کافه تلخ

۱۳۸۶ آذر ۱۴, چهارشنبه

مراتب و اقسام ملائکه و دیدگاه قرآن

ملائکه نیز مانند سایر موجودات مجرد ذو مراتب هستند و هرکدام با توجه به درجات وجودیشان دارای مقامی خاص هستند.
وَ ما منّا الّا لَه مقامٌ معلوم. (17)
و هیچیک از ما (ملائکه ) نیست مگر آنکه برایش مقام و مرتبه خاصی هست.
همچنین از نگاه قرآنی، ملائکه مانند پرندگان صاحب بالهایی هستند که برخی صاحب دو بال و برخی صاحب 3 بال و .... هستند و لذا تعداد بالها بیانگر درجات آنها است .
جاعل الملائکه رسلا ً اولی اجنحه مئنی رثلاث و رباع (18)
ملائکه را بصورت رسولانی آفرید دارای بالهایی دوتایی، سه تایی و چهار تایی .
· برخی دیدگاههای کلی و اجمالی فلاسفه و متفکران درباره ملائکه :
1- گروهی اعتقاد دارند که ملائکه در واقع همین ستارگان آسمانی اند.
2- گروهی اعتقاد دارند که ملائکه اجسامی لطیف و از نوع هواست که می تواند به شکلهای گوناگون در هوا در آیند.
3- گروهی اعتقاد دارند که ملائکه جواهری هستند که ذاتاً قائم بوده و از حیث ماهیت در نفوس بشری، مانند جریان خورشید نسبت به تابش انوار احدی هستند .
4- گروهی اعتقاد دارند که ملائکه ذاتاً ناطق بوده و ازکالبدهای خویش مفارغ هستند یعنی جسمانی نیستند با آنکه زنده اند.
1- جن و اوصاف وجودیش در دیدگاه قرآن؛
یکی دیگر از موجودات مجرد جهان هستی از دیدگاه قرآن جن است که به معنی پنهانی و پوشیدگی است و نیز با لفظ جن و جان هر دو بکار رفته است اما قرآن در آیات مختلف از حقیقت و خصوصیات این موجود اشاراتی دارد که برخی از اعم آنها به قرار زیر است.
1- حقیقت جن، از آتش است، طبق آیات حقیقت وجودی جن از نوعی آتش خاص است، نه آتش معمولی ، و خلقَ الجانَّ مِن مارجٍ من نارٍ (19)
و جان را آمیخته ای از آتش آفرید.
2- جنیان برای انسانهای معمولی قابل روئیت نیستند اما آنها انسانها را می بینند . اما برای انسانهای خاص، از جمله اولیاء و انبیاء ... قابل رویت هستند.
انّه بویکم هو قبیلهٌ من حیثٌ لا نزونهم انا جعلنا الشیاطین اولیاء للّذین لایومنون (20)
همانا او (جن) شما را می بینند از جایی که شما آنر نمی بینید . همانا شیاطین را دوستان افراد نا ایمان قرار دادیم.
3- جنیان می توانند برخی از انسانها را مطیع و گمراه نمایند .
و انه کان رجال من الانس یعودون برجال من جنّ فزادوهم رهقا (21)
مردانی از انسانها به مردانی از جن پناه می برند. انها نیز باعث افزایش گمراهی و طغیان آنها می شدند.
4- نکته مهم اینکه، از نگاه قرآن جنیان خصوصیات انسان را دارند و از نوع او می باشند . از جمله مانند انسان کار می کنند ،مانند انسان دارای پیامبر است. حتی برخی از جنیان به پیامبر (ص) ایمان آورده بودند.مانند انسان هم قادر به سخن گفتن و گوش کردن است، مانند انسان شعور داشته و به عبادت مشغول است و .... و ماخلقت الجن ّ و الانسن الّا لَیعبدون (22)

و جن و انس را نیافریدم مگر برای عبادت .
قل اوحی الیّ انّه استمع نفرو من الجن فتالو ا انا سمعنا قراناً عجباً (23)
ای پیامبر بگو که به من وحی شده است که گروهی از جن (آیات)را شنیدند و گفتنند همانا ما قرآنی بس شگفت شنیدیم.
مراتب و اقسام جن در دیدگاه قرآن
جنیان مانند انسان هستند و به دو گروه زن و مرد و نیز برخی کافر و برخی مومن هستند یعنی برخی به رسالت پیامبر (ص) ایمان آوردند و برخی خیر و برخی پاداش و برخی عذاب الهی دچار می شوند و...
و انّه کان رجال من الانس و یعوذون برجال من الجنّ (24)
همانا مردانی از انسانها به مردانی از جن پناه می برند
و انا مناّ المسلمون و منّا القاسطون (25)
و ما از (جنیان) گروهی مسلمان گروهی منحرف هستند.
4- شیطان و حقایق وجودیش از دیدگاه قرآن ؛
از جمله موجودات مجرد جهان هستی که در قرآن بوجود آن اشاره شده است، شیطان است . در زمینه این موجود مجرد قرآن کریم، اوصاف و حقایقی را در مورد آن اشاره کرده است که به اعمّ برخی از آنها اشاره ای مختصر می شود.
1- جنس و نوع شیطان : در این زمینه اختلاف نظر بین راویان و علمای اسلامی وجود دارد زیرا در جایی قرآن اشاره می کند که شیطان از جنس جن است.
فسجد و الا ابلیس کان من الجّن فنسق عن امرربّه (26)
همه سجده کردند، مگر ابلیس که از (جنس) جن بود.
و در جایی قرآن اشاره می کند که شیطان از جنس ملائکه است
فسجد و الملائکه کلّهم اجمعون الا ابلیس(27)
همه ملائکه سجده کردند مگر ابلیس (که ابلیس از جنّیان است)
اما غالباً نظر دوم را می پذیرند و جنس شیطان را که ابلیس از جنیان است می دانند.
2- شیطان موجودی متمرد: از دیدگاه قرآن، از جمله موجوداتی است که بفرمان خدا تن نداد زیرا طبق آیات وفتی خدا دستور سجده بر آدم را می هد او از این کار سر باز می زند و در جواب اینکه چرا به آدم سجده نکرد می گوید : چون جنس من از آتش است و لذا برترم و جنس آدم از
خاک و لذا پست تر است . و بنابراین از او اطاعت نکر ومتمرد شد. و این بیانگر این است که حس ناسیونالیسمی داشت و دارد.
و ا ذ قلنا للملائکه اسجدوا لادم فسجدوا الّا ابلیس . (28)
و بیاد آور هنگامیکه به فرشتگان گفتیم که بر آدم سجده کنید همه سجده کردند جزء ابلیس
قال ءأسجد لمن خلقت طیناً (29)
(شیطان) گفت . آیا برای کسیکه او را از خاک آفریدی سجده کنیم .
لذا، پس از تمرد مورد غضب خداوند قرار گرفت و ازمقام و بارگاه خداوند رانده شد.
فاخرج منها فاذّک رجیم. (30)
پس از آن (مقام ) خارج شو زیرا تو از درگاه ما رانده شدی .
3- و پس از آنکه ا ز درگاه خداوند رانده شد از خدا مهلت خواست تا روز قیامت به او حیات دهد و خداوند نیز پذیرفت . و لذا تا روز قیامت در کنار انسان بوده و وی را اغوا کرد. و دشمن دیرینه اوست.
ربّ فانظرنی الی یوم یٌنبقئون قالَ فاذّکَ مِنَ المٌنظَرینَ الی یومِ الوَقتِ المَعلومِ (31)
(شیطان) گفت: پرودگار ا به من تا روز رستاخیز مهلت ده.(خدا) گفت: به تو تا روز معین مهلت داده شد.
انَّ الشیطان للانسان عدٌّومبین(32)