کافه تلخ

۱۳۸۹ شهریور ۱۳, شنبه

مجلس عالم ذر



مجلس عالم ذر
پایان نخستین شب بود،
پیش از آن نه شبی بود و نه روزی، نخستین شب داشت پایان می گرفت.
عالم ذر در انتظار طوفان «الست» سكوت كرده بود.
ناگهان فرشتگان به پرواز آمدند، سراسر عالم وجود را و افق صحرای عدم را در نور دیدند، وجود و عدم یكی بود، تنها عدم بود كه وجود داشت.


پایان نخستین شب بود، پیش از آن نه شبی بود و نه روزی، نخستین شب داشت پایان می گرفت. عالم ذر در انتظار طوفان «الست» سكوت كرده بود. ناگهان فرشتگان به پرواز آمدند، سراسر عالم وجود را و افق صحرای عدم را در نور دیدند، وجود و عدم یكی بود، تنها عدم بود كه وجود داشت. سایه شتابان و سبك خیز بالهای فرشتگان، همچون ارواح پاكی كه هنوز هیچ كالبدی ندیده اند و به هیچ جسمی خود را نیالوده اند از همه سو می گریخت، صدای فرشتگان، همچون آوای محزون و دل انگیز معبدی غمگین كه راهب تنهایش را می خواند، در فضای هستی طنین می افكند. فرشتگان مأمور بودند تا پیام حضرت خداوندی را از بارگاه ماورائی اش به همه عالم عدم برسانند. خداوند خدا ذرات را فرا می خواند، ناگهان همه ذرات به هیجان آمدند، خروش برداشتند، هنوز شب بود، پایان نخستین شب، ذرات پراكنده به صدای دعوت فرشتگان به هم برآمدند و گرد هم آمدند و در یك چشم به هم زدن، صف اندر صف زانو به زانوی هم، پشت در پشت یكدیگر نشستند. مجلسی بود! چه چشمی را یارای دیدن آن است چه خیالی را قدرت تصور آن است شكوه و عظمتی كه در عدم نیز به سختی می گنجید. همه جمع بودند، همه، همه چیزها و كسها، همه آنها كه آمده اند و مرده اند همه آنها كه هستند و همه آنها كه خواهند آمد، سالهای آینده، قرنهای آینده، میلیاردها سال و قرن آینده سكوت بود و سكوت، تپیدن بود و تپیدن، انتظار بود و انتظار و شب بود، پایان نخستین شب.

ذرات همه بر جا خشك شده بودند و سراپا چشم و پا تا سرگوش كه ناگهان صدای زلزله مانندی كه عدم را به رعشه افكند از جایگاه نور برخاست:

من پروردگار شما، خداوندگار شما نیستم؟

الست بربكم

ذرات یك صدا: چرا. چرا. قالوا: بلی.

(ص ۱۴، هبوط، دكتر شریعتی، انتشارات سروش، چاپ اول ۱۳۵۹)

هاتف: ای اهل آسمان و زمین باخبر باشید

از پای تا به سر همه سمع و بصر شوید

حكم از خدا شده است چنین ای خلایقان

حاضر شوید عالم ذر ای موالیان

جبرئیل: ای هاتف خجسته ندا حامل سروش

امروز مژده چیست كه آمد مرا به گوش

منظور چیست هاتف غیبی ز كردگار

واضح بیان نما كه بگیرد دلم قرار

این خلقت از برای چه، این نور و نار چیست

پیمان عهد بهر چه، شرط و قرار چیست

(تعزیه عالم ذر منسوب به میر عزا)

بین آنچه به نثر در مطلع كلام از قول زنده یاد دكتر علی شریعتی نقل شد و آنچه به نظم از مجلس تعزیه عالم ذر آمد یك وجه تشابه وجود دارد و آن این است كه مرحوم سید مصطفی كاشانی «مشهور به میر عزا» شبیه نامه نویس دوره قاجار به فاصله بیش از نیم قرن، تمثیلی از عالم ذر آورده، كه شریعتی تأویلی از آن روایت قلمی كرده است. بحث در مورد عالم ذر یا یوم الست وقتی مطرح می شود كه دانشمندان علوم اسلامی و مفسرین به تفسیر آیه ۱۷۲ از سوره اعرف می رسند كه می فرماید:

و ا ِذ أخ َذَ ر َ ب ّك َ من ب َنی آد َ م َ م ِن ظ َُه ُور ِه ِم ذ ُ ریت ُهم و أشه َد َه ُم ع َلی ا َ نف ُس ِه ِم، أل َست ِ ب ِر َ ب ِ ّك ُم قالوا ب َلی ش َه ِدنا أن ت َق ُول ُوا ی َوم َ القیم َه، ان ّا ك ُن ّا ع َن هذا غاف ِلین.

«و چون پروردگار تو از پسران آدم از پشتهایشان نژادشان را بیاورد و آنها را بر خودشان گواه گرفت، كه مگر من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: چرا، گواهی می دهیم تا روز رستاخیز نگویید كه از این نكته غافل بوده ایم».

مولوی می گوید:

حرف قرآن را بدان كه ظاهری است

زیر ظاهر، باطنی بس قاهری است

زیر آن باطن یكی بطن سوم

كه در او گردد خردها جمله گم

بطن چهارم از نبی خود كس ندید

جز خدای بی نظیر بی ندید

تو ز قرآن ای پسر ظاهر مبین

دیو آدم را نبیند جز كه طین

ظاهر قرآن چو شخص آدمی است

كه نقوشش ظاهر و جانش خفی است

از آیه فوق الذكر تعبیری مأخوذ است «بدین مضمون كه پیش از خلقت بشر، خداوند هر چه از نسل آدم، فرزند خواست تا روز رستاخیز، همه را به صورت ذراتی از پشت آدم بیرون آورد و خطاب به آنها گفت: الست بربكم. قالوا: بلی شهدنا. و به این ترتیب آنها به خداوندی خدا گواهی دادند و از آن پس، به صورت اول به پشت آدم بازگردانیده شدند. دانشمندان اسلامی و مفسرین، در وجود «عالم ذر» و كیفیت اخراج و اشهاد، اختلاف كرده اند. بعضی به طریق اثبات رفته اند و برخی به راه نفی. روز الست به عنوان روز عهد و پیمان و میثاق و دعوت به وفاداری و زمان انعقاد نطفه خوبیها و بدیها و بهشتی و دوزخی شدن انسانها، شهرت یافته است. به این ترتیب، تعهد انسان از بی زمان، یعنی روز الست، آغاز شده و تا كمال انسان ادامه دارد. انسان حامل و حافظ امانتی است كه در این روز به او محول شده و رسالت اصلی اش به خاطر آوردن عهد مستور در آن امانت است. در عرفان اسلامی، مبنای انسانیت، تعهد آدمی در قبال همین امانت است و آیه الست ُ بربكم، فطرت او را معین می كند كه در اینجا عبارت از آن پیمانی است كه در زمان ازلی و آغازین یا زمان اساطیری بسته شده و كمال آدمی را در گرو تحقق بخشیدن به این پیمان ازلی قرار داده است (ص ۱۰۰ تلخیص فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی دكتر محمدجعفر یاحقی، انتشارات سروش/ ج دوم ۱۳۷۵). چنانكه ملاحظه شد بحث «عالم ذر» كه مستند به روایات منقول از ائمه دین نیز هست تأویل خلقت و سرنوشت ابناء بشر است كه تمثیلهایی از آن در قلمرو هنر شبیه خوانی با عناوین جام بلا، یوم الست یا همان عالم ذر وجود دارد.
از آنجا كه علت اولیه و نهایی تعزیه تبلیغ اندیشه های امام حسین و گرامی داشت واقعه عاشورا و پاسداری از خون شهدای كربلا بوده، سرایندگان مجلس تعزیه سعی داشته اند تمثیلهای مربوط به عالم قبل از ظهور را در واقعه كربلا بجویند. به عبارت دیگر تعزیه سرایان بر مبنای تأویل عالم ذر تمثیلی آورده اند كه شخصیتهای آن تمثیل اهل بیت پیامبر اسلام (ص) و دشمنان ایشان هستند.
لذا با فرض اینكه ذرات همه مخلوقات در حضور خداوند حاضر شده اند ذرات اولیاء و اشقیاء را از میان ذرات بی نهایت انتخاب كرده در مورد سرنوشت آینده آنها ـ بر مبنای آنچه كه بعد از ظهور و خلقت در عالم واقع اتفاق افتاد ـ شبیه نامه می نویسند.



پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر