بدون شك، پوشش زن در برابر مردان بيگانه، يكى از ضروريات دين اسلام است. قرآن كريم مىفرمايد:
»و به بانوان باايمان بگو چشمهاى خود را فروپوشند و عورتهاى خود را از نگاه ديگران پوشيده نگاه دارند و زينتهاى خود را، جز آن مقدارى كه ظاهر است، آشكار نسازند و روسرىهاى خودرا بر سينه خود افكنند و زينتهاى خود را آشكار نسازند؛ مگر براى شوهرانشان، پدرانشان، پدر شوهرانشان، پسرانشان، پسران همسرانشان، برادرانشان، پسر برادرانشان، پسر خواهرانشان، زنان همكيششان، كنيزانشان و مردان سفيهى كه تمايلى به زنان ندارند و كودكانى كه از امور جنسى بىاطلاعند و پاهاى خود را بر زمين نكوبند تا زينتهاى پنهانشان آشكار شود و همگى به سوى خداوند توبه كنيد اى مؤمنان؛ باشد كه رستگار شويد«.46 افزون بر آن، در آيات ديگر، پوشيدگى كامل اندام،47 نيك و شايسته، با وقار و بدور از تحريك سخن گفتن و دورى از آرايشهاى جاهليت نخستين،48 توصيه شده است.
در روايات نيز پوشيدن جامه بدننما و نازك نزد نامحرم49، آرايش و استعمال عطر در خارج از خانه50، اختلاط فساد برانگيز زن و مرد51، دست دادن و مصافحه با نامحرم52و تشبه به جنس مخالف 53 منع شده است و مردان با غيرت،54 به هدايت و كنترل همسر و دختران، عفّت نسبت به زنان مردم55 و دورى از چشمچرانى توصيه شدهاند.
پس معلوم شد كه تفاوت اساسى حجاب اسلامى با حجاب اديان گذشته، در اين است كه اسلام وجوب پوشش زنان را متناسب با شئونات انسان، با تعديل و نظم مناسب و به دور از افراط و تفريط، سهلانگارى مضرّ يا سختگيرى بىمورد به جامعه بشرى ارزانى داشته است.
حجاب اسلامى همچون حجاب مورد توصيه پاپها، به معناى حبس زن در خانه يا پردهنشينى و دورى از شركت در مسايل اجتماعى نيست؛ بلكه بدين معناست كه زن در معاشرت خود با مردان بيگانه، موى سر و اندام خويش را بپوشاند و به جلوهگرى و خودنمايى نپردازد تا در جامعه، غريزه آتشين جنسى تحريك نگردد؛ بلكه در محيط خانواده، اين غريزه به صورت صحيح ارضا گردد.
پىنوشت:
1. روم، آيه 30.
2. اعراف، آيه 27.
3. شهيد مطهرى، جهانبينى توحيدى، ص 75.
4. جليل ضياءپور، پوشاك باستانى ايرانيان از كهنترين زمان، ص 17 - 26 و ص51، 54، 56..
5. جليل ضياءپور، پوشاك زنان ايران، ص 64 - 194.
6. فرهت قائممقامى، آزادى يا اسارت، ص106؛ تورات، باب استر، آيه 1.
7. ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج1، ص552.
8. ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج2، ص78 و برتراند راسل، زناشوئى و اخلاق، ص135.
9. يسنا، ص53، پندهاى 5 - 8؛ به نقل از: آموزشهاى زرتشت پيامبر ايران؛ رستم شهرزادى، آموزش گاتها، انجمن زرتشتيان، آبان 67.
10. »سدره« از نه پاره پارچه سفيد و نازك دوخته شده و در زير پيراهن، چسبيده به بدن پوشيده شود. سدره كه در اوستا (ستره) ناميده شده، به معناى آن نيز هست. علماى اسلام نيز براى بيان حكم حجاب از واژه ستر استفاده كردهاند. »كُشتى«، كمربند باريكى است كه از پشم گوسفند بافته شده و بايد پيوسته آن را بر روى سدره به كمر بندند؛ مؤبد موبدان، رستم شهرزادى، دين و دانش، انجمن زرتشتيان تهران، سال 1357.
11. خرده اوستا، فصل آفرينگان دهمان.
12. سالنماى 1372، چاپ انجمن زرتشتيان تهران، ص10.
13. وشنوهاى، حجاب در اسلام، ص59، به نقل از السيرة الحلبيه، ج2، ص49.
14. عبدالرسول عبدالحسن الغفّار، المرأه المعاصره، چاپ سوم، ص40.
15. ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج12، ص66 .
16. ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج12، ص62 .
17. همان، ص63.
18. تورات، سفر تثنيه، باب 22، فقره 5.
19. تورات، كتاب اشعياء نبى، باب سوم، فقره 16 - 26.
20. تورات، سفر اعداد، باب 5، فقره 18.
21. تورات، كتاب روت، باب دوم، فقره 8 - 10.
22. تورات، كتاب امثال سليمان نبى، باب ششم، فقره 1 - 10 و 20 - 26.
23. همان مدرك، باب سوم، فقره 15.
24. تورات، كتاب اشعياء نبى، باب 47، فقره 1 و 2.
25. تورات، كتاب غزلهاى سليمان، باب 4، فقره 1.
26. تورات، سفر پيدايش، باب 38، فقره 14 و 15.
27. ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج12، ص34.
28. همان، ص31.
29. همان، ج1، ص492.
30. همان، ص30.
31. همان، ج12، ص28.
32. راب اماكهن، گنجينهاى از تلمود، ص186، ميشناكتوبوت 6 :7.
33. ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج 1، ص 439.
34. شايان ذكر است كه اكنون مسيحيت، ازدواج را براى تمام مسيحيان مقدس مىشمرد و تنها آن را براى پاپ و اسقفهاى كليسا ممنوع مىداند.
35. انجيل، رساله پولس بتيطس، باب دوم، فقره 1 - 6 .
36. انجيل، رساله پوليس به تيموناؤس، باب دوم، فقره 9 - 15.
37. انجيل، رساله پطرس رسول، باب سوم، فقره 1 - 6 .
38. انجيل، رساله اول پولس رسول به قرنتيان، باب يازدهم، فقره 1 - 17.
39. همان، باب چهاردهم، فقره 34 - 36.
40. انجيل، رساله پولس رسول به تيموناؤس، باب سوم، فقره 11.
41. انجيل متى، باب اول، فقره 28 - 30.و باب هجدهم، فقره 8 - 10.
42. دكتر حكيم الاهى، زن و آزادى، ص 53.
43. مهذب، زن و آزادى، ص 65.
44. ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج 13، ص 498 - 500، با اندكى تصرف و تلخيص.
45. براون و اشنايدر، پوشاك اقوام مختلف، ص 116.
46. سوره نور (24)، آيه 31.
47. احزاب، 59.
48. احزاب، آيه 32.
49. سنن ابىداوود، ج2، ص383.
50. مجلسى، بحارالانوار، ج103، ص243.
51. ناسخ التواريخ، ج2.
52. همان، ص163.
53. مجلسى، همان، ج103، ص258.
54. نهجالفصاحه، ص143.
55. شيخ حر عاملى، وسايل الشيعه، ج14، ص141و138.