کافه تلخ

۱۳۸۶ آذر ۱۴, چهارشنبه

ونوس ویلندورف

باستانشناسنا حالا دیگه میدانند مجسمه ونوس(ونوس ویلندورف)و الهه های باروری زمین همه از یک حس خوب حیات و حیات بخشی سرچشمه میگیره. مادر اون حس زندگیسازی که شبان و روزان عمر مارو حتی تا سنی که به مرگ قرینه به خودش ترجیح میده و اینه که اونو مادر کرده.
مادر یک کلمه نیست یک تاریخ انسان و انسانسازی بی دریغ و ترس از طبیعت و سرنوشت محتومه. مادرای بودن که تو تاریخ معروف شدن.مادر عیسی مادر اسماعیل و اسحاق مادر موسی و مادرای بقیه پیامبرا اما مادر یک کلمه پاکه که توی اقلیم انسانی کسی بر کسی پیشی نمیگیره مگر به فضیلتی که درست یا نادرست به اون الحاق و ضمیمه میکنن. دردی که مادر میکشه و هاله مظلومیت همیشگی اون همه چیز رو برای فهم اون مشکل کیکنه شاید تنها یک چیز هست که قابل فهمه و اون متفاوت بودن اون با تمام ایده های نجات بخشه . اون محبتی بی چشم داشت به انسان داره و تو رو از لولو خورخوره خیالی میترسونه که وجود نداره ولی ایده های تاریخی تورو از ....اما
در بسیاری از اساطیر خدای جهان مادینه تلقی می شد. علت آن هم اقتدار زن به واسطه توانائی زائیدن و مادر شدن بود.زن را مثل خدا می دانستند چون همانند خدا قادر به آفرینش بود.در اساطیر باستان زمین یکی از ایزد بانوان بود. علت مادینه انگاشتن زمین این بود که وجوه اشتراک زیادی بین زن و زمین وجود دارد.هر دو بستری هستند برای آرامش ، هر دو زایا و هر دو پرورش دهنده.در ایران قدیم هر روز از ماه ، که نامش با ماه مورد نظر منطبق بود، جشن گرفته می شد.
مثلا روز تیرگان از ماه تیر یا سپندارمد از ماه سپندارمد. در آن روزگار پنجم اسفند را سپندارمد گفته و آن را روز زن می نامیدند . تقارن 8 مارس ، روز جهانی زن با این روز تقارنی بسیار نیکوست.مطابق آنچه در آثار الباقیه ابوریحان بیرونی آمده است، معنای اسپندارمد ، عقل و حلم است.مادر به عنوان سمبول عطوفت ، باروری و خلقت اولین خدایی است که مورد پرستش انسان قرار گرفت. به نظر می رسد که پرستش مادر از زمانیکه خانواده شکل گرفت، وجود داشته است.دیرین شناسان تصدیق می کنند که الهه مادر نخستین خدایی بود که مورد پرستش قرار گرفت. یادگارهای به جا مانده از قدیم حاکی از پرستش الهه مادر در میان قبیله های اولیه است. در این یادگارهای به جامانده مجسمه مادر را با سینه ها و باسن بزرگ ساخته اند که بیانگر دختر به بلوغ رسیده و آماده ازواج است.
مجسمه های پیدا شده در شوش متعلق به هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح است. تعداد و سن این مجسمه ها به خوبی نشان می دهد که پرستش الهه مادر برای اولین بار در فلات ایران شروع شد.و همراه با مهاجرت آریائیها به جاهای دیگر دنیا نیز رسوخ کرد.با پایان عصر یخبندان و تغییر محل سکونت انسان از غارها به دامنه کوه ها و کشف کشاورزی، پرستش الهه مادر همچنان ادامه یافت. در اینجا الهه مادر به عنوان الهه باز آفرینی ، محصول و کشاورزی پرستیده می شد.
در شوش جنوب ایران ، پرستش الهه مادر از 4000 سال پیش از میلاد مسیح رواج داشت. مجسمه های زیادی از این دوران به دست آمده است.گریشمن در سال 1931 در نزدیک نهاوند مجسمه یک ایزد بانو را متعلق به 2500 سال پیش کشف کرد. در نزدیکی اسلام آباد غرب نیز یک مجسمه 7 سانتی متری کشف شد که متعلق به 2900 سال پیش بود. در اشیا برنزی یافت شده در لرستان نیز مجسمه های الهه مادر یافت می شود.جالب تر از همه مجسمه های یافت شده، مجسمه ای در حدود 18.13 سانتی متر است که دراری گوشواره ، گردنبند و دستبند مروارید است.
این مجسمه به خوبی با ایزد بانو آناهیتا قابل مقایسه است. مجسمه مذکور در موزه فیلادلفیا نگهداری می شود. در گرگان نیز مجسمه ای شبیه به این مجسمه یافت شده که متعلق به 5000 سال پیش است. در سکه های هخامنشی نیز ایزد بانو آناهیتا به شکل زنی که هاله ای از نور در اطراف سرش می باشد ، نقش شده است. در سنگ نوشته های هخامنشی نام ایزد بانو آناهیتا در کنار نام اهورامزدا و مهر آمده است.
شاید بتوان آنها را مادر و فرزند نامید. همانطور که در مسیحیت تثلیث از خدا مریم باکره و عیس مسیح تشکیل شده است. سومریهای ایرانی تبار منجمان قابلی بودند . آنان هر کدام از خدایان را به یک ستاره یا سیاره مرتبط می دانستند. الهه مادر گاهی به ماه و گاهی به ونوس منتسب می شد. آناهیتا الهه ایرانی گاهی در نقش مادر زمینیان ، الهه باروری و تولد است.و سمبول او ماه است .گاهی نیز در نقش ونوس الهه موسیقی ، عشق و حسادت و طنازی ظاهر می شود.ناهید خواهر یا مادر خداست.
وقتی و همسر و مادر است سمبول او ماه است. و وقتی که خدای عشق و حسادت و طنازی اشت، سمبول او ، ونوس است.در اسطوره ارمنیان گفته شده است که" شیطان گفت: هرگاه خدا با مادرش همبستر شود خورشید زائیده می شود. و اگر با خواهرش ازدواج کند، ماه زائیده می شود"سومریان مردمان دریانوردی بودند. با عبور و مرور خود در دریای مدیترانه پرستش الهه مادر را به اروپا و شمال آفریقا گسترش دادند.
شاید هم سبب گسترش پرستش الهه مادر پراکنده شدن نژاد آریایی به طرف هندوستان ، آسیا و اروپای مرکزی باشد.در همه هر حال شواهد تاریخی نشان می دهد که پرستش الهه مادر در هزاره سوم پیش از میلاد در هندوستان، ایران، آسیای مرکزی، بین النهرین، سوریه، آفریقای شمالی و اروپا وجود داشته است.نکته قابل توجه این است که شواهدی دال بر پرستش این الهه در جنوب آمریکا یافت شده است که حکایت از این می کند که دریانوردان سومری پیش از کریستف کلمب به کشف این قاره نائل شدند.
شاهد تائید کننده این ادعا، قطعه سنگی منولیتی است که دروازه خورشید نامیده شده و در یتاهوناکو پیدا شده است.مطابق اسطوره های حک شده بر روی سنگها ، یک کشتی طلایی از ستاره ها بر روی زمین نشست.
این کشتی حامل زنی بود به نام اوریانا که ماموریتش این بود که مادر بزرگ زمینیان بشود. او پس از اینکه 70 فرزند در زمین به دنیا آورد به آسمان بازگشت. قدیمی ترین مجسمه یافت شده از الهه مادر در اتریش به هزاره سوم پیش از میلاد بر می گردد. مجسمه دیگری شبیه به آن در اروپا یافت شده ، که این مجسمه زنی را نشان می دهد که با دو دست بزرگ خود پستانهایش را بالا گرفته است. در عصر نو سنگی در یونان نیز الهه مادر به عنوان خدای تولید مثل پرستش می شد.ارتباط نزدیک ایزدبانوی مادر و ماه به این دلیل بود که دوران عادت ماهانه زن 28 روز بوده و با تعداد روزهای یک ماه تطابق داشت.
در آن زمان که ساعت و تقویم و جود نداشت. ارتباط بین این دو گذشت زمان را برای مردم تداعی می کرد.از این رو زن را همانند ماه توصیف می کردند. مذاهبی که ایزد بانوی مادر را پرستش می کردند در دوره های بعدی در مقابل مذاهبی که خورشید را می پرستیدند همچنان از تقویم قمری بجای تقویم خورشیدی استفاده می کردند.پرستش آناهیتا در زمان ساسانیان نیز ادامه یافت.
یکی از نقشهای نقش رستم الهه آناهیتا را نشان می دهد که در حال اهدای حلقه پادشاهی به نرسی می باشد. در گلدانهای فلزی زمان ساسانیان نیز نقش آناهیتا حک شده است.
پس از حمله اعراب، احترام به زن و پرستش آناهیتا به صورت دیگر ادامه یافت.
در این زمان زنان به صورت سمبولیک در شعرهای صوفیان ستوده شدند. ارتباط تنگاتنگی بین ناهید، موسیقی، و عشق در اشعار صوفیان ایرانی وجود دارد.سومریان قدیم نیز اینانا که بعدا" ایشتار نامیده می شد ، می پرستیدند. اینانا الهه عشق و جنگ وباروری بود.
در اسطوره سومریان اینانا با آنو ازدواج می کند. تا انسان را به دنیا آورد.کنعانیان نیز به الهه ای به نام آشرا یا استارت باور داشتند. او را الهه شانس ، حاصلخیزی، و همچنین الهه مادر می دانستند ومعابد زیادی برای این الهه در کنعان ساخته بودند. و برای او جشنهای زیادی برپا می کردند.الهه باروری در مصر ایسیس نامیده می شد.در دین شینتو ژاپنیها نیز الهه ایزاناگی با ایزانامی ازدواج می کند و با کمک یکدیگر دنیا را خلق می کنند.الهه دیگری که در دین شیتو معروف است الهه آماتراسوست که سمبول خورشید است. و وقتی برادرش خدای توفان خدمه او را می کشد، به غاری می رود و تاریکی همه جهان را فرا می گیرد.
تا اینکه امانازوم الهه باروری و جفت گیری او را ترغیب به بیرون آمدن از غار می کند . امپراطورهای ژاپن معتقد بودند که همه از نوادگان آماتراسو هستند.در افسانه های سرخپوستان امریکایی نیز الهه عنکبوت خالق فرض می شده است. و معتقد بودند او با اندیشیدن یا نامگذاری یا رویا دیدن هر آنچه را می خواست خلق می کرد
همچنین او به مردم یاد میداد که چگونه دانه بکارند. او مظهر گرما و نور نیز بود. گاهی نیز خالق ما و مادر هستی بخش و همچنین ملک الموت خطاب می شد.مردم عربستان نیز ونوس را که یک الهه بود می پرستیدند. 360 بت در عربستان بود که ونوس یکی از آنها بود.
روز جمعه به او تعلق داشت. برای او شکل مکعب متصور بودند. از این روس که کعبه برای عربها مقدس است.دیدیم که در کشور های گوناگون زن به عنوان الهه باروری و حاصلخیزی و .... پرستیده میشده است.
خدایا مادرای مارو در پناه خودت نگه دار و به ما فرصت قدردانی از اندکی از اونچه که برامون انجام دادن و آناهیتا الهه ایرانی گاهی در نقش مادر زمینیان ، الهه باروری و تولد است.و سمبول او ماه است .گاهی نیز در نقش ونوس الهه موسیقی ، عشق و حسادت و طنازی ظاهر می شود.ناهید خواهر یا مادر خداست. وقتی و همسر و مادر است سمبول او ماه است. و وقتی که خدای عشق و حسادت و طنازی اشت، سمبول او ، ونوس است.
در اسطوره ارمنیان گفته شده است که" شیطان گفت: هرگاه خدا با مادرش همبستر شود خورشید زائیده می شود. و اگر با خواهرش ازدواج کند، ماه زائیده می شود"سومریان مردمان دریانوردی بودند. با عبور و مرور خود در دریای مدیترانه پرستش الهه مادر را به اروپا و شمال آفریقا گسترش دادند. شاید هم سبب گسترش پرستش الهه مادر پراکنده شدن نژاد آریایی به طرف هندوستان ، آسیا و اروپای مرکزی باشد.به هر حال شواهد تاریخی نشان می دهد که پرستش الهه مادر در هزاره سوم پیش از میلاد در هندوستان، ایران، آسیای مرکزی، بین النهرین، سوریه، آفریقای شمالی و اروپا وجود داشته است.نکته قابل توجه این است که شواهدی دال بر پرستش این الهه در جنوب آمریکا یافت شده است که حکایت از این می کند که دریانوردان سومری پیش از کریستف کلمب به کشف این قاره نائل شدند.شاهد تائید کننده این ادعا، قطعه سنگی منولیتی است که دروازه خورشید نامیده شده و در یتاهوناکو پیدا شده است.
مطابق اسطوره های حک شده بر روی سنگها ، یک کشتی طلایی از ستاره ها بر روی زمین نشست. این کشتی حامل زنی بود به نام اوریانا که ماموریتش این بود که مادر بزرگ زمینیان بشود.
او پس از اینکه 70 فرزند در زمین به دنیا آورد به آسمان بازگشت. قدیمی ترین مجسمه یافت شده از الهه مادر در اتریش به هزاره سوم پیش از میلاد بر می گردد. مجسمه دیگری شبیه به آن در اروپا یافت شده ، که این مجسمه زنی را نشان می دهد که با دو دست بزرگ خود پستانهایش را بالا گرفته است.در عصر نو سنگی در یونان نیز الهه مادر به عنوان خدای تولید مثل پرستش می شد.
ارتباط نزدیک ایزدبانوی مادر و ماه به این دلیل بود که دوران عادت ماهانه زن 28 روز بوده و با تعداد روزهای یک ماه تطابق داشت. در آن زمان که ساعت و تقویم و جود نداشت. ارتباط بین این دو گذشت زمان را برای مردم تداعی می کرد.از این رو زن را همانند ماه توصیف می کردند. مذاهبی که ایزد بانوی مادر را پرستش می کردند در دوره های بعدی در مقابل مذاهبی که خورشید را می پرستیدند همچنان از تقویم قمری بجای تقویم خورشیدی استفاده می کردند.پرستش آناهیتا در زمان ساسانیان نیز ادامه یافت. یکی از نقشهای نقش رستم الهه آناهیتا را نشان می دهد که در حال اهدای حلقه پادشاهی به نرسی می باشد. در گلدانهای فلزی زمان ساسانیان نیز نقش آناهیتا حک شده است. پس از حمله اعراب، احترام به زن و پرستش آناهیتا به صورت دیگر ادامه یافت. در این زمان زنان به صورت سمبولیک در شعرهای صوفیان ستوده شدند. ارتباط تنگاتنگی بین ناهید، موسیقی، و عشق در اشعار صوفیان ایرانی وجود دارد.سومریان قدیم نیز اینانا که بعدا" ایشتار نامیده می شد ، می پرستیدند.
اینانا الهه عشق و جنگ وباروری بود. در اسطوره سومریان اینانا با آنو ازدواج می کند. تا انسان را به دنیا آورد.کنعانیان نیز به الهه ای به نام آشرا یا استارت باور داشتند. او را الهه شانس ، حاصلخیزی، و همچنین الهه مادر می دانستند ومعابد زیادی برای این الهه در کنعان ساخته بودند. و برای او جشنهای زیادی برپا می کردند.الهه باروری در مصر ایسیس نامیده می شددر دین شینتو ژاپنیها نیز الهه ایزاناگی با ایزانامی ازدواج می کند و با کمک یکدیگر دنیا را خلق می کنند.
الهه دیگری که در دین شیتو معروف است الهه آماتراسوست که سمبول خورشید است. و وقتی برادرش خدای توفان خدمه او را می کشد، به غاری می رود و تاریکی همه جهان را فرا می گیرد. تا اینکه امانازوم الهه باروری و جفت گیری او را ترغیب به بیرون آمدن از غار می کند . امپراطورهای ژاپن معتقد بودند که همه از نوادگان آماتراسو هستند.
در افسانه های سرخپوستان امریکایی نیز الهه عنکبوت خالق فرض می شده است. و معتقد بودند او با اندیشیدن یا نامگذاری یا رویا دیدن هر آنچه را می خواست خلق می کرد.
همچنین او به مردم یاد میداد که چگونه دانه بکارند. او مظهر گرما و نور نیز بود. گاهی نیز خالق ما و مادر هستی بخش و همچنین ملک الموت خطاب می شد.مردم عربستان نیز ونوس را که یک الهه بود می پرستیدند. 360 بت در عربستان بود که ونوس یکی از آنها بود. روز جمعه به او تعلق داشت. برای او شکل مکعب متصور بودند.