کافه تلخ

۱۳۸۶ آذر ۱۸, یکشنبه

عدد هفت


کاربردهای عدد و مفاهیم و ضرایب عددی در تمام امور روزمره زندگی بشر و علوم و فنون عصر به حد وفور به چشم میخورد.

· در نظر اخوان الصفا، علم عدد، ریشه علوم و عنصر حکمت و مبدأ معرفت و اساس معانی است.

· به نظر فیثاغورث شناسایی عدد، شناسایی وحدت خداوند است.

· فارابی در اثر «فی التحصیل السعاده» چنین نگاشته است:«نخستین چیزهای بحث، با عدد، یعنی با علم حساب باید آغاز شود.»

بحث دیگر درباره عدد، اعتقاد به مبارکی یا نحوست اعداد است. این مبحث از زمانهای بسیار دیرین در فکر بشر پدیدار گشته و عددپرستی خود بحث جالبی در تاریخچه علم اعداد است.
طالع بینی و ستاره شناسی، کیمیاگری و... نیز هرکدام نوعی عددشناسی مخصوص بوده است. تقدس و ارزش اعتقادی اعداد در نزد ملل مختلف یا در زمانهای مختلف، متفاوت بوده است.
مثلا اعداد شش، هفت و چهل، اعداد نحس عربی بودند و دین مسیح عدد هفت و چهار را مقدس میدانسته است.
بابلی ها و ایرانیها، شصت و مضارب شصت را ترجیح میدادند. بابلیها به هر یک از خدایان خود عددی کمتر از ۶۰ وابسته می کردند و این عدد، مرتبه آن خداوند را در سلسله مراتب آسمانی نشان میداد.
جالب اینکه فیثاغورثیان نیز نظیر بابلیها عدد را میپرستیدند و چنین می نماید که آنها برای اینکه با فراموش کردن عددی آن را نرنجانند، به اغلب اعداد کمتر از ۵۰ منزلتی الهی نسبت میدادند.

در اساطیر چین نیز، اعداد فرد به سعد و فرخندگی یاد شده و نشانه سفیدی، روز ، خورشید و آتش بوده اند. عدد فرد در چین مظهر یانگ، لاهوت و عددی تغییرناپذیر است اینان اعداد زوج را نحس و نامبارک دانسته و نشانه تاریکی، شب و سرما، آب و زمین دانسته اند. اعداد زوج در نزد چینیان مظهر یین، ناسوت و اعدادی تغییرپذیر به شمار میرفته اند.
فیثاغورثیان نیز اعداد فرد را غیرقابل حل، مذکر، با ماهیتی آسمانی تصور میکرده اند و اعداد زوج را قابل حل، گذرا، مؤنث و خاکی میدانسته اند. در عین حال عددپرستی نماینده یک فکر اساسی هم هست که انسان به وسیله عدد و شکل میتواند اشیاء را بشناسد و این نظر به وسیله نیکوماخس که در سلک نوفیثاغورثیان است و فیلولائس که از شاگردان بزرگ فیثاغورث بوده، بیان شده است:«هر چیز که بتوان آن را شناخت عدد دارد، زیرا ممکن نیست بتوان بدون عدد چیزی را درک کرد یا شناخت.»



تاریخچه اعداد



عدد از مفاهیم پایه ریاضیات است. در آغاز صرفا برای شمارش و اندازه گیری به کار میرفت ولی بعدها ریاضی دانان مفاهیم آن را توسعه دادند و مفهوم عدد صفر، عدد منفی و عدد موهومی و عدد مختلط را ابداع کردند. البته عدد را نباید با رقم اشتباه گرفت. رقم نشانه ای است که برای نوشتن عدد به کار میرود.

تاریخ اکتشاف عدد و مکان آن به درستی مشخص نیست ولی مسلم است که دوره ای از تاریخ وجود داشته که در آن انسان عدد را نمی شناخته و دلیل بر این امر وجود قبایلی است که تا امروز نیز عدد را نمی شناسند مگر به شکل ابتدایی. مانند قبایل زولو Zoulou و پیگمه Pygmees در افریقا، اراندا Aranda و کامیلارای Kamilarai در استرالیا، ابوریجن Aborigenes در جزایر مورای Murray و بوتوکودو Botocoudo در برزیل.

به عقیده برخی سومریها اعداد را در ۳۳۰۰ سال قبل از میلاد مسیح کشف کردند و اعداد سومریها قدیمیترین اعداد در تاریخ محسوب میشود.

در آغاز عدد به صورت محدود وجود داشت. حتی عدد را تا ۲ بیشتر نمیتوانستند بشمارند. برای عدد، مرزی داشتند. برای نمونه زمانی در بسیاری مناطق، مرز شمارش عدد ۶ بود. آنها تا ۶ می شمردند و پس از آن را می گفتند :«بسیار». هنوز هم در بسیاری زبانها هفت به معنی بسیار است. در زبان فارسی ضرب المثلی هست که می گوید: «هفت بار گز کن، یکبار پاره کن» در این مثل، منظور دقیقا هفت بار عمل کردن نیست بلکه منظور این است که پس از عمل «بسیار» نتیجه بگیر. در زبان روسی نیز ضرب المثلی هست به این مفهوم که « هفت نفر منتظر یک نفر نمی مانند» که باز هم منظور این است که تعداد زیادی منتظر یک نفر نمیمانند. همچنین در داستانها، هفت دریا، هفت سرزمین، هفت آسمان و ... همگی به معنای بسیار به کار رفته اند.



نماد و عدد



کارل گوستاو یونگ (روانکاو و روانشناس سوییسی ۱۹۶۱-۱۸۷۵، مؤسس مکتب روانشناسی تحلیلی که شاخه ای از روانکاوی فرویدی است) می گوید: «واژه یا تصویر زمانی یک نماد است که متضمن چیزی در ماوراء معنای آشکار و مستقیم خود باشد. نماد دارای جنبه ای وسیع و ناخودآگاه است که هرگز نمیتوان به طور دقیق آن را تعریف یا توصیف نمود. ما نیز امیدوار نیستیم که بتوانیم آن را توصیف یا تعریف کنیم.

در ادبیات، دین و فرهنگ سرزمینهای گوناگون از گذشته های دور نمونه های نمادین فراوان دیده میشوند. این نمادها شامل اعداد ( سه، چهار، هفت و ...) و عناصر شامل ( آب، باد، خاک و آتش ) و ستارگان و ... میشود.

در بخش نمادین فرهنگهای مختلف جهان مجموعه ای از نمادهای رنگی، عددی، نجومی و ... درکنار یکدیگر قرار گرفته اند و به آفرینش ادبی آن ساختاری جذاب و گاه با مفاهیم بلند عرفانی بخشیده اند. از آن جمله عدد هفت که پایه ای اسطوره ای و مقدس دارد.



هفت



هفت از سه حرف تشکیل شده است: «ﻫ » که میتوان آن را هستی، «ف» فرسایش و «ت» تباهی و نابودی معنا کرد.

هفت در لغت به معنی زمین هموار، باران زود بارنده و نیز به معنی از سبکی پریدن و سخن بسیار و بی اندیشه گفتن است.

هفت عددی معروف است مابین دو عدد شش و هشت که جزء اعداد اول بوده و غیر از صفر و یک و خودش به هیچ عدد دیگری قابل تقسیم نیست، شاید بدین سبب است که هفت را عدد باکره نیز می نامند.

عدد هفت جامع جمیع اصناف عدد بوده و کامل است، کمال بالاتر از اتمام میباشد و عدد شش نزد حکما عددی تام است، وقتی اصل عدد را که یک است با آن جمع کنیم هفت که عددی کامل است به دست می آید.

هفت نماد پیچیدگی و تودرتویی است. حاکی از بطن در بطن بودن خلقت، زمین، آسمان و هر آنچه که عمیق و ژرف و وسیع است میباشد. هفت سمبل مراتب کمال و تعالی است.

هفت عدد عالم و نشانه کمال است که از مجموع «سه» نماد آسمان و «چهار» نماد زمین به وجود می آید و نخستین عددی است که هم مادی و هم معنوی می باشد.

هفت یعنی امنیت، ایمنی، آرامش، وفور، اتحاد مجدد، سنتز و بکارت.

در لغت نامه دهخدا ذیل عدد هفت چنین آمده است: « هفت، عددیست معروف، که از دیرباز مورد توجه اقوام مختلف جهان بوده است. اغلب هفت را در امور ایزدی و نیک و گاه در امور اهریمنی و شرّ به کار می گرفتند. وجود بعضی عوامل طبیعی مانند تعداد سیاره های مکشوف جهان باستان و همچنین رنگهای اصلی مؤید رجحان و جنبه ماوراء طبیعی این عدد گردیده است. قدیمی ترین قومی که به عدد هفت توجه کرده قوم سومر است زیرا آنان متوجه سیارات شدند و آنها را به صورت ارباب انواع می پرستیدند.»



عدد هفت در اسلام



در آیاتی از قرآن به عدد هفت اشاره شده است، برای نمونه:

" اوست آن کسی که آنچه در زمین است همه را برای شما آفرید، سپس به آفرینش آسمان پرداخت و هفت آسمان را استوار کرد و او به هر چیزی داناست. سوره بقره، آیه ۲۹

"ای یوسف! مرد راستگوی! در باره این خواب که هفت گاو فربه را هفت گاو لاغر میخورند و هفت خوشه نیرو را هفت خوشه خشکیده، به ما نظر ده. سوره یوسف، آیه ۴۳

"دوزخی که برای آن هفت در است و از هر دری بخشی معین از آنان وارد میشوند.

سوره حجر، آیه ۴۴

"آسمانهای هفتگانه و زمین و هر کس که در آنهاست او را تسبیح میگویند.

سوره اسراء، آیه ۴۴



هفت صفات پروردگار عبارت است از: حیات، علم، سمع، بصر، کلام، ارادت، قدرت

هفت صفت در غالب توجیه انسان: زنده، دانا، شنوا، بینا، گویا، توانا، خواهنده

هفت اسماء اولیه الهی: حیّ، عالم، مرید، قادر، سمیع، بصیر، متکلم

هفت رکن نماز: نیّت، تکبیره الاحرام، سجود، قیام، رکوع، تشهد، سلام

هفت مکان مقدس: مکه، مدینه، نجف، کربلا، کاظمین، سامره، مشهد

هفت مناسک حج: احرام، طواف، سعی، عرفات، منی، رمی، ذبح

هفت غسل واجب: جنابت، حیض، نفاس، استحاضه، مس میت، میت، غسل به واسطه نذر و دعا

هفت چشمه بهشت: کافور، کوثر، سلسبیل، تسنیم، معین، میم، زنجبیل

هفت دوزخ: سقر، سعید، لفی، حطمه، جحیم، جهنم، هاویه

هفت موضوع قرآن: وعد، وعید، وعظ، قصص، امر، نهی، ادعیه

هفت موضع بدن: روح حیوانی، عقل، باصره، سامعه، ذائقه، شامه، لامسه

هفت قلعه خیبر: کتیبه، ناعم، شق، قموس، نطاه، وطیح، سلالم

هفت قاری معروف قرآن در زمان پیامبر: حضرت علی (ع)، ابی بن کعب، زید بن ثابت، ابن مسعود، عثمان بن عفان، ابوالدرداء، ابوموسی اشعری

تیمم بر هفت چیز صحیح است: خاک، ریگ، کلوخ، سنگ، گل پخته، آجر، کوزه

هفت گناه کبیره: شرک به خدا، ظلم به پدر و مادر، تهمت ناروا، قتل، فرار از جنگ، خوردن مال یتیم، زنا

هفت عضو بدن که در هنگام سجده به زمین میرسند: پیشانی، دو کف دست، دو زانو، دو سر انگشت شست پا

هفت فرشته ایام هفته: اوریاییل، جسدیاییل، شماییل، رفاییل، عناییل، جبراییل، عزراییل

هفت پادشاه جن: مذهب، مره، احمر، برقان، شمورش، ابیض، میموم

هفت چیز در حال نماز از شیطان است: وسواس، چرت زدن، روی از قبله برگرداندن، خون دماغ، خمیازه، خارش بدن، با چیزی بازی کردن (گروهی شک و اشتباه را هم ضمیمه کرده اند)

هفت بار طواف کعبه، رمی جمره با هفت سنگ بر شیطان، هفت بار سعی میان مروه و صفا، هفت بار تطهیر، هفت دروازه برای بهشت و دوزخ، هفت سلام قرآن، هفت آیه سوره فاتحه (فاتحه الکتاب) و ... از نمونه های استفاده از این عدد رمزآلود و مقدس میباشد.



عدد هفت در عرفان و تصوف اسلامی



در تصوف اسلامی نردبان هفت پله به عنوان نماد هفت مرحله جستجو در کشف الاسرار بیان شده است.

عارفان برای قرآن هفت تا هفتاد بطن قایل هستند.

مردان خدا نیز در عرفان اسلامی به هفت دسته تقسیم میشوند: اقطاب، ابدال، اخیار، اوتار، غوث، نقباء، بخناء

ارواح نیز به هفت گروه تعلق دارند: روح جمادی، روح نباتی، روح حیوانی، روح انسانی، روح ربانی، روح قدسی، روح فعال

هفت شهر عشق از دیدگاه برخی متصوفان: طلب، تخلیه و تجلیه، عشق، معرفت، حیرت و محو، فنای فی الله و بقای به الله ، توحید . هفت وادی عشق از دیدگاه عارفانه عطار: طلب، عشق، معرفت، استغناء، توحید، حیرت، فقر و فنا

هفت حال صوفی به اعتقاد برخی از متصوفین: قرب، محبت، خوف، رجا، شوق، مشاهده، یقین

هفت شعائر صوفیه برای رهایی نفس از تن و اتصال به خدا: ذکر (یاد نام خداوند به صورت مکرر است)، سماع (شنیدن ذکر یا اشعار و آیات دلپذیر است به طوریکه انسان تصور کند آنچه می شنود ندا و سروش آسمانی است)، غناء (خواندن قصائد صوفیانه با آوازهای مخصوص است)، موسیقی (نغمات دلکشی که به وسیله آلات طرب نواخته می شود و انسان بدان وسیله میتواند از عالم خاکی اوج بگیرد)، رقص (به دنبال طرب می آید و در آن حلقه وار می رقصند)، شرب خمر (استفاده از خمر برای رهایی از جسد و به وصال حق یا فنای در او رسیدن)، تعذیب جسد (به وسیله گرسنگی و تشنگی و پوشیدن لباسهای خشن و در معرض سرما و گرما قرار دادن بدن).

هفت طور دل عبارتند از: صدر (محل وسوسه است)، قلب (جای ایمان می باشد)، شغاف (معدن مطلق محبت است)، فوأد (مشاهده و رویت است)، حب القلب (محل خاصه محبت است)، سویدا (معدن مکاشفات و علوم لدنی و اسرار الهی است)، مهجه القلب (معدن ظهور تجلیات انوار الهی است). چنانچه تن باید به هفت عضو سجده کند دل نیز باید به این هفت طور سجده نماید.



هفت بت آدمی عبارتند از: دوستی نفس (که بتی بزرگ است و نمیتوان آن را شکست، شش بت دیگر از برای دوستی نفس پدید می آیند اما جملگی را میتوان شکست داد)، شهوت بطن، شهوت فرج، دوستی فرزند، دوستی آرایش ظاهر (بت صغیر)، دوستی مال (بت کبیر)، دوستی جاه (بت اکبر)

هفت مقام ارواح در آسمان: عرش یا آسمان هفتم مقام پیامبر اکرم (ص)، آسمان ششم مقام ارواح انبیاء، آسمان پنجم مقام ارواح اولیاء، آسمان چهارم مقام ارواح اهل معرفت، آسمان سوم مقام ارواح زهاد، آسمان دوم مقام ارواح عباد، آسمان اول مقام ارواح مؤمنان

تاویلهای مختلف عارفانه در عالم تصوف و عرفان اسلامی نیز بیان شده است که در آنها هفت اندام لطیف انسان با نورهای رنگی بیان شده است و هر کدام گامی عارفانه را نشان میدهد. در دید عارفانه اسلامی هر نوری رمزی از پیامبری بوده که در جهان کوچک یافت میشود و سرانجام هریک از اندامهای لطیف با انوار رنگین نمایانده میشوند. اندامهای لطیف از دیدگاه "علاء الدوله سمنانی" عبارتند از: لطیفه قالبیه یا اندام جسمانی لطیف، لطیفه نفسیه یا اندام لطیف نفس (نفس اماره، زمینه آزمایش بشر) اندام دل یا لطیفه قلبیه، راز یا اندام لطیف سر، اندام لطیف روح یا لطیفه روحیه، اندام لطیف خفی یا لطیفه خفیه و لطیفه حقیه.

به این ترتیب هریک از اندامهای لطیف با انوار رنگی و نیز هر کدام با یکی از هفت پیامبر هستی انسان تاویل میگردند. این انوار رنگی پرده هایی است که لطیفه ها را در بر میگیرد و رنگهای آنرا بر عارف آشکار میکند.

۱) جسم لطیف ، حضرت آدم (ع) ، رنگ خاکستری یا سیاه ۲) جان حیاتی ، حضرت نوح (ع) ، رنگ آبی ۳) رده دل ، حضرت ابراهیم (ع) ، رنگ سرخ ۴) رده ابر آگاهی ، حضرت موسی (ع)، رنگ سفید ۵) رده روح ، حضرت داوود (ع) ، رنگ زرد ۶) رده سر ، حضرت عیسی (ع) ، اسود نورانی (سیاه درخشان) ۷) رده مرکز خدایی ، حضرت محمد (ص) ، رنگ سبز

قدما رنگهای اصلی را هفت گونه میدانستند و نیز برخی اقوام در گویشهای خود هفت رنگ اصلی دارند. این رنگها شامل رنگهای سیاه، سفید، قرمز، سبز، زرد، آبی و قهوه ای میباشند.

برخی از مراتب صوفیگری نیز تحت تسلط هفت رنگ میباشند و هر قانونی از مراتب صوفی بر یکی از رنگها تطبیق می یابد. در شمای این هفت رنگ، سیاه و سفید و صندل (قهوه ای_زرد روشن) گروه سه تایی هستند و زرد و سبز و سرخ و فیروزه ای گروه چهارتایی میباشند. گروه چهار رنگ به کیفیات طبیعت بستگی دارند و گروه سه تایی به کیفیات روحانی که به توسط نور بر زمین فرود می آیند و از میان تاریکی صعود میکنند وابسته هستند. هر رنگ نماد یک روز از هفته و یک سیاره نیز میباشد.



عدد هفت در مسیحیت



مسیحیت نیز هفت را گرامی میدارد. در آیین مسیح هفت معجزه از سی و سه معجزه در انجیل یوحنا ذکر میشود.

یوحنای لاهوتی در راز و نیازهای خود هفت کلیسا را مورد خطاب قرار میدهد. در عالم خواب و بی خبری هفت روح و هفت مهر و هفت صورت و بره ای مذبوح که دارای هفت شاخ و هفت چشم بود می بیند و هفت پیاله زرین را در رویا پیش روی مجسم میکند و سرانجام در همین عوالم بی خبری هفت فرشته را می بیند که به آنان هفت کرنا داده شده است. در انجیل متی نیز از هفت روح پلید سخن رانده می شود.

کاتولیکها نیز به هفت مناسک، هفت گناه اصلی، هفت مزامیر، هفت غسل تعمید و هفت افتخار در تاریخ مریم عذرا اعتقاد دارند. هفت گناه کبیره کلیسای کاتولیک: غرور، آزمندی، بی عفتی، حسد، افراط، خشم، کاهلی

هفت امور مقدسه کلیسای کاتولیک عبارتند از: تعمید (که عیسی خود آن را دستور فرمود)، تأیید میثاق (که هر فرد مسیحی میثاق دینی خود را همه روزه تکرار می کند)، عشاء ربانی (شکستن نان و آشامیدن شراب، که نزد عیسویان از همه اعمال مقدس تر است چرا که عیسی خود در شب آخر زندگانی صوری خویش در اورشلیم آن را به اتفاق حواریون به عمل آورد)، اعتراف به گناه و توبه (این عمل نزد پروتستانها معمول نیست)، سازمان روحانی کلیسا (از مقام پاپ اعظم و کاردینالهای او گرفته تا پیشوایان مذهبی و کشیشهای ساده کلیه سه درجه دارند: شماس، کشیش و اسقف. هر عیسوی باید به این سلسله مراتب مقدسه اعتقاد داشته باشد)، ازدواج (این مراسم باید به ترتیب خاص در کلیسا و در حضور کشیش انجام گیرد)، مسح محتضر (این عمل نیز فقط در بین کاتولیکها مرسوم است و عبارت از آن است که شخص مشرف به موت را با روغن زیتون مقدس تدهین میکنند و اسقف بر او دعایی می خواند).

مقام هفت در مسیحیت تا بدانجا بالا میرود که روایت شده است مسیح بر فراز صلیب در لحظه های به دار آویختگی پیش از آنکه چنگال مرگ او را به کام خود کشد هفت گفتار را ارائه داد. مسیح با تکیه بر این هفت گفتار، قوم خود را از سرنوشتی که انتظارشان را می کشد آگاه میسازد.

عدد هفت نمودار زندگانی جسمانی (عدد ۶) پیوسته به حیات الهی (عدد ۱) میباشد. هفت هفته پس از عروج حضرت عیسی عید پاک مسیحیان است.

مسیحیان در ۲۷ ژوئن هر سال هفت انسان خوابیده را به نمایش هفت شهید که زنده لای جرز گذاشته شدند گرامی میدارند.

در کتاب مقدس ( انجیل ) آمده است: بخشایش باید هفتاد مرتبه، هفت بار انجام پذیرد. (متی۱۸/۲۲)

هفته آخر عمر مسیح (از دیدگاه ارامنه، شامل مسیحیهای ارمنستان و ارامنه ایران) به نام هفته بزرگ یا آواگ شابات معروف است:

آواگ دوشنبه: یادبود درخت انجیر خشک شده

آواگ سه شنبه: یادبود مقدسه های ده گانه

آواگ چهارشنبه: یادبود تعمید و تقدیس مسیح .آواگ پنجشنبه: یادبود تشریفات پاشویی و تجسم صحنه خیانت یهودا و اجرای مراسم خاواروم و تصلیت حضرت

آواگ جمعه: یادبود شکنجه های مسیح و پایین آوردن جسم ایشان از صلیب

آواگ شنبه: یادبود جراگالویتس (روز قبل از کریسمس) + مژدگانی + تناول مرغ و ماهی و پلو و کوکو (جشنهای ارامنه، آراداک مانوکیان).

ارامنه همچنین علامت صلیب T را که از علائم باستانی است نشان هفتگانی دانسته و اعتقاد داشتند انسانی که به صلیب آویخته میشده است منجی عالم بوده و نمایشگر الوهیت و انسان خداواری محسوب می شده که عمل شهوانی آدمیزادگان را به اوج کمال می رساند.



عدد هفت در یهودیت



تورات نیز هفت را عددی تمام و کامل میداند. تورات اصلی پیش از نزول قرآن در جنگهای فلسطین از میان رفته است. گروهی از محققین و دانشمندان اروپا معتقدند که نسخه تورات اصلی پس از وفات موسی در صندوق شهادت بوده و علمای بنی اسرائیل بر حسب وصیت حضرت موسی در هر هفت سال یکبار آن را بیرون آورده و بر بنی اسرائیل می خواندند.

در کتاب مقدس عهد عتیق، سفر پیدایش آمده است که خداوند جهان را در شش روز آفرید و روز هفتم را به استراحت پرداخت. این روز را یهودیان سبت مینامند. عید سبت مهمترین عید یهودیان است که مصادف است با هفتمین (آخرین) روز هفته. در این روز همه یهودیان باید استراحت کرده و دست به هیچ کاری نزنند. نیز در روز هفتم ماه محرم موسی، کلیم الله میشود.

در کتاب عهد عتیق، امثال سلیمان آمده است که هفت چیز جان خداوند را کدر میکند: چشمهای بلند، زبان دروغگو، دستهایی که خون بی گناه میریزند، قلبی که تدبیر فاسد میچیند، پاهایی که برای دویدن به سمت زیان شتاب دارند، شاهد دروغی که متکلم به کذب است و فتنه انگیز در میان برادران.

در کتاب عهد عتیق روایت کشتی نوح بیان شده و آمده که جانورانی که با نوح وارد کشتی شدند هفت هفت بودند تا بدینوسیله نسلی از آنها در زمین بماند. هفت روز پس از سوار شدن افراد در كشتى نوح ، هفت روز باران باريد.

در کتاب تاریخ تمدن ویل دورانت آمده است که: «از قوم یهود خواسته شده بود که هر هفت سال یکبار بندگان عبری را آزاد کنند و از وامی که به دیگران داده اند درگذرند.»

عید فصح (پسح) یهودیان هفت روز است که باید شش روز نان فطیر بخورند و روز هفتم جشن یهوه را برگزار نمایند و هفت گاو و هفت قوچ برای خداوند قربانی کنند.

در کتاب مقدس یهود آمده است: اگر خونی ریخته شود هفت برابر یا هفتاد و هفت برابر تقاص باید صورت گیرد. (پیدایش ۴/۲۴)

چون قوم اسرائیل برای تصرف اریحا جمع شدند مامور گشته که هفت کرنا بنوازند و تا هفت روز روزی یک مرتبه حصار اریحا را طواف کنند و روز هفتم هفت مرتبه طواف نمایند.شمعدان هفت شاخه یهودیان مظهر ظهور الهی است که شمعهای آن برای یهوه تقدیس شده اند. ساقه های شمعدان نقش درخت کیهانی و محور عالم را می پذیرد و طی مدت هفت سال ساخته شده است. جوزفوس می گوید که شاخه های هفت گانه عبارتند از: خورشید، ماه و سیارات، همین طور هفت روز هفته، هفت ستاره دب اکبر، هفت نیرو در جهان.



يعقوب براى ازدواج با دو خواهر، جهت هر يك هفت سال شبانى كرد.



لاوى با برادر خود هفت روز راه رفت تا به يعقوب رسيد.



يوسف پس از تدفين پدر، هفت روز عزادارى كرد.



مس ميت هر كس كند، تا هفت روز نجس باشد.



از خون گاو قربانى هفت مرتبه نزد كرسى مقدس بپاشيد.



عدد هفتاد نيز از قداست خاصى برخوردار است : بنى اسرائيل با هفتاد تن به مصر سفر كردند. در



مرگ يعقوب مردم مصر هفتاد روز عزادارى كردند.



موسى هفتاد نفر از بزرگان قوم را برگزيد، كه قرآن به اين تصريح كرده است.



ارميا گفته است كه يهود هفتاد سال بردگى پادشاه بابل كنند.



تورات را هفتاد نفر از علماء يهود ترجمه كردند.

زنانى كه در بنى اسرائيل به نبوت رسيدند:



در قوم يهود پيامبرى منحصر به مردان نبوده ، بلكه زنان نيز مقام نبوت داشته اند و همان گونه



كه انبياء مرد بنى اسرائيل پدر خوانده مى شدند، زنان نيز كه به پيامبرى مى رسيده اند، مادر



خوانده مى شدند، پدر اسرائيل و مادر اسرائيل. تعداد پيامبران زن اسرائيل هفت نفر بوده است:



۱. ساره (همسر ابراهیم)



۲. مریم یا میریام (خواهر موسی)



۳. بوره (که قاضی نیز بوده است)



۴. حنّا (مادر سموئیل)



۵. اوی گائیل (همسر داوود)



۶. حلده (همسر شائوم)



۷. استر (ملکه خشایارشا)



در تورات اشاره ای به نبوت زنان نیست اما تلمود یهود به نبوت ایشان اشاره کرده است.



عدد هفت در دین زرتشتی



در دین زرتشت هفت امشاسپند، نگاهدارنده و نظم دهنده جهان هستی میباشند: اهورامزدا، وهیشتامن (بهمن)، اشاوهیشتا (اردیبهشت)، خشتراویریا (شهریور)، سپنتاآرمیتی(اسفند)، هئوروتات (خرداد)، امرتات (مرداد)

هفت آتشکده بزرگ زرتشتیان: آذرمهر _ آذرنوش_آذربهرام _ آذرخرداد _ آذرآیین_ آذربرزین مهر _ آذردهشت

مراتب هفتگانه روحانیون زرتشتی: اتوباربان، موبدان، هیربدان، دستوران، اندرزبدان، زرتشتروتمه، موبدان یسناخوان

هفت رمز فروهر: نماد انسان کامل، نیایش، پیمان، اندیشه و گفتار و کردار نیک، زمان بی پایان، دو نیروی متضاد یا دو گوهر همزاد، اندیشه و گفتار و کردار بد

هفت جشن پارسایی: نوروز، مهرگان، سده، زادروز، زناشویی، سیزده به در، یلدا

هفت صفت اهورامزدا: نور، عقل نیک، راستی، قدرت، تقوی، خیر، فناناپذیری



عدد هفت در سایر ادیان و اساطیر



در آیین مهر عدد هفت اهمیت خاصی دارد. روی برخی نقوش برجسته مهر پرستی هفت سرو (درخت خورشید نما) میبینیم که به طور متناوب با هفت خنجر جمع آمده اند.

مهرکده ناحیه دورا دارای هفت پله است که به محرابی ختم میشود.

مهرپرستان به سیارات هفتگانه ای اعتقاد داشتند که ژوپیتر در مرکز آنها قرار دارد. این سیارات عبارتند از: ساتورن، خورشید، ماه، ژوپیتر، مریخ (مارس)، ونوس، مرکور.

بر حسب فرضیه ای که سلسوس مهرپرست ساخته هفت سیاره بر هفت فلز کیمیاگری منطبق میباشند: خورشید بر طلا، ماه بر نقره، مشتری بر ارزیر یا قلع، زهره بر مس، زحل بر سرب، زمین بر آهن، عطارد بر جیوه

درجات هفتگانه تشرف به آیین مهر: کلاغ، همسر، سرباز، شیر، پارسی، پیک خورشید، پیر

هفت اصل مهم آیین مهر عبارتند از: جهان را یک پروردگار در خور ستایش است، بیش از یک زن نگیرید، برده داری کار ناشایستی است، گناه بخشوده نمی شود و بایستی جزا داده شود، پیشوایان دین و دولت، باید انتخابی باشند، ثروت باید محدود باشد، مردم جهان با هم برابرند.

در آیین مانوی انسان نخستین که خسته و رنجور بود هفت بار پدر را به یاری خویش خواند.(3)

در دین بودایی هفت گام بودا نماد صعود از هفت طبقه کیهان و زمان و فضای متعالی است. پراسادای قلمرو بودا هفت طبقه بوده است.

در اساطیر سومری دروازه های دوزخ، تعداد دیوها و بادهای نابود کننده هفت تا هستند. در بین النهرین زیگوراتهای هفت طبقه با هفت رنگ وجود داشتند.

در نزد مصریان هفت، نماد زندگانی جاودان و ابدی بوده و به همین دلیل حرف Z که چیزی جز دو 7 نیست، (حرف اول لغت Zao به معنای من زنده ام و واژه Zeus (زئوس) پدر روحانی همه زندگان) گرامی بوده است.

در اساطیر ایران و شرق دور، سلتی و مدیترانه ای، اژدهای هفت سر بسیار استفاده شده است.

پراسادای هفت طبقه در کوه مقدس بوربادور که محور کیهان و نقطه اوج شمال است به معنای رسیدن به قلمرو بودا است.



هفت در تاریخ و فرهنگ



هفت خفتگان شهر افسوس (هفت تن اصحاب کهف): یمیلیخا، مکشلینیا، مشیلینا، مرنوش، دبرنوش، شادنوش، مرطونش.

هفت شهر طلسم نمرود: طلسم آب، طلسم حوض، طلسم طبل، طلسم آینه، طلسم بت منادی بر منار، طلسم روی آب رفتن، طلسم درخت سایه گستر.

هفت شین نزد ایرانیان (قبل از نفوذ اعراب): شمع، شیرینی، شراب، شیر، شربت، شکر، شهد

بعد از ورود اسلام به سبب ممنوعیت و حرام بودن شراب هفت شین به هفت سین تبدیل شد.

هفت سین ایرانیان: سیر، سرکه، سیب، سماق، سمنو، سنجد، سبزه

در شیراز علاوه بر هفت سین هفت میم را هم در سفره می گذارند.

هفت میم: مدنی، مرغ، ماهی، میگو، مسقطی، مویز، ماست



هفت در ادبیات



عدد هفت در ادبیات فارسی نیز از اهمیت و جایگاهی خاص برخوردار است.

کمترین تعداد ابیات یک غزل هفت بیت است.

کتب ایرانی و خارجی بسیاری نیز بر مبنای عدد هفت شکل گرفته است:

هفت رکن خرد اثر توماس ادوارد لارونس، هفت داستان آنتوان چخوف، هفت کاخ اهریمن اثر دنه ری و کلرویل و... . منطق الطیر عطار نیشابوری (هفت وادی سلوک را بیان میکند).

هفت اقلیم احمد امین رازی (در باب اقالیم سبعه و شرح مشایخ و شعرا و علما و پادشاهان است).

هفت حصار خواجه عبدالله انصاری (از رسائل وی میباشد).

هفت بند محتشم کاشانی (در رثای شهدای کربلا است).

مجالس سبعه مولوی (مشتمل بر هفت مجلس و نمودار افکار وی قبل از آشنایی با شمس است).

هفت سال زندان محمدرضا ابن شیخ رمضانعلی خلیلی عراقی (شرح حال یوسف و زلیخا میباشد).

هفت دکان نورالدین شاه نعمت الله ولی کرمانی (در علم اکسیر است).

هفت هات دکتر محمد جعفری (دربرگیرنده سروده های زرتشت میباشد).

نظامی در منظومه خسرو و شیرین به هفت گنج خسرو اشاره میکند. هفت گنج خسروپرویز نام داستانی است از جمله ۳۶۰ داستان باربد که در فرهنگهای فارسی ذکر شده و نظامی نیز آنرا در وصف ثروت خسروپرویز به نظم درآورده است. این هفت گنج عبارتند از:

گنج عروس، گنج بادآورده، گنج افراسیاب، گنج سوخته، گنج خضراء، گنج شادآورد، گنج بارتیف

نظامی در اقبالنامه از خلوت اسکندر با هفت حکیم صحبت کرده و این هفت حکیم را این چنین نام میبرد: ارسط، والیس، بلیناس، سقراط، فرفوریوس، هرمس و افلاطون

هفت پیکر نظامی در بخشهای مختلف به عدد هفت اشاره دارد که از آنها میتوان به هفت پیکر، هفت اقلیم، هفت رنگ، هفت روز هفته، هفت گنبد، هفت سیاره و هفت مظلوم اشاره نمود.

هفت پیکر: نام منظومه ای است از نظامی و چهارمین مثنوی وی از خمسه میباشد. در این منظومه داستان بهرام پنجم ساسانی شرح داده شده است. هفت پیکر، هفت تصویر شاهزادگانی است که بهرام بر دیواره خورنق آنها را مشاهده کرده و دلباخته آنان شد.

هفت گنبد: به معنی اول هفت کره است که هفت آسمان میباشد و هفت گنبد (کاخ) بهرام گور را هم میگویند که به هفت دلیل شهرت دارد: دارای هفت ستون است، هفت گنبد دارد، هر گنبد دارای رنگی جداگانه است در نتیجه هفت رنگ دارد، بر هفت روز هفته دلالت دارد، هفت سیاره بر آن منطبق است، هفت شاهزاده از هفت اقلیم را در خود جای داده است.

هفت رنگ، هفت روز هفته، هفت سیاره:

رنگ سیاه، روز شنبه، سیاره کیوان یا زحل

رنگ زرد، روز یکشنبه، سیاره خورشید

رنگ سبز، روز دوشنبه، سیاره ماه

رنگ سرخ، روز سه شنبه، سیاره مریخ

رنگ فیروزه ای، روز چهارشنبه، سیاره عطارد یا تیر

رنگ صندل گون، روز پنجشنبه، سیاره مشتری

رنگ سپید، روز آدینه، سیاره ناهید یا زهره

هفت داستان هفت پیکر: بهرام پس از ازدواج با هفت شاهزاده از هفت اقلیم از هر کدام از آنها در شبی جداگانه دیدن نموده و یک داستان طلب میکند. درنتیجه در این منظومه هفت داستان از زبان شاهزادگان بیان میگردد.

هفت مظلوم: نظامی در هنگام لشکر کشیدن مجدد خاقان چین به ایران در اثر داستان یک شبان به خیانت وزیر خود پی میبرد و وزیر را بازخواست نموده و از مردم میخواهد تا هر کس شکایتی از وی دارد به پیش او بیاید. هفت ستمدیده نزد شاه رفته و دادخواهی میکنند.

در شاهنامه فردوسی نیز بارها عدد هفت مورد توجه قرار گرفته است:

هفت پهلوان: در شاهنامه هفت پهلوان با شخصیتهای مختلف برگزیده شده اند: ضحاک (پادشاه بد)، فریدون (پادشاه خوب)، سیاوش (شاهزاده ای نیکوکار)، فرود (شاهزاده ناکام)، پیران (سردار بزرگ تورانی)، رستم (پهلوان بزرگ ایرانی)، بهرام چوبین (پهلوانی دیگر از ایران زمین)

هفت واد: نام مردی در شاهنامه که دارای هفت پسر بود و با اردشیر جنگ کرد. او را هفت بخت هم گفته اند.

هفت دیوار: سیاوش شهر «گنگ دژ» یا «سیاوش گرد» را بنا میکند که دارای هفت دیوار است: زرین، سیمین، پولادین، برنجین، آهنین، آبگنین، کاسگنین.

جنگ هفت گردان: ماجرای جنگ هفت گردان این است که رستم به همراه هفت تن از پهلوانان ایران از مرز می گذرد و به شکارگاه افراسیاب میرود. یک هفته در آنجا به شکار میپردازد، افراسیاب آگاه میشود و به جنگ آنها میرود. سرانجام ایرانیان فاتح باز میگردند.

هفت خان رستم: هفت موضع یا مرحله بین ایران و توران بود که رستم و اسفندیار در آن مناطق به مخاطرات بزرگ دچار شدند.

ترکیبات عدد هفت مانند هفت فلک، هفت گردون، هفت گنبد خضراء، هفت بنا، هفت پرگار، هفت بام، هفت اورنگ، هفت طبقه زمین، هفت الوان، هفت خم، هفت دایره، هفت اژدها و ... نیز در ادبیات رواج بسیار دارد.



هفت در موسیقی



نتهای هفت گانه موسیقی: دو، ر، می، فا، سل، لا، سی

هفت دستگاه موسیقی ایران: راست و پنجاه، چهارگاه، سه گاه، همایون، نوا، ماهور، شور

موسیقی یونانی نیز دارای هفت دستگاه می باشد. همچنین در گذشته در یونان هفت گام مورد استفاده بوده است.

باربد موسیقی دان معروف ساسانی هفت آهنگ برای هفت روز هفته ساخت. در دوران ساسانی خصوصا در دربار خسروپرویز نیز هفت دستگاه موسیقی متداول بوده است.

زنج از سازهای خراسان است که هفت سیم دارد.

چنگ در نزد قدما هفت سیم داشت.

هفت بند نام نیی است که آواز آن از سایر نی ها رساتر می باشد.

طاس هفت جوش نام یکی از آلات موسیقی دربار شاهان قدیم ایران است.

هفت نوع ساز بادی وجود دارد.



هفت در خوشنویسی



هفت خط جام: جور، بغداد، بصره، ازرق، ورشکر، کاسه گر، فرودینه

هفت خط: ثلث، محقق، ریحانی، رقاع، نسخ، تعلیق، نستعلیق

هفت خط عهد ساسانی: دردین دفتریه (که بدان اوستا را می نوشتند)، ویش دبیریه (که بدان فراست، زجر، اشاره های چشم و مانند آنرا نویسند و قلم آن به کسی نرسیده)، گستج (که بدان عهدها، امور مخفی و سکه ها را مینوشتند)، نیم گستج (که بدان طب و فلسفه را مینوشتند)، شاه دبیریه (که ملوک عجم در میان خود بدان تکلم میکردند و عوام در آن شرکت نداشتند)، راز سهریه (ملوک بدان خط اسرار خود را برای اقوام دیگر می نوشتند)، رأس سهریه (بدان منطق و فلسفه را می نوشتند)



هفت در سایر هنرها



یونانیان باستان همه ساله، هفت تن از بهترین هنرپیشگان نقشهای سنگین و غمناک و نقشهای طنز و کمدی را انتخاب میکردند. آنها مانند رومیان باستان به هفت هنر احترام میگذاشتند. در سینما (هنر هفتم) نیز فیلمهایی ساخته شده اند که در نام آنها از عدد هفت استفاده شده است مانند: هفت عروس برای هفت برادر، هفت دلاور، هفت کوتوله، هفت شیطان

نمایشنامه های بسیاری نیز با اسمی از عدد هفت وجود دارند مانند: هفت سران برابر طبس، هفت کاخ اهریمن و ...



هفت در طبیعت



گیاه اسلیوس (سلیخه) مخصوص هند و عمان، بر هفت قسم است: زرد خوشبو، سرخ خوشبو، سفید مایل به زرد، بین سرخی و سیاهی، غیربراق، سیاه و بدبو. این گیاه هفت سال عمر میکند.

هفت ستاره که آنرا به عربی بنات النعش می خوانند و به صورت خرس است و به عربی دب می گویند.

عجایب هفتگانه شامل: اهرام ثلاثه مصر، باغهای معلق بابل، مجسمه زئوس یا ژوپیتر (خدای خدایان)، معبد آرتمیس، آرامگاه موسولوس، مجسمه آپولون (خدای روشنایی یونانی)، فانوس اسکندریه

هفت اختر: ماه، تیر، ناهید، خورشید (مهر)، بهرام، برجیس (اورمزد)، کیوان