کافه تلخ

۱۳۹۱ آذر ۱۹, یکشنبه

انقلاب ساحران




" تراژدي انسان امروزي، شرايط اجتماعي او نيست، کمبود اراده براي تغيير خودش است.  
   دگرگونيهاي جمعي آسان است،  اما دگرگونيهاي اصيل، خاتمه دادن به دل‌سوزي براي خود، از بين بردن منيت،  متوقف ساختن عادات و هويوهوسها .... آه، کاملاً چيز ديگري است! 

    جادوگران ميگويند که شورش اصلي برنامهريزي يک انقلاب در برابر حماقتهايمان است. همان‌طور که ميتوانيد درک کنيد اين  يک کار مجرد است.

" هدف ساحران انقلاب ساحران است: 
 آشکارسازي نامحدود از تمامي امکانات ادراکيمان. 

 من هيچ انقلابياي بزرگتري از آموزگارم را نميشناسم.  پيشنهاد او استفاده از تورتيلاس براي درست کردن نان  نبود،  ابداً، او مستقيماً به هسته موضوع اشاره ميکرد.  پيشنهاد او شيرجههاي مرگآوري از افکار به ناشناخته بود.  و تشريح کرد که اين کار شدني است!
" او پيشنهاد کرد که زندگيام را پر از تصميمات اقتدار کنم، با استراتژيهايي که دستآوردشان آگاهي بود.  به من آموخت که معماري دنيا آن‌گونه که به من آموختهاند نيست،  مي‌توانم آن راهرگاه  بخواهم، دوراندازم. 
مجبور نيستم که تصوير ديگران از دنيا را نگهدارم، و يا براساس برنامهاي زندگي کنم که برازنده من نيست. ميدان نبرد من مسير راه مبارزان است!"



ملاقات باناوال