اعتدال؛ هماهنگی؛ در دستگاه ده تایی عدد تام است:6=3+2+1. "زایاترین عدد"(فیلن)
نماد وحدت اضداد و موجود دو جنسی که با دو مثلث متقاطع نشان داده شده، یکی با رأس رو به بالا به معنی نرینه و آتش و آسمان، دیگری با رأس رو به پایین به معنی مادینه و آبها و زمین است.شش به معنی عشق، تندرستی، زیبایی، شانس و بخت نیز هست. در غرب طاس برنده محسوب می شود؛ پرتوهای شش گانه ی چرخ شمسی؛ مثلث های متقاطع؛ ستاره ی شش پر یا خاتم سلیمان و موازنه ی کامل نیز هست.
- تاروت: کارت عشاق؛ شماره ی شش مشابه مفهوم عدد دو بیانگر هیجان و تنش است؛ مظهر پیشرفت و ترویج و تکامل تدریجی؛ ستاره ی شش پر متشکل از دو مثلث متضاد- در کیمیاگری مثلث رو به بالا نماد آتش و مثلث رو به پایین نماد آب است. همینطور به معنای نمادهای نرینه و مادینه که در ستاره با یکدیگر ترکیب شده اند.
- چینی: عدد شش در عالم از چهار جهت اصلی به اضافه ی جهات بالا و پایین حاصل می شود.شش حس (ششمی عقل است)؛روز و شب هر کدام شش دوره دارند.
- سومری: شش روز آفرینش.
- عبری:شش روز آفرینش؛ مراقبه؛ عقل؛ در آیین قبالا به معنی خلقت و زیبایی است.
- فیثاغورسی: شانس؛ بخت.
- مسیحی:کمال؛ کامل بودن؛ شش روز خلقت.
هفت:
عدد عالم؛ عالم کبیر؛ کامل بودن؛ تمامیّت با سه آسمان و جان؛ چهار زمین و بدن نخستین؛ عددی است که هم مادی است و هم معنوی.هفت یعنی کمال، امنیت، ایمنی، آرامش، وفور، اتحاد مجدد، سنتز و بکارت.
هفت عدد مادر کبیر است. هفت طبقه ی کیهان، آسمان ها، دوزخ ها، سیارات بزرگ و فلزات مرتبط با سیارات؛ دوایر عالم؛ انوار خورشید؛ عمر انسان؛ ستون های خرد؛ بخش های قمری رنگین کمان؛ روزهای هفته؛ نت های موسیقی؛ عجایب هفت گانه و غیره.
انسان از طریق هفتمین نور خورشید به جهان دیگر راه می یابد؛ دوره ی روزه داری و توبه هفت روز است.
به اعتقاد فیلن، هفتمین قوه ی هر عددی هم مربع است و هم مکعب و از این رو اهمیت بسزایی دارد.
در اساطیر هند، ایران و شرق دور خصوصاً کامبوج و اساطیر سلتی و مدیترانه ای اژدهای هفت سر دیده شده است.
- اسلامی:نخستین عدد کامل؛ هفت آسمان؛ هفت اقلیم؛ هفت زمین و هفت دریا؛ هفت رنگ؛ هفت پیامبر؛ نیروهای فعال؛ مراتب یا منازل دل؛ هفت بار طواف کعبه مظهر هفت نشانه ی خداست.
-بودایی: عدد صعود و عروج به اعلی علیین و دستیابی به مرکز؛ هفت گام بودا نماد صعود از هفت طبقه ی کیهان و زمان و فضای متعالی است. پراداسای[1] هفت طبقه در کوه مقدس، بوربادور[2] که محور کیهان[3] و نقطه ی اوج شمال است؛ به معنای رسیدن به قلمرو بوداست.
- تاروت: کارت ارابه؛ نشانه ی وحدت در کثرت. این عدد از تلفیق اعداد سه و چهار نشأت می گیرد. بنابراین ارابه ران تاجدار را می توان فرزند خلف شاه (چهار) و شاه بانو(سه) تلقی کرد. هفت عدد پیشرفت و شناخت خود و کنش بی نیازی است.
- جادو: برای " افسون کردن" باید به ریسمان هفت گره زد؛ افسون ها به صورت هفت بَر ساخته می شوند.
- چینی: هفت پری و روح حیوانی.
- ستاره شناسی: هفت ستاره ی دب اکبر "فنا ناپذیر"ند زیرا در تمام طول سال رؤیت می شوند. هفت ستاره خوشه ی پروین؛ هفت سیاره ی بزرگ؛ هفت نور خورشید.
- سومری، سامی: هفت بخش قمری و روزهای هفته." تو تا شش روز به پایان برسد با شاخها و روز هفتم با نیم تاج خواهی تابید"؛ بنا بر این هفتمین در تضاد با خورشید و نماد تاریکی و زیان است، از این رو انجام هر کاری در روز هفتم خطرناک است،زیرا روز استراحت است.هفت اقلیم که هفت آسمان که طبقات زیگورات نماد آنهاست وجود دارد؛ هر یک از شاخه های درخت حیات هفت برگ دارد؛ دروازه های دوزخ؛ دیوها و بادهای نابود کننده ی تیامت؛ رنگ ها؛ خاتمه و سرنوشت ها هفت تا هستند.
- عبری:عقل سرمدی؛ در سال یهودی هفت روز بزرگ و مقدس وجود دارد؛ منوره[4] هفت شاخه است؛ هیکل در هفت سال ساخته شد؛ هفت ستون خرد.
- فیثاغورسی: عدد کیهانی؛ شامل سه آسمان و چهار جهان؛ ربّ العالمین؛ کمال.
- کیمیاگری:در صنعت کیمیا هفت فلز به کار می رود.
- مسیحی: خدا، با نور هفتم در مرکز شش نور خلقت نشان داده شده است. هفت شریعت مقدس؛ هدایای ارواح؛ هفت حاصل 3+4 است که فضایل اساسی و خدایی محسوب میشوند؛ گناهان کبیره؛ طبقات یا کوه های برزخ؛ علوم انسانی؛ کره های بلورینی که سیارات را در بر می گیرند؛ پیامبران اولوالعزم؛ فرشتگان درگاه؛ اهریمنانی که مسیح آنان را بیرون راند؛ دوره های روزه و توبه؛ شادیها و رنج های مریم؛ قهرمانان مسیحیت؛ انجمن های کلیساهای اولیه؛ هفتمین روز پس از شش روز آفرینش، روز استراحت بود. در عهد قدیم از هفت محراب بعلام[5] نام برده شده است؛ تعداد ورزاها و قوچ های قربانی؛ شیپورها؛ میادین اریحا؛ در زمان نعمان هفت بار در رود اردن شستشو می کردند؛ عدد بندهای شمشون[6]؛ کودک مرده ای که الیشع[7] زنده کرد؛ هفت بار خمیازه کشید؛ کشتی نوح روی هفتمین قله بر خاک نشست و کبوتر پس از هفت روز بازگشت.
- مصری: هفت هاثور[8] به معنی سرنوشت وجود دارد و کاهنه های هاثور هفت کوزه دارند؛ جامه های هفت دختر رع[9] هفت گره دارد؛ هفت باز رع مظهر هفت خردمند هستند؛ هفت گاو نر و هفت گاو ماده مظهر باروری است؛ زیرزمین هفت منزل و سه دروازه هفت گانه وجود دارد؛ عدد هفت برای اوزیریس[10] مقدس است.
- میترایی:غار میترا هفت در دارد؛ نردبان هفت پلّه مظهر هفت درجه ی راز آشنایی در آیین رمزی است.
- هندو:هفت گوهر برهمنان و هفت ایزد قبل از سیل جهانی و هفت خردمندی که از این سیل نجات یافتند.
- یونانی- رومی:برای آپولون[11] مقدس است؛ چنگ کوچک او هفت زه دارد؛ برای آتنا/ مینروا[12] و آرس/ مارس[13] نیز مقدس است؛ نی پان[14] هفت بند است؛ هفت مرد خردمند یونان.
هشت:
به لحاظ معنوی، هشت هدف رازآموز است که از هفت مرحله یا آسمان گذر کرده، از این روعدد بهشت باز یافته است؛ باززایی؛ رستاخیز؛ سعادت؛ ایقاع کامل؛ در هشتمین روز انسان جدید از رحمت ایزدی آفریده شد. پس از هفت روز روزه و توبه روز هشتم، روز فراوانی و تجدید حیات است؛ به صورت 7+1 به معنی اوکتاو و شروع دوباره است. چون نخستین عدد مکعب است مظهر اتحاد به شمار می رود و چون شش سطح دارد نمایانگر کمال است.
هشت باد و جهات فرعی فضا؛ ضمناً مظهر جفت های متضاد نیز هست. هشت ضلعی آغاز تبدیل مربع به دایره و بالعکس است.
- اسلامی: هشت فرشته، عرش را که مظهر جهان است نگه داشته اند.( سوره ی الحاقه:16) این هشت فرشته با هشت بخش فضا و گروه های حروف الفبای عربی منطبقند.
- افلاطونی: افلاطون به هشت کره در رنگ های مختلف که ستون های نورانی آسمان هارا احاطه کرده اند اذعان دارد.
- بودایی: کامل بودن؛ کل ممکنات؛ نماد هشت تفأل نیک.
- تاروت: عدالت، ندای خود آگاهی و بانگ درونی
- تائویی:همه ی موجودات جهان عینی همراه با پاکوآ مظهر قوای جهان پدیداری هستند. هشت اندیشمند یا بی مرگ تائویی .
- چینی:کلیت؛ کل ممکنات در عالم عین؛ نیک بختی؛ پاکوآ طرحی است که هشت سه خطی و جفت های متضاد را نشان میدهد که معمولاًَ در دایره قرار دارد و محیط آن نماد زمان و فضا است. هشت شادی بشر.
- ژاپنی: هشت به معنی " چیز" است؛ در آسمان ها هشت ایزد وجود دارد.
- سومری – سامی:عدد جادویی نبو[15].
- عبری: عقل تمام؛ شکوه؛ ارزش عددی یهوه[16]؛ "عدد ربّ"؛ پرستشگاه طی هشت روز تقدیس میشد.
- فیثاغورسی: اتحاد؛ سکون.
- مسیحی: باززایی؛ تولد دوباره؛ معمولاً حوض غسل تعمید هشت ضلعی است زیرا نماد مکان باززایی است؛ هشت سعادت اخروی.
- مصری: عدد توث.
- هرمسی:عدد جادویی هرمس؛ در خداشناسی هرمس یک ایزد حاکم – توث/ هرمس[17] وجود دارد که مبدع اعداد، هندسه و هشت ایزد کوچکتر است.
- هندو: 8×8 یعنی نظم آسمانی که در زمین مقرر شده است. معابد مطابق الگوی ماندالا که نماد 8×8 است ساخته شده اند. هشت اقلیم جهان؛ خورشید ها؛ تقسیمات روز؛ چاکراها.
- یونانی: در یونان باستان عدد هشت، عدد عدالت بود، زیرا معتقد بودند موجب برابری بخش های مختلف، حتی اعداد می شود . به همین دلیل آنرا مظهر تعادل و متانت می دانستند، همچنین به دلیل شکل ویژه ی آن،آن را نماد ابدیت ، تمامیت و سرنوشت می دانستند. اشکال هشت وجهی یا اکتاگون را در بین راه ها و میادین به عنوان نماد فضا و زمان نصب می کردند. دایره ی میدان نیز نماد ابدیت تلقی می شد. این تعابیر کلیدی در توجیه مفاهیم و رموز تصویر عدالت مورد توجه هستند.
نه:
حاصل 3×3 که حاوی همه ی قدرت هاست؛ ثالوث سه بخشی؛ کامل بودن؛ خرسندی؛ دسترسی؛ آغاز و پایان؛ کمیّت؛ عدد ملکوتی و فرشته آسا؛ بهشت زمینی؛ عددی " انحراف ناپذیر"؛ نه عدد محیط است؛ از این رو برای محیط درونی به 90 و 360 درجه تقسیم می شود؛ نماد آن دو مثلث است که به نوبه ی خود نماد نرینه و مادینه ؛آتش و آب؛ کوه و غار نیز محسوب می شوند.
- اسکاندیناویایی: اودین/ وودن[18]، نه شبانه روز از ایگ دراسیل[19] آویزان بود تا به خاطر نوع بشر بر اسرار خرد غلبه یابد. اسکلدی[20] همتای شمالی پرسفونه[21]، ایزدبانوی برف، سه ماه درکوهستانش و در کناره ی دریای نیورد[22] نه ماه زندگی میکند. در نماد های اسکاندیناویایی- توتنی، نه عدد مقدسی است.
- بودایی:نیروی روحانی اعلا؛ عدد لاهوتی
- تاروت: راهب؛ نه عددی نمادین و مهم است زیرا آخرین عدد یکان است که پس از آن دوباره به عدد یک باز می گردد، راهب در مرحله ی پایانی نیمه ی نخست سلوک راه تاروت.
- چینی: نیروی روحانی؛ 3×3 خوش یمن ترین اعدادند؛ مظهر هشت جهت به اضافه ی مرکز که نهمین نقطه است، مانند آنچه در سرای نور وجود دارد. نه قانون بزرگ اجتماعی و طبقات رسمی؛ در تقسیم اراضی برای فنگ- شویی[23] هشت مربع بیرونی به کشت دارندگان آن تخصیص داشت و مربع مرکزی- نهمی- آکر خدا[24] به شانگ- تی[25] حکمران اعلا پیشکش می شده است. این زمین (( کشتزار امپراطور)) نیز نامیده می شد که موقعیت امپراطور را در نقش نماینده ی نیروی آسمانی نشان می دهد.
- سلتی: نه در سنت سلتی عددی است بسیار پر معنا؛ عدد مرکزی یعنی هشت جهت به علاوه ی مرکز که عدد نه را به وجود می آورد. ایزدبانوان ثالوث به معنی سه تا سه تایی هستند. نه دوشیزه ی سلتی و نه سنگ سفید نماد نه باکره ی ملازم بریجیت[26] است. با مراسم جشن اول ماه مه که در آن هشتاد و یک مرد، هر بار نه نفر حضور دارند مرتبط است.
- عبری: عقل مطلق؛ حقیقت؛ زیرا که خود را می افزاید تا کثیر شود. در آیین قبالا نماد شالوده است.
- فیثاغورسی: حد نهایی عدد؛ سایر اعداد در آن موجودند و به آن باز میگردند.
- مایایی: نه جهان زیر زمینی که بر هر یک ایزدی حکم می راند.
- مسیحی: نه، بسیار کم در نمادهای مسیحی ظاهر میشود. مظاهر نه عبارتند از: سه گروه سه تایی فرشتگان؛ نه کره و حلقه های گرد دوزخ.
- مصری:خدایان نه گانه[27].
-هندو: عدد آگنی[28]؛ آتش؛ مجذور نه ماندالای هشتاد و یک مربعی را نشان می دهد که متضمن معنای عالم است.
- یونانی- رومی: در یونان و روم نه ایزد و بعدها نه موز[29] ایزدبانوان هنر وجود داشت.
ده:
عدد کیهان؛ نمونه ی اعلای خلقت؛ دهگان در بر گیرنده ی همه ی اعداد است ، از این رو همه ی چیزها و موجودات را شامل می گردد، مبدأ و مرجع همه ی اعداد؛ همه شمول است؛ قانون؛ نظم؛ سلطه؛ چهارتایی 1+2+3=10 نماد الوهیت است. یک مظهر نقطه، دو طول، سه سطح( به شکل مثلث)، چهار حجم یا فضا است. مراتب کاملتر آن یعنی 100 و 1000 بنیان تمام کیهان شناسی هندو است. در چین ده هزارتا از هر چیزی یعنی تعداد غیرقابل شمارش که نماد کل عالم عینی است. ده؛ عدد همه ی سفرها و بازگشت به مبدأ است: اودیسه[30] نه سال سرگردان بود و در دهمین سال به وطن بازگشت؛ تروا نه سال در محاصره بود و در دهمین سال سقوط کرد. ده، حاصل جمع عدد نهِ محیط با یک مرکز است و از این رو مظهر کمال به شمار می رود. دیرک ماه مه که محوری است با دایره رقصندگان گرد آن، نماد به شمار میرود.
- اسلامی: ده یک یا عشر اهمیت به سزایی دارد.
- تاروت: چرخ تقدیر دهمین کارت است، عدد ده اولین عدد از اعداد دوگانه (دهگان) می باشد و نماد یک شروع تازه است؛ در تفاسیر سنتی ده عدد کامل محسوب می شود و نماد انجام و پایان گردش یک چرخ است.
- چینی: با صلیبی که در میان آن شکل چی[31] قرار دارد نشان داده شده است؛ نماد مواجهه دو راه یین و یانگ ؛ شکل کامل؛ احتمالاً ده شاخه ی آسمانی کان[32] با نام های ده روز هفته در محاسبه ی دایره ای رایج مرتبط است.
- رومی: این عدد با X نشان داده شده است. صورت ذهنی کامل؛ کامل بودن.
- سومری، سامی: دهمین روز جشنواره ی بهاری روزی است که گروههای دسته جمعی از همه ی ایزدان تجلیل می کنند.
- عبری: در آیین قبالا ارزش عددی"ی"[33] محسوب می شود که کلام درونی و نخستین حرف نام خدا است. ده نماد عقل درخشان؛ حفاظت الهی؛ فرمان؛ پادشاهی؛ ده نام خدا؛ عدد سفیروت؛ کرات یا خروج از نامتناهی است که معمولاً درخت حیات نماد آن است؛ سفیروت اولین موجود موناد؛ علّت نخستین نه تای دیگر که از سه تثلیث به وجود آمده اند است؛ این تثلیث ها از هر تصویر ذهنی تثلیث اصلی نرینه- مادینه و عقل وحدت بخش حاصل می شوند؛ آدونی؛ دهم مظهر بازگشت رمزی به وحدت است. در هیکل سلیمان ده طشت برنجی، ده میز و شمعدان قرار داشت؛ اندازه کروبیان ده ذراع بود و ده روحانی لاوی[34] روبروی تابوت شهادت می ایستادند.
- گنوستیکی: ده ائون به سفیدوت تبدیل می شوند که از ملأ اعلی صادر شده است.
- مسیحی:ده فرمان؛ حکایت ده چراغ؛ ده باکره و ده نعمت الهی. ده یک هر چیز به خدا داده می شود.
- هندو: مراتب بالاتر ده یعنی 100 و 1000 مبنای کیهان شناسی هندو است.
یازده:
گناه؛ تخطی؛ مخاطره. ده عدد موجود کامل و قانون است و یازده تجاوز از این دو محسوب می شود.
- تاروت: بردباری؛ صبر و بردباری دومین فضیلت از فضایل چهار گانه است؛ عدد یازده دومین عدد از گروه دهگان شمرده می شود. به تعبیر باستانی عدد یازده نمایانگر زخم پذیری، خطر و نشانه ی تجاوز از حد و مرز است؛ این عدد در واقع همان عدد یک است که تکرار شده است، ضمن اینکه حاصل جمع آن عدد دو است که بیانگر فشار و تلاش در جهت آشتی دادن وجوه متباین امور است.
دوازده:
اثنی عشر دایره کامل است. نظم کیهانی. به صورت 3×4 هم نظم دنیوی است و هم معنوی هم باطنی است و هم ظاهری. دوازده نشانه ی منطقه البروج و ماه های سال است؛ دوازده ساعت شبانه روز؛ میوه های درخت کیهانی و غیره؛ بازگشت به آشفتگی آغازین؛ زمان انقلاب زمستانی دوازده روز طول می کشد؛ دوازده زمان برگشت مردگان؛ زمان برقراری جشن ایزد زحل[35] در روم و دوازده روز عید میلاد و کریسمس است. این بزرگداشت ها در نمادهای ودایی؛ چینی؛ بت پرستی و اروپایی نیز یافت می شود. معروف است که هر یک از این روزها وضعیت آب و هوایی دوازده ماه سالی را که می آید پیش بینی می کنند.
- اسلامی: دوازده فرزند علی(ع)؛ امامان یا اولیاء بر دوازده ساعت روز حکم می رانند.
- بودایی: شورایی دالایی لاما دوازده عضو دارد.
-تاروت: کارت مرد نگونسار، شماره ی کارت دوازده است و مجموع دو عدد یک و دو عدد سه است، این به معنای تأثیر متقابل دو عنصریگانگی و ثنویت بر یکدیگر و پیدایش بعدی سه وجهی است( تثلیث) – بیانگر تجدید حیات و نوزایی.
- چینی: دوازده برج طالع؛ منطقه البروج.
- رومی: در مراسم مقدس دوازده دین مرد پایین رتبه دنبال سر کشیش حرکت می کنند.
- سلتی: دربار شارلمانی[36] و شوالیه های میز گرد؛ دوازده اشرافی یا اصیلزاده هستند.
- سومری، سامی: دوازده روز نبرد آشفتگی آغازین و کیهان.
- عبری: دوازده میوه ی درخت حیات؛ دوازده دروازه ی شهر آسمانی؛ دوازده قرص نان روی خوان عبادتگاه مظهر ماه های سال هستند؛ سنگ های گرانبهای چهار آینه ی هارون؛ اسباط اسرائیل و پسران یعقوب دوازده تا بودند.
- مسیحی: دوازده ثمره ی روح؛ دوازده ستاره به معنی اسباط اسرائیل و حواریون؛ تعداد دروازه ها و سنگهای شالوده ی بیت المقدس و ایام کریسمس دوازده روز است.
- مصری: دوازده دروازه ی دوزخ که رع ساعات شب را در آنها سپری می کند.
- میترایی: میترا دوازده مرید دارد.
- هرمسی: دوازده ماه سال و دوازده آتش دوزخ.
- یونانی- رومی:هرودوت می گوید در المپ دوازده ایزد و ایزدبانو وجود دارد، هزیود به دوازده تیتان [37] اشاره می کند. دوازده عدد الواح قانون و روزها و شب های جشن ایزد زحل است.
سیزده:
سیزده شمعی که در طی مراسم هفته مقدس[38]– عبارات سه روزه آخر هفته مقدس یعنی هفته تصلیب مسیح که طی آن شمع روشن می کردند- یا ایام روزه یکی پس از دیگری خاموش می شوند؛ نماد تاریکی زمین و هنگام مرگ مسیح است. سیزده بدشگون شمرده شده، چرا که عدد یهودا اسخریوطی است، به علاوه عیسی و حواریون ، عدد اجتماع جادوگران نیز هست. بر هر یک از سیزده آسمان اقوام، یا یک ایزد حکم می راند. سیزده در تقویم آزتک عدد مهمی محسوب می شود، زیرا به ادوار سیزده روزه تقسیم شده است، در ضمن برای پیشگویی نیز به کار می رفت.
- تاروت: مرگ؛ این عدد به تعبیر سنتی نحس است و حتی امروز نیز بد شگون تلقی می شود و اشارات ضمنی به بدبختی دارد. عدد سیزده متشکل از اعداد سه و یک است که مجموع آنها عدد چهار می شود. عدد چهار نماد نظم و ترتیب و سازمان و تشکیلات است.