کافه تلخ

۱۳۸۹ تیر ۲۴, پنجشنبه

روشنگری و کابالا

















مریدان او لباس نظامی به تن نموده و آموزش نظامی می دیدند 
بعضی از منابع از وعده وعیدهای فرانک به مریدان خود مبنی بر الحاق بخش هایی از سرزمین عثمانی (ترکیه فعلی) طی یک کشورگشایی به (قلمرو) خود خبر می دهند.












به هنگام بحث و بررسی پیوندهای جریان روشنگری با باطنی گری عبرانی (کابالائیسم) باید به بعضی از نقطه نظرات مطرح شده در ارتباط با طریقت یهودی موسوم به «فرانکیست ها» نیز توجه نمود. این طریقت که توسط «مسیح دروغین» و یهودی (به ظاهر) تغییر دین داده ای به نام جاکوب فرانک(۱) بنیانگذاری شد، بین روشنگری و کابالا به مثابه (منبع) باطنی گری عبرانی پیوند برقرار (و یا پیوندی را که از قبل وجود داشت احیا) نموده بود. در کنار این اقدام، رهبر این طریقت وقوع انقلاب فرانسه را (حال به هر نحوه ممکن) پیشگویی نموده بود. حال اگر پیوستن وارث این مسیح دروغین به جاکوبینها را نیز مطمح نظر قرار دهیم این رخداد بیش از پیش جالب توجه خواهد بود… مطالب مندرج در جودایکا، دایره المعارف یهود در این رابطه به شرح ذیل است:
«جاکوب فرانک همراه با مریدان خود تا سال ۱۷۸۶ در شهر برون(۲) چکسلواکی ماند. در آ ن جا او توانست از حمایت مسئولان برخوردار گردیده و خود را حفظ کند. او در میان وابستگان و هواداران خود حکومتی نیمه نظامی تشکیل داد.
مریدان او لباس نظامی به تن نموده و آموزش نظامی می دیدند… بعضی از منابع از وعده وعیدهای فرانک به مریدان خود مبنی بر الحاق بخش هایی از سرزمین عثمانی (ترکیه فعلی) طی یک کشورگشایی به (قلمرو) خود خبر می دهند. در این راستا فرانک تعدادی از مریدان خود را بنا بر احتمالی به عنوان مأموران سیاسی اتریش به ترکیه اعزام نمود.
فرانکیستهای مدکور در ترکیه با یهودیان تغییر دین داده (دونمه) وارد همکاری شدند. در این مرحله جاکوب فرانک از نزدیک شدن زمان وقوع انقلابی خبر می داد که طی آن مونارشیستها، به ویژه کلیسای کاتولیک از میان برداشته خواهند شد. علاوه بر این، آن ها پس از این انقلاب و متعاقب جنگ هایی که رخ خواهد در پی به دست آوردن سرزمین های موسوم به فرانکیست دومینیونو بودند و آموزش های نظامی ای که داده می شد به مفهوم کسب آمادگی در این رابطه بود. پس از مرگ فرانک، مریداناو به یهودیگری خود ادامه داده و با جریان روشنگری یهودی موسوم به هاسکالاه.(۳) که در آن زمان در میان جماعات یهودی سربرداشته بود ارتباط نزدیکی برقرار نمودند و علاوه براین در راه ایجاد پیوند بین راسیونالیسم، روشنگری و باطنی گری انقلابی کابالاگام برداشتند. پیوندی که توسط فرانکیستها بین کابالای سنتی و اندیشه روشنگری ایجاد شده بود در وضعیت خانواده های مستقر در بوخومیا و موراویا کاملاً مشخص بود. موشه پسرعموی فرانک، از جمله شخصیت های مشهور متأخر جریان فرانکیست بود. موشه بعدها با نام فرانز توماس ون اسکونفیلد(۴) و به عنوان یک نویسنده آلمانی و بنیانگذار یک سازمان سری کابالائیست یهودی مشهور شد و متعاقب آن نیز با نام جونیوس فری(۵) یک جاکوبین انقلابی شد.(۶)
ارتباط کابالا با جریان روشنگری در منابع دیگر یهودی نیز مورد اشاره قرار گرفته است. نه تنها فکیستها بلکه ساباتائیستها نیز به عنوان یک حرکت (یهودی) وابسته به مسیح دروغین دیگر، به نام ساباتای سوی مدعی ایجاد ارتباط با عقلیگری (راسیونالیسم) به عنوان مبنا و اساس روشنگری و ارتباط با جریان روشنگری بودند.
در کتابی که تحت عنوان «فرآیند اصلی در باطنی گری یهودی»(۷) از سوی دانشگاه عبرانی قدس انتشار یافته، در مورد ارتباط کابالا با روشنگری مطالب جالب توجهی وجود دارد:
«در میانه های قرن نوزدهم لئوپولدلوو(۸)، پیشوای حرکت یهودی مجارستان با ساباتائیست های موراویا رابطه برقرار کرد.»
در نوشته های لوو تبلیغات مهم، گسترده و مشترک (یهودیان مجارستان) با ساباتائیستها را در توسعه و ترویج حرکت عقلیگری مشاهده می کنیم. اما علیرغم آن در ادبیات یهود از رابطه مهم موجود بین جریان عقلیگری و سنت باطنی گری یهودی هیچ سخنی به میان نمی آید.
در نوشته هایی که توسط جوناس وهل(۹) رهبر روحانی یهودیان باطنی گرای پراگ به رشته تحریر درآمده، وجه شگفت انگیز دیگری از باطنی گری یهودی و عقلیگری مطرح گردیده است. در میان کارهای گستردهاو تفسیری است که در ارتباط با داستان Aggadoth در تلمود وجود دارد. براساس این تفسیر می توان روشنگرانی مثل موشه مندلسون(۱۰) و ایمانوئل کانت را در آ رامگاه تاریخی یهودیان در کنار کابالائیستهایی مثل ساباتای سوی(۱۱) و اسحاق لوربا(۱۲) دفن نمود.(۱۳)
بزرگداشت کانت از جانب یهودیان هم عصر او بیهوده به نظر نمی رسد. تدوین تئوری اخلاق از جانب این معمار بزرگ روشنگری با نگرش عبرانی کاملاً هم خوانی دارد. وقتی کانت مطرح می نمود که «اخلاق نباید بر مبنای ترس از خدا استوار گردد» در حقیقت یک باور و اعتقاد چندین صدساله دین یهود را عنوان می داشت؛ زیرا همان گونه که در دین یهود باور و اعتقاد چندین صدساله دین یهود را عنوان می داشت؛ زیرا همان گونه که در دین یهود باور و اعتقاد به آخرت وجود ندارد، ترس از خدا نیز وجود نداشته و سیستم اخلاقی یهودی بر مبنای ترس از خداوند نیست. تفسیر جالب توجه دیگری در ارتباط با موضوع مذکور از جانب امبرتواکر(۱۴) – نوسینده ایتالیایی رمان «نام گل مشهور» - کارشناس عصر میانه (قرون وسطی) انجام گرفته است.
اکو می نویسد: مدرنیستهای لائیک در گیرودار خروج از تاریکی های عصر میانه چیزی بهتر از کابالا برای وقف خود نیافتند.(۱۵)










نویسنده: نصیر - صاحب خلق
منبع: سایت - باشگاه اندیشه - به نقل از کتاب پروتستانتیزم و پیورتیانیسم و مسیحیت صهیونیستی ، نوشته نصیر صاحب خلق، انتشارات هلال، سال ۱۳۸۳
پاورقی ها:
۲.Jacop Frank.
۳. Bruenn.
۴. Haskalah.
۵. Franz Thomas Von Schoenfeld.
۶.Junius Fery.
۷.Encyclopedia Judaica Vol.۷, P.۶۱-۶۷.
۸.Major Trend in Jewish Mysticism.
۹.Leopold Leoew.
۱۰.رهبر و پیشوای ساباتائیسها Jonas Whele .
۱۱.Moses Mendel ssohn.
۱۲. Sabetay sevi پیشوای ساباتائیسهای یهودی که بعدها با هدف حفظ موقعیت خود به صورت ظاهری تغییر دین داده و مسلمان شدند و در جامعه تریه به دونمه مشهور گردیدند.
۱۳. Issac Luria.
۱۴.Gershom Gscholem mojor Trends Jewish Mysticism schocken publishing House.
۱۵. Umberto Eco.
۱۶. Umberto Eco Foucault sarkaci can yayinlari ۱۹۹۳. Sf,۱۷۱.





باشگاه اندیشه