کافه تلخ

۱۳۸۹ آبان ۱۰, دوشنبه

مبادله‌ی انرژی


  مختصر درباره ی نحوه ی دادن انرژی به خودمون و دیگران صحبت کنیم.باز هم تاکید می کنم که شیوه های مختلفی برای این کار هست و من هم تصمیم ندارم در این وبلاگ انرژی درمان تربیت کنم و فقط می خوام در همون حدی که هر فردی نیاز داره تا خودش رو بشناسه براتون بگم. ساده و در حد فهم همه ی دوستان خوب ارجمندی که به این وب مراجعه می کنند. وهمون طور که گفتم من از سبک شای و ایشایا براتون می گم که خیلی راحته.



اول  درباره ی  " نادی " باید  بگم.بین چاکراهای بدن انرژی از جاهایی حرکت می کنه ، که به اون " نادی " گفته میشه.( که اگه توی شکلهای مربوط به چاکراها که در کتابها و اینترنت به وفور پیدا میشه ، خوب نگاه کنید می بینید که معمولا" اون ها رو در شکل با خطوط سفید نشون می دن )

در یک جمله میشه گفت :

کانالهای عبور انرژی در بدن = نادی.

ارقام متفاوتی وجود داره اما بیشتر دانشمندان گفته اند که 72000 تا نادی در بدن ما وجود داره.چون اگر از چاکرای مثلا" 1 به چاکرای مثلا" 2 انرژی داره حرکت میکنه یا بین باقی چاکراها، این از روی نادیها اتفاق می افته. ما نمی خوایم وارد درسهای تئوری و سخت دراین باره بشیم و خودتون می تونید در صورت تمایل مفصل در موردشون پیدا کنید و بخونید که نادیها چی هستند و ریز چاکراها و چاکراهای فرعی و ... چون ما در این وبلاگ فقط درباره ی چاکراهای اصلی صحبت کردیم اما باید بدونید که تعداد زیادی چاکرای فرعی و ریز چاکرا و ..در بدن ما هست که ما به سراغ درسهای تئوری مربوط به اونها نمی ریم اما هر جا در تمرینی لازم بود درباره ی اونها حرف می زنیم.

اما بد نیست این رو بدونید که اگر در تدریس شیوه ی شای که در تورنتوی کانادا تدریس میشه دانشجویان را ملزم می کنند که در شبانه روز چندین بار حرکاتی رو انجام بدهند که دقیقا" همون  " وضو گرفتن  مسلمانان " است به این دلیله که در آرنج و نوک انگشتان نقاط مهمی وجود داره ( ریز چاکراها و نادی ها ) که در وضو در اثر تماس و خود آب ، اونها تحریک می شن و حتی ایجاد شادابی می کنند! در واقع وضو به نوعی تحریک نادی است!

خوب! حالا برای شروع تمرینات باید به یک عطاری مراجعه کنید و یک تکه کوچک سنگ نمک بخرید! بله! سنگ نمک! شاید شنیدن نام سنگ نمک شما رو یاد فیلمهای هری پاتر بندازه که سنگ نمک یه سنگ جادویی به شمار می اومد!

واقعیت اینه که در فیلمهای تخیلی خارجی از چیزهایی استفاده میشه که ریشه در واقعیت داره و خیلی هاش واقعا" واقعیه!سنگ نمک قویتر از خود نمکه. و این اعتقاد وجود  داره که نمک و سنگ نمک انرژی منفی رو به مثبت تبدیل می کنند. ( البته اگر زمانی به درسی راجع به خواص سنگها برسیم می بینید که اینها علمیه و تخیلات دروغین نیست)

در واقع اگر قدیمها مادر بزرگها می گفتند که وقتی اتفاق بدی می افته گوشه ی فرشهای خونه نمک بریزید یا گردنبندی همراه داشته باشید که توش نمک ریخته باشید ( مثل کیف چرمی کوچکی که به گردن می اندازند و توش نمک می ریزن ) در واقع جزو اعتقاداتیست که شاید خرافه به چشم بیاد اما ریشه در این واقعیت داشته که واقعا" سنگ نمک خصوصیت خاصی داره!

( قابل توجه کسانی که چیزهایی از علم اعداد می دونند اینکه نمک در ابجد میشه 110 و بعضی دانشمندان می گن عدد 110 عددیست که منفی را مثبت می کند. این عدد، عدد " علی " در ابجد هم هست! بعضیها می گن اگه به پلیس با شماره ی 110 تماس گرفته میشه شاید خودآگاه یا ناخودآگاه برای استفاده از علم اعداد درباره ی عدد 110 بوده!)  در هر حال ما وارد این بحث که اینها چقدرش خرافه است و چقدرش واقعی نمیشیم اما باز تاکید می کنم در هر صورت سنگ نمک دارای خصوصیات بسیار مفیدیست و ما از اون برای کمک به باز کردن چاکراهای کف دست استفاده می کنیم.


برای دادن انرژی به خود و دیگران باید اول از همه با تمرین زیر، به بهتر شدن کار چاکراهای کف دستتون کمک کنید.

نکته ی مهم _ بعد از تهیه ی تکه ی کوچکی از سنگ نمک که به راحتی در دست جابشه (تقریبا" اندازه ی یک فندق تا یک گردو) به خاطر داشته باشید که اون رو. در نور، تشعشع و آب قرار ندید.


نکته ی مهم _ استفاده ی زیاد از سنگ نمک خاصیت برعکس داره و مثبت رو منفی می کنه! بنابراین تمرینی را که در زیر به شما یاد می دهم فقط چهار روز در طی یک هفته انجام بدید نه بیشتر نه کمتر. بنابراین زمانی این تمرین رو آغاز کنید که مطمئن باشید می تونید یک روز در میون این تمرین رو انجام بدید. بعضی دانشمندان ذهنی معتقدند هر آدم فقط دو بار در طی زندگیش می تونه از سنگ نمک استفاده کنه برای کمک به باز کردن چاکراهای کف دست.و بیشتر از اون نتیجه ی خوبی نداره.یعنی فقط دو بار در طول زندگی و هر بار  فقط چهار روز به صورت یک روز در میان در یک هفته.


شنبه *            یکشنبه       دوشنبه *        سه شنبه         چهارشنبه*    پنج شنبه      جمعه*

یعنی روزهایی که دربالا با رنگ قرمز و ستاره مشخص شدند. البته این به این معنی نیست که حتما" باید از شنبه شروع بشه و به جمعه ختم بشه یا فقط روزهای زوج باشه. نه. اصلا".

 فقط خواستم متوجه منظورم بشید که یک روز در میان به مدت چهار بار  به چه صورتی میشه.

_ تکنیک باز کردن چاکراهای کف دست :


چهار روز ، یک روز در میان، به مدت بیست دقیقه در جایی خلوت برای مدیتیشن می شینید. قواعد مربوط به مدیتیشن رو قبلا" براتون گفته ام. زمان هر تمرین بیست دقیقه است.تکه ی سنگ نمک رو بین دو کف دستتون می گیرید یعنی دو تا کف دستتون رو به هم می چسبانید در حالی که سنگ نمک بین دو دستتونه. در این تمرین هیچ فرقی نمی کنه که دستهاتون رو کجا بگذارید .هر جور راحتید دستتون رو بگذارید حتی می تونید اون رو روی پاهاتون بگذارید که راحت باشید فقط دقت کنید در تمام تمرین، دو کف دست در حالی که سنگ نمک بین اونهاست به هم چسبیده باشه.بعد مجسم کنید که از بیکران کیهان، انرژی به صورت رنگ طلایی سفید وارد چاکرای هفت شما میشه و بعد پایین تر می آد و قفسه سینه تان را پر می کنه و بعد وارد دست راستتون میشه و بعد از کف دست راستتون خارج میشه و وارد کف دست چپتون میشه ( کف دو دست به هم چسبیده است ) و بعد در کل دست چپتون حرکت می کنه و باز وارد دست راستتون میشه.

پس به طور خلاصه این شد که انرژی از بینهایت کیهان وارد چاکرای هفت میشه و بعد پایین می آد وارد دست راست میشه و از کف دستتون میره تو کف دست چپ و بعد خود دست چپ و بعد دوباره وارد دست راست و ...یعنی انرژی ای که مدام وارد چاکرای هفت میشه مدام بین دو دست حرکت می کنه و در این حین خودبخود باعث باز شدن چاکراهای کف دست میشه.




این تمرین رو یک روز در میون و هر بار به مدت بیست دقیقه و کلا" چهار روز انجام بدید.  ( اگر بعضی دانشمندان گفته اند میشه این تمرین رو تا دوبار در طی زندگی انجام داد به این معنی نیست که پشت سر هم. بلکه مثلا" به فاصله ی چند سال میشه برای بار دوم هم این کار رو کرد.)



خوب! حالا می خوام خیلی مختصر درباره ی تفاوت انرژی دادن در شیوه ی "شای " با شیوه ی " ایشایا " براتون بگم.همون طور که گفتم چون این روش خیلی ساده و قابل استفاده برای عمومه من از این دو شیوه براتون می گم.تفاوت مهم این دو شیوه در " دستها " است.



نکته ی مهم _ در دادن انرژی به روش شای دست را هر جور که بخواهیم ، قرار می دهیم و دست چپ و راست با هم فرقی ندارند. یعنی در این شیوه با هر دو دست میشه انرژی داد.

 اما در روش ایشایا، ما مجسم می کنیم که انرژی بعد از وارد شدن به دست راست وارد دست چپ ما میشه یعنی انرژی که از چاکرای هفت ما وارد میشه بین دو دست ما بازی می کنه و به عضوی میرسه که می خوایم بهش انرژی بدیم. مثلا" در روش ایشایا دست راست را سمت راست سر می گذاریم و دست چپ را سمت چپ سر و مجسم می کنیم انرژی که از چاکرای هفت وارد بدن ما و دست راستمون شده وارد سر میشه و بعد دوباره وارد دست چپمون میشه.


حالا شاید این سوال براتون پیش بیاد که کدوم شیوه بهتره؟ شای  یا  ایشایا؟

جواب : جواب ثابتی وجود نداره. بستگی به وضعیت خاص آدمها و فرکانسهاشون این برای افراد متفاوته. یعنی گاهی شای برای کسی بهتر جواب می ده گاهی ایشایا. در واقع شما باید با انجام این تمرینات پی ببرید برای خودتون ( و بعدها که ممکنه این کار رو برای دیگران بکنید، برای اونها) کدوم شیوه بهتر نتیجه می ده.


همون طور که گفتم در روش شای با هر دستی میشه انرژی داد و دست راست و چپ نداره بنابراین در اینجا من بیشتر درباره ی خصوصیات خاص انرژی دادن به روش ایشایا براتون می گم.

نکته _ در انرژی دادن به دیگران، به روش ایشایا ، هیچ وقت جلوی فرد نمی ایستیم. فقط می تونیم پشت سر فرد( در بعضی موارد فقط سمت راست فرد) بایستیم. یعنی برای انرژی دادن به این شیوه پشت فرد قرار می گیریم اما در مواردی که نمی تونیم و دستمون به جلوی بدن اون براحتی نمی رسه می تونیم دست راستش با زاویه ی 45 درجه قرار بگیریم.


نکته _ در انرژی دادن به دیگران به روش ایشایا، هیچ وقت دستهامون رو ضربدری نمی گذاریم. یعنی دست راست رو سمت راست و دست چپ رو سمت چپ می تونیم بگذاریم و نباید اونها رو ضربدری از روی هم رد کنیم.


نکته _ در انرژی دادن به دیگران به روش ایشایا، برای انرژی دادن به جلوی بدن فرد نمی تونیم از دست چپمون استفاده کنیم یعنی فقط دست راست می تونه به جلوی بدن انرژی بده و دست چپ به پشت بدن. مثلا" وقتی پشت سر کسی قرار گرفتیم و خواستیم به شقیقه های پیشونیش که درد داره انرژی بدیم می تونیم دست راستمون رو جلوی پیشونیش و دست چپمون رو عقب پیشونیش بگذاریم.

نکته _ پس به طور خلاصه میشه گفت در روش ایشایا ، دست راست ما سمت راست و جلو و بالا می تونه بایستد و دست چپ ما سمت چپ و پشت و پایین می تونه بایسته.


نکته _ در هر دو شیوه نباید مستقیم به چاکرای 1 و چاکرای 6 انرژی داد.

نکته ی مهم _ همیشه بیاد داشته باشید در انرژی دادن به دیگران نباید فکر کنید شما دارید از انرژی خودتون به فرد می دید بلکه باید مجسم کنید دارید از راه چاکرای 7 خودتون ار بیکران کیهان و خداوند متعال انرژی  می گیرید و از اون انرژی بیکران که هر لحظه داره وارد بدن شما میشه دارید به فرد می بخشید.

نکته _ برای شروع اگه درباره ی دستها  در روش ایشایا احتیاج به تمرکز دارید از شیوه ی شای استفاده کنید که طریقه ی خاصی برای ایستادن و قرار دادن دستها نداره و فقط کافیه مجسم کنید انرژی ای که داره وارد چاکرای هفت شما میشه و در بدنتون حرکت می کنه رو دارید از راه دستتون به دیگران یا خودتون ( عضو دردمند بدنتون) می دید.


چه طور به دیگران انرژی بدیم؟

1 _ ابتدا با رعایت اصولی که در بالا براتون گفتم، ( یعنی با دانستن اصول شای و ایشایا  و اطلاعات کلی درباره ی چاکراهای اصلی بدنتون و عضوهای بدنتون که با چاکراها مرتبطن و در درسهای قبل گفته شده ) بایستید.چه قرار باشه به خودتون انرژی بدید و چه به دیگران ابتدا 3 تا 7 دقیقه در سکوت تمرکز کنید و مجسم کنید انرژی داره از طرف بی نهایت کیهان و خداوند متعال وارد چاکرای 7 شما میشه. این انرژی به صورت یک قیف خیلی بزرگ و دراز که سوراخ باریکش روی چاکرای 7 شماست و سر بزرگتر قیف به اندازه ی پهنای آسمان و کائنات بزرگه می تونه باشه.



(چرا اول به چاکرای 7  فکر می کنیم و اون رو پر انرژی مجسم می کنیم؟

چون چاکرای 7 تنظیم کننده ی تمام چاکراهاست.)
2 _ حالا به سراغ عضو مربوطه می ریم. عضو مربوطه یعنی محل درد. 5 تا 7 دقیقه به اون انرژی می دیم. یعنی چه برای خودمون چه برای دیگران مجسم می کنیم اون همه انرژی که داره وارد چاکرای 7 ما میشه وارد دست های ما میشه و از طریق دستهای ما وارد اون عضو دردمند خودمون یا دیگران میشه.
3 _ حالا به چاکرای مربوط به اون عضو ( در درس چاکراها ذکر شده ) 3 تا 5 دقیقه انرژی می دیم.
4 _ دوباره به عضو دردمند بدن 5 تا 7 دقیقه انرژی می دیم.
5 _ در نهایت دوباره 3 تا 5 دقیقه به چاکرای 7 انرژی می دهیم و کار را تمام می کنیم.
یعنی به طور خلاصه ترتیب دادن انرژی در هر دو شیوه ی شای و ایشایا به این صورته ، چه برای خودمون و چه برای دیگران :
چاکرای 7 ، عضو مربوطه، چاکرای مربوط به اون عضو ، عضو مربوطه ، چاکرای 7
نکته _ اگر در حال دادن انرژی به سر باشیم ، چاکرای مربوطه هم میشه چاکرای 7 یعنی فرمول بالا به شکل زیر در می آد: چاکرای 7، عضو، چاکرای 7، عضو ، چاکرای 7


در پایان این جلسه تاکید می کنم این تمرینات اصلا" کارهای خارق العاده نیستند که اگه دو دقیقه زمانشون فرق کنه یا کم و زیاد بشه یا کمی توش گیج و ناباور باشین اتفاق فجیعی بیفته! خواهش می کنم از تمرینات برای خودتون غول بی شاخ و دم نسازید! و فراموش نکنید همه ی این تمرینات برای اینه که خودمون رو بیشتر بشناسیم و بیشتر دوست بداریم نه اینکه این تمرینات رو بهانه قرار بدید برای کوبیدن خودتون و ناتوان مجسم کردن خودتون. یادتون باشه انرژی خیلی راحت جریان پیدا می کنه و احتیاج نداره شما یک آدم عجیب غریب خارق العاده باشید. بد نیست براتون بگم اولین بار که من دادن انرژی رو یاد گرفتم و واقعا" هیچ مهارتی هم توش نداشتم تصمیم داشتم مادرم رو به مشهد ببرم. سالها پیش بود و اون دچار سکته ی مغزی خفیفی شده بود و توی سرش احساس سنگینی شدیدی می کرد و با وجود اینکه آرزو داشت بره زیارت امام رضا اما فکر می کرد با اون حال نمی تونه حتی سرش رو از روی بالشت برداره. من تازه دانشجویی بودم که داشتم این شیوه ی انرژی دادن رو می آموختم و با خودم گفتم " باید بتونم چون می تونم! چون اگه خدا خواسته این نیرو در من باشه پس حتما" می تونم! " شروع کردم به مادرم انرژی دادن و باور کنید یک هفته ی بعد اون اینقدر عالی بود که ما خیلی راحت به سفر رفتیم و دکتر اون متعجب بود که چه طور درد سر اون به این سرعت به پایان رسیده. باور کنید من هیچ کار خارق العاده ای نکردم چون اون موقع یک دهم اطلاعات الانم رو هم نداشتم. اما به خودم باور داشتم . و به مهربانی و بزرگی خدایی که گفته در خودتون تفکر کنید تا من رو بشناسید .این رو براتون مثال زدم که نگید اینها کار اساتیده و کار آدمهای عادی نیست. به خودتون باور داشته باشید و به خودتون بگید : " من همین جور و با همین توانی که دارم بهترینم.من قطعه ای از پازل هستیم و بدون من دنیا چیزی رو کم داره! "



دست نوشته‌های یک جادوگر