1- اساطیر ساکنان سرزمین کنونی بلوچستان قبل از امدن قوم بلوچ به این سرزمین .
از منابع تاریخی چنان بر می آید که سرزمین کنونی بلوچستان در اصل محل سکونت قوم بلوچ نبوده ، بلکه این سرزمین ساکنان دیگری داشته است . قوم بلوچ بعدا بصورت مهاجر به این سرزمین روی آورده و پس از تسلط بر ساکنان بومی ان ، نام خود را بر آن نهاده است.
فردوسی مسکن اصلی قوم بلوچ را در حدود شمال خراسان امروزی می داند . ریچارد نلسون فرای معتقد است که قوم بلوچ فقط حدود 9 قرن است که ببه این سرزمین روی آورده و نام خود را بر آن نهاده است . در منابع ایرانی باستانی خصوص کتیبه های هخامنشی ، اشکانی و ساسانی _ ذکری از سکونت قم بلوچ در سرزمین کنونی بلوچستان به میان نیامده است . آنچه از شواهد پیش و پس از تاریخ بر میآید ، این سرزمین با اوضاع جغرافیایی خود محل سکونت انسانهایی بوده که آنها با تابعیت از جهاان بینی خاص خود به ساختن اساطیر مادی و معنوی پرداختند .
در تاریخ نام ساکنان اصلی این سرزمین پیش از آمدن قوم بلوچ به وضوح ذکر نشده و شواهد پیش از تاریخ به مراتب تاریک ترند. مورخان به احتمال یکی از ساکنین این سرزمین را پیش از آمدن قوم بلوچ قوم " دراویدی" می دانند . که این قوم خود یکی از وابستگان نژاد هندی غیر آریایی است . پیش از دستیابی به منابع علمی دقیق ، فقط تا این حد می توانیم قضاوت کنیم که بگوییم : اساطیر این سرزمین ، دارای تأثیر و تأثراتی از اساطیر همجوار خود یعنی "اساطیر ایرانی ، هندی و بین النهرینی " بوده است چه از نظر تفکر در آفرینش ، هستی ، جهان پس از مرگ ، انسان ، موجودات و چه از هر نظر دیگر . در مورد منابع اسطوره مادی این سرزمین ، تحقیقات زمین شناسی و باستان شناسی توأما کارآمد هستند که متأسفانه تا کنون گام مهمی در این زمینه برداشته نشده است . در این خصوص می توانیم به نقش دریا ، کوهها ، رودخانه ها ، جلگه ها ، کوهپایه ها ، صحرا و ریگزارها ، شرایط جوی ، افات و حوادث طبیعی ، راههای ارتباطی ، اوضاع نجومی و ... این سرزمین بر ای اسطوره سازی ساکنان آن اشاره کنیم شاید به همان گونه که امروزه قله تفتان و دریای عمان در نظر بسیاری از مردم بلوچ جلوه اسطوره ای دارند ، در نظر ساکنان ان زمان نیز در بردارنده اساطیری بوده اند.
2- اساطیر قوم بلوچ پس از روی آوردن به سرزمین کنونی بلوچستان
در رابطه با شکل گیری اساطیر قوم بلوچ پس از روی آوردن به سرزمینی که اکنون "بلوچستان" نام دارد ، مطالب بیشتری می توان ذکر کرد . امروزه به کمک علوم بررسی نژادها و زبانها و با یاری جستن از تاریخ ، به این نکته دست یافته ایم که قوم بلوچ یکی از اقوام ایرانی بوده که با کوله باری از اعتقادات اساطیر ایرانی به این سرزمین وارد شده است . متأسفانه به سبب کمبود منابع قابل اعتماد ، به درستی نمیتوان قضاوت کرد که آنها حامل چه نوع عقاید اساطیری ایرانی یا غیر ایرانی بوده اند. همین کافی است که با تکیه بر بعضی از واژه هایی که رنگ اسطوره ای ایرانی _ حتی آریایی _ دارند، مانند واژه های « دیو ، اتش ، زمان ، بهشت ، دوزخ ، دین و ...» که در زبان بلوچی ( البته با تغییر آوایی بعضی از آنها ) موجود هستند ، قضاوت می کنیم که بسیاری از عقاید اساطیری قوم بلوچ ریشه در اساطیر ایرانی و حتی آریایی دارد. با ورود قوم بلوچ به سرزمینی که بعدا آن را بلوچستان نامید و با آشنایی و انطباق این قوم با اقوام و سرزمین جدید ، طبیعی است که یک آمیختگی همه جانبه _ از جمله آمیختگی عقاید اساطیری در بین آنان به وقوع پیوست .
بسیاری از عقاید اسطوره ای سامی از رهگذر دین اسلام در میان مردم بلوچ راه یافته و دامنه آمیختگی اساطیر مختلف توسط این قوم گسترش یافت. در اثر ارتباطات ، خصوصا از طریق ارتباطات دریایی ، جلوه هایی از تفکرات اسطوره ای قاره آفریقا به بعضی از جلوه هایی از تفکرات اسطوره ای قاره آفریقا به بعضی از نواحی بلوچستان نیز رسیده است . بطور کلی می توان گفت که تفکرات اسطوره ای این قوم پس از ورود به سرزمین کنونی بلوچستان ، جلوه ای از آمیختگی اساطیر ایرانی ، هندی ، بین النهرین _ سامی و آفریقایی را به نمایش می گذرد . به دلیل دور ماندن سرزمین بلوچستان از حمله مستقیم ترکان ، مغولها ، تیموریان و اروپائیان معاصر ، رد پای اساطیر این قوم به وضوع در بلوچستان مشاهده نمی شود .
به علت فقدان مطالب علمی قابل اعتماد درباره قوم بلوچ پس از ورود به سرزمین کنونی بلوچستان ، شناخت اساطیر آن به سادگی میسر نیست و ارائه هر گونه نظری در این مورد در حال حاضر تا حدی بر پایه فرضیات اثبات نشده استوار است . امید که در سایه تلاش صاحبنظران ، رموز آن کشف شده و فرضیات موجود با یقین به اثبات برسند.
نادرست خواهد بود که بپرسیم « آیا اسطوره واقعیت دارد یا نه ؟ » پرسش درست آنست که بدانیم « این اسطوره چه کاری میخواهد انجام دهد ؟ »
شرح وقایع تاریخی نواحی مختلف بلوچستان که بطور شفاهی به نسلهای بعد منتقل شده ، تا حدی حاوی بعضی از افکار اسطوره ای مردم بلوچستان است . قدم تاریخی شخصیتهای این وقایع حداکثر به قرن 6 در گذشته می رسد . اکنون حدود یک قرن است که بعضی از این روایات شفاهی که غالبا به صورت شعر و داستان در اختیار بود اند کتابت شده و مرتب گشته اند . در لابلای این مآخذ بعی از جلوه های اساطیر قوم بلوچ در چند قرن گذشته متجلی است که اینک به بعضی از آنها اشاره می شود. این مطلب شامل تفکرات اسطوره این قوم از حدود شش قرن قبل تا کنون می باشند .
اسطوره آفرینش
اسطوره آفرینش ( از جمله آفرینش آسمان ، ماه و ستارگان ، خورشید ، زمین ، موجودات جاندار و بیجا ن _ انسان و حیوانات ، آب ، گیاه ، آتش ، خاک ، هوا ، .. ) در نظر مردم بلوچ قرون یاد شده دارای طراحی از پیش آماده است که فقط اهمیت انها درتغییرات ناگهانی و کلی آنها مشهور می شود . در ذهن آنان ، جریان تحولات اجرام آسمانی یک امر تکراری و کم اهمیت است . خورشید راه خود را به خاطر گرمی و روشنایی جان می پیماید. ماه در مسیر خود حرکت میکند ستاره ها فقط در شب می درخشند . آسمان حالات گوناگون به خود می گیرد. تنها زمانی که خورشیدبه مدت قابل ملاحظه ای از پشت ابرها بیرون نمی آید و با خسوف و کسوف رخ می دهد و یا ستارگانی مانند زال و سهیل بر فصل خاصی از سال گواهی میدهند، توجهات به سوی آنان معطوف می شوند. اهمیت آنان به قدری نیست که در مقابل آنها قربانی انجام شده و یا نذر و نیاز و فدیه ای تقدیم شود و یا فلسفه نجومی ویژه ای برای آنان در نظر گرفته شود . در مقابل حوادث سهمگین طبیعی از خدای یکتا و گاه از نیکان درگاه او طلب استمداد می شود.
اسطوره وجود ( هستی )
هستی افراد عادی ، اموال منقول و غیر منقول ، حیوانات ، موجودات جاندار و بی جان در نظر مردم بلوچ از اهمیت چندانی برخوردار نیست . چرا که هیچکدام از اینها با توجه به شرایط خاص منطقه بلوچستان خاصیت پایداری ندارد . بلوچ هر آن آماده مهاجرت به جای دیگر است و ترک مال و منال ، افراد سرزمین و قبیله و حتی خویشاوندان نزدیک برای او اهمیتی ندارد. به همین دلیل هیچکدام از افارد و چیزهای یاد شده در ذهن او تقدس نداشته و پرستش نمی شوند و برای آنها برج و بارگاه و پرستشگاه ساخته نمی شود. تنها افراد خاص هستند که خاطره آنها برای مدتی در ذهن می ماند و جلوه های اسطوره ای انان در ادبیات و تاریخ شفاهی و کتی این قوم پدیدار می شود . از جمله این افراد می توان به سرداران طوایف ، جنگاوران ، عشاق ، سخاوتمندان ، مؤمنان خاص خدا و ... اشاره کرد.
اسطوره مرگ
علی رغم اینکه نقش وجودی فرزند ( بخصوص فرزند پسر ) و ازدیاد تعداد افراد یک قبیله در نظر مردم بلوچ دارای اهمیت ویژه ای است ، اما مرگ این افراد آنها را آنچنان متأثر نمی سازد که از مرگ در گذشتگان اسطوره بسازند . البته اسطوره کینه جویی در مقابل کسانی که باعث ضرب و قتل وابستگان آنها شوند ، قوت دارد . در موارد نادری برای آمرزش و گرامیداشت روان در گذشتگان نذوراتی به نام "پاتیا" و "کُرباتی" تقدیم می شود.
اساطیر اجتماعی ، طبیعی ، معیشتی ، ادبی و هنری
از دید اجتماعی اثراتی از اساطیر مرد سالاری ، احترام به سردسته طایفه ، وابستگی قبیله ای ، ازدواجهای درون فامیلی ، احترام به والدین ، تعاون در قالب ( پَتّ ، مَیار ، پَتَر ، بجّار و ... ) اصالت خون و خون بست ، روابط زنا شویی ، مهمان نوازی ، سادگی در کردار و گفتار ، میانه روی ، وابستگی به شاه ، حاکم و کدخدا ، انتقام جویی و ... در بین مردم این قوم به چشم می خورد که البته در زمان حال نسبت به گذشته بسیار تفاوت نموده و جلوه های اساطیری این مسائل کم رنگ شده است .
بطور کلی میتوان گفت که تفکرات اسطوره ای این قوم پس از ورود به سرزمین کنونی بلوچستان ، جلوه ای از آمیختگی اساطیر ایرانی ، هندی ، بین النهرینی ، سامی و آفریقایی را به نمایش می گذارد .
عوامل طبیعی از جمله دریا ، رودخانه برکه ها و چشمه ها ، قنوات و آب راهها ، سیلها ، تپه ها ، کوهپایه ها ، رشته کوهها با قله های آنان ( که قله تفتان درصدر آنها قرار می گیرد) ، دشتهای کم عرض و دشتهای پر پهنا ، گیاهان ، حیوانات ، حوادث طبیعی ( زلزله ، توفان ، تگرگ و باران ، آتش سوزی ، باد ، قحطی ، خشکسالی و ... ) جانوران اهلی و وحشی و ... در اسطوره سازی این قوم مؤثر بوده اند . اسطوره ای این عوامل در گفته ها ، ضرب المثلها ، اندرزها ، روایات و بطور کلی ادبیات بلوچی متجلی است .
ادبیات اساطیری چند قرن گذشته مردم بلوچستان شامل یکسری اشعار حماسی ، تاریخی ، اجتماعی ، مذهبی ، اخلاقی ، تغزّلی و تعدادی روایات تاریخی می باشد که هنوز جوانب اساطیری آنها بطور دقیق بررسی نشده است.
از جنبه اساطیر معیشتی ، پوشیدن لباس مخصوص بلوچی ، پوشیدن کفش مخصوص ، مصرف خرما و گوشت ، کسب درآمدهای قانونی وغیر قانونی ، اسکان در خانه مخصوص ، گیاهخواری ، سواری بر شتر ، تحمل تشنگی و گرسنگی و شرایط سخت جوی از خصوصیات این قوم است که توضیح جوانب اساطیری آن از حوصله این نوشتارخارج است.
ادبیات اساطیری چند قرن گذشته مردم بلوچستان شامل یکسری اشعار حماسی ، تاریخی ، اجتماعی ، مذهبی ، اخلاقی ، تغزّلی و تعدادی روایات تاریخی می باشد که هنوز جوانب اساطیری آنها بطور دقیق بررسی نشده است .در زمینه هنر اساطیری این قوم نیز تحقیقی انجام نشده و منبع مدونی در دسترس نیست .
اثرات مظاهر تکنولوژی قرون معاصر به صورت همه جانبه در بلوچستان نیز مشهود است که از این رهگذر بسیاری از جوانب اساطیری این سرزمین اثر پذیرفته اند.
قوم بلوچ یکی از اقوام ایرانی بوده که با کوله باری از اعتقادات اساطیر ایرانی به این سرزمین وارد شده است.
در مجموع ، در چند قرن گذشته ، تفکرات اسلامی بسیاری از جوانب عقاید اساطیری قوم بلوچ را تحت الشعاع قرار داده و روز به روز تسلط آن افزوده می گردد. این تفکرات غالبا وابسته به شعبه حنفی از مذهب اهل تسنن می باشند . در این مقاله درآمدی که در فرصتهای آتی بتوانیم در مورد هر کدام از مباحث اساطیری سرزمین بلوچستان به تفکیک بحث و اظهار نظر نمائیم .
نويسنده ابومتین موضوع: تاریخچه بلوچستان وقوم بلوچ