کافه تلخ

۱۳۸۹ تیر ۹, چهارشنبه

بازگشت روح




در جلسات تجسدی ارواح , گاهی مشاهده می شود , روحی که تجسد یافته , با وجود این که سالیان بسیار درازی فوت نموده است , معهذا با همان قیافه و شکل و لباس زمان حیات مادی خود ظاهر شده است و یا در خواب , بدون تغییر حالت و حتی جوانتر ظاهر می شوند.

ارواح در این مورد اظهار می دارند : نظر به این که ارواح می بایست توسط دوستان یا بازماندگانشان در جلسات روحی شناسایی شوند , لذا به این صورت تجسد کرده اند , ولی شکل و قیافه ارواح در رابطه با سن آنها مطلب دیگری است و قیافه اصلی آنها , ارتباطی با آن زمان تظاهرات روحی ندارد , زیرا اثرات ظاهری پیری در افراد بشر , مربوط به جسم مادی آنها است نه جسم اثیری و همیشه ماده در معرض نابودی یا تغییر شکل است.

در بهشت و جهان های بالاتر روحی ,پیری وجود ندارد و اگر بخواهیم شکل ظاهری افراد کره زمین را از نظر سنی با ارواح مقایسه کنیم , ظاهر سن تقریبی ارواح پس از دستیابی به عقل کامل روحی , همیشه در حد سی تا چهل سالگی قیافه مادی افراد زمینی آنها باید در نظر گرفت.

اگر ارواح بنا به خواست خود بخواهند به دلیلی جوان یا پیرتر از حد معمول به نظر آیند , این عمل از طریق تاثیرگذاری عقل بر ماده , برای آنها به سادگی امکان پذیر است . ارواح علاوه بر به وجود آمدن حالت های سنی در جلسات تجسد روحی می توانند علائم مشخصه ظاهری زمان حیات مادی خود را نیز در تجسدات یا تظاهرات به وجود آورند . فرضا کسی که در زمان حیات مادی خود از دو پا فلج بوده است , در زمان تجسد یافتن نیز می تواند خود را به همان شکل فلج به حضار نشان دهد.

زمانی که روحی جهت ترکیب شدن با ماده , به جهان خاکی می آید , محققا می بایست تا سنین مختلفی را که از طریق خالق تعیین گردیده است را در زمین بگذراند و مدت ترکیب ماندن آن روح با ماده , می تواند از روزها و ماههای جنینی شروع شود و معمولا تا سن حدود یکصد و پنجاه سالگی پس از تولد , ادامه یابد و پس از پایان رسیدن عمرکه از طرف خداوند معین گردیده است مجددا به عوالم روحی رجعت نماید. به این دلیل هر فردی در سنی که مقرر است , به جهان های روحی باز می گردد , بعضی ها در قبل از تولد , برخی ها در زمان شیرخوارگی , گروهی در کودکی , نوجوانی , جوانی , میانسالی و بالاخره عده ای هم در پیری این جهان خاکی را ترک می کنند . در مورد وضع سنی افرادی که در سنین نوجوانی و جوانی عمر زمینی خود فوت می کنند , ارواح اظهار می کنند ارواحی که پس از انعقاد نطفه تا سن قبل از نوجوانی و رسیدن به عقل کامل فوت شوند , به طور حتم و یقین به بهشت انتقال می یابند و برای اینکه تحت مراقبت های ویژه روحی قرار گیرند , به سازمان های مخصوص روحی که جهت نگاهداری و پرورش و آموزش اینگونه ارواح , فقط در بهشت بوجود آمده است , سپرده می شوند و در آنجه تا زمانی که به رشد و عقل روحی کامل دست یابند , تحت تعلیم و آموزش های مختلف ارواح مددکار قرار می گیرند , زیرا این گروه از ارواح برای رسیدن به عرش الهی انتخاب شده اند واین ارواح , معمولا نیاز به تکامل مجدد روحی ندارند , لذا اکثرا به عالم ماده مراجعت نمی نمایند و اگر هم تولد کوتاه مدتی برایشان وجود داشته باشد , فقط ار نظر تکرار دفعات ترکیب با ماده بوده است . البته در این میان تنها خداوند متعال است که از بوجود آمدن چنین حالت هائی آگاهی کامل دارد.

ارواحی که در سنین جوانی به عوالم روحی انتقاال می یابند , اگر سعادت زندگی در بهشت را کسب کرده باشند , در طبقه ای که شایستگی آن را از گذشته دارند , با همان شکل و قیافه اثیری , به فراگیری علوم روحی و الهی می پردازند , تا زمانی که به رشد کامل عقلی و جسم اثیری برسند, یعنی از نظر شکل ظاهری و حالت چهره , قیافه آنها , سنی معادل سی تا چهل سالگی افراد زمینی را نشان دهد و پس از آن تا زمانی که در بهشت هستند , با همان شکل و قیافه باقی می مانند . برخی دیگر از افراد , در سال های میانسالی یا پیری از دنیا می روند . اینگونه ارواح وقتی به بهشت می رسند , فورا تغییر قیافه نمی دهند , بلکه پس از گذشت مدتی و خو گرفتن با محیط جدید که جهان اثیری را شناختند و از قوانین آن آگاهی یافتند , و بعد از این که به عقل کامل روحی نیز دست یافتند , بتدریج تغییر شکل پیدا می کنند و به همان سنین بین سی تا چهل سالگی به ادامه حیات روحی می پردازند . به عبارت دیگر جوانتر از آنچه در کره خاکی قبلا بوده اند , دیده می شوند.

ارواحی که به جهان چهارم روحی انتقال می یابند , نیازی به شکل دادن به جسم اثیری خود ندارند , مگر گاهی از مواقع و آن هم به دلائل خلقت این عمل را انجام دهند . این ارواح اکثرا از حالت موجی شکل جسم اثیری خود استفاده می کنند و هرچه ارواح به جهان های بالاتر روحی انتقال می یابند , زندگی روحی آنها هم شکل جدیدتری را به خود می گیرد . از جهان چهارم روحی به بالا , ارواح برای رسیدن به حد تکامل ابدی تغییر حالت می دهند . و به آن خواست هایی که در جهان سوم داشتند دیگر نیازی ندارند. خواست ارواح در جهان سوم و مخصوصا طبقات پائین آن , تقریبا مشابه با نیازهای زمان حیات زمینی آنان است و هرچه به طبقات بالاتر ارتقاء می یابند , این خواست ها اغلب جنبه معنویت بیشتر پیدا می کنند تا زمانی که واجد شرایط جهان چهارم شوند و به آن انتقال یابند . در جهان های پنجم و ششم روحی , ارواح سعی بر این دارند که از جسم موجی خود هرگز خارج نشوند . گاهی برخی از ملکات و خصوصیات ارزنده معنوی و روحانی , تا جهان ششم هم با ارواح باقی می ماند و از بین نمی روند.

در جهان های روحی , معنی و استنباط ار حالت پیری , با آنچه که در زمین است کاملا متفاوت است , زیرا در زمین , گذشت زمان روی هر نوع ماده ای اثر می گذارد و چین و شکن و استهلاک و فرسودگی در هر عنصری , منجمله جسم بشر به وجود می آورد , ولی در جهان های روحی , معنی و مفهوم پیری , رسیدن به حد معینی از میزان عقلی و تکامل روحی , در هر سطح از سطوح آن جهان ها است , هر وقت که روحی بتواند , به عقل و تکامل روحی معینی در سطح آن طبقه دست یابد , به رشد خود می رسد و پیری آن سطح یا طبقه یا جهان دست رسیده است . و بروز این حالت زمانی است که او باید به سطحی دیگر از جهان های روحی انتقال پیدا کند .



مراحل پیری ارواح معمولا به دو صورت تحقق می یابد:

1- ارواح در زمان حیات روحی موفق شوند با رعایت اعمال و رفتار و قوانین روحی , خود را به حد تکامل برسانند و در نتیجه این تکامل , قابلیت ارتقاء و انتقال به سطوح روحی , تغییرات جدیدی در جسم اثیری آنها بوجود می آید و این حالت جدید مربوط به تعویض و تغییراتی است که در فرکانس های جسم اثیری ارواح پدیدار می شود . در چنین مواقعی ابتدا تغییرات پیری و پس از تعویض کامل امواج اثیری , مرگ روحی به وجود می آید . سپس جسم اثیری جدید , با تکاثف کمتر در همان عالم بوجود می آید و روح از طبقه و سطح قبلی , به سطح و طبقه یا جهان جدیدتری که با فرکانس جسم اثیری جدید وی مطابقت کامل دارد منتقل می گردد .

2- حالت دوم : پیری یا مرگ روحی زمانی است که روحی نتوانسته باشد طبق فرامین و مقررات الهی و روحی عمل کند و در وقت و موعد معینی که از طرف نوامیس و قدرت های روحی جهت زمان تکاملی او در نظر گرفته شده , امتیازات کافی را برای ارتقاء به سطح بالاتر کسب نماید . در چنین مواقعی , نحوه تغییرات امواج و دگرگونی هائی که در او به وجود می آید , کاملا شبیه حالت فوق می باشد با این اختلاف که , ثقل و تکاثف جسم اثیری آن روح , سنگین تر از جسم اثیری قبلی او در عوالم یا جهان های روحی می شود و امواج تغییر شکل یافته روحی وی , در این شرایط دارای دامنه ای کوتاهتر و سرعتی کمتر خواهد شد , لذا روح به عوالم یا جهان های پائینتری جذب می شود و به عوالم پست تری سُر خواهد خورد و در این تغییرات نیز اجبارا به گونه ای با ماده ترکیب خواهد گشت.

پس رفت روحی , از موارد افول عقل در جهان های روحی است . اگر روحی بیش از حد معینی که جهت کسب تکامل او لازم است در یک سطح روحی باقی بماند و پیشرفتی حاصل نکند , عقل روحی او رو به نقصان گذاشته تا جائی که امواج سنگین و کم سرعت در او اثر می گذارند و بتدریج فرکانس امواج او را تعویض کرده و نهایتا باعث پس رفت و یا سُر خوردن او به سطوح پائین تر می گردند . ارواحی هم که بعلل مختلف درصدد تکامل روحی خود بر نیایند و در زمان معین شده از سوی نیروهای روحی درجه تکاملی مورد لزوم را کسب ننمایند یا قبلا مرتکب اعمالی شده باشند که مستوجب برگشت به کرات مادی باشند , بنا به حکم پروردگار عالم و فطرت های روحی , به صورت جدیدتری برای ادامه تکامل به عوالم مادی منتقل می گردند.



منبع :

کتاب کلیات علوم روحی...