عنوان "فرهنگ اَعلام دیوان حافظ"، دفاع شده در مهرماه ۱۳۷۷
نام بهشتی که شداد،پادشاه قوم عاد به مثال بهشت خداوند ساخت.نام این بهشت،یک بار در قرآن آمدهاست.
«ارم»به کسر اول وفتح دوم،«ارم ذات العماد» نیز خوانده شدهاست(یاقوت،1/ذیل«ارم ذات العماد»).برخی برآنند که ارم،همان قبیلۀعاد است(همان؛ ترجمۀ تفسیرطبری،27)و برخی بر آنند که ارم نام قبیلهای و« ذات العماد»،نام شهرایشان بوده برخی نیز گفته اند که ارم ذاتالعماد،زمینی بوده و امروزه معلوم نیست که کجاست.باز برخی دیگر گفتهاند که زمینی بوده بین حضرموت وصنعا(یاقوت،1 /ذیل«ارم ذاتالعماد») و مکان آن را گروهی دیگر در بادیۀحجاز دانستهاند (ترجمۀ تفسیر طبری،27)وشهر اسکندریۀ مصر را نیز جمعی دیگر همان ارم ذات العمااد دانسته اند(ابن فقیه،69)و گروهی دیگر،آن را ولایتی در مصر دانسته اند که یکی از شهر هایش اسکندریه بوده است(یاقوت ،1/ذیل«ارم ذات العماد»).
حکایت این بهشت،چنان است که شدادبن عاد،جباری بود و سلطنت قوم عاد را داشت وحکایت جنت خداوند را شنید وخواست با خداوند برابری کند وبهشتی به همانگونه بسازد،پس فرمودکه از اطراف ممالک او هر چه زر وسیم و درّ و یاقوت و مشک و عنبر و زعفران و امثال آن بود، جمع آوردند وهر چه در معادن بود،استخراج کردند و پانصد سال گذشت وشهری ساخت دوازده هزار فرسخ مساحت با سیصد هزار قصر وبرجهای بسیار-همه بلند- ودر میان همه،قصری بلندتر وبهتر ساخت؛ ستونها از زبرجد ویاقوت و جزع و خانهها همه از درّ و یاقوت وفیروزه و زبرجد وعقیق و از چهل فرسخ آن سوتر قناتی عظیم آورد و در تمام کوچهها جاری کرد و جویها را از طلای سرخ ساخت و ریگشان را از جواهر سرخ و زرد و سبز کرد و درختها از طلا ساخت و بارشان هم از طلا و در کوچهها گلولههای مشک و زعفران آویخت تا هوا خوشبو باشد.
خدا میخواست حجت بر او تمام باشد، پس او را وقت داد تا پانصد سال گذشت و این شهر تمام ساختهشد و شداد،اعوان و انصار و لشکریان خود را جمع کرد تا به ارم برود؛چون به یک مرحلگی آن رسیدند،صیحهای از آسمان آمد و شداد وتمام اصحابش جان دادند وکارگرانی که در شهر بودند نیز قالب تهی کردند وهیچ کس بعد از آن بدان شهر در نیامد الا مردی «عبدالله»نام که در عهد معاویه بن ابیسفیان بدان رسید وگلولهای مشک و کافور پارههای یاقوت از آنجا آورد(همان). به روایتی،اسکندر مقدونی نیز به باغ ارم رسید و در آنجا از مقبرۀ شداد دیدن کرد (نظامی گنجوی، اسکندرنامه،1455-1457). ارم در ادب پارسی ،نماد هر بقعۀ بسیار خوب ونزه وهر جای شبیه بهشت است.
کتابنامه
- ابن فقیه،احمد بن محمد همدانی،البلدان،لیدن،1302ش.
- ترجمۀ تفسیر طبری،ویرایش متن از جعفر مدرس صادقی،نشر مرکز،چاپ اول، تهران، 1372ش.
- نظامی گنجوی،کلیات خمسه،به اهتمام م.درویش،انتشارات جاویدان،چاپ اول،1366ش.
- یاقوت حموی،معجمالبلدان،مکتبه صادر،بیروت،1376ق./1957م.