تمام موجوداتی که در این عالم هستند بواسطه یک موجود مدبّر الهی اداره میشوند. انسان مادّی یک مَلَک مقرَّبی دارد که او را رشد میدهد و حفظ میکند، هر یک از اصناف حیوانات ، نباتات ، جمادات ، و هر ذرّه ای از موجودات این عالم اینچنین هستند. و بطور کلّی تمام عالم شهادت که عالم ظاهر و عالم مُلک است ، در تحت اراده و سیطره یک عالَم ملکوت است که آن عالم ملکوت ، عالَم حقیقت و معنی و باطن است . قدرت و عظمت آن عالم از این عالم بیشتر است و میتواند این موجودات را در تحت شرائط خود تربیت کند و سیر دهد؛ آن موجودات را ملائکه میگویند.
تعداد ملائکه به حساب در نمی آید، به اندازه ذرّاتی که در این عالم موجود است و در عالم مُلک ، خلق شده است ملائکه موجود است؛ هر قطره از باران که از آسمان میریزد یک فرشته موکَّل بر حفظ و حراست و پائین آوردن آن است .
هر دانه گیاهی که از زمین میروید و هر حبّه از حبوباتی که بیرون می آید و رشد میکند و میرسد، حتّی دانه اِسپند، چنانچه در روایت وارد است ، برای هر کدام از آنها مَلکی گماشته شده که آنرا طبق وظیفه و شرط و سنّت الهیّه ای که به او تفویض شده است حفظ کند، رشد دهد، برساند و تا سرحدّ کمال آن ، آن را مواظبت و مراقبت نموده و از وظیفه پاسداری در برابر جهات حیاتیّه و تغذیه و تنمیه آن دریغ ننماید.
باد که می وزد همچنین بادهای مختلف ، از باد شمال و باد جنوب و باد دبور و باد صبا، بادهای رحمت و بادهای غضب ، بادهای مهلکه و مسموم و نسیم های لطیف و جان پرور فرشتگان مختلفی دارند. و ابرهای آسمان ، ابر سپید و سیاه ، ابر انبوه و پرپشت و ابر کم پشت ، ابر تگرگ و برف و باران هر کدام دارای فرشتگانی هستند؛ این فرشتگان هر کدام دارای مأموریّت های متفاوتی هستند که بر حسب اختلاف قوا و سرمایه هائی که خداوند به آنها داده است تفاوت میکنند.
مراتب حیات انسان از قوای هاضمه و تغذیه و رشد دهنده و رفع کننده و جاذبه و دافعه و تبدیل کننده و ماسکه و غیرها همه در تحت تدبیر و اداره ملائکه مختلفی هستند. این یک واقعیّتی است بر اساس یک واقعیّت فلسفی که موجودات عالم طبع و مادّه در تحت سیطره موجودات عالم مثال و صورت ، و آنها در تحت سیطره موجودات عالم نفس و ملکوت اعلی ، تا برسد به مقام اسماء و صفات الهیّه و بالاخره به اسم اعظم حضرت و احدیّت و مقام لا اسمَ و لا رسم حضرت احدیّت جلَّ و عزَّ تبارَک و تقدَّس .