کافه تلخ

۱۳۸۹ تیر ۲۴, پنجشنبه

تشریح طی الارض

طیّ الارض در برخی مکاتب عرفان از جمله در تصوف و کابالا به نوعی حرکت انتقالی گفته میشود که در آن فاعل با اتکا به اراده خویش بدون حرکت در مکان منتقل می شود.


تعاریف
لغت نامه دهخدا در تشریح طی الارض می نویسد:
“ نوعی کرامت که بجای گام برداشتن و رفتن، زمین در زیر پای آدمی بتندی پیچیده شود و او به مقصد خویش هر چند دور باشد در مدتی بسیار کم رسد ”
و علمای شیعه نیز در تعریف آن آورده اند:
“ اعدام جسم و بدن در مکان اوّل، و احضار و ایجادش در مکان مقصود[۱] ”
که ابن ندیم نیز در تایید آن نوشته:
“ و یذکر ان الارض تطوی له (میمون القداح) فیمضی الی این احب فی اقرب مده ”


در قرآن

بسیاری از صاحبنظران در اسلام، طی الارض را ریشه در آیات ۳۸-۴۰ از نمل میدانند:
“ ۳۸: سلیمان گفت، «اى بزرگان، کدام یک از شما مى توانید کاخ او (ملکه سبا) را براى من بیاورید، قبل از اینکه آنها به عنوان تسلیم شدگان به اینجا برسند» ”
“ ۳۹: یک عفریت از جن ها گفت، «من مى توانم قبل از اینکه تو بایستى، آن را نزد تو بیاورم. من قدرت کافى براى انجام این کار را دارم.» ”
“ ۴۰: آن کسى که از کتاب علم داشت گفت، «من مى توانم تا چشم بر هم زنى آن را نزد تو بیاورم.» هنگامى که او (سلیمان) آن را جلوى خود مستقر دید گفت، «این رحمتى است از جانب پروردگار من، که با آن من را امتحان مى کند، تا نشان دهد که من سپاسگزار هستم یا ناسپاس. هر کسى که سپاسگزار باشد به نفع خود سپاسگزار است و اگر کسى ناسپاس شود، پس پروردگار من به او نیازى ندارد، محترم ترین.» ”

در این آیات اعتقاد بر این است که شخص در آیه سوم همان آصف ابن برخیا است، که مقام پیامبری نداشت. حدیثی از جعفر صادق انتقال تخت ملکه صبا را توسط عاصف با «طی الارض» بیان کرده است[۲] و حدیث دیگری از محمد باقر قدرت عاصف بن برخیا را به دانش وی از اسامی خداوند نسبت میدهد:

“ اسم اعظم خداوند، هفتاد و سه حرف است. آصف بن برخیا فقط یکی از آن حروف را میدانست که توانست زمین را درهم نوردد و قبل از یک چشم بر هم زدن، تخت بلیقس را از سرزمین سبا نزد سلیمان حاضر سازد؛ و ما ائمّه معصومین هفتاد و دو حرف از آن را میدانیم. یک حرف را هم خداوند به خودش اختصاص داده و تنها نزد اوست[۳] ”


مفاهیم طی الارض در غرب
مفاهیم موازی و مشابه با آنچه که در اسلام طی الارض نام دارد را میتوان در غرب نیز مشاهده نمود. بطور نمونه در گزارشی در سال ۲۰۰۴[۴] به نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا، دکتر اریک دیویس (به انگلیسی: Eric W. Davis, Ph.D) به این سازمان نظامی توصیه کرد که نظریهٔ p-Teleportation را بررسی کنند. در تعریف این پدیده نوشته شده:

“ انتقال انسان یا اشیا بی جان با توسل به نیروهای ذهنی[۵] ”

در سال ۲۰۰۸ نیز فیلم Jumper حاوی مضامین انتقال با صرف اراده، توسط هالیوود نیز به نمایش در آمد.[۶]

از دید تصوف
در برخی مکاتب تصوف، به طی الارض، «طی المکان» نیز گفته شده. در رساله قشیریه، اینگونه کرامات فقط مخصوص «اولیا الله» دانسته شده اند، و بر خلاف معجزات پیامبر، اکتسابی و غیر دعوی میباشند.[۷]

سخن از طی المکان و کرامات در کتب عرفانی بسیار به میان آمده، که بطور نمونه می توان به روایات ابوسعید ابوالخیر [۸] و یا طریقت مولانا[۹] و یا داستانهای منتسب به حضرت خضر[۱۰] در این باب اشاره نمود. و گزارشهای زیادی در این میان میتوان در ادبیات تصوف دید. بطور نمونه ادریس شاه و رابرت گریوز (به انگلیسی: Robert Graves) وقایعی را روایت میکنند که در آن اعضای صوفیان عظیمیه «همانند شیخان قدیم همزمان در چند مکان حضور داشتند.»[۱۱] و یا روایات دیگری را میتوان در تذکرة الاولیا منتسب به عطار نیشابوری، و یا نوشته های ابن عربی و روایات بایزید بسطامی یافت.

با اینحال، در این نوشته ها، اولیا الله، صاحبان این قدرت، کسانی اند که بر مردم پوشیده اند، و حتی خود از یکدیگر بی خبرند.[۱۲]

در مکاتب شیعه
در اصول کافی نیز سخن از طی الارض نیز به میان آمده[۱۳]، و اسناد مکتوبی در باب طی الارض امامان شیعه در تاریخ[۱۴] و مهدی موعود نیز موجود است. [۱۵] مفاهیم فلسفی کرامات و طی الارض را میتوان در نوشته های سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، علامه طباطبایی، و ملاصدرا نیز با تعابیر مختلف جستجو و یا مشاهده کرد.

در مکاتب یهودی
طی الارض مفهومی است که در مکاتب عرفانی یهودیان نیز با نام (به انگلیسی: Kefitzat Haderech) و (به عبری: קְפִיצַת הַדֶּרֶךְ) نیز دیده شده است.


آیا از راهی غیر عرفان و کرامت و این چیزا هم می شه طی الارض کرد؟

مطمئنا راهي شرعي و غير شرعي داردتسلط كامل بر جسم وروح اين را سبب ميشودرياضتهاي زيادي را مي طلبد
طی الارض
یه نکته ای رو در ابتدا عرض کنم و اون اینکه
تقریبا 13 سال پیش یه برنامه مستند علمی از کانال چهار دیدم که انگار مال 7-8 سال پیش بود (_سر جمع داستان مال 20 سال پیش میشه )که دانشمندان غربی دستگاهی رو درست کرده بودند مانند 2 تا اتاقک و وسابل رو از اینجا به اونجا منتقل میکردند (انتقال ماده)که هدف اصلی این طرح سفر بین سیارات و کهکشان ها به این روش بود .
و تا اونجایی که یادمه در انتقال اشیا موفق بودند ولی در مورد جانداران هنوز مشکل داشتند
سگی رو منتقل کرده بودند .منتقل هم شده بود اما در مقصد جنازه سگ رو در حالیکه سرش به بغل تنه اش و دستش جای سرش و.... وصل شده بود تحویل گرفته بودند .




یک مبحث جالب در مورد طی الارض اینکه داستان عمل کنندگان و بررسی و تحقیق کنندگان کاملا مجزا است
در کتاب مهر تابان وقتی شاگرد از علامه طباطبایی در مورد نحوه طی الارض و توجیه علمی ان سوال میکند و هی علامه را سوال پیچ میکند
به عنوان خواننده یک چیز را میفهمیم
علامه طباطبایی خود به یقین چگونگی ان را نمیداند
این خیلی قابل تعمق است به 2 علت
1- علامه خود از اهل علم بوده و با توجه به ویژگی هایی شخصیتی ایشان محال است از کنار چنین چیزی بدون تحقیق و بررسی رد شده باشد
2- بنا به روایت هایی ایشون خودش طی الارض داشته
نمونه هایی مثل علامه وجود دارد
ادم هایی تقریبا معروف که کم و بیش به یقین رسیده که طی الارض داشتند اما واضح توجیه علمی شو نتونستند بگن
یا چیزی که گفتند با بقیه فرق داشته !!!!!

استادی داشتم که چندین بار جابه جا شدن در فاصله های چند متری تا چند صد متری شو عینا دیدم و این اتفاق هم در مکان هایی بسته بود هم در مکان های باز .
یکبار من رو هم با خودش به فاصله 8-10 متر جابجا کرد
و اینطور بود که در نقطه الف بودیم و من داشتم صحبت میکردم در کمتر از یک هزارم ثانیه در نقطه ب بودیم .
من در این زمینه زیاد سوال پرسیدم قبل از این ماجرا و بعد از این ماجرا
اما تقریبا جواب ها شبیه جواب هایی علامه طباطبایی بود و نمیتونست دقیقا و یقینا چگونگی و چیستی شو توضیح بده .

علی ای حال برای این که چرا ادم هایی که به این کار قادرند هم نمیتونن توضیح دقیق رو بدن شخصا به این نتیجه رسیدم که مثلا یه کودک ایرانی میتونه خیلی راحت و خوب فارسی حرف بزنه و هیچ مشکلی هم نداره
حالا ما بیایم از این شخص بخواهیم که تو بیا وضیح بده از نظر گرامر زبان فارسی چرا فعل انجاست چرا فاعل اینجاست صفت در کجای جمله است .شبه جمله چجوریه چرا گاهی فعل حذف به طریق معنوی میشه و.....
مهم : اون بارها از جمله و شبه جمله و صفت و حذف فعل و .... استفاده کرده اما اصلا نمیدونه اون کاری که میکرده این اسم ها رو داشته و چیزی که می پرسیم اصلا براش مفهومی نداره .
اگر هم جواب بده باید همون یهذره جوابشو از طریق کسب علم گرامر بگه و این هیچ ربطی به قابلیت اون برای فارسی صحبت کردن نداره
داستان طی الارض هم همین طور است (البته نظر شخصی منه )

برای همین اونهایی که اهل علم بودند کمی بهتر از دیگران جواب دادن البته عرض کردم چرا .

در مورد چگونه میتوان اهل تحقیق روایت هایی دارند .
1-عدهای بر این باوردن که این کار به وسیله موکل ملک یا موکل جن صورت میگیرد
2-عده ای بر این باورند که زمین زیر پای شخص میچرخد
3-عده ای بر این باورند که شخص با قدرت روح بسیار بالا جسم شو در مکان اول معدوم (که بعضی میگن یه حالت چوب پنبه ای ) میکند و بعد در مکان دون احیا میکند _دارنده این حالت از نظر روحی باید در سطح بسیار بسیار بالایی باشد
4- از طریق اذکار و بعضی ایات خاص قران


اگه دوستان حالت های دیگری یا تکمیلو اصلاح موارد بالا را میدانن بفرمایند استفاده کنیم
اما یک نسخه برای بدست اوردن طی الارض
یک عصا از بادام تلخ تهیه میکنی و از سر ان ان عصا شروع میکنی به نقش نمودن اسما الله .هر اسمی که در ان ی باشد
مانند لطیف الحفیظ کریم حکیم و....
و در حین نقش نمودن میخوانی یا غنی (2 بار )یا دیوش (2بار )و میخوانی این ایات را قصص ایه 22/نمل ایه 88/شعرا ایه 52/ق ایه 38/ سبا ایه 51/ طه ایه 105/قلمیس فوایش ملطاش طلیوش حراش ملطاش طیوش و کلبهم قطمیر
و انقدر ادامه میدهی تا عصا به حرکت اید چون حرکت کرد ان را به دست راست میگیری و به هر طرف که میخواهی حرکت میکنی
البتع این ایات را که ذکر شد نه برای یکمرتبه میخوانی یعنی یک جلسه .بلکه هر روز اگر بشود صبح بعد از نماز هر روز ادامه میدهی یا شب بعد از نماز عشا
با شرایط تسخیرات ترک حیوانی و روزه و قبله و غسل و وضو و بخور و زمان و مکان خاص و .....
هر روز در همان مکان و همان زمان تکرار شود
و هر روزی یکمرتبه ایات و اسماموکلین را بخواند
بدون استاد و مرشد این دستور فایده ای ندارد -

عبدالکریم المدرسی _کشف الهدایه و مفتاح الولایه