نويسنده: حمید رضا - مظاهری سیف
قلب انسان تا ميتپد عشقي مي جويد و زندگي بي عشق، بي معنا، بلكه برابر با مرگ است. بعضي از عرفا عشق را راه رسيدن به خدا دانسته، برترين معرفت و عبادت را معرفت و عبادت عاشقانه برشمرده اند. نيز از عشق زميني سخن به ميان آورده و آن را مجاز و پلي به سوي حقيقت معرفي كرده اند.
تا آنجا كه برخي از اساتيد حق اولين پرسش براي پذيرش طالبان سير و سلوك را به عشق اختصاص داده و از پذيرش كساني كه تجربة عشق ندارند سرباز مي زنند.
دلي كه نسوخته باشد دل نيست و دلي كه عاشق نشده باشد سوخته نيست. عاشق شدن اولين گام بيرون آمدن از خودپرستي است. و خودپرستي از بزرگترين حجاب هاي ميان خدا و خلق است. و اين حجاب جز با عشق از ميان برنخيزد و با غير آتش عشق نسوزد.
اما عشق هم وادي پر خطري است كه چگونه افتادن در آن و گذر از مراحل و برآمدن از مهالكش جز به لطف خداوند ميسر نيست كه عشق از آن اوست و او خود تواناترين نگهدارنده است. ولي انسان نيز بايد بكوشد و راه را از بيراه باز شناسد و صادقانه در راه عشق قدم بردارد تا لطف حق دستگير او شده، صبح وصال در پي شامگاه رنج و هجران فرارسد.
دنياي امروز كه از بحران معنويت رنج مي برد تا راه راست فاصله كمي ندارد و در اين دوري چه بيراه هايي كه راه پنداشته مي شود و چه سرگشته هايي كه راهنما ناميده ميشوند.
انساني كه خود را گم كرده و از خويش دور افتاده است، تا اين كه به خويشتن حقيقي برسد خود فريبي هايي را تجربه خواهد كرد و معنويت هاي نوين كه در مهد تمدن غرب مي رويد و ترويج ميشود، اگرچه از عرفان هاي شرقي و حتي اديان ابراهيمي برآمده باشد، به سادگي قابل اعتماد نيست و براي انتخاب آنها بايد هوشمندانه به تأمل نشست و آگانه گزينش كرد.
هدف اصلي اين مقاله بررسي و نقد انديشههاي مروج مشهور معنوي به نام راجنيش بگوان معروف به اشو است. كه عشق را محور اصلي تعاليم خود قرار داده و در بين عدهاي از مردم جهان مقبوليتي يافته است.
نظريه اصلي او و نوآوري بزرگش اين است كه عشق جنسي و مراقبه را به هم آميخته، تركيبي از اين دو را براي تأمين معنويت بشر دنيايي اين روزگار پيشنهاد ميكند.
براي جدا كردن و برجسته كردن نكات مثبت انديشه او و نيز روشن شدن اشكالات وارد شده بر تعاليماش به تبيين يك ديدگاه اسلامي فراموش شده دربارة عشق مجازي مي پردازيم و آن عشق جنسي در روابط زناشويي در نظام تربيتي عرفان اسلامي است.
در اين مقاله نگرش اسلام به عشق مجازي در دو گام پيدايي و پايايي معرفي شده، عشق جنسي در گام پايايي تحليل ميشود. پرورش عشق حقيقي آيين و آدابي دارد و راه و روشي مخصوص كه بايد به خوبي فراگرفته شده و با دقت به كار بسته شود.
براي موفقيت در اين كار بايد مراحل مختلف اين بالندگي را شناخت و برنامة ويژة هر مرحله را اجرا كرد.
به طور كلي عشق مجازي در دو مرحله يا دو گام مختلف راه دستيابي به عشق حقيقي را هموار ميسازد. گام اول به هجران ميانجامد و گام دوم با وصال آغاز ميشود. در اولي بايد عشق را مهار كرد و پنهان داشت، دومي را بايد با مهارت آشكار نمود و بر آن پايداري ورزيد.
اولي براي كشف و گزينش عشق حقيقي است و دومي براي تمرين حفظ و نگهداري آن.
اولي به جنسيت ربطي ندارد اما دومي ميان دو جنس مخالف صورت ميگيرد. با اينكه در تعاليم اسلام هر دو مدل عشق مجازي مورد توجه بوده و بر مدل دوم بيشتر تأكيد شده؛ انديشمندان جهان اسلام اما بيشتر بر عشق مجازي در گام نخست تأمل ورزيده، عشق بدون شهوت را گذرگاه عشق حقيقي دانستهاند.
و عشق مجازي در گام دوم را كمتر در رابطه با عشق حقيقي تبيين كرده، فقط توصيههاي اخلاقي دربارهاش ارائه دادهاند. و فضاي عرفاني ازدواج و زناشويي و عشق جنسي را شفاف نكردهاند.
در اين خلاء بينشي انديشههاي خام و خالي از حقيقت بازار گرمي پيدا كرده، روياروي دين و فطرت ميايستند و هوسراني را به نام عرفان و معنويت ترويج ميكنند.
بدون ترديد در روابط جنسي عاشقانه نيز خداوند حضور دارد همانطور كه همه جا هست، و اگر اين رابطه مورد رضاي او باشد ميتواند پل ارتباط با او بنا كرده و مستحكم سازد.
اما اين حضور را چگونه ميتوان درك نمود و با او ارتباطي پويا و متعالي برقرار كرد؟ خلاء پاسخ به اين پرسش زمينة هرزنگاريهايي به نام عرفان شده است.
اشو اساساً خانواده را يك شر ضروري براي تداوم نسل ميدانست و معتقد است كه با پيشرفت دانش ميتوان توليد نسل را از رابطة جنسي جدا كرد و آن را به رابطهاي آزاد و سرشار از لذت و شادماني محض تبديل نمود. آثار بسياري از اشو در جهان چاپ شده و به زبانهاي گوناگون ترجمه ميشود و ساحل فرهنگي كشور ما نيز از هجوم اين امواج شوم ايمن نمانده است.
و نگارنده در مشاورهها با خانوادههايي آشنا شده كه در كوبش اين امواج از هم پاشيده است.
براي روشن شدن كاستيها و نارساييهاي انديشه كساني مانند اشو لازم است تا حدودي مدل صحيح عشق جنسي از منظر عرفان يا به بيان ديگر رابطة سكس با معنويت تبيين شود.
رابطهاي كه عشق مجازي در گام دوم به آن تحقق ميبخشد.. از اين رو ابتدا به بررسي مياني و شالوده اصلي نظرية اشو ميپردازيم و در ادامة بررسيها و نقدها عشق مجازي را در گام اول يعني گام پيدايش و سپس در گام دوم يعني پايداري از منظر اسلامي مورد توجه قرار داده، با تأمل بر تفاوتهاي دو ديدگاه سستي و آشفتگي آراء اشو را روشن مينماييم.