داود اراده داشت که هیکلی برای خداوند بسازد اما خداوند وعده فرمود پسرش سلیمان آن هیکل را اتمام خواهد نمود (یکم تواریخ، باب 17). {چرا که بر طبق عهد عتیق داود خون بسیار بر زمین ریخته بود} بدین است صواب داود همواره در پی آن شد که اموال بسیاری از برای انجام این مقصود جمع نماید، از آن جمله صدهزار وزنه طلا و یک میلیون وزنه نقره و مس و آهن را بدون وزن فراهم کرد.. و مقدار بسیاری هم چوب سرو آزاد فراهم کرد و هرکس را در هر شغل که استاد بود به کار داشته و برحسب فرمایش خدای تعالی هیکل را طراحی کرده محلش را معین نمود. (یکم پادشاهان، 5:3) اما سلیمان در سال چهار سلطت خود بنای هیکل را شروع نمود و 183600 نفر در آن جا مشغول بود. از این ها 30000 از یهود بودند که به نوبت کار می کردند، یعنی ده هزار نفر در هر ماه و 153600 از کنعانیان بودند.. و چون مدت هفت سال و نیم از این بگذشت بنا در سال 1500 قبل از مسیح انجام یافته نیکوترین بنای دنیا و فخر اورشلیم گردید.
سی سال بعد از تکمیل بنا شیشق پادشاه مصری بر رحبعام (rahob'am) پسر سلیمان حمله برد و گنجینه های هیکل را غارت کرد
در سال 588 پیش از میلاد زمان حکمرانی صدقیا، نبوکدنصر (بختالنصر) به اورشلیم حمله کرده و بنای هیکل را به تمامی ویران ساخت.
عده ای منکر وجود چنین پرستشگاهی هستند و از جمله دلایلشان یکی آن است که هرودوتس یونانی، پدر تاریخ نویسی، 150 سال پس از ویرانی هیکل سلیمان از شهر صور و هیکل اشتارته (عشتورت) دیدن می کند، اما کوچک ترین اشاره ای به هیکل سلیمان نمی کند.
مسلمانان عقیده دارند حضرت سلیمان کار ساخت آن جا را با کمک دیوان و اجنه به پایان رساند.
در وسط هیکل سلیمان فضایی مطهر و وجود داشت که می گفتند خود خدا در آن جا اقامت گزیده است. تصور بر آن بوده که مکان حضور دایمی خدایی است که معبد متعلق به اوست و یا نیروی الهی او همواره در آن فیضان دارد. حتا کاهن اعظم فقط سالی یک مرتبه در یوم کیپور اجازه ی ورود به آن فضا را داشته است.
شایعه ای وجود دارد که شوالیه های هیکل پس از ده سال تلاش و جستجو در ویرانه های هیکل سلیمان، اسناد مربوط به ازدواج عیسی با مریم مجدلیه را در این فضا یافته اند و با خود به اروپا برده اند.