به نام بی نام او
با شناخت بیشتر و ریشهیابی هر مشکل، همواره میتوان تدابیر لازم را به کار گرفت.
منشاء فراماسونری به زمان مصر باستان و فراعنه باز میگردد. سؤالی که مطرح میشود این است که چگونه این تعالیم به آمریکا و اروپای این دوران راه پیدا کرد وچگونه اینچنین اوج گرفته است؟
با مرور درسیر فراماسونری خواهیم دید که عامل گسترش آن، بنیاسرائیل بوده است. حضرت یعقوب(ع) از نوادگان حضرت ابراهیم(ع) ملقب به اسرائیل دارای دوازده فرزند معروف به بنیاسرائیل بودند که از این فرزندان قوم بنیاسرائیل بوجود آمدند. ترتیب وقایعی از زمانهای گذشته که به اوجگیری فراماسونری منجر شدند، عبارتند از:
1- بت پرستی و شرک به خداوند در مصر و به خواست خداوند حضور حضرت یوسف(ع) از فرزندان حضرت یعقوب(ع) در مصر و ترویج یکتا پرستی از طرف ایشان و تضعیف شدید بت پرستان و کاهنان معابد.
2- گسترده شدن قوم بنیاسرائیل و قدرت گرفتن آنان در سرزمین مصر. ( از رود نیل تا رود فرات )
3- ترویج تعالیم ماسونی از مصر باستان، کاهنان معابد و جادوگران در بین قوم بنیاسرائیل و اضافه شدن تعالیم شرک آمیز فلسطینیان باستان و شکلگیری تعالیم مختلط با نام کابالا (Qabalah یا Cabbalah یا Kabbalah ) در میان این قوم.
4- قدرتگیری مجدد و با شدت بیشتر کاهنان معابد و ترویج کابالا و اتحاد فی ما بین آنها و فراعنه مصر، اذیت و آزار شدید و به اسارت درآوردن قوم بنیاسرائیل پس از وفات حضرت یوسف(ع) و قدرتگیری فرعون مصر و در نهایت ادعای خدایی فرعون.
5- افول قدرت مصر و نابود شدن فرعون با خواست خداوند متعال درپی رسالت حضرت موسی(ع).
6- مهاجرت بنیاسرائیل از مصر به فرمان خدا توسط حضرت موسی(ع) و ساکن شدن آنان در صحرای سینا.
7- گوساله پرستی بنیاسرائیل و سپس بازگشت مجدد به دین خدا. ( به دنبال تأخیر چند روزهی حضرت موسی(ع) که برای دریافت پیام خدا، به کوه طور رفته بودند، بنیاسرائیل شروع به پرستش گوسالهی سامری کردند و حضرت موسی(ع) پس از بازگشت، بسیار ناراحت شدند و این گوساله را از بین بردند و بنیاسرائیل دوباره خداپرست شدند.)
8 - پس از درگذشت حضرت موسی(ع)، پیامبران دیگری نیز بر قوم بنیاسرائیل فرستاده شدند که هیچکدام قدرت حضرت موسی(ع) را نداشتند، در نتیجه قوم بنیاسرائیل به تدریج شروع به ترویج تعالیم ماسونی مصری کردند. در واقع عدهای از آنان قبلاً این تعالیم را در مصر فرا گرفته بودند.
9 - مهاجرت قوم بنی اسرائیل به سرزمین فلسطین کنونی (اورشلیم) توسط پیامبران بعد از حضرت موسی(ع).
10 – قدرت گیری قوم بنیاسرائیل در زمان حکومت حضرت داوود(ع) و سالها پس از آن حکومت حضرت سلیمان(ع) که بنیاسرائیل در زمان آن حضرت به اوج قدرت خود رسید و ساخت معبد سلیمان در اورشلیم در زمان آن حضرت و توقیف وسایل جادوگری توسط ایشان از میان این قوم.
11 - وفات حضرت سلیمان(ع) و بازپسگیری وسایل جادوگری از سوی جادوگران و تهمت جادوگری به حضرت سلیمان(ع) از جانب مردم بنیاسرائیل.
12 - تسخیر فلسطین توسط بابلیان و ویران شدن معبد سلیمان و اسارت، شکنجه و بردگی قوم بنیاسرائیل و کوچ آنان به بابل.
13 - حمله کوروش هخامنشی پاداشاه ایران زمین به شهر بابل، بازپسگیری فلسطین از بابلیان و آزاد شدن قوم بنیاسرائیل توسط وی و کوچ آنان به فلسطین وبازسازی معبد سلیمان و قدرت گیری مجدد بنیاسرائیل.
14- تسخیر اورشلیم به دست رومیان. (به این ترتیب بنیاسرائیل برای چندمین بار توانائی حکومت بر خود را از دست دادند و تحت سلطهی رومیان درآمدند.)
15- ظهور حضرت عیسی مسیح(ع) و آزار رساندن بنیاسرائیل به آن حضرت و پیروانشان.
16- ظهور حضرت محمد(ص) که ایشان هم از آزار بنیاسرائیل در امان نبودند.
17- فتح اورشلیم به دست ایرانیان که در زمان رسالت حضرت محمد(ص) اتفاق افتاد.
18- بازپسگیری اورشیلم توسط رومیان.
19- فتح اورشلیم به دست مسلمانان. (از آن پس نام آن شهر به « بیتالمقدس » تغییر یافت.)
20- جنگهای صلیبی و رد و بدل شدن بیتالمقدس بین مسلمانان و صلیبیان.
21- در پی اشغال قدس توسط صلیبیان، بسیاری از شوالیهها و سربازان در قدس ساکن شدند. عدهای از این شوالیهها، مأمور نگهبانی از معابد مخصوصاً معبد سلیمان شدند که این افراد شوالیههای معبد نامیده میشدند. در نتیجهی این مجاورت و نزدیکی شوالیهها با کاهنان به ظاهر یهودی معابد و معبد سلیمان آنان به تدریج تعالیم ماسونی را از کاهنان یاد گرفتند.
22- بازپس گیری بیتالمقدس توسط مسلمانان و فرار صلیبیان و شوالیههای معبد به اروپا.
23- با فرار شوالیههای معبد، تعالیم ماسونی کابالا توسط همین شوالیهها به اروپا راه یافت.
24- به دلیل ماهیت شیطانی تعالیم کابالا و مغایرت آنها با تعالیم کلیسا، واتیکان در صدد مجازات و مقابله با شوالیههای معابد برآمد و بسیاری از آنها را اعدام کرد.
25 - مهاجرت شوالیهها به اسکاتلند (در آن زمان پادشاه اسکاتلند از واتیکان تبعیت نمیکرد) و شروع ساخت اولین لژ فراماسونری مخفی در اروپا با نام لژ « وال بیلدرز » یا « لژ کهن اسکاتلند » که امروزه نیز به فعالیت خود ادامه میدهد و از جمله قویترین و مهمترین لژها در اروپای امروز با تعالیم شیطانپرستی و اشاعه فرهنگ کابالا نیز میباشد.
26- آغاز فعالیت رسمی ماسونها در اروپا با ساختن لژهای متعدد در قرن هجدهم. با کم رنگ شدن نقش و قدرت مذهب در این قرن ، فراماسونها فعالیت رسمی خود را آغاز کردند. به تدریج با کاهش سختگیری واتیکان و توسعهی پروتستانیسم در اروپا، فراماسونها فعالیت خود را افزایش داده و لژهای زیادی را در سراسر اروپا ساختند؛ البته تمام آداب و رسوم فراماسونها و مخصوصاً همجنسگرایی کماکان مخفی و پنهانی صورت میگرفت. زیرا تفکر اکثر مردم اروپا در آن زمان مذهبی بود و در صورت علنی شدن عقاید فراماسونری، حیات این لژها به خطر میافتاد.
27- با استقلال آمریکا در سال 1789، اولین دولت با ارکان ماسونی شکل گرفت.
28- تأسیس سازمان ملل متحد با آرمانهای ماسونی در سال 1945.
29- شکلگیری اسرائیل در سال 1948 به عنوان آخرین بازوی اجرایی فراماسونری در عصر حاضر.
30- مسیر تکامل فراماسونری و روند پیشبرد اهداف آن، اقدام اسرائیل و صهیونیسم برای خرید زمین و نهایتاً جنگ برای تصرف فلسطین و اخراج اعراب از آن برای رسیدن به یک هدف مهم انجام شد؛ تشکیل حکومت قدیم ماسون و قدرت گرفتن آنها از رود نیل تا رود فرات در سرزمین موعود (فلسطین اشغالی) و ایجاد یک پایگاه بزرگ و بسیار استراتژیک در دنیا با حمایت هممسلکهای خود در سرتاسر دنیا برای فراماسونری و نژادپرستی با استفاده از ظواهر دین یهود بر ضد آیین یکتاپرستی دین یهود و همچنین کلیهی ادیان دیگر.
* * * * * * * *
در سیر تاریخی فوق اسنادی وجود دارد که حقایقی در آن نهفته است. پس از جنگهای اول و دوم جهانی که با سلاحهای مرگبار و کشتار توأم بود و همچنین جنگهایی که گوشه کنار دنیا بر سر قدرت انجام شده و میشود، آغاز جنگ تشعشعاتی شبکههای شیطانپرستی با افراد حقپرست در حال آغاز است. جنگ سوم جهانی یک جنگ تشعشعاتی خواهد بود.
همه افراد فطرت و ذاتی حقپرست دارند. دلشوره، دلهرهی بیمورد، ترس بیمورد و ... از اولین تبعات این جنگ برای تمامی جوامع بشری است. هیچکس نمیتواند ادعا کند که در این جنگ بیطرف است زیرا کلیه افراد بدون محافظ هدف اصلی شبکههای شیطانپرستی خواهد بود.
افرادی که بدون لباس رزمی مناسب باشند مورد اصابت قرار گرفته و خواه ناخواه یا جذب این شبکههای ماسونری شده و یا به شدت آسیب میبینند. طبق آخرین آمار و اخبار خبرگزاری فارس، شیطانپرستی به شدت رو به افزایش است و در حال حاضر بیش از 70 فرقه شیطانپرستی تحت تعالیم ماسونی در ایران فعالیتهای زیرزمینی دارند.
شبکههای شیطانپرستی با حمایتهای شبکه منفی و متوسل شدن به عرفان قدرت در حال شکلگیری هستند. پس لازم است که از هم اکنون جامعهی جهانی آماده باشد. برای شناختن شبکههای شیطانپرستی و ماسونری به اعتقادات آنان در ادامه توجه فرمائید:
عقاید فراماسونری
گروههای مختلف ماسونی بعضاً فلسفهی عقیدتی متفاوتی دارند؛ اما با این حال در لا بهلای عقایدشان، میتوان مشترکات فراوانی نیز یافت. نکتهی مهمی که وجود دارد این است که فلسفهی وجودی بسیاری از عقاید ماسونی به طور کامل شناخته نشده است، اما این به معنای عدم وجود این اعتقادات نیست. برای مثال شواهد فراوانی وجود دارد که نشان میدهد اکثر گروههای ماسونی، شیطان را تقدیس میکنند. از جمله اذعان خود آنها به تقدیس لوسیفر (یکی از نامهای شیطان) و یا استفاده از علایم بیشماری که اکثر آنها توسط گروههای شیطانپرست نیز استفاده میشوند؛ با این اوصاف ما میتوانیم بفهمیم که ماسونها شیطانپرست نیز هستند.
البته این نکته تقریباً اثبات شده است که ماسونها و شیطانپرستان به موجودی به نام ابلیس یا شیطان اعتقادی ندارند، بلکه آنها بزرگداشت شیطان را به عنوان نمادی برای مخالفت با ادیان انجام داده و لجاجت بیش از حد آنها با دین و اصرار افراطی آنها بر بزرگداشت شیطان به عنوان نماد ضددینی و خودپرستی کاملاً روشن شده است. نکتهی دیگر این که بسیاری از گروههای ماسونی شیطان پرست، الههها و بتهای ملل باستان را نیز ارج مینهند. از جمله: Isis و Osiris(خدایان مصر باستان).
با این حال بخشی از عقاید ماسونها که کاملاً اثبات شدهاند، عبارتند از:
دعای روشنی بخش (Giver of light) بودن شیطان (Lucifer)
بزرگداشت شیطان و نمادهای شیطانی (Satanism)
اعتقاد به اینکه زن و مرد اولیه، که مقام نیمه خدایی دارند، خالق نسل کرهی زمین هستند نه خداوند یکتا.
بزرگداشت الهههای ملل باستان، مانند ایزس، لات و ... همراه با احترام به عقاید جاهلی ملل باستان (Paganism) .
اعتقاد قوی به آداب و رسوم مصر باستان که این مطلب کفرآمیز و شرک آمیز بودن عقاید آنها را توأماً نشان میدهد.
اعتقاد فراوان به اومانیسم.
اعتقاد فراوان به ماتریالیسم (ماده گرایی) و عدم اعتقاد به خداوند و مسایل فرامادی.
اعتقاد راسخ به سلیمان (Solomon) نه به عنوان نبی بلکه به عنوان پادشاه، جادوگر و ماسون اعظم. نکتهی جالب این که اکثر یهودیان نژاد پرست ( صهیونیسم ) نیز چنین اعتقادی دارند.
خداوند نیز در آیهی 102 سورهی بقره دربارهی بنیاسرائیل میفرماید:
وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّیَاطِینُ عَلَى مُلْکِ سُلَیْمَانَ وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَـکِنَّ الشَّیْاطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ....... و پیروی کردند از سخنانی که شیاطین در قلمرو سلیمان میخواندند وهرگز سلیمان به خدا کافر نگشت ولیکن شیاطین کافر شدند و سحر به مردم میآموختند ......
کتاب تفسیر نمونه دربارهی آیهی 102 سورهی بقره مینویسد:
از احـادیـث چـنـیـن بـر مـىآید که در زمان سلیمان پیامبر، گروهى در کشور او به عمل سحر و جـادوگـرى پرداختند، سلیمان دستور داد تمام نوشتهها و اوراق آنها را جمع آورى کرده، در محل مخصوصى نگهدارى کنند.
پـس از وفات سلیمان، گروهى آنها را بیرون آورده و شروع به اشاعه و تعلیم سحر کردند؛ بعضى از این موقعیت استفاده کرده و گفتند: سلیمان اصلاً پیامبر نبود، گروهى از بنىاسرائیل هم از آنها تبعیت کردند و سخت به جادوگرى دل بستند، تا آنجا که دست از تورات نیز برداشتند.
هـنـگـامى که پیامبراسلام (ص ) ظهور کرد و ضمن آیات قرآن اعلام نمود سلیمان از پیامبران خدا بوده است، بعضى از علماى یهود گفتند: از محمد تعجب نمىکنید که مىگوید سلیمان پیامبر است؟
این گفتار یهود نه تنها یک تهمت و افتراى بزرگى نسبت به این پیامبر الهى محسوب مىشد بلکه کفر ورزیدن به پیامبری حضرت سلیمان (ع ) نیز بود.
به هر حال در قرآن زشتکاریهاى بنیاسرائیل آشکار میشود که پیامبر بزرگ خدا، سلیمان را به سحر و جادوگرى متهم ساختند:
آنها از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم مـىخواندند، پیروى کردند (وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّیَاطِینُ عَلَى مُلْکِ سُلَیْمَانَ)
سپس قرآن به دنبال این سخن اضافه مىکند: سلیمان هرگز کافر نشد (وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ).
او هـرگـز بـه سحر توسل نجست ، و از جادوگرى براى پیشبرد اهداف خود استفاده نکرد ولى شیاطین کافر شدند، و به مردم تعلیم سحر دادند (وَلَـکِنَّ الشَّیْاطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ).
ماسونها علاقهی افراطی به علوم طبیعی دارند. تعداد زیادی از برندگان جوایز نوبل و دانشمندان علوم طبیعی، ماسون بودهاند. مانند: الکساندر فلمینگ کاشف پنی سیلین و ادوارد جنر کاشف واکسن آبله. در این میان به نظر میرسد که علاقه و توجه افراطی ماسونها به علم، برای پر کردن خلاء ناشی از کنار گذاشتن معنویت انجام میگیرد. البته لازم به ذکر است که در دین اسلام هم تأکید زیادی بر فراگیری علم و دانش شده است، اما از مسلمانان خواسته شده تا به صورت معتدل نه افراط و نه تفریط به علم بپردازند و از آن به عنوان ابزاری برای رسیدن به خدا استفاده نمایند. بنابراین در اسلام، علم هدف نیست بلکه یک وسیله است، اما در فراماسونری علم خود یک هدف است.
قدرت برتر در اعتقاد ماسونی صاحب درجه 33 است. گروههای ماسونی 33 مرتبه و 33 درجه دارند. شخصی که به درجهی 33 میرسد ، قدرت زیادی داشته و ماسون اعظم نامیده میشود. این شخص بالاترین مقام لژ را در اختیار دارد.
اعتقاد به ساخت معبد سلیمان به عنوان پایتخت عقیدتی در بیتالمقدس (Jerusalem) قبل از ظهور ضدمسیح (Antichrist) یا فرعون جدید (New Pharaoh) که منجی شیطانی ماسونهاست.
اعتقاد به ظهور ضد مسیح (Artichrist) یا دجال و همان فرعون جدید (New Pharaoh) در ابتدای دههی اول قرن 21 و شروع حکومت جهانی شیطانی توسط او از اعتقادات ماسونها است. (البته ممکن است که Antichrist مورد نظر خود ماسونها، لزوماً شخص خاصی نباشد؛ بلکه ممکن است Antichristمورد نظر ماسونها، خود تشکیلات فراماسونری باشد).
در هر حال جا دارد که در این قسمت به این نکته اشاره کنیم که گروههایی مانند فراماسونرها و شیطانپرستان، از شیطانپرستی به عنوان یک نماد برای مبارزه با ادیان استفاده میکنند .
اعضای این گروهها در واقع هیچ اعتقاد قلبی به مسایل فرازمینی مانند خدا، فرشتگان، شیطان و ... ندارند و معتقدند که تنها ماده وجود خارجی داشته و روح در ماده بوجود میآید. (اعتقاد به ماتریالیسم) اعضای این گروهها برای نشان دادن دشمنی خود با مذاهب، از نماد (Baphomet) که مربوط به شیطانپرستان باستان است، استفاده نموده و از آن برای نشان دادن بیاعتقادی خود به عالم آخرت بهره میجویند. البته لازم به ذکر است که فراماسونها و شیطانپرستان، خودشان نیز به این مسئله اعتراف کردهاند. در بعضی از کتب شیطانپرستان، مطالب زیر به چشم میخورد:
بدین ترتیب نتیجه میشود که اعتقاد و مسلک واقعی ماسونها و شیطانپرستان، بیدینی است و آنها از الهههای ملل باستان، بتها و شیطان، به عنوان نمادی برای دشمنی با مذاهب و ادیان و در نهایت انکار وجود خداوند یکتا استفاده میکنند.
نمادها و سمبلهای شیطانپرستی:
سر بز
بز شاخدار ، بز مندس ، بافومت ، خدای ساحران ، بز طلیعه. یکی از راههای شیطانپرستان برای استهزای مسیح (ع) بعنوان برهای که برای گناهان ما مرده است.
صلیب نرو یا نشان صلح
نشانهای دیگر که به تمسخر صلیب مسیح (ع) میپردازد. همچنین با نام ریون، یک مرده شناخته میشود. این نشانه بر روی سنگ قبر بعضی از سربازان سازمان اس اس هیتلر به چشم میخورد.
سوسک سکرب
سوسک سرگینی که در مصر نماد تناسخ است. همچنین نشانهی بیلزباب ، سلطان مگسها ، یعنی همان شیطان است و توسط پنهانکاران استفاده میشود تا قدرت آنان را نشان دهد و چشمهی دفاع آنان است.
پرگار و گونیا
در وسط این دو علامت، حرف G قرار گرفته است. (به اعتقاد فراماسونها، « بز Goat = » نماد شیطان است).
نکتهی دیگر، این که در برخی از لژها بر روی علامت پرگار و گونیا، علامت چشم جهانبین نیز حک شده است که نشان دهندهی اهمیت فوقالعادهی علامت چشمجهان بین در نزد ماسونها میباشد.
اس شیطانی
SATAN =شیطان
اولین حرف از لغت شیطان در زبان انگلیسی بوده و نشان دهندهی یک کلاف شیطانی است که به معنای نابود کننده است. در اسطوره شناسی اسلحهی زئوس بود . زئوس آن را میپوشید تا قدرت خود را به دیگران نشان دهد . همچنین توسط سربازان مخوف سازمان اس اس نازی استفاده میشد.
صلیب شیطانی
علامت سؤال وارونه که خداوندی خدا را مورد پرسش قرار میدهد . در داخل مسلک پنهانکاری ، تمثال سه شاهزادهی تاجدار است :
شیطان، بلیال افترا زن و لویاتان نهنگ که عهد عتیق از آن نام برده است و معنی آن حاکی از این است که تمام قدرتها زیر دست لوسیفر است.
ستاره و هلال ماه
نمایش دهندهی الههی ماه دایانا و « پسر خورشید » است که در اشعیا 12:14 از آن نام برده شده است. در جادوگری از آن بصورت مستقیم و در شیطانپرستی از آن بصورت بر عکس استفاده میشود.
هرج و مرج یا آنارشی
به معنای منسوخ کردن تمام قوانین است. به معنای دیگر هر کار کردی بکن ( قانون شیطانپرستی).
توسط طرفداران پانک راک یا هویمتال استفاده میشود.
خدای شاخدار
نشانهی شناسایی در مسلک پنهانکاری است. آن را به افراد اشاره کرده و به قصد نفرین کردن به آنان انجام میگیرد.
نشان ساحره یا نشان ماه
برای ادای احترام به ماه در حال بالا آمدن استفاده میشود. همچنین توسط موج سواران یا تیمهای فوتبال استفاده میشود. برای آن استفاده میشود تا بگوید که اضطراب عمومی باید از دو شاخ قلاب شده استفاده کند نه دو شاخ که در بالا اشاره شد.
666
عدد 666 نماد دجال یا ضد مسیح (Antichrist) یا شیطان.
عدد 666 وحشت را تداعی میکند. ( ترس از حربههای شیطان)
گاهی به صورت FFF هم این عدد را نشان میدهند، چون حرف F ششمین حرف انگلیسی است.
سواستیکا یا چرخ خورشید
یک سمبل باستانی بود که بسیار قبلتر از به حکومت رسیدن هیتلر استفاده میشد. در کتیبههای بودایی ، مقبرههای قوم سلت و سکههای یونانی استفاده میشد. در خورشیدپرستی ، نمادی فرضی است برای نشان دادن راه خورشید در هفت طبقهی آسمان.
علامت هشدار دهنده زمان:
این وسیلهای است برای شیطانپرستان که به وسیلهی آن بر دیده و شنیده افراد کنترل پیدا میکنند و با این وسیله مانع میشوند تا افراد حقیقت را درک کنند.
صلیب بی سر:
نشانگر یک خدای باستانی ایرانی و هندی که در گذشته او را پرستش میکردند. این خدا برای آنها نشانگر نور بوده است.
شاخ جانور تک شاخ:
این علامت توسط 1 کاهن اسکاتلندی رایج شد. از نظر شیطانپرستان این شاخ خوش شانسی و خوش بختی میآورد. همچنین برخی این علامت را دفع کننده چشم شیطان میدانند.
آنخ( Ankh ):
شیطان پرستان بر این باورند که این وسیله برانگیزنده شهوت است و برای امیال جنسی پرستیده میشود.
صلیب بر عکس:
علامت رایج بین شیطان پرستان است و با این علامت مصلوب شدن مسیح را مسخره میکنند. این علامت را بین خوانندههای راک و آلبومهای آنها بیشتر میتوان دید.
زودیاک:
در پرستیدن شیطان استفاده میشود (به خصوص لوسیفر).
ستاره 5 رأس وارونه:
در مراسم مخفیانه جادوگران برای احضار ارواح شیطانی استفاده میشود. شکل ظاهری این ستاره برای شیطانپرستان بصورتی است که 2 رأس ستاره به طرف بالا است . در هر صورت این نشانهای است از شیطان و مهم نیست دایرهای دورش باشد یا نه.
بافومت:
علامتی مخصوص شیطان پرستان. یک خدای شیطانی و علامتی شیطانی. این علامت در جواهر فروشیها زیاد دیده میشود.
همچنین امروزه این علامت را بعضی از سنگ تراشان هم میسازند. شیطانپرستان این علامت را بر سر ساختمانهای خود هم میزنند واین علامت را نیز به عنوان شناسه خود بر روی ماشینهای خود نصب میکنند.
ستاره 5 رأس:
علامتی که در جادوگری استفاده میشود و برای آنها نشانگر عناصر آب , خاک , باد، آتش و همچنین روح حاکم بر اطراف آنهاست.
ستاره 6 رأس:
در ابتدا باید گفت که این ستاره، ستاره داوود نیست و این علامت یکی از رایجترین علائمی است که در نیروهای شیطانی و جادو از آن استفاده میشود.
چشمی که همه چیز را میبیند(چشم جهانبین):
شیطانپرستان اعتقاد دارند که این چشم شیطان است و بر این باورند که کسی که بتواند این چشم را بدست آورد به تمام دنیا کنترل پیدا میکند. و این علامت در گروهی از روشنفکران هم هست و حتی روی پول رایج در آمریکا (دلار) هم دیده میشود.
سمبل آیین پرستش خون
بیان کنندهی قربانی شدن انسان و حیوانات است
سمبل آیین پرستش جاذبههای شهوت بر انگیز
برای اشاره به مکان و نیت به کار میرود
گروه بد
برابر است با معبد نوباوگان روحی
ضد عدالت
نماد رومی عدالت تبری وارونه بود . وارونه بودن آن بیعدالتی و طغیان را تداعی میکند . گروههای طرفدار حقوق زنان از دو تبر وارونه بعنوان نماد مادر سالاری باستانی بهره میجویند.
نمایندهی پلیدی عظیم
نشان دهندهی یک تودهی پلیدی که اتفاق افتاده یا اتفاق خواهد افتاد. مراسم کاتولیکی را که مملو از اعتقادات کافر گونه است به استهزا و نشانههای مقدس مورد توهین قرارگرفته و دعای ربانی وارونه خوانده میشود.
کلیسای شیطان
توسط آنتون لاوی در سال 1969 تاسیس شد.
ارض مقدس
(سمبل مادر زمین) همچنین بعنوان نماد دارویهاپی چرخ خورشید شمالی ، ظاهر میشود.
مهر مسیر دست چپ
نشان دهندهی جادوی سیاه و جادهی منتهی به شیطان است.
لایبرنت ( دخمهی پر پیچ و خم )
مارپیچی که توسط فردی در عصر مفرغ طراحی شد که مسیر آفرینش را نشانه پردازی میکند.
صلیب وارونهی عدالت شیطان
اگر بر سینهی قربانی حک شده باشد ، به این معناست که فرد یک خیانتکار است.
خط عمود نشان دهندهی پیشگاه انسان است . خط افق نشان دهندهی ابدیت گذشته و آینده است . کمان نمایندهی جهان و وارونه بودن به نشانهی استهزای خداوند است.
شمشیر قدرت
ممکن است مستقیم یا وارونه همراه با قطرهای خون دیده شود . توسط بعض شیطانپرستان برای نمایش نور و تاریکی استفاده میشود.
طلسم و ضد طلسم
باور بر قدرت جادویی آن است . معمولا یک نقاشی یا نوشته با نام یا تصویر یکی از خدایان دارد.
شش وجهی طلسم ناشدنی
توسط آلیستر کرولی بعنوان نماد محفل ستارهی نقرهای که خودش تأسیس کرده بود طراحی شد . نام دیگر این گروه آستروم آرژنتوم یا ای ای است.
ویو
طرحی که در جادوگری برای فرا خواندن « لوآ » های مختلف یا خدایان روح استفاده میشود . نشانهی بارون سامادی ، خدای قبرستانها و مرگ.
با استفاده از منابع زیر:
www.churchofsatan.com
www.dajjal.ir
www.azhidehak.blogfa.com
www.sheitan-666.blogfa.com
و کتاب انجیل شیطان پرستان و ...
پرهام بهزاد