چهار
نخستین شکل جامد از چهار به وجود آمده است؛طرح یا نظم فضایی تعیّن؛ایستایی که با دوران و پویایی در تضاد است.چهار یعنی کلیّت، تمامیّت، کمال، یکپارچگی، زمین، نظم، عقل، اندازه، نسبیت، عدل. چهار نشان دهنده ی چهار جهت اصلی، چهار فصل، چهار باد، اضلاع مربع، بازوان صلیب، رودخانه های بهشتی، مناطق اهریمنی، دریاها، کوه های مقدس، گاه های شبانه روز، شکلهای چهار گانه ماه، هر شیئ چهار بخشی، و چهار عنصر در غرب( در شرق به پنج عنصر قائلند) است. تربیع خدایان با تثلیث در تضاد است. چهار در عهد قدیم عددی نمادین است،مثل چهار رودخانه ی بهشت که صلیبی شکل هستند، چهار بخش زمین و غیره، که معمولاً نمادهایی عالمگیرند. چهارتایی ها میتوانند همان طور که به شکل مربع و صلیب نشان داده میشوند به صورت چهار پر هم به تصویر در آیند.
- اسکاندیناوی: در اسگارد [1] چهار رود خانه ی شیر جاری است.
- اسلامی: چهار بخش یک چهار واحدی عبارتند از مبدأ یا آفریننده، روح عالم، جان عالم، و ماده ی اولیه. این چهار جزء با چهار عالم قبالا منطبق است. به چهار فرشته و چهار منزل مرگ نیز قائل هستند.
- بودائی: دامبا [2]یا درخت حیات چهار بخش دارد و از ریشه هایش چهار نهر مقدس بهشت جاری است که نشانگر میل فراوان به ترحم، عاطفه، عشق و بی غرضی یا چهار سوی قلب است. در آیین بودای چینی نگهبانان چهار جهت اصلی عبارتند از: مو- لی- چینگ[3] شرق با حلقه و نیزه ی یشمی؛ ویروپکشا[4] غرب، یعنی دور نگرنده که عود چهار سیمه دارد؛ ویروداکا [5] جنوب، با چتر آشفتگی آغازین؛ تاریکی و زمین لرزه؛ وئیسراونا[6] شمال، که شلاق جوال پوست پلنگی، مار، و مروارید دارد.
- تائویی: چهار نگهبان لاهوتی عبارتند از: لی [7] همراه با پاگودا؛ ما[8] همراه با شمشیر؛ چو [9] با دو شمشیر؛ ون [10] با چماق میخ دار. چهار موهبت روحانی یا مخلوق مقدس عبارتند از اژدها، ققنوس، کی لین یا تکشاخ، و لاکپشت که ضمناً مظهر جهات اصلی نیز هستند.
- توتنی: چهار کوتوله جهان را نگه می دارند.
- چینی: چهار عدد زمین محسوب می شود که مربع نماد آن است. چهار نهر بی مرگی؛ چهار عدد زوج است؛ عدد یین[11]
- سرخپوستی: عدد چهار جهت اصلی و بادها که به صورت صلیب و صلیب شکسته نشان داده می شود. اعمال تشریفاتی و آیینی چهار مرتبه تکرار می شدند.
- سومری، سامی: چهار ایزد سماوی با چهار جهت اصلی یکی دانسته شده اند.
- عبری: سنجش، بخشندگی، عقل . در قبالا به معنی ذاکره؛ چهار عالم قبالا؛ چهار جهت فضا و چهار سطح نظام رده ای تورات است.
- فیثاغورسی: کمال؛ تناسب موزون؛ عدالت؛ زمین؛ چهار عدد سوگند فیثاغورسی است؛ چهار و ده اعداد الهی هستند؛ چهارتایی Tetraktys (2+3+4=10 )
-گنوستیکی: باربلو[12] یا ربعیّت خدا
- مایایی: طاق آسمان را چهار غول نگه می دارند
- مسیحی: چهار عدد جسم و سه عدد جان است. چهار نشان دهنده ی چهار رود بهشت، چهار انجیل، چهار انجیل؛ چهار نویسنده ی اناجیل؛ فرشتگان اعظم؛ اهریمنان اصلی آبای کلیسا؛ پیامبران اولوالعزم؛ فضایل اصلی ( دور اندیشی، شکیبایی، عدالت، میانه روی)؛ چهار بادی که روح واحد از آنها خارج می شود؛ سوارکاران مکاشفه یوحنا
- مصری: عدد مقدس زمان؛ اندازه خورشید؛ سقف آسمان را چهار ستون نگاه می دارد؛ در چهار گوشه جنازه چهار کوزه مرده دان قرار داردکه چهار پسر هوروس[13] – چهار جهت اصلی- ایزدان چهارگانه ی مرگ که با سر بوزینه، شغال، شاهین و انسان نشان داده می شوند از آن نگهداری می کنند.
- هرمسی: تربیع الهی؛ خدا
- هندو: تمامیت؛ وفور؛ برهما- آفریننده، چهار صورت دارد؛ پرستشگاه روی چهار گوشه ی مربع که نماد نظم و غایت جهان است بنیاد یافته است. چهار تاتوا[14] چهار جزء انسان و مراتب عالم طبیعی ( حیوان، نبات، کانی، عقل) و چهار یوگا. چهار، طاس برنده است. چهار، نشان دهنده ی چهار طبقه و دو جفت اضداد است.
- یونانی: عدد مقدس هرمس
پنج:
عالم کبیر بشری، عدد انسان، زیرا به صورت پنج ضلعی است با بازوان پاهایی که از ران خارج شده اند. پنج ضلعی یعنی بیکرانگی وجود و نمادهای قدرت و کمال دایره را نیز شامل می گردد. پنج عددی گرد است، زیرا در آخرین رقمش به وجود می آید؛ سپس نیروهایش را افزایش می دهد. ستاره ی پنج پر، همانند دایره، نماد کلیت، وجود پنج جزئی[15]، عدد مرکز و نقطه ی تلاقی آسمان و زمین است. ضمناً نشان دهنده ی چهار جهت اصلی به اضافه ی مرکز نیز هست. چون خالق اصلی چهار قوه ی کبیر است، به معنای ربانیت نیز هست. پنج عدد وصلت الهی[16]است، زیرا حاصل ترکیب عدد مؤنث و زوج(( دو)) و عدد فرد و مذکر(( سه)) است. عدد پنج نماد مراقبه، دین، وساطت و تغییر پذیری است و به استثنای شرق، به معنای حس است. گلهای پنج پر وقتی که رئوس آن روبه پایین باشد، مثل پنج ضلعی نشانگر فردیت تام و تعلیم و وارد غیبی است و هنگامی که رئوس آن رو به بالا باشد، نماد سحر و جادوی سیاه است. ارقام پنج گانه نخستین دستگاه شمارش را شکل دادند.
- اسلامی: پنج ستون دین، حضرات خمسه( یعنی تجلی و مظاهر حق در مقامات مختلف و عبارتند از: 1- حضرت غیب مطلق 2- حضرت جبروتیه 3- حضرت ملکوتیه4- حضرت شهادت 5- حضرت جامعه)؛ اصول دین، اعمال پنج گانه، نماز های پنج گانه
- بودایی: قلب چهار جهت دارد و مرکز پنجمین جهت آن است که مظهر جهان شمولی به حساب می آید، نماد آن کوه مقدس است که چهار جزیره احاطه اش کرده اند. پنج دیانی بودا عبارتند از: ویروچانا[17]یعنی درخشان، نشانه های او عبارتند از چرخ، مرکز و سفیدی؛ آکشوبیا[18]یعنی خوددار، با نشانه های وجود، شرق و آبی؛ راتناسامباوا[19]یعنی برآمده از گوهر، با نشانه های جواهر، جنوب و زرد؛ آمیتابا[20]یعنی نور بیکران، با نشانه های غرب، قرمز؛ آموگاسیدی[21]یعنی موفقیت حتمی، نشانه هایش عبارتند از شمشیر، شمال وسبز.
- پارسی: عددی است که در مراسم پارسی و مندایی بسیار پرمعنی ست و احتمالاً با پنجه مقدس روزهای کبیسه پیوند دارد.
- تاروت: کارت پاپ، نماد ذهنی الهام پذیر و روشن، اندیشه ای خلاق و مظهر قوانین اخلاقی است. نقش او ماورای زندگی معمولی است. چهار نقطه ی اصلی در فضا که با یکدیگر در پنجمین نقطه فرازین متحد می شوند.
-چینی: در چین پنج عنصر، پنج جوّ،پنج مرحله، پنج سیاره، پنج کوه مقدس، پنج غلّه، پنج رنگ، پنج طعم، پنج زهر،پنج افسون نیرومند، پنج فضیلت اصلی وجود دارد و تعداد مذاهب الهی و مُثل سرمدی نیز پنج تا است.
- عبری: پنج یعنی قدرت و استحکام؛ عقل تندرو؛ در آیین قبالا پنج به معنی هراس است.
- فیثاغورسی: وصلت الهی، ازدواج آسمان و زمین، نور ، مظهر آپولون است زیرا ایزد نور است و پنج ویژگی دارد.
- کیمیاگری:گل و ستاره ی پنج پر نماد جوهر پنجم است.
- مسیحی: مظهر انسان پس از هبوط؛ پنج حس؛ پنج نقطه ی صلیب؛ پنج جراحت مسیح؛ ماهی ها پنج هزار بار غذا می خورند؛ اسفار موسی.
- مصری: پنج تمساح نیل.
- هندی: پنج جهان، پنج عنصر ظریف و پنج عنصر خشن و زمخت، رنگ های ابتدایی، حس ها، پنج صورت شیوا[22] و دو حلول پنج گانه ی ویشنو[23].
- یونانی- رومی: عدد عروسی، عشق و وحدت است، عدد ونوس[24]، چون سالهای متعلق به ونوس به صورت گروه های پنج گانه است. از آنجایی که آپولون ایزد روشنایی است، پنج کیفیت دارد؛ قدرت مطلق، دانایی مطلق، حضور مطلق، پنج به معنی ازلیت و وحدت است.