کافه تلخ

۱۳۸۶ آذر ۱۴, چهارشنبه

اناهيتا ،ناهيد، اناهيد


آبـان روز است روز آبـان خـرم گـردان به آب زر جان

بنشيـن به نشاط و دوستان را ای دوست به عـز و ناز بنشان

از مازيار قويدل

• اناهيتا:

اناهيتا ،ناهيد، اناهيد (اردويسور اناهيتا) ايزدبانوى با شخصيتى بسيار برجسته است كه قدمت ستايش او به قبل از زرتشت مى رسد. «اردوى» به معناى رطوبت كه در دو بخش «آن» كه حرف نفى است و «هيت» به معناى آلوده و ناپاك، به مفهوم آب هاى پاك و نيرومند معرفى مى شود. نام کامل این فرشته «اَردوي سوره اَناهيتا Ardavi – Sura Anāhita» است كه نام آن با آب و آباداني عجين شده است. معنای این نام، رود توانای پاکیزه، یا آب های نیرومند بی آلایش است.اردوی هم نام رودی است افسانه ای هم به مفهوم پر برکت و حاصل خیز است. سورا به معنی نیرومند است . هم چنین در فارسی، ناهید(اناهیتا) نام دیگری برای ستاره زهره است

اَردَوي» به معني رطوبت، در آغاز، نام رودخانه مقدسي بوده است و سپس، نام رودخانه، شخصيت خدايي پيدا كرده است. او را همتاي ايزد‌بانوي سَرَسوَتي Sarasvati در آيين ودايي مي دانند و برخي بر اين عقيده اند كه «اردوي» در اصل صفت «سرسوتي» بوده است كه در هند به رودخانه كوچك مقدسي به نام «مذيدسا Madhyadesa » در ناحيه پنجاب كنوني اطلاق مي شد. در ايران، بر اثر تغييرات معمول گويشي اين نام به هَرَخوَتي Haraxvati تبديل شد.

در اوستا، اين نام به ناحيه اي كه هرخوتي (رَخوذ يا رُخَج) خوانده مي شود، اطلاق شد. ناحيه اي كه رودخانه ها و درياچه هاي فراوان دارد و در افغانستان كنوني است. در آغاز، هرخوتي مظهر رودخانه عظيم اساطيري بود كه از بلندي هاي كوه مقدس» هَرا» سرازير مي شد و به درياي «فراخكرت» مي ريخت و سرچشمه تمام آب هاي دنيا بود. ايرانيان كشاورز و گله دار همان گونه كه هر كوه بزرگي را كه در كوهپايه آن زندگي مي كردند، كوه هرا و هر درياي پهناوري را فراخكرت مي خواندند، هر رودخانه حيات بخشي را نيز با اسم هرخوتي مي شناختند. اندك اندك نام ايزد سرسوتي فراموش شد و دو صفت آن، »اردوي» و «سوره» جاي آن را گرفتند.
سوره يا سورا، بخش ديگر نام اين ايزد‌بانو، به معني «نيرومند» و «پرزور» است كه كاملا برازنده صفت رودخانه اي پر آب و تند و تيز است.

اما سومين لقب او، اَناهيتا، كه در كتيبه اردشير دوم هخامنشي و در بسياري از متن ها به همين صورت خلاصه شده مي آيد، ظاهرا در زمان هخامنشيان بر نام اين ايزد‌بانو افزوده شده و به معني «پاكي» و «بي آلايشي» است. همانند خود آب كه مظهر پاكي و پاك كننده آلودگي است.

ويژگيهاي ايزد‌بانوي اساطير ايران

اردو سوره اناهيتا كه نخست بر رودخانه اردوي سروري داشت كم كم بر همه آب ها سروري يافت و بنا بر متن پهلوي «بُندَهِشن» پدر و مادر آنها شد و از اَپام نَبات (= ايزد آب ها) نيز پيشي گرفت و شخصيت اپام نبات در شخصيت او تحليل رفت. تا جايي كه نيايش به درگاه او، «آبان يشت» يعني «سرود آب ها» خوانده مي شود و يشت پنجم اوستاست. اين يشت يكي از طولاني ترين و شايد باستاني ترين يشت ها باشد. در اين يشت، او زني است جوان، خوش اندام، بلند بالا، زيبا چهره، با بازوان سپيد و اندامي برازنده، كمربند تنگ بر ميان بسته، به جواهر آراسته، با طوقي زرين بر گردن، گوشواري چهارگوش در گوش، تاجي با صد ستاره هشت گوش بر سر، كفش هايي درخشان درپا، با بالاپوشي زرين و پرچين از پوست سگ آبي. چنين تجسمي احتمالا نشان از اين دارد كه تنديس هايي از او در دوره هخامنشي وجود داشته است.

اين ايزد‌بانو با صفات نيرومندي، زيبايي و خردمندي به صورت الهه عشق و باروري نيز در مي آيد؛ زيرا چشمه حيات از زمان هاي بسيار كهن قايل به وجود گونه اي پيوند آسماني و ايزدي ميان آب از يك سو و خرد يا عقل از سوي ديگر بودند. از اين رو، مرسوم بود روحانيون و شاگردان آنان به درگاه اردوي سوره دعا كنند تا از خرد و دانش بهره مند شوند. مناسب ترين و بهترين وقت براي انجام دادن مراسم مذهبي نيز بامدادان بود. اناهيتا در آبان شيت اوستا، زنى است جوان، خوش اندام، بلند بالا، زيبا چهره با بازوانى سپيد و اندامى برازنده، كمربند تنگ به ميان بسته، به جواهر آراسته با طوقى زرين برگردن و گوشواره چهارگوش در گوش، كفش هايى درخشان به پا، با بالا پوشى زرين و پرچين. این توصیف های روشن و گویا نشان دهنده این واقعیت است که از زمان های باستان، تندیس های این ایزدبانو در آیین های نیایش و پرستش او به کار می رفته است. اناهیتا ایزد بانوی محبوب بسیاری از سرزمین ها از غرب ایران باستان تا ارمنستان و اناتولی، و از بابل و دمشق تا سارد و شوش، بوده و در سراسر این مناطق معبد های بسیاری برای نیایش و عبادت او برپا بوده است. ماه آبان از آن اوست و روز آبان (دهماز ماه آبان)جشن آبانگان به افتخار او و در ستايش او برگزار مي شده است. اين ايزدبانو با صفات نيرومندى، زيبايى و خردمندى به صورت الهه عشق و بارورى در مى آيد، زيرا چشمه حيات از وجود او مى جوشد و بدين گونه «مادر خدا» نيز مى شود و همتاى ايرانى آفروديت (الهه عشق و زيبايى در يونان) و ايشتر (الهه بابلى) به شمار مى آيد. اناهيتا گردونه اى دارد با ۴ اسب سفيد. اسب هاى گردونه او ايزد ابر، باران، برف و تگرگ هستند. او در بلندترين طبقه آسمان جاى گزيده است. او نطفه مردان را پاك مى كند و زهدان زنان را براى زايش آماده مى كند. او خداى محبوبى بود كه بسيارى را به خود جلب كرد و امروز هم در هندوستان پيروانى دارد.

در بندهاي 91 و 95 يشت پنجم از زبان اين ايزدبانو آمده است كه از هنگام برآمدن خورشيد تا به گاه فرو رفتن خورشيد هنگام نيايش و نثار زوهر (نوعي فديه ديني) به درگاه اوست و پس از آن، شايسته ستايش ديوان خواهد بود.

اين ايزد‌بانوي پاكي و بي آلايشي كه از هر گونه بدي، نقصان و بيماري به دور بود، در بندهاي 92 و 93 همين يشت قدغن مي كند كه ديوانگان و بدخلقان و دروغ گويان و بزدلان و حسودان و نيز جذاميان و نابينايان و ناشنوايان و ديگر معلولان از آنچه نذر او مي شود، مصرف كنند.

او ياور «سپندارمد»، امشاسپند موكل بر زمين و نيز نگهدار نطفه زردشت در درياچه «كيانسه» است‌، نطفه اي كه بعدها نجات بخشان دين زردشتي و پسران موعود زردشت، اوشيدر، اوشيدر ماه و سوشيانس، از آن به وجود خواهند آمد.

از تمام اين صفات و نقش ها چنين بر مي آيد كه اناهيد خداي محبوبي بوده و هميشه علاقه و احترام عميق پيروان بسياري را به خود جلب كرده است. تنديس هاي باروري را كه به الهه مادر موسوم اند و نمونه هايي از آن از تپه سراب كرمانشاه (با قدمتي در حدود نه هزار سال قبل از ميلاد) و در كاوش هاي ناحيه شوش به دست آمده است، تجسمي از اين ايزدبانو مي دانند. او همتاي ايراني آفروديت، الهه عشق و زيبايي در يونان و ايشتر، الهه بابلي، به شمار مي رود.

• قسمت هايى از اردويسور نيايش يا آبزور

درود و ستايش و توانايى و زور و آفرين باد به اهورا مزداى فروغمند با شكوه و به امشاسپندان، به آب هاى خوب مزدا داده، به آب اردويسور اناهيتاى پاك، به همه آب هاى مزدا داده، به همه گياهان مزدا داده، به همه ستودگان مادى و مينوى و به فروهرهاى پاكان و راستان كه پيروز و پرتوان هستند.
مى ستايم آب اردويسور اناهيتا را كه در همه جا گسترده است و تندرستى بخش است و بدانديشان را دشمن است و اهورايى كيش است و در خور ستايش و نيايش در جهان مادى. آن پاكى كه جان افزاست، پاكى كه فزاينده گله و رمه است، پاكى كه گيتى افزاست، پاكى كه خواسته افزاست.
اردويسور اناهيتا كه داراى هزارها درياچه و هزارها نهر است كه هر يك از اين درياچه و نهرها به اندازه چهل روز راه هست براى كسى كه با اسب راهوارى براند.
آب ما، از آن بدانديش نيست، از آن بدگو نيست، از آن بدكردار نيست، از آن بدبين نيست، از آن كسى كه دوست را بيازارد نيست، از آن كسى كه همراهان را بيازارد نيست، از آن كسى كه كاركن را بيازارد نيست، از آن كسى كه خويشان را بيازارد نيست.
اى آب ستوده، به من بزرگ ترين دارش ها (نعمت ها)، تن درست و اندام درست ارزانى دار. اى آب ستوده، به من خواسته فراوان ببخش، گله و رمه گوناگون و فرزندان دلير همان گونه كه پيش از من به كسانى كه از تو خواستند، بخشيدى.
با آرزوى اين كه تمامى ما ايرانيان، گذشته خود را بشناسيم و تا جايى كه توان داريم جشن هاى كهن خود را زنده كنيم و به احترام آب هاى تمام دنيا كه پاك است و پاك كننده، به آن ارج نهيم و در حفاظت و پاك نگه داشتن آن بكوشيم

اناهیتا حامی عشق پاک و بی پیرایه است که اساس پیمان همسری و تشکیل خانواده های سالم و پاک نهاد است. او از عشق پاک در برابر شهوات آلوده، و از خانواده پاک در برابر بی بند و باری، هرزگی و پتیارگی دفاع می کند و نگهبان و پاسدار شرافت و پاک روانی و بی آلایشی است.

اناهیتا سرچشمه همه آب های روی زمین است. او سرچشمه و مایه همه ثمربخشی و باروری هاست؛ نطفه همه نران را پاک می گرداند، بطن همه مادگان را تطهیر می کند و شیر را در پستان مادران پاک می سازد. در حالی که در جایگاه آسمانی خود، در میان ستارگان، قرار دارد، سرچشمه دریای گیهانی است. اناهیتا بر گردونه ای سوار است که آن را چهار اسب نر می برند و این چهار اسب عبارتند از باد، باران، ابر و تگرگ. برای پیروزی بر دیوان و دشمنان باید از او یاری خواست. هرمزد او را می ستاید. هوشنگ، جمشید، اژی دهاگ، فریدون، گرشاسب، افراسیاب، کاوس و دیگران به درگاه او قربانی می کنند و برآمدن نیازهای خود را از او می خواهند.

در اوستا «آبان» فرشته اى است كه به عنوان فرزند آب ها معرفى شده است. اين اوست كه آب ها را پخش مى كند (يشت ،۸ بند ۳۴) او نيرومند و بلند قامت است و داراى اسب تندرو. او مانند هرمزد مهر، لقب اهوره (= سرور) دارد و مانند امشاسپندان درخشان است. در وداها نام او به صورت «اپام نپات» ظاهر مى شود كه خداى آب ها است.

•نقل ار آن روز:

درباره پيدايش جشن آبانگان روايت است كه در پى جنگ هاى طولانى بين ايران و توران، افراسياب تورانى دستور داد تا كاريزها و نهرها را ويران كنند. پس از پايان جنگ پسر تهماسب كه «زو» نام داشت دستور داد تا كاريزها و نهرها را لايروبى كنند و پس از لايروبى، آب در كاريزها روان گرديد. ايرانيان آمدن آب را جشن گرفتند. در روايت ديگرى آمده است كه پس از هشت سال خشكسالى، در ماه آبان باران آغاز به باريدن كرد و از آن زمان جشن آبانگان پديد آمد.

« در این روز زو پسر تهماسب به شاهی رسید و مردمان را به حفر انهار و تعمیر آن امر کرد و در این روز به کشورهای هفت گانه خبر رسید که فریدون بیوراسب را اسیر کرده و به سلطنت رسیده و مردم را امر کرده که دوباره خانه ها و اهل خود را مالک شوند و خود را کدخدا بنامند یعنی صاحب خانه و خود او نیز به خانه و خانواده خود فرمانروا شد و شروع به امر و نهی و گیر و دار نمود.»

روایت دیگری که در بیان اهمیت تاریخی و اساطیری این روز یاد کرده اند این است که چون مدت هشت سال در ایران باران نبارید و خشکسالی سخت پیش امد و مردم بسیاری تلف شدند و خیلی ها مجبور به ترک شهر و دیار شدند، سرانجام با قربانی کردن های بسیار و نیایش های فراوان نثار درگاه اناهیتا، در روز آبانگان باران شروع به باریدن کرد و به همبن دلیل از آن تاریخ ایرانیان باستان، این روز را چونان عیدی بزرگ جشن می گیرند و مراسم نیایش و گرامیداشت اناهیتا را برگزار می کنند.

•آیین های این روز:

زرتشتيان در اين روز همانند ساير جشن ها به آدريان ها (آتشكده ها) مى روند و پس از آن براى گراميداشت مقام فرشته آب ها ناهيد، به كنار جوى ها و نهرها و قنات ها رفته و با خواندن اوستاى آبزور (بخشى از اوستا كه به آب و آبان تعلق دارد) كه توسط موبد خوانده مى شود، اهورا مزدا را ستايش كرده و درخواست فراوانى آب و نگهدارى آن را كرده و پس از آن به شادى مى پردازند. جالب اينجا است كه مى گويند اگر در اين روز باران ببارد، آبانگان به مردان تعلق گرفته و مردان تن و جان خويش را به آب مى سپارند و اگر بارانى نبارد، آبانگان زنان است و زنان آب تنى مى كنند.

جشن آبان با ستايش و نيايش و شادمانی و در کنار چشمه سارها و رودها برگزار شدنی بوده و می تواند بود. اين جشن نيز به مانند بيشتر جشن های کهن ديارمان نزديکی روانی ايران زمينيان با پرهام يا طبيعت را نمايان می سازد. آنانی که در چندين هزار سال پيش از اين به پاسداری و پرستاری از آب، خاک،باد و آتش نامی شده بودند. کاری که اگر چه در اين هنگام به پرداختن به آن بر خود می بالند و فخرش را به ديگران می فروشند. در آن زمان دور از برداشت ها و انديشه های پيرامونيانشان بود و بنا بر همين انگيزه نيز آنان را پرهام و طبيعت پرست می ناميدند و اگر چه اين نام واژه به راستی زيبنده ی آنان بود، ولی آن ديگران، اين نام واژه را نه با چنين باری که با اين برداشت به کار می بستند که ايرانيان کهن و يا ايرانيان، افغانان، تاجيکان و... امروزی، پرهام يا طبيعت را خدای گون می پندارند و می ستايند و اين درست وارونه ی باورهای پيشينيان اين بوم و بر بود که نخستين باورمندان به "اهورامزدا"، دانش بزرگ و کامل شناخته شده اند.

آيين هاي مربوط به اين ايزد‌بانو با پاكي و طهارت آميخته بوده است. براي اين ايزد‌بانو معابدي بر پا مي شده است و در آنها دوشيزگاني خدمت مي كرده اند كه تعهد پاكدامني داشته اند. از ميان اين معابد، معابد همدان و شوش و كنگاور از همه مجلل تر بوده است. معابد اناهيتا معمولا در كنار رودي برپا مي شده و احتمال مي رود كه قلعه ها و زيارتگاه هايي كه با اسامي دختر و بي بي امروزه مشهور است و معمولا در كنار آنها آبي جاري است، بقاياي معابد اناهيتا باشند. برخي حتي سفره هاي نذري با نام بي بي (همچون بي بي سه شنبه) را بازمانده آيين هاي مربوط به اناهيتا مي دانند.
در قدر و اهميت اين ايزدبانو همان بس كه ايرانيان قديم و زردشتيان احترام ويژه اي براي آب قايل بودند و هر گونه ناپاكي را از آب ها به دور مي داشتند. آنان هيچگاه در آب جاري شست و شو نمي كردند و چنان در پاك نگهداشتن آب ها مي كوشيدند كه به گفته پژوهشگران، در دوره هايي كه در اغلب كشورهاي جهان بيماري هاي واگير قربانيان زيادي گرفت، در سرزمين ايران هيچگاه هيچ گونه بيماري همه گيري شايع نشد.

در فقره يك و دو، گرده ،۸ هفتمين يشت بزرگ مى گويد: «به سرچشمه آب درود مى فرستيم، به گذرهاى آب درود مى فرستيم، به كوه هايى كه از بالاى آنها آب جارى است درود مى فرستيم، به درياچه ها و استخرها درود مى فرستيم.

در يسنا ۶۵ فقره ،۱۰ اهورا مزدا به پيامبرش مى گويد: «نخست به آب روى آور و حاجت خويش را از آن بخواه.» احترام به آب امروز نيز در كشور كم آب ما مشهود است. در ميان مردم مايع روشنى است و اگر ناخواسته آبى به روى كسى پاشيده شود، مى گويند آب روشنايى است يا اين كه پشت سر مسافر آب مى پاشند تا سفرش بى خطر انجام گيرد و زود بازگردد و اين اعتقاد كه آب ناخواسته و يا نطلبيده، مراد است همه نشان از احترام و ارزشى است كه مردم ايران نسبت به اين مايع حيات بخش قائل هستند. در اينجا، چون صحبت از آب و عظمت آن آمد، بهتر است اناهيتا ايزدبانوى آب ها نيز معرفى شود.

سنت ها و باورهای مربوط به تقدس و ارجمندی آب هنوز هم میان ایرانیان وجود دارد و در آداب و رسوم و اعتقادات آن ها پابرجاست. در مراسم عروسی، رسم بوده که بر سر عروس آب می ریخته اند، هم چنین پیش از پیمان زناشویی بستن رسم بوده که عروس و داماد به یکدیگر در کاسه ای آب نگاه کنند و سپس هر دو از آن بنوشند. آب ریختن پشت پای مسافران و در ظرف آب به دنبال گمشده ها گشتن از دیگر رسوم مربوط به تقدس و کرامت آب است.

منابع:

http://www.atefrad.org/2-pazhoohesh/asaatir/aab-dar-asaatire-iraanhttp://www.wnn.ir/html/modules.php?op=modload&name=Sections&file=index&req=printpage&artid=13

http://www.shafighi.com/forum/showthread.php?p=1620

http://www.shahnamehvairan.chttp://www.sharghnewspaper.com/830810/html/ppl.htm

om/jashn/abanegan-pr.htm
-baastaan.htm