سجّاد واعظی
شاید آن گونه که محققان و پژوهشگران درباره «میترا» mitra [میثرَ، مهر] ایزد روشنایی و پیمان، جنگ و پیروزی ـ که دارنده دشت های فراخ و نگاهبان سرزمین های آریایی است ـ مطالعه کرده اند، به «اَرِدوی سورا اَناهیتا» Aredvi Sura Anahita [اُوردوی سورا اناهیتا یا ردوی سورا اناهیتا] ـ که آب و برکت را نصیب دشت های پهناور و گسترده پارس نموده ـ نپرداخته اند.
آن گاه که آریائیان به ایران زمین سرازیر
می شوند، با سرزمینی نسبتاً خشک و کم آب با آفتابی سوزان و کشاورزی یی دشوار روبرو می شوند ـ به خلاف آنچه که برادران ایشان در هند با آن مواجه شدند: سرزمینی مرطوب و پر برکت، پوشیده از جنگل های پیوسته و سرزمین های حاصلخیز و رودخانه های فراخ و پر آب.
اینکه حتی در اوستا نیز نزول باران به صورت پیروزی ایزد باران بر دیو خشکی تصویر
می شود، سابقه ندرت باران را از همان ادوار ورود آریاها به سرزمین ایران قابل تصور
می سازد. این نکته هم که در بسیاری نواحی داخل فلات ایران آب کمیاب و باران نادر است سعی در استفاده از آب های زیرزمینی را که از قرن ها پیش به وسیله حفر قنات ها انجام می شده است الزام کرده است و جستجوی این ذخایر و استفاده از آنها انسان را در این نواحی به سعی و عمل مداوم واداشته و وی را به طور بارزی فعال و کوشا و با نشاط بار آورده است.
در نزد ایرانیان آب (آپ) به مانند آتش، وای (هوا) و خاک مقدّس بوده و آلودن آن گناه محسوب می شده است.
در اوستا مکرّر آب مورد تعظیم و ستایش قرار گرفته، در یسنا، هات 65 آمده است:
آب پاک نیالوده (= اَرِدو یسورَ اَناهیتا) را
می ستاییم که به همه جا روان است.
درمان گر است و ستاینده آیین اهورایی، و شایسته است که در جهان مادی مورد نیایش قرار گیرد، چه نیایش وی، گله و رمه را بیفزاید. خواسته و مال را برکت دهد و کشور را فراخی و آرامش بخشد.
نطفه ی (خشوذرَه) مردان را پاک کند. زهدان زنان را پاک و آماده برای باروری نگاه دارد و زایش و حمل را برای بانوان آسان کند و پستان هایشان را پر شیر نگاه دارد. دارای نام و نشان همه جا گستر است و ... آیا چگونه است روش ستایش آب های سودمند و برکت بخش؟ چه گونه است ترنّم سرود و آفرین خوانی، آن چنان که اهورامزدا به زرتشت الهام کرد و زرتشت برای مردمان فرمود؟
اهورا مزدا الهام کرد به زرتشت که نخست به درستی زَاُثرَ (= آب زَور) را تقدیم کن و نیّت و آرزوی خود را از آب بخواه و این سرود را به ملایمت زمزمه کن: ای آب ها آن نیکی ارزانی دارید مرا، تا از فریب و زیان در امان باشم. از نیرومندی و فرزندان نیک برخوردار باشم ...
در آیین ایران باستان دو فرشته نگهبان برای آب تصور می شده: نخست اپم نپات Apam Napat و دیگری اناهیتا Anahita (ناهید). «آبان یشت» اوستا در ستایش فرشته آب، ناهید است و هم «آبان نیایش» در ستایش این فرشته است.
در آبان یشت نام و نشان بیشتر شاهان، جنگاوران و پهلوانان نامدار را می یابیم که به درگاه ایزد بانوی نامدار، اَرِدو یسورَ اَناهیتا نماز می گزارند، قربانی نثار می کنند و از او حاجت می خواهند. با توجّه به اینکه یشت پنجم (آبان یشت) در شمار یکی از چند یشت کهن و بلند می باشد، ما را به این نتیجه
می رساند که پرستش و ستایش اناهیتا (اَناهید) یک جریان دینی بسیار کهن می باشد، که سال ها بعد در اندیشه دینی شاهان هخامنشی و سپس ساسانی نیز بخوبی خود را نمایان
می سازد. «نیبرگ» معنای آناهیتا، خدای آب و آبادانی و حاصلخیزی و تولید را «آبدار زورمند نیالوده» می داند و یشت پنجم را
از دید جغرافیایی به شرق ایران زمین وابسته می داند.
نخستین ستاینده ایزد بانو اناهیتا، اهورامزداست که او را در کنار رودخانه دائی تی در سرزمین ایرانویج می ستاید ...
هوشنگ پیشدادی و جمشید پس از انجام آیین های ستایش کامیاب می شوند، اما ایزد بانو «اَژی دَهاک» (= ضحاک) را که در بابل به انجام آیین های ستایش می پردازد کامیاب نساخته و می راند.
«فریدون» پسر «آثویَه» (آبتین) در سرزمین پهناور وَرِنَه مراسم دینی ویژه برای ایزد اناهیتا به جا آورده و درخواست می کند تا به «اَژی دَهاک» که آفریده اهریمن است و
می خواهد جهان را تباه سازد، چیره شود و او را براندازد و ایزد به وی توانایی داده کامیابش می کند.
به همین گونه، «کرشاسپ» را کامیاب می کند، اما آرزوی افراسیاب تورانی را در رسیدن به فرمانروایی همه سرزمین های آریایی برآورده نساخت. «کی کاووس»، «کی خسرو» و «توس» پهلوان جنگاور را نیز کامیاب می سازد.
در اوستا (یشت ها، فقرات 126 ـ 127 ـ 128) ناهید در صورت زنی به غایت زیبا توصیف
می شود: دختری جوان بسیار نیرومند، خوش اندام، کمربند به میان راست بسته، راست بالا، آزاده نژاد، شریف و ... با یک گوشواره چهار گوشه زرین، یک طوق به دور گردن، کمربند به میان بسته. واژه «اردویسور اناهیتا» که نام کامل ناهید است مرکب از جزء «ارد» به معنی بر آمدن و فزودن و بالیدن است، سور به معنی قوی و قادر ـ و در سانسکریت به معنی نام آور و دلیر است. اناهیتا مرکب از جزء «ا» (حرف نفی) و «آهیت» (چرکین و پلید) و روی هم به معنای پاک و بدون عیب و دور از پلیدی (بی آهو) است. کلمه آهو (عیب) نیز از خانواده همین کلمه است.
در توصیفات آبان یشت «اردویسور اناهیت» همواره به صورت دختری زیبا تجلّی می کند. کرده 16 آبان یشت را بنگرید:
«آن گاه ایزد بانو به پیکر دوشیزه ای بسیار زیبا پیکر و خوش اندام، در حالی که کمربندی به میان بسته، آزاده و نژاده، با کفش هایی که
می درخشید و با بندهای زرین بسته شده بود، به یاریش در آمد ...
در کرده ی 19 نیز پس از انجام مراسم ستایش و اهدای نذر و فدیه از سوی «ویستَه ئورو» Vistauru، اردویسور به صورت دوشیزه ای بسیار زیبا روان گشت و آب را به صورت پلی از میان در آورد که گذرگاهی خشک نمایان شد و ویسته ئورو از میان آن بگذشت.
ناهید زنی است جوان، خوش اندام، بلند بالا، برومند، زیبا، با چهره آزاده، نیکو سرشت. بازوان سفید وی به ستبری شانه اسبی است، با سینه های بر آمده و با کمربند تنگ که در میان بسته و بر بالای گردونه خویش، مهار چهار اسب یکرنگ و یک قد را در دست گرفته و می راند، اسبهای گردونه وی عبارتست از باد و باران و ژاله و ابر.
ناهید با جواهرات آراسته تاجی زرین به شکل چرخی که بر آن صد گوهر نورپاش نصب است ـ بر سر دارد و از اطراف آن نوارهای پرچین آویخته، طوقی زرین دور گردن و گوشواره های چهار گوشه در گوش دارد، کفش های درخشان را در پای خود با بندهای زرین محکم بسته، جبه یی از پوست سی «بَبَر» که مانند سیم و زر می درخشد در بر نموده، در بلندترین طبقه آسمان جای آرام اوست، به فرمان ناهید، از فراز آسمان، باران و تگرگ و ژاله و برف فرو بارد، از اثر استغاثه پارسایان و پرهیزکاران از فلک ستارگان یا از بلندترین قله «هکر» به سوی نشیب می شتابد، نطفه ی مردان و مشیمه زنان را پاک کند و زایش زنان را آسان سازد، شیر را تصفیه نماید، به گله و رمه بیفزاید.
«آبان نیایش» ـ که پیشتر از آن سخن گفتیم ـ نیایشی است ویژه آب یا اَناهید، ایزد موکل و سرپرست آب ها، که سرچشمه مینوی آب هاست. این نیایش در اوستا با نام های «آبان نیایش»، «آبزور نیایش» و «آبزور بُن» خوانده شده است. روز دهم هر ماه که آبان نام دارد، آبان نیایش خوانده می شود. این نیایش در روز و معمولاً کنار رودها و جویبارها و آب های روان خوانده می شود. بخشی از این نیایش را بنگرید:می ستایم آب را که آفریده اهورامزداست. ستایش می کنم تو را، ای اَرِدویسور اَناهیتا. می ستایم تو را که نمایا نگاه همه آب های پاک و درخشانی و نمازت
می گزارم برای خشنودی اهورامزدا که آفریده اش هستی. بپرستیم اهورامزدای فرهمند و روان اراده را، و بستاییم همه آب های پاک را که داده اهوراست، و آن ایزد بزرگ را که آب های مزدا داده را زیر گام دارد و سرپرست است ...
ستایشگرم آب پاک سود رسان زندگی ساز را.
ستایشگرم آن اَرِدویسور اناهیتا را، آن نگاهبان شایسته آب های نیالوده گیتی را، و آن آب پهنه گستر زمین را که سازنده زندگی است، که چشمه زاینده نیروست از برای تندرستی، که چون فرو ریزد دیوان را نابود سازد، و چون روان شود، ناپاکی ها و آلودگی ها را نیست گرداند.اینک بستاییم اَناهیت را، ایزد بلند پایه شایسته را، که در پهنه سپهر جای دارد، که در بستر زمین روان می شود، که نیرو می بخشد تن را و روان را، که جنبش و زندگی می دهد گیتی را، می رویاند گیاه ها و سبزه ها را، که به آن گله ها و رمه ها افزایش می یابند، که خواسته مردمان افزون می گردد؛ که کشور آبادان و نیرومند می شود.بستاییم آن بغبانو اَناهیت را، که نگاهبان زنان است و در بهسازی نژاد کارساز است. که نیروی سازنده زندگی را در مردان پاک می کند، و در خور می سازد تا در درون زنان بارور شود.
ستایش کنیم ایزدی را که درد زایش را در زنان می کاهد، که سینه های زنان زاینده را پر شیر می سازد که چشمه زندگی است برای کودکان نوزاد ...
سرود پرستش سراییم برای اهورا مزدا و بستاییم آب زندگی ساز را در پیکره ایزدی چون اَناهیتا که می راند آبها را در بسترهاشان بر سینه زمین، چونان رگ های پر خون زنی جوان. آب هایی که روانند در زمستان و تابستان ... اناهیتا ایزد نگاهبان آب و فرشته انوثت و زیبایی که یونانیان او را «آرتمیس آنائیتیس» خوانده و لقب الهه عصمت و عفت یونانی را بدو داده بودند را می توان با «ایشتَر» ربه النوع سومری، آفرودیت Aphrodite الهه یونانی [دیانا در روم] و الهه «کریرشه» در ایلام مقایسه و تطبیق نمود. در معبد شوش، ربه النوع «ننه» Nanaia را می توان مظهر و نمادی از «اَناهید» دانست. «ایشتر» Istar (اینانای سومری) الهه عشق، جذابیت جنسی و جنگ در باور سومری ها بود.مری بویس در کتاب زردشتیان (صص 88 ـ 90) اناهیتا را ایزد بانویی بیگانه پنداشته که ایرانیان او را در نیایش های دینی خود وارد کرده بودند. وی اناهیتا را همان ایشتر آشوری و بابلی، بانوی سیاره زهره و ایزد بانوی عشق و جنگ دانسته که بر اثر نفوذ خاندان
سلطنتی هخامنشی و طی مصالحه ای با روحانیون زردشتی وارد کیش آنها شده بود.
امّا شواهد فراوانی که در این باب وجود دارد و مخصوصاً اینکه ستایش اَناهیتا یک جریان دینی کهن و به قول نیبرگ از نظرگاه جغرافیایی مربوط به شرق ایران است، نظریه او و همفکرانش را مورد تأمّل و تردید جدی قرار می دهد، گرچه تأثیر و تأثر را نمی توان منکر بود. ستایش اناهیتا از سوی پادشاهان و بزرگان غیر ایرانی (همچون اژی دهاک، افراسیاب و ...) در آبان یشت می تواند گواهی روشنی بر گستردگی پرستش اناهیتا حتی در خارج از مرزهای جغرافیای فرهنگی ایران باشد. در کتیبه های هخامنشی از زمان اردشیر دوم (404 ـ 358 ق . م) به بعد آناهیتا اهمیت خاصی یافته و ستایش او را در این کتیبه ها می بینیم.
«نیایش آناهیتا و میترا که او در معابد رسم کرد و نام آنها را در کتیبه ها در ردیف اهورامزدا قرار داد، از علاقه شخصی او به این دو ایزد حاکی بود: اناهیتا در معبد خویش در پاسارگاد جان او را از سوء قصد برادرش کوروش حفظ کرده بود و میترا این برادر را به خاطر پیمان شکنی سزا داده بود.» [روزگاران، دکتر عبدالحسین زرین کوب، ص 119].
امّا روشن است که چنین آیین و عقیده ای
نمی توانست به یکباره از سوی اردشیر دوم هخامنشی انتشار داده شود، مگر آنکه پیش از او زمینه رواج و انتشار این آیین (ستایش آناهیتا) فراهم آمده باشد. از همین روست که ما ستایش آناهیتا را یک جریان دینی بسیار کهن می دانیم، که گوشه هایی از آن در اوستا کهن ترین نامه مقدّس ایران باستان بازتاب یافته است.
«برسوس» Berossus تاریخ نویس یونانی روایت می کند که اردشیر دوم مجسمه هایی از آناهیتا در شهرهای دور دست بابل، دمشق، همدان، سارد و شوش بر پا کرد و ناهید ایزد بانوی محبوب در بسیاری از سرزمین ها شد.
اردشیر دوم در کتیبه همدان می گوید:
«این اپدانه Apadana را به خواست اهورمزدا، اناهیتا [ناهید] و مثر mithrao
[مهر] ما (ساختیم)».
همچنین در کتیبه شوش می گوید: «به خواست اهورمزدا، (اناهیتا) و مثره من این اپدانه را ساختم.»
«اهورمزدا، اناهیتا و مثره مرا نگاهدارند». ستایش و پرستش «اناهید» در زمان ساسانیان نیز اهمیت خاصی داشت. در آیین خانوادگی خاندان ساسانی ـ که خود زمان های بس دراز دارای مناصب عالی دینی بودند ـ نیایش آناهیتا یک سنّت و رکن اساسی بود. این اهمیت آنجا آشکار می گردد که بدانیم خاندان ساسانی و بانی این سلسله، خود از موبدان و خادمان معبد ایزد آناهیتا بوده اند. این خانواده، جد اندر جد، نگاهبان آتشکده بزرگ اناهید (احتمالاً یکی از بنیادهای هخامنشی متعلق به اناهیتا) در شهر استخر پارس بوده اند. از جمله معابد آناهیتا در دوره ساسانی می توان به معبد عظیم آناهیتا در شهر تاریخی بیشاپور در جنوب ایران اشاره نمود که آبراهه ای دور تا دور بنا را فرا گرفته است و می تواند مؤیّدی بر نامگذاری این معبد به آناهیتا «الهه و مظهر آب ها» باشد. فارس مهد تمدن سلسله ساسانی پاسدار آیین ناهید بود. آثار به جای مانده از کتیبه های عهد ساسانی نمایانگر جایگاه والای اناهیتا در نزد ایشان می باشد. در این میان می توان به کتیبه نقش رستم در نزدیکی تخت جمشید، اشاره نمود که در آن نرسی شاه ساسانی حلقه سلطنت را از اناهید دریافت می کند. در کتیبه پهلوی کعبه زرتشت «کرتیر» موبد به نام زرتشتی می گوید که بهرام شاهنشاه ساسانی او را در کشور موبد و قاضی و آیین بد [رئیس تشریفات مذهبی] آتشکده اناهید اردشیر و آتشکده اناهید بانوگ در استخر کرد. همچنین در کتیبه سرمشهد کرتیر در کنار بهرام دوم و زنی نشان داده شده است که گروهی از محققان او را همان اَناهید می دانند.«مری بویس» در کتاب زردشتیان، باورها و آداب دینی آن ها
(ص 145) در این باره می نویسد: کردیر
[کرتیر] در کنار کتیبه سرمشهد نقش برجسته ای ساخته بود که در آن بهرام دوم با حالتی قهرمانانه شیری غران را با شمشیر از پای در
می آورد. پشت سروی، در آن سوی نیام خالی شمشیر، تصویر زنی هست که گمان می رود ایزد بانوی پشتیبان ساسانیان (احتمالاً خود اناهید) باشد، یعنی کسی که آتش بهرام وی تحت مراقبت خاص کردیر قرار داشت.سخن در باب اناهیتا فراوان است و در این باره یشت ها [بخش آبان یشت] ترجمه و تفسیر زنده یاد ابراهیم پورداود حق مطلب را به خوبی ادا نموده است. نگارنده همچنین در نگارش این مقاله به کتاب های خاتون هفت قلعه اثر دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی و اوستا (کهن ترین گنجینه مکتوب ایران باستان) ترجمه و پژوهش آقای هاشم رضی مراجعه نموده است.