کافه تلخ

۱۳۸۹ تیر ۹, چهارشنبه

دابوت رنسانس علوم رفتاری




چند سال پیش در دانشگاه اتریش طی یک سخنرانی از زیگموند فروید انتقادات شدیدی کردم گاهی فکر می کنم اگر امروز آن سخنرانی تکرار شود خیلی از آن صحبت ها را سانسور خواهم کردبه این دلیل که امروز بهتر درک می کنم که این دانشمند بزرگ در مواجهه با دیگر صاحب نظران متحمل چه دردهای شده است.افراد بسیاری هستند که می توان آنها را به عنوان نمونه های بارز مقاومت و نفرت از آموختن هر چیز تازه ای که مشخصه مدعیان علم است را برشمرد.آناتول فرانس می گوید "دانشمندان کنجکاو نیستند".پس از طرح دابوت و انتشار کتابهای من نقدهایی از سوی برخی چه در ایران و چه در خارج به گوش رسید که متاسفانه هیچ ریشه علمی نداشت و متوجه شدم دلیل عمده این انتقادات عدم مطالعه و سواد کافی در زمینه دابوت می باشد.بنابراین مطالعه این مقاله کوتاه را به منتقدان و همچنین کارورزان و دانشجویان دابوت پیشنهاد می کنم.

دابوت به عنوان یک علم جدید در ایران متولد شدودیری نپایید که بسیاری از دانشمندان جهان تولد این دانش را بستری مناسب برای ایجاد تغییراتی شگرف در علوم رفتاری یافتند و آن را مورد تایید قرار دادند.اگر چه نمی توان دابوت را در قالب یک علم مثل فیزیک/ جامعه شناسی/ روانشناسی وامثالهم قرارداد اما وابستگی این علم به علوم پایه علم بودنش را اثبات کرده وخود نیز علمی مستقل بر شمرده می شود.در مواجهه با دابوت دو دیدگاه و دو نوع تلقی وجود دارد.اول تفکر عوامانه و غیر علمی و دوم تفکرات علمی و اظهار نظرهای متکی به علم. در این مجال کاری با تفکرات عوامانه و غیر علمی نداریم.لیکن همان برخورد های علمی نیز با دو گونه بسیار متفاوت به دابوت می نگرند عده ای که دابوت را به عنوان یک علم مستقل البته با کمبودهایش می بینند و گروه دوم کسانی هستند که هنوز تفاوت میان دابوت و علوم مشابه را تشخیص نداده اند.



5) تمامی رشته هایی که به گونه ای با تغییرات فردی/ روانشناسی/ بهروری و مدیریت ارتباط دارند به یک/ دو یا نهایتا به پنج سطح عصب شناسی یا سطح تغییر که به ترتیب عبارتند از محیط / رفتارها/ مهارت ها/ باورها و هویت است معتقدند لیکن دابوت برای اولین بار هشت سطح عصب شناسی را مطرح ساخت یعنی علاوه بر سطوح فوق معنویت/ مرجع و زمان را نیز اضافه نمود که این سه سطح خود باعث ایجاد تغییر و تجدید نظر در نظریه های قبلی سطوح عصب شناسی شده است.

6)در روش ان ال پی اعتقاد به تاثیر زبان بر اعصاب وجود دارد و معتقدند آنچه سیستم عصبی را برنا مه ریزی می کند نوع ارتباط زبانی افراد با خود و دیگران است. در حالی که در دابوت اعتقاد به نیروهایی خارج از انسان نیز می باشدعالم متافیزیک/ خواب هایی که می بینیم/ الهاماتی که به ما می شود و همچنین ارتباطات تله پاتیکی از این دست عواملند که آنها نیزدر برنامه ریزی اعصاب ما دخیل هستند.

.

7)ارائه متد زبانی (شمس مدل) در کنار دیگر مدل های زبانی در زبانشناسی و ایجاد تغییر در نوع خود بی نظیر است.



8)ارائه نظریه روانشناسی بومی که پیرو نظریه شماره 3 همین مقاله می باشد اعتقاد بر آن دارد که روانشناسی به طور مستقیم با فرهنگ/ دین و شیوه های معیشتی مردم یک سرزمین ارتباط مستقیم داردبه طور مثال روانکاوی فروید ممکن است در اروپا پاسخگو باشد اما برای مردم بومی ساکن روستا های تانزانیا این روش غیر قابل پیاده کردن است. پس هر جامعه ای نیازمند سبک خاص خود است دابوت خود نیز به عنوان روشی برای افزایش بهروری فردی با توجه به فرهنگ ایران طراحی شده است.



9) مطالعه دقیق تاریخ تمدن ها / الگوبرداری از تمدن های موفق و همچنین نوید حضور تمدن سوم و ارائه راه حل های سریع رسیدن به این تمدن از دیگر نظریات بد یع دابوت می باشد.

10) ارائه نظریه متافیزیک اسلامی برای اولین بار و تطبیق فرامین اسلام با متافیزیک جدید.

11) بررسی علل پیشرفت و عقب ماندگی های ملل مختلف (به ویژه ایران) و بررسی تاثیر آب و هوا و غذا بر هوش افراد و نقش آنها در شکل تاریخ و سرنوشت جوامع.

12) ارائه نظریه جدیدی در باب اتحاد نظریات کیهان شناسی و پارادوکس ها وکینگ و عرفان هندی.

13)ارائه چهار مهندسی تصور/ تفاهم/ تکامل و تحقیق ونوع تاثیرآنها بر رشد و تعالی فرد ونقش مو ثر این مهندسی ها درتغییرات اجتمایی نیز به عنوان یک امر بدیع شایان توجه است.

14) تکنیک هایی قدرتمند و خلاق در تصویر پردازی های ذهنی و تاثیر آن بر احساسات و رفتار که خود می تواندانقلابی در علوم رفتاری باشد.

15) ارائه طرح هایی برای کسب موفقیت های ورزشی که متکی بر سبک شناسی ها و فنون دابوت است.

16) دعوت به تحقیق / مطالعه و روشن نمودن بخش های تاریک تاریخ به ویژه تاریخ ادبیات ایران به گونه ای که در دابوت احتمال داد می شود که شمس تبریزی و صلاح الدین زرکوب معشوقان واقعی مولانا نبوده اند و زد و بند های سیاسی موجب چنین روابطی شده است.

17) اعتقاد به این کهذهن نیز مانند بدن دارای آناتومی است ومی توان آناتومی ذهن را دریافت ومورد کنکاش قرار داد.اگر ساختار ذهن کشف شود در آن صورت کسب نتایج مشابه در میان انسانها کاری سهل خواهد بود. مطالعه دقیق بیو گرافی انسان ها و رهبران موفق دنیا و کشف آناتومی ذهنی و الگو برداری دقیق از شیوه های اندیشیدن آنان.

18) نظریه دابوت با مطرح ساختن شعار ونظریه بزرگترین اختراع قرن / اختراع اختراع کردن بوده است می کوشد تا ساختار اختراع را فراگیر نموده و معتقد است اختراع تنها راه جبران عقب ماندگی های ایران است.شاید دابوت تنها مکتبی باشد که اختراع را به این صورت مدون و جزءارکان خود کرده باشد.

19) تقسیم بندی تیپهای شخصیتی در دابوت به چهل دسته می رسد و این ریز بینی در شخصیت ها کارورز دابوت را قادر می سازد تا به راحتی شخصیت دیگران را قرائت کند.در متد مایرز وبریگزکه معتبرترین و کاملترین متدهاست تنها 16 دسته شخصیتی وجود دارد.

20) تعاریف واضح و مشخص در باب تفاوتهای فکر / عقل / ذهن / مغز و هوش در دابوت به گونه ای است که تا به امروز در مکاتب دیگر به چشم نخورده است.

21) و در نهایت نگرش به تمام ابعاد وجودی انسان از شاخص ترین ویژگی های این روش به شمار می رود.

مطالعه دابوت اگر چه برای کسی که سابقه مطالعه درامور انسانی را نداشته است می تواند دشوار باشد اما بدون شک آشنایان به این روش قادر خواهند بود به گونه ای دنیا را بنگرند که اصولا دیگران از آن عاجز خواهند بود.

در این مقاله مختصر سعی بر آن است تا نکته های تازه و ناگفته دابوت را مورد بررسی قرار دهیم.بدون شک هر علمی در ساختار اصلی و بنیادینش ترکیبی از علوم مختلف است یعنی اگر ادعایی مبنی بر علم بودن مطرح شود بدون اینکه رابطه ای با علوم دیگر داشته باشد آن ادعا نمی تواند علم باشد.بنابرین دابوت از علوم پایه تغذیه کرده و ارتباط مستقیم با دیگر علوم دارد و افرادی که دابوت را اقتباس می دانند و این نکته را ضعفی برای آن می شمرند از سواد کافی در زمینه تعریف علم و خلاقیت بر خوردار نیستند.

اما دابوت تئوری ها / پیش فرض ها و سبک شناسی هایی را ارائه می دهد که آن را تبدیل به نظریه ای انقلابی در علوم رفتاری نموده است.دابوت در دهه اخیر در کشور های آسیایی و اروپایی با جلب نظر بسیاری از صاحبان سبک و تفکر جایگاهی ویژه را به خود اختصاص داده است تا حدی که لقب رنسانس علوم رفتاری را به خود اختصاص داده است . حال می خواهیم ببینیم نظریه های تازه دابوت کدامند که تا این حد می تواند دیگر علوم را متاثر از خود سازد؟ اگر چه در هم تنیدگی موضوعات و وابستگی متقابل این نظریات به گونه ای است که باید در یک متن تشریحی نظریات جدیدش را ارائه داد که بخشی از آن را در کتاب (مبانی تئوریک دابوت) آورده ام با این حال در این مقاله به امر غیر علمی شمارش تعدادی موردی این نظرات می پردازم.

1) دابوت با ایجاد و ارائه راه حل های علمی و اعتقاد راسخ به تغییرات اجتماعی برنامه ریزی شده می کوشد تا بستر لازم را از طریق تغییرات فردی به وجود آورد. فنون ایجاد تغییرات فردی ارائه شده در دابوت در نوع خود زیبا/ کاربردی و منحصر به فرد است.

2) اتحاد و ایجاد ارتباط میان جامعه شناسی و روانشناسی.

3) دابوت با نظریه های بدیع خود می کوشد تا شکاف میان سنت و مدرنیزم را پر کند/ چرا که مدرنیزم را تمام و کمال بد نمی داند و علم پیشرفته امروز نیز از دستاوردهای مدرنیزم به نظر می رسد. به عبارتی دابوت با اتحاد مدرنیزم و سنت یا اتحاد علم و عرفان به نگرشی دست می یابد که حاصل آن تولید علم و پیشرفت است بدون این که مسیر طی شده علم توسط غرب تقلید شود به عبارتی بومی سازی تولید علم از نظریات دابوت می باشد.

4) از تولد روانشناسی تا کنون دانشمندان اعتقاد به وجود دو ضمیر خود آگاه و نا خود آگاه در انسان بوده اند نظریه پردازی دابوت وجود ضمیری برتر به نام ابرآگاه را مطرح و اثبات نموده است.