«من با ايمان كامل، به آمدن ماشيح اعتقاد دارم و اگر چه او تأخير كند، با اين حال هر روز در انتظار او هستم كه بيايد»
(اصل دوازدهم از اصول سيزدهگانه ايمان يهود)
تورات مقدس كه مبناي اصول اساسي اعتقادات و انديشه يهوديت است، در بخشهاي نخستين خود پس از شرح چگونگي تكوين جهان هستي، خلقت انسان و ذكر تاريخ پيامبران اوليه، ظهور منجي موعود را به بشر نويد مي دهد.
«انتظار»، جوهره اصلي يهوديت و موجب پويايي انسان در همه زمانهاست. انسان در جهاني كه خداوند آن را در نهايت كمال خلق كرده، رو به آينده اي دارد كه ظهور منجي موعود ( ماشيَح ) در آن، نشانه برقراري عدالت الهي است.
حضرت يعقوب در تورا چنين مي فرمايد:
«چوب (تنبيه) از يهودا و تركه تأديب از نسلش دور نخواهد شد، تا منجي جهان از او ظهور كند و ملتها از او اطاعت كنند.»
و اين اعتقاد در تمام متون مذهبي يهوديان استمرار مي يابد.
افزون بر آن، انديشه نجات يافتن و انتظار براي منجي موعود كه خواهد آمد و نظامي منطبق با قوانين الهي و آسماني برقرار خواهد كرد، يكي از مهمترين بخشهاي اعتقادي و مشترك در اديان توحيدي است.
هر چند بيان ويژگيهاي اين موعود و آنكه چه هنگام و در كجا ظهور خواهد كرد، در همه اديان يكسان نيست؛ آنچه در اين انديشه مشترك است اينكه او نجات دهنده اي از خاندان نبوت خواهد بود و اين منجي به خوي پسنديده، تقوي، دانش و همه صفات نيكو آراسته و از بديها و زشتيها مُبَراست.
يكي از پايه هاي اساسي و اصول مهم آيين يهود، ايمان به ظهور ماشيح و دوره نجات يا گِئولاست. طبق نظر هارامبام، هر فرد (يهودي)كه به ماشيح اعتقاد نداشته باشد يا چشم به راه آمدن او نباشد، منكِر سخنان حضرت موسي و ديگر انبياي بني اسرائيل است؛ زيرا همان طور كه ذكر خواهد شد، موضوع ماشيح پياپي در متون مقدس عنوان گشته است.
در مقاطعي كه آزار، شكنجه، رنج و مشقت يهوديان توسط مشركان به سبب اعتقادات مذهبي و توحيدي آنها به اوج خود مي رسيد، ايمان به ماشيح و گئولا (نجات) بود كه جرقه هاي اميد را روشن نگاه داشته و باعث مي شد تا يهوديان، بدترين و هولناكترين مصيبتهاي تاريخ را تحمل كنند و به انتظار روز قضاوت ا.لهي باشند. روزي كه حق بر ناحق پيروز شده و صلح و صفا، برادري و صميميت بر جهان حاكم شود و «تماميزمين از دانش ا.لهي مملو گردد» و « تماميانسانها نام خد.ا را خوانده و او را يكسان عبادت خواهند كرد».
بخشي از وقايع عصر گِئولا (نجات نهايي)
1- احياي سنتهاي اوليه عبادت يهود
اساس عبادت يهود بر تقديم قربانيها قرارگرفته است كه امروزه اين عبادات با خواندن تفيلا (نماز) جايگزين شدهاند. با ظهور ماشيح، آن مراسم دوباره اِحيا خواهند شد.
2- پايان بدي و گناه
« خد.اوند صاحب قدرت ميفرمايد : در آن روز (نجات)، من اسامي بتها را از زمين منقطع خواهم كرد و آنها ديگر يادآوري نخواهند شد»4
3- درك ا.لهيت و آگاهي واقعي از وجود خد.اوند
« زمين از دانش ا.لهي مملو خواهد شد، همانند آبهايي كه دريا را ميپوشانند»5
« خد.اوند ميفرمايد : پس از آن ايام، دانش خود را در نهاد آنها گذارده و تعاليم خود را بر قلب آنها خواهم نوشت... (به گونهاي كه) ديگر كسي همنوعش را تعليم نخواهد داد و كسي برادرش را درس نخواهد داد كه: «خد.ا را بشناسيد»، زيرا همه (انسانها) مرا خواهند شناخت از كوچكترين تا بزرگترين آنها»6 .
4- پرستش و ستايش جهاني خد.اوند
« خد.اوند بر تماميزمين پادشاه خواهد بود. در آن روز، خد.اوند يكتا و نامش يكتا خواهد بود»
5- همزيستي مسالمتآميز و صلح جهاني
« آنها شمشيرهاي خود را شكسته و به گاوآهن (تبديل خواهند كرد) و نيزههاي خود را به قيچيهاي شاخهزني (مبدل ميكنند). ملتي بر ملت ديگر شمشير نخواهد كشيد و ديگر جنگ نخواهند آموخت»8
ماهيت ماشيح
1- ماشيح: بشر خاكي
طبق آنچه در متون مذهبي يهود آمده است، موضوع ماشيح و گئولا (نجاتنهايي) از جمله اهداف اوليه آفرينش جهان است كه آن اشارهاي به موضوع ماشيح و روح اوست. اما از نظر فيزيكي و جسماني، «ماشيح، انساني است خاكي از اولاد بشر كه به گونه عادي متولد شده است». اصل و نسب او به حضرات داوود و سليمان ميرسد. از ديگر نشانههاي وي اين است كه صداقت و پارسايي او از آغاز تولد به بعد، مدام در حال افزايش بوده و به سبب فضيلت و اعمال شايسته خود، به عاليترين و والاترين درجات تكامل روحاني دست خواهد يافت.
2- ماشيح در هر دوره
امكان آمدن ماشيح در هر دوره وجود دارد؛ اما نه به اين معني كه او در وقت مناسب براي ظهور از آسمانها پايين آمده و در زمين ظاهر خواهد شد. بلكه او هميشه روي زمين است، بشري خاكي با پايه و مقام بسيار مقدس و روحاني (صديق) كه در هر دوره وجود داشته و حاضر و ناظر است. «در هر دوره، فرزندي از خاندان يهودا به دنيا ميآيد كه براي مقام ماشيح، برازنده است». روزي كه زمان گئولا (نجات نهايي) فرا رسد، نشاماي (روح) مخصوص و از قبل آمادة ماشيح، پايين آمده و به آن فردِ «صديق» اهدا خواهد شد.
يكي از علماي يهود9 اين موضوع را چنين توضيح مدهد:
«مُشه (حضرت موسي) منجي اول بنياسرائيل به هشتاد سالگي رسيد و هنوز از اينكه بنياسرائيل را نجات خواهد داد، آگاهي نداشت و آن را احساس نميكرد. حتي هنگاميكه خد.اوند به او گفت: « بيا و من تو را به نزد فرعون ميفرستم...»، او در ابتدا از اين امر سرباز زد و حاضر به قبول اين مأموريت نشد. دربارة شائول (اولين حاكم بنياسرائيل) نيز مشاهده شد كه روح مقدسي را كه قبلاً در وجود خود اصلا احساس نكرده بود، پس از اينكه به نام پادشاه، او را مسح كردند، بر او واقع شد. همين قضيه دربارة منجي نهايي (ماشيح) نيز صدق ميكند.
3- شخصيت و صفات خاص ماشيح
«روح خد.اوند بر او خواهد آمد، روح عقل و فهم، روح تدبير و توانايي، روح دانش و ترس ا.لهي. و او با ترس ا.لهي الهام ميگيرد، با ديد چشمانش قضاوت نخواهد كرد و با شنيدة گوشهايش فتوا نخواهد داد. تهيدستان را با عدالت داوري كرده و براي افتادگان زمين، با تساوي حقوق تصميم خواهد گرفت، و (ظالمان) زمين را با عصاي (سخن) دهان خود ميكوبد و شريران را با نَفَسِ (نسيم) لبهاي خود از بين خواهد برد».
برابر عقيدة هارامبام (موسي بن ميمون):
«عقل و دانش وي از حضرت سليمان نيز بيشتر خواهد بود. او از پدران قوم يهود (ابراهيم، اسحق و يعقوب) و نيز از همة انبياي بنياسرائيل كه پس از حضرت موسي برانگيخته شدند، از نظر درجه نبوت بلندمرتبهتر خواهد بود».
تاريخ ظهور ماشيح
تاريخ واقعي آمدن ماشيح، رازي است كه از بشر خاكي پوشيده مانده است. در كتاب يشعياي نبي چنين آمده است:
«من خد.ايي هستم كه ( نجات را) در زمان خودش، تسريع خواهم كرد»
در اين پاسوق (آية تورات)، دو مفهومِ در ظاهر متضاد بيان شده است:
1- در زمان خودش : اين زمان موعود بدون قيد و شرط است؛ يعني اين وقت از ابتداي آفرينش تعيين گشته و ربطي به لياقت و شايستگي مردم هر دوره نخواهد داشت.
2- آن را تسريع خواهم كرد: يعني نجات نهايي و ظهور ماشيح ممكن است كه زودتر از زمان تعيين شدة فوق، واقع شود.
در تلمود، اين قضيه چنين تعبير شده است كه اگر مردم هر دوره از خود آمادگي و شايستگي لازم را نشان دهند، ظهور ماشيح تسريع شده و در زمان آنها واقع خواهد شد و در غير آن، در وقت مناسبي كه از ابتداي آفرينش در نظر گرفته شده است، او به هر حال خواهد آمد.
در مزامير داوود چنين آمده است: «امروز (خواهد آمد)، اگر به نداي او گوش دهيد»
تسريع در ظهور ماشيح:
علماي يهود، براي تسريع ظهور ماشيح و نجات نهايي، انجام دادن فرمانهاي ديني ويژهاي را به اين شرح توصيه كردهاند:
1- تِشووا (توبه)
طبق عقيدة يشعياي نبي، صبح آزادي و نجات در حضور خد.اوند دميده شده و ماشيح آمادة ظهور است، و در پاسخ اين سؤال كه او چه وقت ميآيد، خد.اوند ميفرمايد: هر گاه او را طلب كنيد! و آن چيست كه مانع نجات ميشود؟ نبودن توبه و تشووا ! پس «بازگشته و بياييد».
بنابراين، بهترين و سادهترين روش براي آمدن ماشيح، پشيماني ساده و خالصانه، تأثر به سبب خلافهاي گذشته و تصميمي قاطع براي بهبود در رفتار آينده است كه اين، توبهاي كامل به شمار ميآيد.
2- شبات (مراسم روز مقدس شنبه)
در تلمود آمده است كه يكي از راههاي تسريع ظهور ماشيح، رعايت دقيق و كامل قوانين روز شنبه (تعطيل و عبادت آن روز) است. زيرا رعايت آن، يكي از نشانههاي ايمان يك فرد يهودي به احكام تورا است.
3- مطالعه تورا و علوم ديني
جملة معروفي در تلمود به اين مضمون ذكر شده است:
«مطالعه و فراگيري تورا و شريعت ا.لهي، همارزش اجراي تمام فرايض ديني است»
به همين دليل است كه اهميت دادن افراد به علوم ا.لهي و اختصاص اوقات روزانه و هفتگي به فراگيري آن، موجبات تسريع ظهور را فراهم ميسازد.
4- صِداقا (صدقه)
گفته شده است كه ترحم انسانها بر فقرا و مستمندان، به طور متقابل، موجب برانگيخته شدن ترحم آسماني (از جانب خد.اوند) شده و در نتيجه، آمدن ماشيح و فرارسيدن ايام نجات تسريع ميشود.
5- اتحاد و دوستي افراد جامعه
در تلمود آمده است كه در زمان آبادي معبد دوم بتهميقداش، با آنكه مردم تشريفات و مراسم مذهبي را در حد كمال اجرا ميكردند، نفاق و دشمنيِ بيجهت و بياساس بين آنها، باعث ويراني معبد و پراكندگي و بروز مصيبت براي آنان شد كه رفع اين مسأله، موجب فرا رسيدن نجات و سعادت نهايي ميشود. حضرت يعقوب پيش از درگذشت خود به فرزندانش چنين گفت: «جمع شويد تا آنچه در آخر ايام براي شما اتفاق خواهد افتاد، به آگاهي شما برسانم، جمع شويد و بشنويد...»
او ضمن بر حذر داشتن فرزندان خود از هرگونه اختلاف و دودستگي، اين پيام را اعلام كرد:
«گر چه معلوم نيست كه روز نهاييِ قضاوت ا.لهي چه موقع خواهد بود، ولي من به شما ميگويم كه هرگاه شما گرد هم آمده و با هم متحد و يكدل شويد، نجات خواهيد يافت».