کافه تلخ

۱۳۸۹ دی ۱۶, پنجشنبه

ارتباط ملائکه و شیاطین با افراد و محل های پاک و ناپاک

       
     
  
در سومین دعا از دعاهای صحیفه مبارکه سجادیه از اصناف و انواع ملائکه مقرب و حَمَله عرش و انواع ملائکه جزئیه که مأمور حوادث ارضی و جوی هستند یاد میفرماید، و از جبرائیل و میکائیل و اسرافیل و ملک الموت و اعوانش و از منکر و نکیر و از رومان ـ که فتان قبور است ـ ذکر میفرماید.
از این گذشته، موجودات روحانی و طیب و طاهر این عالم در ارتباط با فرشتگان روحانی عالم بالا هستند، و آنان نیز انس و علاقه و رغبت و عشق به موجودات طیب و طاهر این عالم پیدا می کنند؛ مثلاً ملائکه رحمت، خانه تمیز و اطاق نظیف و انسان نظیف و پاکیزه را دوست دارند، طهارت، وضو و غسل را دوست دارند؛ لباس سفید، عطر و بوی خوش را دوست دارند و هر جا که بوی خوش باشد متوجه آنجا میشوند؛ قرائت قرآن را دوست دارند؛ منزل امام و پیغمبر و ولی خدا را دوست دارند و در آنجا نزول می یابند. 

گرچه ملائکه موجودات ملکوتی هستند و ملکوت تجرد از ماده و لوازم ماده از وضع و کیفیت و کمیت و زمان و مکان دارد؛ ولی آن موجودات ملکوتی میتوانند یک وجهه ای با این عالم برقرار کنند و با این عالم مُلک نسبت و جهتی بگیرند.

همانطور که هر موجود ملکوتی که تجردش کم باشد و از اسماء جزئیه پروردگار بوده و به این عالم نزدیک باشد، بدون واسطه میتواند با جهت گیری معنوی خود این عالم ملک را اداره کند. ملائکه رحمت با موجودات طیب و طاهری که در این عالم است، وِجهه گیری می کنند و به عکس، از جای ظلمت و متعفن بدشان می آید، در اطاقی که جُنُب باشد فرشته داخل نمی شود، در جائی که مجسمه و عکس ذی روح باشد فرشته نمی آید، در خانه ای که سگ باشد یا شرب خمر شود یا آلات موسیقی و قمار باشد وارد نمی شود، در گلخن های حمام و جاهای کثیف ملائکه وارد نمی شوند.
این معنی نه از نقطه نظر این است که ملائکه یعنی وضو و غسل و لباس سفید و عطر؛ مَلک یک موجود معنوی است و عطر یک موجود مادی، ولی ارتباط بین آن ملکوت و این ماده بدین قسم شده است که آن موجود معنوی طیب محاذات و جهت گیری میکند با عطر یا لباس سفید و قرائت قرآن.

به عکس، جنیان و شیاطین وجهه گیری می کنند با موجودات فاسد و خراب این عالم. در جاهای ظلمانی و تاریک میروند، مزبله ها و محلهای متعفن را دوست دارند، در جائی که زنا شود، معصیت شود، شرب خمر و قمار شود، جنیان پر میشوند، در خانه ای که سگ باشد، در اطاقی که عکس ذی روح باشد جن وارد میشود و مَلَک خارج میگردد، این یک نحو ارتباطی است بین عالَم ظاهر و عالم معنی .