کافه تلخ

۱۳۸۵ بهمن ۱۶, دوشنبه

فرشته ء نگهبان دروازه ها و هفت اقامتگاه





فردریک تریستان


Frédérick Tristan l’Ange gardien des sept portes et les sept demeures


متنی که در پی خواهد آمد رونویس شده از ضبط کنفرانسی است که نویسنده ی آن به هنگام گردهایی محفل اروپایی هنر قدسی در مورد فرشته ایراد کرد؛ این کنفرانس در پونت آموسون به سال 1981 جریان داشت. ما خصلت سخنرانی گونه ی آن را حفظ کردیم.


گزارشی را که در این جا ارایه می کنم به موضوعی گسترده مربوط است . پس به این بسنده خواهم کرد که از دیگاه سنت یهودی به آن بنگرم؛ از این هم محدود تر یعنی از دیگاه زوهر و رساله ی اقامتگاه ها؛ اگر چه فرشته ی نگهبان دروازه ها و مقوله ی هفت اقامتگاه به هر سه سنت ابراهیمی تعلق دارد. در آغاز تلاشم را اندکی زیاده معطوف به این نکته می کنم تا به خوبی مقوله ی "هفت اقامتگاه" را توضیح دهم و تعریفی برای آن ارایه کنم ؛ چه در اینجا اقامتگاه و فرشته در پیوندی تنگاتنگ قرار دارند.


اولین روشنایی که مابقی مشروط به آن است عبارت است از: پیدایش و آفرینش؛ که همگان می دانند که در شش مرحله به اضافه ی یک مرحله صورت می گیرد: شش روز آفرینش عملی و یک روز استراحت؛ شباط. بین برشیت؛ "در آغاز" و شباط؛ هر آن چه را خدا (الوهیم) می آفریند؛ تکثر و تفرق موجودات و اشیا نیست (نور؛ کاینات؛ خاک؛ گیاهان؛ ستارگان؛ ماهیان؛ پرندگان؛ حیوانات زمینی؛ انسان) که نشانه ای از کمیت ؛ در نتیجه ناهمگونی و چیز دیگر است؛ بلکه بر عکس یک مجموعه ی واحد نظم یافته است که کیفیت عناصر آن را تشکیل می دهد. به بیان دیگر ؛ نور؛ کاینات؛ خاک؛ گیاهان؛ ستارگان؛ ماهیان؛ حیوانات خاکی و تا انسان؛ در این شروع ؛ فردیت هایی متمایز به شمار نمی روند که در کنار یکدیگر قرار گرفته باشند؛ بلکه انسجامی تماما یگانه و واحد ند؛ ارقام تولید کننده ی مقادیر و کمیت نیستند بلکه اعداد و شمارگان معنی دار کیفیتند. و هم چنین هفت روز؛ ارقام تولید کننده کمیت نیست بلکه اعداد و شمارگان معنی دار کیفیت است. بدین معنی است که انسان (انسان یگانه و واحد بریاح؛ آفرینش) مرکب از هفت عنصر است که اولین آن زیر نشانه ی نور قرار گرفته است و آخرین آن زیر نشانه ی شباط. این امر با ترجمه ی فصیح زبان عبری به دقت تعیین شده است: "عصر بود؛ صبح بود؛ روز یک (و نه" روز اول بود")؛ "عصر بود؛ روز ششم" (جهت نشان دادن ایست و توقف قبل از شباط).


در این جا باید یگانگی مطلق پیدایش را ملاحظه کرد؛ خدا آفرینش را یک کرد؛ چیزی که البته مبنای توحید بدان گونه که در این جا از آن سخن می رود است: یک خدا؛ یک آفرینش. شش و یک روز مبین توالی آفرینش نیست؛ بلکه تنها یک آفرینش است که عدد هفت نشانه ی آن و به نوعی هویت آن به شمار می رود. و چرا هفت؟


رساله ی کاخ ها ؛ رساله ی هخالوت؛ پاسخ می دهد:


" زیرا که خدای متجلی ده است؛ سه راز اوست؛ هفت آفرینشش در سلسله مراتب می باشد". آفرینش در هفت روز به معنی این است که واحد آفریننده و خلاق و واحد آفریده شده و مخلوق گرچه شدیدا "همان" می ماند و بدون این که به ثنویت فروغلطد به نوعی عدد سه را ساخته است (واحد آفریننده) و هفت (واحد آفریده شده و مخلوق). هفت گردشگاه؛ هفت آسمان است؛ هفت کاخ در بطن واحد اساسی؛ و بالاخره تکرار کنیم تا همه متوجه شوند؛ هفت مرحله ی سلسله مراتبی در بطن واحد و همان است.


به این هفت آسمان هفت فرشته ی مقرب نگهبان کاخ ها و دروازه ها مرتبت است و با آن تطبیق می کند.