ايرانيان و سفرهاي نذري
از اين شماره مي خواهيم در باب مردمشناسي و ايرانشناسي براي شما خوانندگان گرامي مطالبي بنويسيم كه خواندنش براي شما عزيزان در هر نقطه از ايران كه هستيد، خالي از لطف نخواهد بود، ايراني، خلق و خوهاي فرهنگ خود را دارد، فرهنگي كه از دل سالها تمدن بيرون آمده است، ميخواهيم از اين پس به فرهنگ مردمان ايران بپردازيم و در هر شماره براي شما مطالبي گردآوري كنيم كه البته در آينده اين مردمشناسي در ايرانشناسي ادغام خواهد شد و فرهنگ و خلق و خوي ايرانيان در تمامي خاك كشورمان براي شما ايراني عزيز به رشته تحرير در خواهد آمد.
درخواست برآورده شده آرزوها انگيزهاي همگاني و همه زماني است.توسل به آنچه در باور عامه شگون دارد در بسياري از
مذاهب، آيينها و فرهنگها يافت ميشود. سفرههاي نذري جزء باورهاي عامه مردم محسوب ميشود ولي به نحوي تنگاتنگ با مذهب در ارتباط است و گويي آميزهاي است از باور ديني و باور فرهنگي.
اين مقاله درباره فرهنگ قشر عظيمي از جامعه؛ يعني زنان ميباشد، زناني كه هر چند ممكن است به صور مختلف در جامعه مورد بيمهري قرار گيرند، اما هميشه همچون كوهي استوار و محكم نگهدار خانواده خود بوده و هيچگاه نااميد نميشوند و با كمك ايمان خود به طريق گوناگون در حل مشكلات خانوادهشان پيشقدم هستند. مادراني كه راز بقاي خانواده و موفقيت فرزندانشان را در صبر و شكيبايي آنان ميبينيم.
اقدام به برگزاري سفرههاي نذري توسط زنان نيز يكي از راههايي است كه اين عزيزان بدان متوسل ميشوند تا بتوانند راهگشاي مشكلات لاينحل زندگيشان باشند. و اين جزوي از فرهنگ مردم، ايرانيان در ميان اعتقادات و آيينهاي اجتماعي، جامعه مذهبي ايران به ويژه زنان، برپايي سفرههاي نذري از اهميت خاصي برخوردار بوده و ميتوان اذعان نمود كه اين مهم تقريبا خاص زنان است.
سفرههاي نذري كه در اكثر نقاط ايران نام آشنايي است، يكي ازآيينهايي است كه از زمانهاي دور به يادگار مانده است. اين آيين از نظر مردمشناسي بسيار قابل تامل و بررسي است. زندگي انسان در ادوار مختلف هميشه با دشواريهاي بسيار همراه بوده است. انسان به دليل عدم شناخت كافي از طبيعت و عدم آگاهي از علل به وجود آمدن منابع طبيعي هميشه با منابع ترس ميزيسته است. ترس از مرگ، ترس از گرسنگي، ترس از بلاياي طبيعي و غيره هميشه روح انسان را آزار ميداد.ولي در همان زمانها نيز انسان به روشهاي مختلف از نظر روحي خود را با محيط انطباق ميداد. ستايش به درگاه ايزد منان يكي از راههاي انطباق انسان با مشكلات طبيعي بود. كمكم با پيدايش دينهاي توحيدي و پرستش خداوند يكتا، بشر نيز اميد خود را به يك معبود متمركز ساخت. ايرانيان نيز براي ارتباط با معبود خود و نيروهاي ماوراي طبيعي آيينهاي مختلفي دارند. برخي از اين آيينها جنبه رسمي دارد و در زمانهاي خاص خود اجرا ميگردد ولي آيينهاي سفرههاي نذري آييني است كه رسميت ندارد ولي مردم به آن ايمان داشته و از طريق اين مراسم اميدها و آرزوهاي خود را توسط واسطههايي مثل امامان و معصومين و يا قهرمانهاي اسطورهايشان مثل حضرت خضرو يا پريها و بيبيها به گوش معبودشان ميرسانند. سفرههاي نذري به نوعي كنش متقابل بين انسانها و هستيهاي ماورايي است. سفرههاي نذري به نوعي بيان اميدها و آرزوهاي انسان است. شخص نيازمند نذر ميكند كه اگر آرزويش برآورده شد سفره بيندازد. پس مهمترين علت برگزاري اين مراسم وجود يك نياز است. «مالينوفسكي» مهمترين نظريهپرداز عاطفهگرا معتقد است كه اعتقاد به مشيت الهي شامل اعتقاد به وجود قدرتهايي است كه دلسوز انسانهايند و ميتوانند آنها را در زندگي ياري كنند. يك چنين باورهايي ظرفيت انسان را در هنگام كنش موثر در برابر مشكلات بالا ميبرند. يكي از كاركردهاي مهم سفرهها همبستگي و وفاق در بين زنان ميباشد. زيرا كارها در اين مراسم به صورت گروهي انجام ميپذيرد. اگر زني مشكل داشته باشد همه در حل آن مشكل خود را مسئول ميدانند. صاحب نذر نه تنها از اداي نذر خود اظهار رضايت ميكند بلكه از اين كه توانسته گروهي از زنان را انسجام دهد و باعث گرهگشايي احتمالي مشكل آنان در آينده شود، احساس شادماني ميكند. مردم سفرههاي نذري را در بسياري از آباديها و شهرها و زيارتگاهها ميگسترانند. با اين همه ويژگيهاي خاص اين سفرهها در فرهنگ عامه هنوز چنانچه بايد شناخته نشده است. به علت گوناگوني كه در فرهنگها و خرده فرهنگهاي مختلف ايران وجود دارد، باورهاي عامه در سفرهها نيز گوناگون است و تحقيق پيرامون اين باورها مستلزم سالها بررسي و تجربه است.
آيين سفرههاي نذري جزء فولكلور يا فرهنگ عامه ميباشد. فولكلور بنا به تعريف عبارتست از باورها، رفتارها، گفتارها و كردارهاي گروهي كه سينه به سينه منتقل شده و الزاما داراي نظريه و پشتوانه منطقي نيست.
خوراك و اطعام در سفرههاي نذري
همان طور كه «دكتر روحالاميني» در كتاب آيينها و جشنهاي كهن در ايران امروز يادآور ميشود، «در همه جشنها و آيينها در جامعه ابتدايي يا متمدن، خوردن و آشاميدن بخشي از مشغوليت و سرگرميهاي جمع را تشكيل ميدهد» در
برگزاري سفرههاي نذري نيز اين مسئله نقش مهمي را ايفا ميكند. معمولا نوع خوراكهايي كه در سفرههاي نذري به كار برده ميشود، با ويژگيهاي اقليمي و نوع فرآوردههاي هر منطقه هماهنگي دارد؛ مثلا ممكن است سفره حضرت ابوالفضل(ع) در تهران به نوعي و در شيراز به نوعي ديگر انداخته شود و اضافه بر وسايل و خوراكيهاي اصلي در سفره خوراكيهاي بومي شيراز نيز در آن قرار گيرد. درباره اطعام مردم، «ملاحسن فيض كاشاني» در كتاب آداب سفره، چنين مينويسد «غذاي خود را به نيكان بخورانيد» و نيز فرمود: «از غذاي افراد با تقوي بخوريد و غذاي خود را نيز به افراد با تقوي بخورانيد.»
قصهها و سفرهها
قصه و افسانه به اعتقاد «يونگ» و نيز «فرويد» محصول ناهشيار جمعي است. قصهها آينه تمام نماي دوران بشر يا جلوه خاطرات و تجارب دوران كودكي نوع بشرند كه در دنياي خارج پرتو افكن شدهاند.
در قصه، آدم ناتوان، توانا و زورمند ميشود، دخترك زيبا و گمنام روستايي به همسري شاه در ميآيد. اسطوره و قصه بيان همه خواستههايي است كه در خواب نيز پديدار و برآورده ميشوند؛ يعني تحقق آرزوهاي اساسي نوع بشر در عالم خيال است. برخي از سفرههاي نذري مانند سفره بيبي سهشنبه و دختر شاه پريان و سفره و همرو كه از سفرههاي زرتشتيان است داراي قصه مخصوص آن سفره ميباشد.
اغلب اين قصهها حكايت شخص گرفتاري است كه با نذر سفره به مراد خود ميرسد و بعد با خود عهد ميكند كه هميشه اين سفره را بيندازد. در اين قصهها نيز مانند رويا هر ناممكني ممكن ميگردد، هر آرزويي برآورده ميشود، دختر خاركن با پسر پادشاه ازدواج ميكند و شرط خوشبخت ماندن او اداي نذر است كه به عهد خود وفا كند.
نقش مظاهر طبيعت در باورهاي سفره
در برخي از سفرههاي نذري مظاهر مختلفي از طبيعت نقش ويژهاي به عهده دارند. در سفره بيبي سهشنبه و دختر شاه پريان آسمان و نور خورشيد نبايد محتويات سفره را ببينند. به همين دليل سفره را در زيرزمين خانه يا در اتاقي كه پردههاي آن را كشيده باشند مياندازند.
عنصر آتش نيز در مراسم سفرهها نقش ويژهاي دارد. تقريبا سفرهاي نميتوان يافت كه در آن روشن كردن شمع يكي از باورهاي آن به شمار نيايد؛ به طور مثال برخي از زنان، شمعهاي نيمسوخته سفره را بر ميدارند و نذر ميكنند كه اگر حاجتشان برآورده شود در سفرهاي كه خود مياندازند آن شمع را روشن كنند.
تعدادی از سفرههاي نذري مانند
سفره امام زمان(عج)، سفره حضرت رقيه(س)، سفره حضرت ابوالفضل(ع)، سفره امام حسن(ع)، سفره حضرت فاطمه(س)، سفره حضرت زينب(س)، سفره پنج تن (آل عبا)، سفره حضرت ابراهيم(ع)، سفره حضرت خضر(ع)، سفره بيبي سهشنبه.
سفرههاي زرتشتيان شامل سفره وهمن امشاسفند يا وهمرو، سفره بيبي سهشنبه و سفره دختر شاه پريان ميباشد.
سفره امام زمان
خوراكيهاي سفره امام زمان شامل شيربرنج، نان، پنير، سبزي، گردو و حلواست.
سفره حضرت فاطمه(س)
غذاي اصلي اين سفره كاچي است. يكي از باورهاي اين سفره اين است كه مردان و پسران و زنان حامله نبايد در اين سفره شركت كند. اين سفره در روز سهشنبه و سه دفعه برگزار ميشود.
سفره حضرت زينب(س)
اين سفره در روزهاي چهارشنبه صبح انداخته ميشود و غذاي اين سفره آش رشته ميباشد.
سفره پنج تن (آل عبا)
در اين سفره آش رشته ميپزند.
سفره حضرت ابراهيم(ع)
براي رفع هر مشكلي مياندازند و مراسم آن مشابه سفره حضرت ابوالفضل(س) است. مكان برگزاري اين سفره در خارج شهر و در صحرا مابين دو كوه و در كنار نهر آب است.
سفره حضرت خضر(ع)
اين سفره پر خرج است و همه نوع خوراكي را در آن قرار ميدهند.
سفره حضرت رقيه(س)
به صورت محقرانه انداخته ميشود، محتويات سفره معمولا نان، خرما و شمع ميباشد.
سفره حضرت ابوالفضل(ع)
پرتجمل است و انواع خوراكيها را در آن قرار ميدهند كه شامل عدس پلو و آش رشته، ميوه، شيريني و آجيل مشگلگشا كه با تور و روبانهاي رنگي بستهبندي شده است، حلوا، خرما، نان، پنير و سبزي.
مهمانان، مقداري از غذاها و مواد خوراكي را در كيسه ريخته و براي بقيه خانواده به منزل ميبرند زيرا معتقدند كه اين غذاها متبرك هستند.
سفره امام حسن(ع)
از خصوصيات مهم اين سفره سبز بودن آن است. مواد خوراكي كه در سفره قرار ميدهند سبز رنگ است و از ظروف سبز رنگ و شمعهاي سبز براي تزيين سفره انتخاب ميكنند. مواد غذايي اين سفره شامل نان و پنير و سبزي، كشمش سبز، هندوانه سربسته است.
سفره بيبي سهشنبه
نحوه برگزاري سفره بدين ترتيب است كه دو، سهشنبه متوالي سفره را مياندازند و سهشنبه سوم را گرو نگه ميدارند بعد از برآورده شدن حاجت، سفره سوم را مياندازند. صاحب نذر از روز صبح روز سهشنبه روزه ميگيرد و بعد از پايان مراسم دعا و نياش در هنگام ظهر با خوردن كاچي افطار ميكند. خوراكيهاي اين سفره شامل نان و پنير، سبزي و كاچي ميباشد. لازم به ذكر است كه نقل قصه بيبي سهشنبه توسط خانم مداح جز اصلي مراسم محسوب ميشهتبیان