر سوسنكاري به كار رفته بود. كليه تزئينات استفاده شده بر روي ستونها و سر ستونها يكسان انجام شده بودند.



آثار خلق شده توسط حيرام

Beit-ol-moghadas-بیت  المقدس


از ديگر شاهكارهاي خلق شده توسط اين هنرمند، استخري بود به منظور غسل نمودن و شستشوي مذهبي كُهنيم (كاهنان) به شكل دايره و به گنجايش تقريبي 35 متر مكعب از جنس مس كه همراه با تزيينات كناري آن به صورت يك پارچه ريختهگري شده بود.

اين استخر بر روي 12 پايه به شكل گاو متصل شده بود به گونهاي كه استخر بر پشت اين دوازده گاو قرار گرفته بود. محل قرار گرفتن هر سه گاو در چهار جهت اصلي تحت زاويه 90 درجه بود در حالي كه صورتشان به طرف خارج از استخر قرار داشت. براي شستشوي متعلقات قربانيهاي سوختني، از 10 حوضچه، هر كدام با ظرفيت حدود يك متر مكعب از جنس مس استفاده ميشد.

ده عدد شمعدان و ده عدد ميز از جنس طلا ساخته شد كه هر پنج عدد شمعدان و ميز را در دو طرف هخال (محراب) در داخل معبد قرار داده بودند. يك مذبح مسين به شكل مربع به ضلع تقريبا 9 متر و به ارتفاع تقريبي 5 متر براي قرار دادن قربانيهاي سوختني و آردي مورد استفاده قرار ميگرفت. غير از موارد ذكر شده، «حيرام» وسايل ديگري از جمله تعداد زيادي كاسه، مجمر، چراغدان، خاكانداز، انبر، قاشق و ظروف ديگر از جنس طلاي خالص ساخته بود.



جزئيات ساختمان بت هميقداش

مصادف با چهار صد وهشتادمين سال خروج بنياسرائيل از مصر بود كه ساختن معبد سليمان آغاز گرديد. اين بنا از يك ساختمان مستطيل شكل به طول تقريبي 30 متر و عرض 10 متر و به ارتفاع 15 متر در سه طبقه بر روي يك صحن مستطيل شكل احداث شد.

درِ ورودي اصلي در سمت شرق معبد و با دو ستون در طرفين آن تعبيه شده بود. درِ ورود به طبقات و اطاقهاي دالان وار در اطراف معبد، در سمت راست بنا قرار گرفته بود.

پنجرههاي معبد به نحوي طراحي شده بودند كه از داخل كوچكتر و از قست خارج بزرگتر و عريضتر بودند. به تفسيري مفهوم اين پنجرهها اين بوده است كه برخلاف پنجره هاي عادي كه نور را از خارج به داخل خانه هدايت مينمايند، بت هميقداش نه تنها احتياج به نور خارج نداشته است بلكه نور جلال ا.لهي از داخل به خارج تابيده و دنياي خارج را روشن مينمود.

سنگهاي ديوارهاي معبد در محل استخراج دقيقاً به اندازههاي مورد نياز، بريده شده و سپس در محل ساختمان بدون استفاده از ابزارفلزي بر روي هم نصب ميشدند. اين عمل به اين دليل انجام گرفته بود كه هيچ گونه صداي خارجي آرامش خانه خد.ا را بر هم نزند. علت ديگر عدم استفاده از ابزار آهني به خاطر حفظ حرمت و قداست خانه خد.اوند بود، زيرا همين فلز براي ساختن ابزار و سلاحهاي جنگي از قبيل نيزه و شمشير بكار ميرفته و از جهت احترام و حفظ صلح در ساختن معبد نميبايست از اين فلز استفاده شود. به تفسيري ديگر براي بريدن تمامي اين سنگها از يك نوع كرم مخصوص و عجيب به نام «شامير» استفاده ميشد كه داراي ترشحات اسيدي بود و به قولي داراي قدرت تشعشع بود، عبور دادن آن از محلهاي مورد نظر باعث ايجاد شيارها و بريدن سنگها ميگشت.



تزيينات داخل بت هميقداش

براي تزيينات داخلي معبد، سقف و ديواره داخلي را با تختههايي از سرو آزاد پوشانده بودند و بر سطح اين تخته ها هنرمندان منبتكار، زيباترين شمايلها را از گل و گياه تا تصوير فرشتگان ايجاد نموده بودند. تمامي كف را با چوب صنوبر فرش كرده و كليه اين پوششهاي چوبي داخل خانه خد.اوند با طلاي ناب روكش شده بود.

در داخل معبد، محرابي به طول و عرض و ارتفاع 10 متر با پوششي از طلا ساخته شده و با زنجيرهاي طلا از اطراف مهار گشته بود. درهاي محراب از چوب زيتون با نقشهاي كندهكاري شده، ساخته و توسط پردههاي طرح دار كتاني، قدس الاقداس را از ساير قسمتهاي محراب تفكيك نموده بودند.

در محراب دو فرشته با بالهاي گسترده از چوب زيتون به ارتفاع حدود 5 متر ساخته شده بود. طول بال آنها نيز به 5 متر ميرسيد و اين دو فرشته با طلا روكش شده و آنها را در كنار هم در داخل و بالاي محراب قرار داده بودند.

Beit-ol-moghadas



افتتاح بت هميقداش

پس از گذشت هفت سال و تلاش بي وقفه هزاران نفر، ساختمان بتهميقداش آماده بهرهبرداري شد. اولين اقدام سليمان انتقال تمامي موقوفات پدرش حضرت داوود به داخل خزاين اين معبد بود.

در اولين روز عيد سايبان (سوكوت) در ماه تيشري طي مراسمي خاص سليمان با حضور ميهمانان خارجي، كليه بزرگان و روساي اسباط، امرا و شخصيتهاي مهم و جمعيتي بيشمار از مردم با كمك لاويان، صندوق عهد و كليه وسايل مقدس را به بتهميقداش منتقل نمود. بلافاصله كُهنيم (كاهنان)، صندوق عهد را در محل خود در محراب خانه خد.اوند در (قدسالاقداس) در زير بالهاي فرشتهها قرار دادند.

آنچه كه داخل صندوق خد.اوند نگاهداري ميشد از اين قرار بود: الواح سنگي ده فرمان اوليه تورات كه حضرت موسي از كوه سينا براي بني اسرائيل به ارمغان آورده بود و لوح ده فرمان شكسته شده. عصاي حضرت موسي، پيمانهاي از مائده آسماني(مان)، عصاي اهرون (هارون) كه در واقعهاي براي اثبات حقانيت او، به معجزه ا.لهي سطح آن شكوفه كرده بود و يكي از 13 جلد تومارهاي تورات كه توسط حضرت موسي (ع) نوشته شده بود در كنار صندوق عهد در هِخال (بخشي از محراب) قرار داشتند.

هيچ كس به غير از كاهن بزرگ (كهن گادول) حق ورود به قدسالاقداس را نداشت و كاهن بزرگ نيز تنها چهار بار در سال آن هم در روز كيپور (روز كفاره) وارد آن مكان ميشد و به نيايش و اجراي مراسم ميپرداخت.

مراسم با شكوه افتتاحيه طي 14 روز برگزار شد. بيش از 22 هزار رأس گاو و 120 هزار رأس گوسفند در اين مراسم قرباني شد. مذبح مسين كه براي مراسم قرباني سوختني تهيه شده بود لحظهاي خالي نميماند به طوري كه گنجايش قربانيهاي سوختني و هداياي آردي و همچنين پيه ذبايح را نداشت. جمعي از لِويها كه به لباس كتاني ملبس شده بودند به سرپرستي «آساف» در قسمت شرقي مذبح به نواختن كرنا مشغول بودند و همگي با نواي موزون و هماهنگ در حمد و تسبيح خد.اوند آوازي بلند و يك صدا ميخواندند. پس از اجراي اين مراسم، سليمان در كنار مذبح مسين قرار گرفت و در حضور جماعت زانو زده و دستهاي خود را به سوي آسمان برافراشت و پس از به جا آوردن دعا و نيايش، چنين گفت:
«اكنون اي خد.اي من، ديدگان تو به سوي اين جماعت است و گوشهاي تو به دعاهايي كه در اين مكان گفته شود شنواست. من با صداقت و ايمان كامل، خانهاي براي تو ساختم تا جلال و نور تو در آن براي هميشه ساكن شود. تضرع بندهات و قوم بنياسرائيل را كه به سوي اين مكان دعا مينمايند بشنو و چون شنيدي استجابت و عفو نما».
چون سليمان از گفتن دعا و تضرع نزد خد.اوند فارغ گرديد با صداي بلند جماعت حاضر را دعا نمود و در خاتمه چنين فرمود: «تمامي قوم هاي جهان بدانند كه خد.اوند عالم يكي است و ديگري ندارد».
سليمان به آرزوي ديرينه خود و پدرش داوود به نحو احسن جامة عمل پوشانيد. از آن زمان اورشليم به عنوان قبله و مركز مذهبي يهوديت شكل گرفت و هر فرد يهودي موظف بود كه سه بار در سال از دورترين نقاط سرزمين يهودا و اسرائيل به زيارت خانه خد.ا برود و قرباني تقديم نمايد


Beit-ol-moghadas


منابع:

1- تورات، تنخ، (كتاب پادشاهان- تواريخ ايام)

2- تاريخ اورشليم (بيت المقدس)

3- قوم من، تاريخ بني اسرائيل، ابا ابان

4- تاريخ يهود، پرويز رهبر