کافه تلخ

۱۳۸۹ آذر ۲۰, شنبه

ایران چگونه یهودیت را پدید آورد؟ بخش سوم




عزرا دیگر از خدمتگذاران شاه پارس از بابل به فلسطین فرستاده شد.
عزرا در صدویکمین و یا صدوشصت‌ویکمین و یا به احتمالی که همراهی عزرا و نحمیا را در نظر می‌گیرد در صدوسی‌ویکمین سال شاهنشاهی ایران به اورشلیم فرستاده شد. عزرا «کاتب شریعت خدای آسمان» بود، وظیفه‌ی او برنوشتن قوانین خدا بود.

بخشی از فرمان اردشیر به وی آنچنانکه خود می‌گوید چنین است: « و تو ای عزرا با حکمتی که خدا به تو داده است، حکام و قضاتی را که شریعت خدایت را می‌دانند برای رسیدگی به مسائل مردم غرب رود فرات برگزین. اگر آنها با شریعت خدای تو آشنا نباشند، باید ایشان را بیاموزی.
اگر کسی نخواهد از شریعت خدای تو و دستور پادشاه فرمانبرداری کند، باید بی‌درنگ کیفر بیند.»[1] عزرا می بایست شریعت را به کسانی که آن را نمی‌دانند بیاموزد، وی به عنوان پدیدآورنده‌ی شریعت و کاتب اسفار پنج‌گانه‌ی تورات یاد شده است. بیشتر پژوهشگران امروزی قانون‌نامه‌ی روحانیت یا سفر لاویان را که یکی از اسفار تورات است بویژه با عزرا ارتباط می‌دهند و در کل تالیف اسفار را مربوط به دوران ایرانی می‌دانند.
بخشی از سفر لاویان از باب 18 تا 26 که به آداب پاکیزگی می‌پردازد آشکارا وابسته به دین ایرانی است. عزرا همچنین آفرینش را به سفر پیدایش افزود (باب 1 و 2). باب نخست سفر پیدایش از دو جهت باور ایرانی را در بردارد: (1) بنیاد آفرینش بر روان خداست، چنانکه اهورامزدا با روان نیک به آفرینش پرداخت
. (2) آفرینش در هر دو هفت گام دارند، هرچند که این هفتگام در دو نوشتار ایرانی و یهودی متفاوت است.

با آنکه پرستشگاه اورشلیم می‌بایست ساخته شده باشد، به نظر می آید که چنین نبوده است. چراکه مردم محلی تغییر دینی را نمی خواستند. شاه (داریوش دوم و نه اردشیر) در نظر داشت که فلسطین به عنوان همسایه‌ی مصر و پشتیبان بالقوه‌ی مصریانِ شورشی باید آرام نگاه داشته شود.
در نتیجه تصمیم بر این گرفته شد تا حکومتی برپایه‌ی پرستشگاه پدید آید تا وظیفه‌ی گردآوری درآمد فرای رودفرات را انجام داده، خط دفاعی در برابر مصر نیز باشد. برای این کار می‌بایست مردم فلسطین را به گونه‌ای به این کار ترغیب نمود که سود خودر ادر پشتیبانی از این کار ببینند. تنها جاهایی که از پرستشگاه دوم سخن به میان آمده در کتاب زکریا و حجی است.
یادی از سلمیان در کتاب‌های حجی، زکریا و عزرا، مگر در نسب‌نامه‌هایی که بعدها افزوده شده است، دیده نمی‌شود و اشاره‌ی پرت کتاب نحمیا نیز به نظر می‌اید که بعد داخل شده است. در جاهای دیگر، در گفتار پیامبران، یهوه در کوه مقدسش زندگی می‌کند
[2] اشعیا از صحن خانه‌ی خدا یاد می‌کند.
[3] دیدگاه باب ششم کتاب اشعیا داستان‌ردازانه است، ولی ممکن است به پرستشگاهی به عنوان خانه‌ی خدا اشاره کرده باشد. ارمیا از اتاق‌های خانه‌ی خدا یاد می‌کند.
[4] اسرائیلیلان محلی عبوسانه در ساخت پرستشگاه همکاری نمی‌کردند و هنگامی که پرستشگاه افتتاح شد ناراحت بودند. در کتاب حجی (2: 3) و عزرا (3: 12) مردم بسیاری بودند که در هنگام پایه‌گذاری خانه‌ی خدا ناراحت بودند، بی‌آنکه توانسته باشند هیکل سلیمان را دیده باشند، چرا که برپایه‌ی خود پیمان کهن دست کم 70 سال پیش معبد ویران شده بود.

وی عزرا را فرمود تا دادرسان و دادورانی برگزیند که بتوان فلسطین را تحت قوانین یهوه اداره کرد. عزرا می‌بایست در فلسطین قوانین و فرامین را بیاموزاند[5] و ببیند که آیا مردم یهودیه با قانون خدا موافق هستند یا نه؟
عزرا این قوانین را به عنوان قوانین موسی ارایه داد. آنچنانکه در باب هشتم کتاب نحمیا آمده، عزرا قوانینی را برمی‌خواند که پس از آن از سوی لاویان ترجمه و تفسیر می‌شد. شاید این کتاب، نوشتاری پارسی به مانند وندیداد بوده باشد. آنچنانکه در جای دیگر آمده که عزرا نوشتار را از عبری به آرامی تغییر داد.[6] تمایز میان جانوران پاک و ناپاک آنگونه که در لاویان و حزقیال آمده از وندیداد گرفته شده است.
آیین‌های طهارت وندیداد با موارد یادشده در این‌باره در تورات همسان است.

در حدود سال 400 پیش از میلاد، پیمان کهن در هنگامی که اورشلیم هنوز تحت فرمان ایرانیان بود تحریر شد. فهم نادقیق قوانین انتقال‌یافته، سازگاری آنها با شرایط محیطی و تغییرات بعدی حاصل از فرمانروایی یونانیان و مکابیان باعث تغییر عمده‌ی قوانین یهودی و دورشدن آن از قوانین ایرانی شده است، با این همه همانندی‌های فراوانی میان این‌دو باقی‌مانده که نشان از ریشه‌ی واحد نخستین آنها دارد که بی‌تردید نمی‌تواند یهودی باشد.

یکی از قوانین عزرا عدم ازدواج میان یهود و غیر یهود است. در اینجا باید گفت که یهود به معنای پرستندگان یهوه است و منظور عزرا نژادی نیست بلکه می‌خواهد تا پرستندگان یهوه با دیگران درنیامیزند واین امر مشابه با رسم زرتشتی (دینکرد 3: 80) است.

همچنانکه زرتشت اهورامزدا را به عنوان خدای یگانه در میان ایرانیان معرفی کرد، عزرا با دستور شاه پارس، همین‌کار را در میان یهود در حدود سال 400 پیش از میلاد انجام داد.
تحت فرمان شاهنشاهی ایران، عزرا و نحمیا نوشتارهای یهودی را برنوشتند و در طی این کار با واردکردن قوانین بسیاری، به یگانه‌سازی خدایان یهودی به سوی یک خدای یگانه به مانند اهورامزدا پرداختند. هرآنچه که مفاهیم ایرانی را در نوشتارهای یهودی پیش از تبعید می بینم، با دست بردن در نوشته‌های کهن از سوی روحانیت پس از تبعید پدیدار گردیده است.

مزدیسنا منبعی برای توحید پدیدارشده در میان یهود پس از تبعید و بازگشت است.[7] اسرائیلیان کهن ساکن فلسطین موحد نبودند، پیش از آنکه یهودیت از سوی ایرانیان بازبینی گردد، یهودیت یک دین چندخدایی بود. خدای یهود، یک خدای قبیله‌ای و یکی از میان خدایان قبیله‌ای سامی بود که به طور عمومی بعل خوانده می‌شدند.
یک خدای قبیله‌ای، چندگانه‌پرستی را القا می‌کند، چراکه قبایل دیگری نیز وجود دارند که آنها نیز خدایانی دارند. با آشنایی عقلای قوم با دین ایرانی، مفاهیم بلند ایرانی در دین یهود پدیدار می‌گردد و خدای قبیله‌ای به خدای جهانی بدل می‌گردد، ولی آنگونه خدایی که هنوز قوم برگزیده‌اش را مورد توجه دارد.
کتاب اشعیا نخستین بیانات جهانی بودن را بیان می‌کند و در این جاست که کورش نجات‌دهنده‌ی یهود شناخته می‌شود. ایرانیان ایده‌ی خدای جهانی، دوست‌داشتنی و کامل را معرفی کردند که حضور زمینی‌اش در شاهنشاه نمود می‌یافت. افزون بر 100 واژه‌ی پارسی در کتاب مقدس یافت می‌شود. حتی یکی از واپسین واژه‌هایی که عیسی بر صلیب گفت، پارسی بود.[8]


۱عزرا، باب 7: 25 و 26

[2] Obad 16; Zeph 3:11; Joel 3:17; Isa 65:11,75

[3] اشعیا، 62: 9
[4] ارمیا 35: 2
۱۶ عزرا، 7: 10
[6]M.D. Magee. Persia & creation of Judaism, How Persia created Judaism, The Universal God
۷ اشعیا 43: 10-13؛ ارمیا 10: 1-16
۸ لوقا 23: 43