کافه تلخ

۱۳۸۹ تیر ۹, چهارشنبه

مروری بر وقوع معجزه شق‌القمر پيامبر اعظم(ص)

مروری بر وقوع معجزه شق‌القمر پيامبر اعظم(ص)
با اين‌كه برخی از علمای اسلامی در اصل معجزه شق‌القمر تشكيك كرده‌اند، ولی اكثر قريب به اتفاق علما مفسران و مورخان اسلامی آن‌را تأييد كرده و شأن نزول سوره قمر را در همين رابطه می‌دانند.

در شب چهاردهم ذی‌الحجه كه قرص ماه كامل بود، تعدادی از مشركان مكه و يا به روايتی چهارده تن از اصحاب عقبه (افرادی از اهالی يثرب در عقبه منی در مكه معظمه با پيامبر خدا(ص) پيمان بسته و به طوری پنهانی با او بيعت كرده بودند) از آن حضرت درخواست معجزه كردند و به وی گفتند: هر پيامبری دارای معجزه است، معجزه شما در اين شب چه می‌تواند باشد؟

پيامبر(ص)فرمود: شما از من چه معجزه‌ای می‌خواهيد؟ آنان گفتند: اگر خدا با تواست و تو در نزد او قدر و منزلتی داری، از او بخواه كه قرص ماه را دو قطعه كند و آن‌دو را از هم جدا كند. پيامبر(ص)درباره پيشنهاد آنان می‌انديشيد كه جبرئيل امين بر او نازل شد و عرض كرد: ای محمد! خدای سبحان به تو سلام می‌رساند و می‌فرمايد: هر چيزی در اين عالم را به فرمان تو در آوردم، هر چه از من بخواهی اجابت كنم.

آن‌گاه، آن حضرت سرش را به سوی آسمان بلند كرد و به ماه دستور داد كه به دو نيم شود. در همان حال ماه به دو نيمه شد و معجزه الهی به وقوع پيوست. پيامبر(ص) و پيروان او به سجده رفته و خدای قادر و سبحان را شكر كردند. آنگاه به آن حضرت گفتند: آيا امكان دارد كه دو نيمه ماه به هم بپيوندد و همانند سابق شود؟

پيامبر(ص) اشاره‌ای به ماه كرد و دستور داد كه به هم بپيوندند. مشركان مكه (و يا اصحاب عقبه) بار ديگر از آن حضرت درخواست كردند كه وی معجزه كرده و بالای ماه را بشكافد. آن حضرت برای اتمام حجت بر آنان بارديگر اشاره به ماه كرد و فرمان داد كه در بالايش شكافی پديد آيد. در همان لحظه انشقاقی پديد آمد و بالای ماه شكافته شد و معجزه شق‌القمر به‌وقوع پيوست.

پيامبر(ص) و پيروانش سجده شكر كرده و خدای سبحان را كه چنين معجزه‌ای به پيامبرش عنايت كرد، سپاس گفتند. آن‌گاه پيامبر(ص) به ماه اشاره كرد كه به حال سابقش برگردد. مشركان و كافران كه با چشم خود شاهد اين معجزه الهی بودند، به عهدشان وفا نكرده و برای ايمان آوردن به پيامبر(ص) بهانه آوردند و گفتند:

ما منتظر بازگشت مسافرانمان از شام و يمن می‌مانيم، اگر آنان نيز اين معجزه را ديده باشند به تو ايمان می‌آوريم و در غير اين صورت معلوم می‌شود كه بر ما سحر و جادو كردی و دشمنی ما نسبت به تو افزون می‌شود.

به هر روی مشركان با اين بهانه از زير بار عهد و پيمانشان شانه خالی كرده و به آن حضرت ايمان نياوردند و گفتند كه كار محمد(ص)، سحر و جادو بود.*

منبع: مجمع‌البيان، طبرسی، ج 10-9، ص281.