ترجمه تورات عبرانى توسط مسیحیان انجام شده و همراه عهد جدید آن را منتشر کرده اند, اما تورات سامرى به وسیله خود یهودیان ترجمه شده است. ییهود پس از حضرت سلیمان به دو فرقه تقسیم شدند; فرقه اول سبط یهودا, سبط بنیامین و عده اى از سبط لاوى, و فرقه دوم بقیه سبطهاى بنى اسرائیل. فرقه اول شهر قدس (اورشلیم) را مرکز خویش قرار دادند و گفتند کوه (صهیون) کوهى است که خدا آن را تقدیس کرده و بزرگ شمرده. فرقه دوم نابلس (شکیم) را مرکز خویش قرار دادند و گفتند: کوه جرزّیم کوه مقدس و بزرگ است.
تا آن وقت هر دو گروه را (عبرانیها) مى نامیدند و هر دو فرقه را بنى اسرائیل مى گفتند. اما پس از جدایى, هر فرقه نام ویژه اى یافت; گروه اول را عبرانى نامیدند, اما گروه دوم با مرکزیت نابلس را (سامرى) ها لقب دادند. پس از آن که خداوند تورات را به موسى(ع) داد, آن حضرت سبط لاوى را ـ که خود نیز از آنها بود ـ براى نگهدارى تورات انتخاب کرد, آنان تورات را مى شناختند و به دیگران مى آموختند. ۱۳ نسخه از تورات نوشتند, یک نسخه از آن را در (تابوت) گذاشته, و به هر یک از سبطها نیز یک نسخه دادند.
تورات همچنان دست نخورده در دست بنى اسرائیل باقى ماند تا زمان اسارت بابل, در آن زمان بود که بنى اسرائیل تورات را تحریف کردند. در سال ۵۸۶ پیش از میلاد, در بابل, عبرانیون و سامریون با هم توافق کردند که تغییراتى در تورات بدهند, زیرا آنان در حال اسارت و پشت کردن دنیا به خودشان, مى دیدند که خیر و خوبى به فرزندان اسماعیل رو خواهد آورد. بنى اسرائیل براى حفظ کیان مستقل بنى اسرائیل تورات را بازنویسى کردند, و در این تحریر, مبانى زیر را مورد نظر قرار دادند: ۱. خدا یکى است, اما نه براى همه جهانیان, بلکه مخصوص بنى اسرائیل است. ۲. شریعت تورات را خدا فرستاده, اما نه براى همه جهانیان, بلکه فقط براى بنى اسرائیل. ۳. پیامبرى که موسى خبر آمدن آن را داده است (و گفته که از نسل اسماعیل است) شاید از بنى اسرائیل باشد, نه بنى اسماعیل. (عزرا) این کتاب را با این گرایش نو براى آنان نوشت و بر آنان عرضه کرد, آنها نیز پسندیدند. پس از بازگشت از بابل, دوباره عبرانیان در سرزمین خود ساکن شدند و سامریها نیز در مناطق خود سکونت گزیدند. دشمنى میان آنها شدت گرفت. تورات عبرانیها و سامریها جدا شد. هر کدام گروه دیگر را به تحریف متهم مى کردند. این اختلاف تا زمان ظهور عیسى(ع) رواج داشت. عده بسیارى از یهود سامرى به آن حضرت ایمان آوردند, و کسى از آنان براى قتل او اقدام نکرد.
عبرانیها بودند که در پى قتل او برآمدند… اما عوامل بعدى سبب شد که مسیحیان همان تورات عبرانى را به ضمیمه انجیلها به عنوان کتاب مقدس تلقى کنند. توراتى که امروزه منتشر مى شود از سوى مسیحیان است, اما خود یهود تورات را منتشر نمى کنند. تورات سامرى غیرقابل دسترسى بود, تا آن که براى اولین بار در سال ۱۹۷۸ میلادى در مصر چاپ شد. مترجم این تورات یک کاهن سامرى است به نام ابوالحسن اسحاق الصورى که آن را به عربى ترجمه کرده است. اختلافات بسیارى بین این دو تورات هست, اگر چه شباهتهاى بسیارى نیز دارند. یکى این که تورات سامرى سایر کتابهاى ضمیمه تورات عبرانى را قبول ندارد, و بر خلاف تورات عبرانى در متن تصریح به قیامت دارد, و نیز بر خلاف عبرانیها که به جاى صهیون, کوه جرزیم را تقدیس مى کنند و قبله مى شمارند.
امروز یهودیان, سامریها را از خود مى دانند, با همه اختلافات موجود در اندیشه ها و آراء.۲ مهم ترین اختلافى که فقط در بخش مربوط به آفرینش آدم دیده مى شود این است که در تورات موجود رسمى خدا انسان را به صورت خود آفریده, اما طبق تورات سامرى, خداوند انسان را به شکل فرشتگان آفریده است و تفاوت مهم دیگرى به نظر نمى رسد. گویا این قسمت در هر دو تورات همان است که به قلم (عزرا) نوشته شده است.
نوشته شده توسط علوى نژاد، سید حیدر