کافه تلخ

۱۳۸۹ آذر ۲۰, شنبه

حدیث نورانیت





ابوذر غفاری از سلمان فارسی پرسید :
که ای ابا عبدالله معرفت امیرالمومنین به نورانیت چیست ؟
سلمان گفت:
ای جندب بیا برویم تا این را از خود حضرت بپرسیم.


ابوذر گفت :
پس به انتظار ایشان ماندیم تا آن حضرت آمدند.حضرت فرمودند:
چه امری شما را به اینجا کشانده ست؟ابوذر و سلمان گفتند :ای امیر المومنان به نزد شما آمدیم تا در مورد معرفتتان به نورانیت سوال کنیم. حضرت فرمودند: 
آفرین بر شما دو دوست وفادار به دین خویش که کوتاهی کننده نیستید.به جانم قسم که آن معرفت بر هر مرد وزن مومنی واجب است.سپس حضرت فرمود ای سلمان و ای جندب هر دو عرض کردند بله ایامبرالمومنین


حضرت فرمودند:
هیچ کس ایمان را به حد کمال خویش نمی رساند تا اینکه مرا به عمق معرفتم بشناسد،پس آنگاه که مرا به این معرفت شناخت؛هر آینه خداوند قلب اورا با ایمان آزموده،سینه اش را برای اسلام گشاده ساخته وعارفی روشن بین


گردیده است وهر کس که ازشناخت آن کوتاهی نمود و به آن نرسید، شک کننده و تردیدگر است.
ای سلمان و ای جندب عرض کردند بلی یا امیرالمومنین
حضرت فرمودند:
معرفت به نورانیت معرفت خداوند عز وجل است ومعرفت خداوند عزوجل معرفت من به نورانیت است ،وآن دین خالصی است که خداوند درباره آن فرمود:«وَماامرو الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین حنفاع ویقیموا الصلاه ویوتوا الزکاه


و ذلک دین القیمه»(وامر نشدند به چیزی مگر.)
چیزی که خدا را به اخلاص کامل در دین پرستش وبندگی کند واز بندگی غیر او روی برگداند ونماز به پا دارند و زکات بدهند و این است دین راست استوار


خداوند فرمود:
امر نشدند مگر با پیامبری حضرت محمد(ص) ؛وآن دین و آئین یکتا پرستی آسان محمدی است.واین کلا م خدا که فرمود :«یقیمون(نماز به پا دارید) پس هر کس ولایت مرا به پاداشت نماز به پا داشته است. وبر پا داشتن ولایت من سخت دشوار است. جز فرشتهُ مقرب درالصلوه»


گاه الهی یا پیامبر مرسل و یا بنده ای که خداوند قلب او را با ایمان آزموده باشد کسی متحمل آن نمی باشد. پس فرشته وقتی مقرب نباشد تحمل آن را نخواهد داشت و مومن که آز موده نباشد تحمل آن را نخواهد داشت.
عرض کردم یا امیرالمومنین: 
مومن کیست ومنتها ومرز ایمان چیست؟ بیان بفرمایید تا آن را بشناسم.حضرتش فرمود: ای ابا عبدالله. عرض کردم بله


یا برادر رسول خدا فرمود: 
مومن آزموده همان کسی است که از طرف ما چیزی به آن نمیرسد مگر آنکه سینه اش را برای پذیرفتن آن گشاده می سازد ودچار شک وتردید نمی شود.ای اباذز بدان که من بنده خدای عزوجل و خلیفه او بر بندگانش میباشم.ما را به مثابه خدایان قرار


ندهید ودیگر هرچه می خواهی در فضیلت ما بگوییدکه هر چه بکوشید و به گمان خویش بلند پروازی کنید به کنه و حقیقت و منتهای آنچه در ما وجود دارد نمی رسید و عطا نموده است خدای عز وجل به ماعظیمتر وبزرگتر از آن چیزی که خود وصف مینماید وآنچه من تو صیف میکنم یا به دل هر بک از شما خطور میکند .پس آنگاه که مارا این طور شناختید مومن می باشند.


سلمان گفت :عرض کردم ای برادررسول خدا هر کس نماز به پا داشت ولایت شما را به داشته است؟ فرمود آری ای سلمان این سخن خدای عزیر در قرآن تصدیق کننده این حقیقت است که فرمود:
«واستعینو باصبر والصلوه و انها لکبیره الا علی الخاشعین» ( صبر ) رسول خدا(ص) و ( نماز ) بر پا داشتن ولایت من است . بدین خاطر خداوند متعال فرمود:
« وانها لکبیره» (و هر آینه آن بزرگ و سنگین است) ونفرمود : 
هر آینه آن دو بزرگ و سنگین میباشند. زیرا هرآینه ولایت ،حملش جز بر خاشعان،بزرگ وسنگین است وخاشعان همان شیعیان روشن بین واهل بصیرت می باشند .
و آن هر آینه برای این است که :
فرقه های منحرف، از قبیل مورجِئه وقَدَریه وخوارج و دیگرناصبیان همه به حضرت محمد(ص) اقرارمی کنند ودر بین آنها اخبلافی نیست.در حالی که جز گروه اندک ، همه در ورد ولایت من اختلاف می کنند و منکر آنند ودر برابر آن لجاجت می ورزند. 
وهم آ«ان کسانی هستند که خداوند در کتاب عزیز خویش ایشان را توصیف نموده ، فرموده است: 
«انها لکبیره الا علی الخاشعین» (هر آینه آن جز بر خاشعان بززگ وسنگین است)وخدای تعالی در جای دیگر ی از کتاب عزیز خویش در مورد نبوت حضرت محمد(ص) و ولایت م می فرماید:
«و بئر معطله و قصر مشید»پس مراد از«قصر»


ننماید ؛ اقرار به نبوت حضرت محمد(ص) به او نفعی نمی رساند. وهر آینه آن دو قرین یکدیگرند.(واین بخاطر آن است که پیامبر(ص) ؛پیا مبر مرسل و هم او امام و پیشوای خلق می باشد وپس از او علی امام و پیشوای خلقو وصی حضرت محمد(ص) است) همچنان که پیامبر(ص) به او فرمود: (تو) کسی که شناخت مرا کامل سازد؛ او بر دین استوار است
نسبت به من به منزله هارون به موسی می باشی جز آنکه بعد از من پیامبری نخواهد آمد . چنانکه خدای تعالی می فرماید:«و ذلک دین القیمه»(و آن دین درست واستوار است)و بزودی و به یاری و توفیق الهی این حقیقت را تبیین مینمایم ای سلمان و ای جندب هر دو گفتند :بلی ای امیر مومنان حضرت فرمود: من و حضرت محمد(ص) نور وا حدی بودیم نشات یا فته از نور خدای عزوجل پس خداوند به آن نور فرمود دو پاره شو




منابع: بحار الا نوار ، کتاب امامت، ابواب نشانه ها، صفات و شرایط امام و آنچه جایز و سزاوار است که به او نسبت داده شود و آ«چه جایز نیست، باب احادیث کمیابی در معرفت اهل بیت علیم السلام به نو رانیت، در آن باب،ذکر جمله ای از فضایل اهل بیت علیهم السلام وجود دارد.ج26،ص1،ح1


؛ حضرت محمد(ص) و مقصود از« چاه آب معطل»، ولایت من است که آن را معطل گذاشتند و انکار نمودند. وهر کس که به ولایت من اقرار