در «تورات» مىخوانيم:
«و خداوند مى گويد از اين جهت كه دختران صهيون متكبّرند و با گردن افراشته و غمزات چشم، راه مىروند و به ناز مىخراماند و به پاهاى خويش، خلخالها را به صدا مىآورند * بنابراين، خداوند فَرقِ سر دختران صهيون را كَلْ خواهد ساخت و خداوند، عورت ايشان را برهنه خواهد نمود * و در آن روز، خداوند زينت خلخالها و پيشانىبندها و هلالها را دور خواهد كرد*و گوشوارها و دستبندها و روبندها* و دستارها و زنجيرها و كمربندها و عطردانها و تعويذها را* و انگشترها و حلقههاى بينى را * و رداها و شالها و كيسهها را * و آينهها و كتانهاى نازك و عمامهها و بُرقعها را * و واقع مىشود كه:
به عوض عطريات، عفونت خواهد شد و به عوض كمربند، ريسمان و به عوض موهاى بافته، كَلى و به عوض سينهبند، زنّار پلاس و به عوض زيبايى، سوختگى خواهد بود * مردانت به شمشير و شجاعانت در جنگ خواهند افتاد * و دروازههاى وى، ناله و ماتم خواهند كرد و او خراب شده، بر زمين خواهد نشست».
(11)در تورات، از چادر و برقع و روبندهاى كه زنان با آن، سر و صورت و اندام خويش را مىپوشاندهاند، صريحاً نام برده شده است، كه نشانگر كيفيت پوشش زنان است. براى نمونه در كتاب «روت» مىخوانيم: «بوعز گفت: زنهار كسى نفهمد كه اين زن به خرمن آمده است.
و گفت: چادرى كه بر توست، بياور و بگير. پس آن را بگرفت و او شش كيل جو پيموده بر وى گذارد و به شهر رفت». (12)در مورد عروس يهودا مىخوانيم: «پس رخت بيوگى را از خويشتن بيرون كرد. بُرقعى به رو كشيد و خود را در چادرى پوشيد و به دروازه عينايم كه در راه تمنه است، بنشست». (13)
لزوم پوشاندن سر از نامحرمان
ويل دورانت مىنويسد: اگر زنى به نقض قانون يهود مىپرداخت، چنانكه مثلاً بىآنكه چيزى بر سر داشت به ميان مردم مىرفت، و يا در شارع عام نخ مىرشت، يا بر هر سنخى از مردان، درد دل مىكرد، يا صدايش آنقدر بلند بود كه چون در خانهاش تكلّم مىنمود، همسايگانش مىتوانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت، مرد حق داشت بدون پرداخت مهريهاى او را طلاق دهد. (14)او همچنين مىنويسد: ... و به استعمال سرخاب و سرمه، نكوهيده مىشمردند. موافق بودند كه مرد، بايد براى پوشاك زن خويش سخاوتمندانه خرج كند؛ لكن غرض آن بود كه زن، خود را براى شوهر خويش بيارايد نه براى ساير مردها.
(15)در كتاب «حكمة الحجاب و ادلة وجوب النّقاب»، براى تأييد اينكه منشأ حجاب زنان يهودى، وجوب حجاب در شريعت موسى(ع) بوده، به داستان حضرت موسى و دختران شعيب اشاره شده است كه در آن، حضرت موسى به آنان امر كرد تا پشت سر او حركت كرده و از پشت سر، او را به منزل پدرشان هدايت كنند. (16)