کافه تلخ

۱۳۸۵ بهمن ۱۶, دوشنبه

الوهیم: خدای خالق و فرمانروا



" در ابتدا خدا آسمانها و زمین را آفرید." (پیدایش 1 : 1 )

لحظه ای بود كه هرگز تصور دیدنش را نمی كردم. شاید باید آن را یكی از بزرگترین حركتهای روح خدا در قرن بیستم بخوانم. زمانی بود كه یك ملت متوجه این موضوع شدند كه خدایی هست كه بر رویدادهای تاریخ بشر نیز فرمانروایی و سلطنت می كند. در یك آن روح الحاد و بی خدایی از یك ملت بیرون رفت.

تازه در رومانی انقلاب شده بود.در اول ژانویه 1990 زمانی كه انقلاب فروكش می كرد و تنها یك هفته پس از قتل دیكتاتور بی خدای رومانی نیكولا كوچسكو، من وارد آن كشور شدم. كوچسكو در طول سالها شدیداً به مسیحیان جفا رسانده بود. از قبل از دبستان تا دوره دكترا، به همه آموزش داده می شد كه خدا وجود ندارد. با این وجود همینطور كه من در آن روزهایی كه تازه انقلاب شده بود، در خیابانها قدم می زدم، مردم دور من جمع می شدند و فریاد می زدند: اگزیسته دومنزو (2 بار) خداهست خدایی وجود دارد.

ایمان در قلب یك ملت فوران كرده بود. تمام كشور هنوز به سمت عیسی مسیح نیامده بودند، (این وظیفه كلیسای امروزه). اما در آن لحظه مقدس و الهی یك ملت به این واقعیت واقف شدند كه خدایی هست كه بر تاریخ بشر نیز فرمانروایی می كند، او خالق ما و فرمانروای ما است. و این اولین قدم در شناخت خدا از طریق ایمان به عیسی مسیح است؛ و این اولین قدم در یافتن پیروزی در زندگی های شخصی مان، در خانواده هایمان و در ملتهایمان می باشد.

اولین نامی كه در كتابمقدس برای خدا به كار برده شده است، الوهیم است. پیدایش 1 : 1 می گوید" در ابتدا الوهیم آسمانها و زمین را آفرید. " اگر كسی خدا را به عنوان الوهیم نشناسد، هیچ وقت به پیروزی در زندگی اش پیروزی را تجربه نخواهد نمود. ملتی كه خدا را به عنوان الوهیم نمی شناسند، هرگز بركتی را كه در آن نهفته است را دریافت نخواهند كرد.

نام الوهیم بیشتر از 30 مرتبه در اولین باب كتاب پیدایش دیده می شود. و بیش از 2000 بار در عهد عتیق به كار برده شده است. این نام نهفته اساساً به این معنی است كه خدایی وجود دارد كه ما را آفریده و بر تمام مخلوقات خود فرمانروایی می كند. این شناخت از او به عنوان خالق و فرمانروا ، پایه و اساس پیرزوی ماست. از این شناخت پایه ای و اساسی است كه پرستش و شكرگذاری جریان پیدا میكند، و رسیدن به این آگاهی است كه ما را قادر می سازد تا هدف و معنای زندگی خود را دریابیم.

نام الوهیم در برگیرنده راز تثلیث نیز هست. خیلی ها از من سئوال میكنند كه در كجای كتابمقدس در مورد تثلیث صحبت شده . در اولین آیه كتابمقدس. الوهیم اسم جمع است كه مكرراً با صفتها و فعلهای مفرد می آید.برای مثال در پیدایش 1 : 1 كلمه الوهیم= خدا اسم جمع است، اما فعل آفرید، فعلی مفرد است كه برای اسمهای مفرد به كار می رود. همچنین در اشعیا 45 : 5 كتابمقدس می گوید: "من یهوه هستم و دیگری نیست و غیر از من خدایی نی ...."

به ضمیر مفردی كه برای یهوه به كار رفته توجه كنید. با این وجود كلام خدا می گوید: و غیر از من خدایی ( الوهیم) نی.

ما در اولین باب كتابمقدس زمانی كه خدا الوهیم خوانده می شود پری او را در می یابیم. آنجا راز بزرگ، پدر، پسر و روح القدس را در خواهیم یافت. تنها خالق كائنات، تنها فرمانروا و سلطان در آسمانها. این شناخت از خدا به عنوان وحدت در عین تثلیث است كه به ما اطمینان و آرامش می بخشد. وقتی الوهیم را می شناسیم، كسی را خواهیم شناخت كه بر معادلات تاریخ بشری نیز فرمانروایی و حكومت میكند. خیلی بیشتر و به صورتی شخصی نیز هدف و معنای زندگی خود را درخواهیم یافت.

مانند آن رومانیاییهایی كه در 1990 فریاد میزدند و می گفتند: اگزیسته دومنزو(2) قلبهای ما نیز باید در پرستش برافراشته شود و اعتراف كند كه تنها یك خالق و فرمانروا در تمامی كائنات است، تكرار و نام او الوهیم است.