به گفتهء پاملا اندرسون، فيلسوف فمينيست دين تنها دورهاي كه در طول تاريخ عملكردها فمينيستي بوده و اجحافي به حقوق زنان نشده، سالهاي اوليۀ ظهور اسلام بوده است.
اما پس از آن كه حاكميت به دست ديگر حكام اسلامي افتاد حقوق زنان دوباره دچار تضييع شد. اين را مريم صانعپور عضو گروه غربشناسي پژوهشگاه علوم انساني در نشست چند روز پيش انجمن زنان پژوهشگر تاريخ گفت. در اين نشست كه با موضوع بررسي منزلت زن در اسلام برگزار شد، صانعپور كه براساس پژوهشش در اين باره سخن ميگفت به بررسي جنبههاي ماهوي و وجودي زن در اسلام پرداخت و گفت: «موفقترين منبع ما در اين بررسي قرآن و چهرههاي مطرح صدر اسلام به عنوان مصاديق هستند.»
وي ابتدا به بيان ماهيت زن در اسلام پرداخت و گفت:«خداوند در قرآن ميفرمايد من بدن انسان را از خاك خلق كردم و از روح خودم در آن دميدم و اين عبارت را در مورد هيچ كدام از مخلوقات ديگرش نگفته است.» بنابراين خلقت آدم داراي عظمت است و اين فقط در مورد حضرت آدم نيست بلكه در مورد تمام انسانها صدق ميكند. اما در مورد زن خداوند ميفرمايد: «من از يك نفس واحده آدم و همسرش را خلق كردم. پس از نظر ماهوي هيچ فرقي بين آدم و حوا نيست و همان قدر كه آدم يا انسان قدرت جبلان، طيران و علو و به عكسش نزول را دارد، حوا يا زن نيز دارد و هر دو اين ذات خدايي را در خود دارند.»
از لحاظ صفات و افعال نيز در اسلام تفاوتي ميان زن و مرد وجود ندارد. اما در فرهنگ غرب تلقيهاي غلطي نسبت به ماهيت زن وجود داشته است و همين باعث شده كه جنبش فمينيستي در غرب براي مقابله با اين تفكرات به وجود بيايد.پاملا اندرسون به عنوان فيلسوف دين فمينيستي كه در حال حاضر در دانشگاه فلسفۀ دين تدريس ميكند در كتابش به مسالۀ تبعيض ميان زنان و مردان در جامعهء غربي ميپردازد و علل آن را پيشينههاي فلسفي و ديني در غرب ميداند.
در كتاب وي دربارهء پيشينههاي فلسفي اين تفكر آمده است:«اين نگاه غلط به زن از زمان فيثاغورثيان آغاز شد كه زن را مساوي ميگرفتند با كجي، نقص، دروغ و كذب، ميل و غريزه در مقابل مرد كه او را مساوي ميگرفتند با راستي، كمال، صدق و عقل. اين ديدگاه در طول تاريخ تحولاتي پيدا كرده تا به دورهء مدرنيته يا دورۀ كانت رسيده است.»
كانت به عنوان يكي از محوريترين متفكران دورۀ مدرنيته چون اصالت را براي عقل قرار ميدهد، زن را به عنوان مظهر احساس و ميل و غريزه از دايرۀ عقلانيت بيرون ميگذارد. تفكرات فمينيستي از زمان اگوست كنت و پس از آن با تفكرات سارتر و نيچه و سيمون دوبوار آغاز شد.
پيشينههاي ديني غلط نسبت به ماهيت زن نيز از دو عامل نشات ميگيرند. عامل اول تفكر عهدين است كه زن را به عنوان قسمتي از وجود مرد ميداند. برخلاف برداشت اسلامي كه زن و مرد از يك نفس واحد به وجود آمدهاند. تفكر عهدين دليل هبوط آدم از بهشت را نيز زن ميداند اما در قرآن تمامي آياتي كه مربوط به هبوط آدم و حوا از بهشت ميشود هر دونفرشان را مخاطب قرار داده است.
عامل ديگر در اين تلقيهاي غلط ديني اين است كه مسيحيان معتقدند خدا در وجود عيسي حلول كرده پس خدا مرد است و صفات مردانه دارد. نتيجهءاين تلقينيز اين است كه زن به عنوان يك جنس دست دوم ديده شود. در حالي كه در اسلام خداوند جنسيت نميپذيرد و فقط تجليات اوست كه در همه چيز ديده ميشود و همان طور كه حضرت علي(ع) ولي خداست، حضرت فاطمه هم هست.
سند قطعي در مورد ديدگاه اسلام نسبت به زن قرآن است و نه احاديث
صانعپور دربارهء بهبود وضعيت زنان در ايران ميگويد:«15سال پيش هنگامي كه اين تحقيق را شروع كردم نگاه به زن آن قدر مثبت نبود و ما فكر ميكرديم اگر نگاه مثبتي هم به زن وجود دارد از آن طرف دنيا آمده : زيرا تلقيها به اين صورت بود كه زن موجودي فروتر و وسيلهاي است فقط براي آرامش مرد و رسيدن به او.از طرف ديگر بعضي احاديثي كه در رابطه با زنان وجود داشت ضعيف و غيرقابل استناد مينمود كه همۀ اينها مرا به تحقيق در اين زمينه واداشت و منبع تحقيقم قرآن بود، زيرا حتي بعضي از معتبرترين كتب احاديث همچون بحارالانوار فقط به جمعآوري همۀ احاديث موجود پرداختهاند و همۀ اين احاديث قابل استناد نيستند.» صانعپور ميگويد: «پس از اين تحقيق احساس كرامت به من دست داد و خدا را شكر كردم كه زن هستم
وي به كتاب پاملا اندرسون ارجاع ميدهد و ميگويد: «اندرسون به عنوان فيلسوف دين فمينيسم معتقد است كه تنها در سالهاي اوليۀ ظهور اسلام حقوق زنان پاس داشته شده و در اين دوره زنان دوشادوش مردان در تمام صحنهها حضور داشتند.»صانعپور در ادامه به بررسي جنبههاي وجودي زن پرداخت و گفت:«به لحاظ وجودي فقط دو زن مشكلدار درقرآن مطرح شده يكي زن لوط و ديگري ام جميل زن ابي لهب است. اما از زناني كه اسامي آنها صريحائ در قرآن آمده حضرت مريم را ميتوان نام برد كه روح جبرييل در او دميده شد و شايستهء آن شد كه بدون داشتن همسر حضرت عيسي از او متولد شود. ديگري بلقيس است كه از حضرت سليمان به دستش نامهاي ميرسد و در مقايسه با خسرو پرويز كه نامه را پاره كرد و خشمگين شد او نامۀ سليمان را گرامي داشت و در عوض با اطرافيانش مشورت كرد. مردان طرف مشورتش پيشنهاد جنگ دادند اما بلقيس پيشنهاد داد كه اول يك هديه بفرستيم و اين از ظرافتهاي زنانه در مسايل سياسي است.
متاسفانه در تفاسير مردسالار مانند تفسير نمونه ميبينيم كه اين رفتار بلقيس را تعبير به ترس كرده و همين را دليل بر اين قرار داده كه زن ترسوست.
مورد ديگر آسيه است. يك انسان موحد در دربار فرعوني كه ادعاي ربوبيت داشت و اين مثال نقضي است بر ديدگاه برخي كه معتقدند زن از نظر فكري و فرهنگي بايد اتكايش به مرد باشد و اگر قرار بود آسيه حرف همسرش را بدون چون و چرا بپذيرد و فكر خودش را به كار نيندازد ديگر آسيهاي در كار نبود و نميتوانست الگو باشد.
الگوي ديگر هاجر است كه در سعي بين صفا و مروه به آب كه سمبل معرفت است ميرسد و همۀ مسلمانان در طول تاريخ گور او را طواف ميكنند.
ساره نيز از زناني است كه فرشته را ميبيند و به او بشارت ميشود. ديگري صفورا همسر موسي است كه در شرايطي كه موسي در نهايت سختي و مشكلات بود و از شهر رانده شده بود از خدا طلب خير كرد و خداوند صفورا را واسطۀ خير براي موسي قرار داد و صفورا موسي را پيش پدرش شعيب برد.
مادر موسي نيز از درجات بالايي برخوردار است. هنگامي كه به او وحي ميشود كه موسي را در صندوقچهبگذارد و به آب بيندازد و او در نهايت عبوديت اين كار را انجام ميدهد.از چهرههاي اسلامي نيز از حضرت فاطمه ميتوان ياد كرد كه سورۀ كوثر و آيات الابرار در سورهء انسان در شأن ايشان است و تنها زني بوده كه در مباهلۀ حضرت رسول با نصرانيها حضور داشته است.از طرف ديگر به پشتيبانيهاي مادي و معنوي حضرت خديجه از حضرت رسول ميتوان اشاره كرد كه اگر نبود اسلام آن موقع نميتوانست قد علم كند و ديگري حضرت زينب به عنوان پيامبر عاشوراست.
منزلت زن در اسلام
انجمن زنان پژوهشگر تاریخ دور جدید نشست های علمی خود رابا محور کلی زن در جهان اسلام آغاز کرده است که اولین جلسه با موضوع "زن در تاریخ نگاری اسلامی برگزار شد. در دومین جلسه سخنرانی که روز چهار شنبه ، 6 اردیبهشت سال جاری در محل دفتر انجمن برگزار خواهد شد ، خانم دکتر مریم صانع پور در ارتباط با منزت زن در اسلام ، سخن خواهد گفت .
لازم به ذکر است خانم صانع پور عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی است و علاوه بر انتشار مقالات تخصصی درحوزه فلسفه و عرفان ، کتابهای زیر را تألیف نموده است :
- بررسی تاریخی منزلت زن از دیدگاه اسلام
- نقدی بر مبانی معرفت شناختی اومانیستی
- خدا در رویکردی اومانیستی
- فلسفه اخلاق و دین