اگر بودوباش حضرت عيسي مسيح در هند درست باشد، پس او در آنجا به جستجوي چه چيزي بوده؟
درناحيه (خانجر) شرينگر کشمير جلو يک قبرستان مسلمانان بناي غيرچشمگيري وجود دارد که ديوارهايش از سنگ سپيد، چوکاتها و تزئيناتش از چوب اند. اين بنا مدفونگاهيست منسوب به مقدسين که برخي ها ادعا دارند عيسي مسيح هم در آن مدفون است.
آرامگاهي که در کشمير هند پيداشده، اگر در واقع شهادت از آن دهد که عيسي مسيح در آن مدفون است، پس تاريخ جهان بايد يکسره تغيرکند، اما اين مسله يک امرعادي نيست که بتوان با چنين يافت و بافتي بر آن حکم قطعي صادر کرد. فکر کنم بزودي امکان آن نميرود که کسي به چنين کار جنجال برانگيزي دست بزند.
يکي از مقبره هاي درون بنا که تا چندي پيش پوشيده با چوب کنده کاري بود، امروز پوشش شيشه ي دارد. در بخش زيرين آن که ناحيه غيرقابل دسترسي است، کسي بنام يوزه آصفJuza Asif هم مدفون است. بازديد کننده با ورود خود بدرون آرامگاه در نگاه اول چيزي رانمي بيند، اما اندکي بعد نقش پاي انسان را مشاهده ميکند. اين نقش پا روي فرش زمين حک شده باقيمانده که در آن آثارجراحات بچشم نميخورند تا علائم صليب شدن کسي را نشان بدهد. باآنهم تعداد زياد مردم بدين باوراند که درست آرامگاه عيسي مسيح نيز در همين مدفونگاه قرار دارد.
مسله اقامت حضرت عيسي در هند براي عده ي زيادي دانشمندان، باستانشناسان و اهل مطبوعات مسله تازه و شگفت آور نيست. فرضيه ها و نظرپردازيها را در اين مورد ميتوان به دوگونه از هم جدا کرد. فرضيه ي اولي بر آنست که اساسگذار دين مسيحي از صليب شدن جان بسلامت برد، سپس از طريق ايران و افغانستان در هند پناه گزيد. طرح دومي آنست که عيسي مسيح دوران ناروشن پس از هژده سالگي خود را که از آن هيچگونه شرحي در انجيل هم وجود ندارد، در هند سپري کرده است.
اگر بود و باش عيسي مسيح در هند درست باشد، پس او درآنجابه جستجوي چه چيزي بوده؟
جدا از اين حجت منطقي که از فشار و پيگرد رومن ها پا به فرار گذاشته بود، دلايل بنيادي تري هم در اين مورد وجود دارند. مثال عيسي در شرق به يافتن ريشه هاي اجداد خود برآمده بود يا بقول متي يا(متيوMattew( عيسي مسيح در هند “گوسفندان گمشده” يا قبيله هاي گمشده و فراري اسرائيلي را جستجوميکرد.
توافق در اقوال
587 سال پيش ازميلاد، نبکدنسر (نبخودونسر) Nabuchodonosor بيت المقدس (اورشليم) رافتح کرد. يهوديان را به برده گي درآورد و آنها را به بابل فرستاد. بدينسان فرار و اخراج آنها که در نتيجه جنگهاي بين القومي و تهاجم خارجي از پيش آغازيده بود، در دوران حاکميت نبکدنسربه اوج خودرسيد. باگذشت پنجاه سال دگرسرانجام ايرانزمينيان دربابل يهوديان را آزاد کردند. بدينسان يهوديان فرصت يافتندکه به سراسرجهان پراگنده شوند.
بقول مورخان ازدوازده قبيله ي اولي يهوديان فقط دو قبيله آن در سرزمين امروز اسرائيل باقيماند و سرنوشت کجا بود بقيه آنها تا کنون ميان پژوهشگران تاريخ يک مسله بحث انگيزاست. بر اساس يافته هاي امروزي ساير قبيله هاي اسرائيلي به مصر، ايرانزمين و دگر جا ها در آسيا و افريقا سرازير شدند که ازجمله برخي هم در کشمير هند مسکن گزيدند.
تنها در مورد خاص اسکان يافتن يهوديان به هند شواهد زيادي وجود دارند. دانشمندان بيش از نود نام قبيله و سلسله هاي مشترک در کشمير و اسرائيل يافته اند. در ارائه اينگونه شواهد ميتوان ادامه داد، مثال بيش از هفتاد نام مشترک محلات در کشمير و اسرائيل وجود دارند.
برخي عادات و آداب زنده گي يکي دگر از قابل ملاحظه ترين و جهه مشترک آنهاست. از جمله يکي هم اعتقاد به جريان چهل روزه گي پاکيزه شدن زن پس از زايمان (که درافغانستان آنرا چهله گريزميگويند). منع استفاده روغن درپختن غذا، برخي سنتهاي لباس پوشيدن يا اين واقعيت که مقبره ها ازشرق رو به غرب افتاده اند، فقط چند مثال فشرده دگري از اين دست اند. به ازدياد سال 1998 يک آزمايش انسانشناسي از روي وراثت (ژنتيک آنتروپولوژي) در مرکز پژوهشهاي دانشگاه لندن نشان داد که شباهتهاي دقيق ميان باشنده گان شهر عليباغ شمال هند و يهوديان امروز يمن وجود دارد. بدينسان شايد دليل جستجوي اجداد از سوي عيسي مسيح درهند درست باشد.
شواهد اسرارآميز
چنان که گفتيم بحث و مذاکره در مورد بود و باش عيسي مسيح در هند تازه گي ندارد و پيش از اين در چند مورد يادآوري شد، اما در کنار شواهد يادآوري شده بالا، نظريات جالب دگري هم وجود دارند که آنها را ميشود شواهد اسرارآميز خواند. در پيشاپيش اينگونه نظريات يکي هم گزارش نيکلاي نوتويچ خبرنگار و جهانگرد روسي قرار دارد.
نوتويچ سال 1858 درخانواده غني يهودي واقع جزيره ي «کريم» بدنيا آمد و در ايام جواني به مذهب اورتدکس (کليساي پراوسلاو روسي) گراييد. او در سال 1877 بحيث يک مفسر توانا بشهرت رسيده بود که به انجام مسافرت درازي پرداخت. مسيرش را از طريق افغانستان و سرزمينهاي آنسوي خط ديورند که آنروزگار بدست امپراتوري بريتانيا اداره ميشد و امروز زير اداره پاکستان قرار دارد به منطقه لادهک در شمال هند رسيد. امروز ممکن است اين منطقه را ميان کشمير و تبت در نقشه هاي سياسي يافت.
نوتويچ جريان اقامت در هند زماني که از يک معبد بودهيستي ديدن کرده بود، در آنجا لامائيستها برايش از روي روايات کهن شاهدان عيني زنده گينامه حضرت عيسي (ع) را خوانده بودند، مثال در آن متنهاي رواياتي کهن بودهيستي نام عيسي مسيح (عيسا) Issa آمده و در سرزمين هند به سفرها پرداخته بود تا با آموزشهاي دين بودايي آشنايي حاصل کند.
در اين روايات همچنان آمده که عيسي مسيح از پنجاب هم ديدن کرده، اما زماني که بمردم پايين مرتبت آنجا که مورد نظر برهمنان محل قرار نداشتند، به تبليغ فرامين خداوندي پرداخت، برهمنان عيسي مسيح را از پنجاب برون راندند. عيسي مسيح که با تفاوتهاي قشري و عشيره ي مخالف بود، از آنجا برون شد و در منطقه گوتميد (Gotamid) پناه گزيد که گمان ميرود از آنجا حوالي 29 سالگي دوباره به اسرا ئيل Judy برگشت. گزارش نوتويچ از روي متون قديم روايات شاهدان بودهيست، در ادامه باشرح رويداد صليب کشيدن و مرگ عيسي مسيح پايان مييابد.
زماني که نوتويچ با چنين دريافتهاي تاريخي از زنده گي عيسي مسيح دوباره به اروپا برگشت در جستجوي موسسه نشراتي شد که آنرا منتشرکند، اما از همه جا پاسخ رد شنيد و جاي تعجب نيست که بيشتر از همه با شديد ترين مخالفتهاي کليسا برخورد. نوتويچ اين گزارش را سرانجام سال 1894 بمصرف شخصي خود زير نام “زنده گي نا آشناي عيسي” بچاپ رسانيد که حملات تند و گسترده تري را در برابرخ ود برانگيخت.