کافه تلخ

۱۳۸۶ آذر ۱۶, جمعه

شاهدان يهوه


مؤسس اين فرقه آقاى چارلزت. راسل از اهالى پلسيلوانياى امريكاست كه در سال 1852 متولد شده است. اين فرقه نام شاهدان يهوه را در سال 1931 براى خود انتخاب كرد. مؤسسه مركزى شاهدان يهوه بنام "واج تاور" (برج نگهبانى) خوانده مى‌شود. آقاى راسل كه ادعا مى‌كرد عبرى و يونانى مى‌داند، در مقابل سؤال و جواب معلوم شد كه اطلاعى از اين زبان‌ها نداشته، بنابراين ترجمه‌اى كه از آيات كتاب مقدس كرده قابل قبول نيست. هرچند پيروان بعدى اين فرقه مخصوصا آقاى "رادفورد" سعى كرده‌اند كه شاهدان يهوه از اشتباهات راسل مبرا سازند ولى آنها نيز همان اشتباهات را تكرار كرده‌اند.

خلاصه‌اى از اعتقادات شاهدان يهوه
آنها صميمانه ادعا مى‌كنند كه كتاب مقدس يگانه مرجع است. ولى همه اركان ايمان مسيحيت راستين و تاريخى را انكار مى‌نمايند، كه از آن جمله تثليث، الوهيت، عيسى مسيح، قيام او در جسم، نجات با فيض از راه ايمان و مجازات ابدى شريران. شاهدان يهوه براى اثبات حقانيت خود پيوسته از آيات كتاب مقدس سوء استفاده كرده و آنها را خارج از متن و بدون در نظر گرفتن ارتباط كلى با ساير قسمت‌هاى كلام خدا تعبير مى‌كنند.

عقيده آنها درباره عيسى مسيح
شاهدان يهوه معتقدند كه عيسى مسيح خدا نيست كه جسم پوشيد بلكه او يك مخلوق است. آنها مى‌گويند كه عيسى يك خداى كوچكترى بود.
He was a god, but not the Almighty God, who is Jehoah. (Let God BeTrue, p. 33)" " بديهى است كه انكار الوهيت مسيح در تاريخ كليسا كار تازه‌اى نيست. آريوس هم در قرن چهارم همين عقيده منحرف را پيدا كرده بود. شاهدان يهوه معتقدند كه عيسى مسيح همان ميكائيل رئيس فرشتگان بوده كه برادرش زهره است كه به ضد خدا قيام كرد. (گفته آقاى رادفورد در كتاب "ملكوت نزديك است" صفحه 49). آنها مى‌گويند كه ميكائيل در زمانى كه به صورت موجود زمينى حاضر شد به صورت انسان مبدل گشت و به هنگام قيامش از مردگان، او به شكل روح نامرئى به آسمان برگشت و ديگر بدنى ندارد. آيه‌هايى كه شاهدان يهوه از آنها سوء استفاده مى‌كنند از اين قرارند: «پدر از من بزرگتر است» (يوحنا 14: 28)، معنى اين آيه اين است كه مسيح در زمان جسم پوشيدنش داوطلبانه خود را تسليم پدر نمود و از نظر مقام خودش را به اصطلاح انجيل خالى كرده صورت غلام را پذيرفت... و خويشتن را فروتن ساخت... . ولى چيزى از شخصيت او كم نشد (فيليپيان 2: 7 و 8). «ابتداى خلقت خدا ...» (مكاشفه 3: 14) در اينجا ابتدا بايد منشأ و منبع و سرچشمه، ترجمه شود. مسيح نخستين علت وجودى عالم است. توسط او همه چيز آفريده شد (يوحنا 1: 3). با مقايسه اين آيه با تمام تعاليم كتاب مقدس درباره الوهيت مسيح نيز به همين نتيجه مى‌رسيم.

امثال سليمان آيه ديگرى است كه شاهدان يهوه از آن سوء استفاده مى‌كنند تا ثابت كنند كه مسيح آفريده شد. اين آيه درباره حكمت چنين مى‌گويد: «خداوند مرا مبدأ طريق خود داشت قبل از اعمال خويش از ازل»، در اين آيه حكمت سخن مى‌گويد و معمولا آن را مربوط به مسيح مى‌دانند. ولى در اينجا هم مانند آن چه درباره مكاشفه 3: 14 گفتيم كلام خدا از آفرينش مسيح سخن نگفته بلكه او را سرمنشأ و آغازكننده همه موجودات ذكر نموده است. نمى‌توان گفت كه اول خدا بود و بعدا حكمت او به وجود آمد زيرا حكمت در ذات مبارك الهى وجود دارد و از او صادر مى‌گردد كه منظور ازلى و ابدى بودن مسيح است نه مخلوق بودنش. «او صورت خداى ناديده است. نخست‌زاده تمامى آفريدگان» (كولسيان 1: 15). شاهدان يهوه عبارت «نخست‌زاده تمامى آفريدگان» را به معناى خلقت مسيح مى‌گيرند. ولى از مطالعه تمامى آيات مربوط به نخست‌زاده در كتاب مقدس به اين نتيجه مى‌رسيم كه منظور اين نيست كه مسيح مخلوق بود، بلكه اصطلاح نخست‌زاده به مقام ارجحيت، امتياز و اقتدار مسيح اشاره مى‌كند. زيرا نخست‌زاده در كتاب مقدس تنها به زمان زائيده شدن اشاره نمى‌كند. مثلا عيسو حق نخست‌زادگيش را به يعقوب فروخت و روبين حق نخست‌زادگيش را از دست داد و يهودا جاى او را گرفت. مقصود از اصطلاح "نخست‌زاده" در اينجا طبيعت عالى و مقام و جلال مسيح است، نه زايش او در زمان. عيسى مسيح، نخست‌زاده مخلوقات يعنى منشأ و سرچشمه مخلوقات بوده ولى خودش مخلوق نمى‌باشد.

عقيده شاهدان يهوه درباره روح‌القدس
شاهدان يهوه در نشريات خودشان پيوسته الوهيت روح‌القدس را انكار كرده او را «نيروى نامرئى و فعال خداى قادر مطلق» مى‌دانند. آنها شخصت روح‌القدس را انكار مى‌كنند. اين تعليم كاملا غلط بوده و با نص صريح كلام خدا مغايرت دارد. در افسسيان 4: 30 پولس درمورد محزون كردن روح‌القدس و در يوحنا 14: 26 خداوند ما را درباره معلم بودن روح‌القدس سخن مى‌گويد. اين دو آيه به وضوح شخصيت روح‌القدس را نشان مى‌دهند. زيرا اگر او شخصيت نداشته و فقط نيروى روحانى باشد چگونه محزون مى‌شود يا چگونه تعليم مى‌دهد؟ بديهى است كه نيرو احساس و شعور ندارد.

عقيده شاهدان يهوه درباره نجات
شاهدان يهوه نجات را هديه رايگان خدا كه بر اساس كار مسيح بالاى صليب به ايمان‌داران عطا مى‌شود، نمى‌دانند. نشريات آنان تأكيد مى‌كنند كه براى بدست آوردن نجات و حيات جاويد حتما بايد كارهاى نيك انجام داد درصورتى كه انجيل تعليم مى‌دهد كه نجات و حيات جاويد هديه خداوند است كه از راه فيض او و ايمان به مسيح حاصل مى‌شود. «زيرا به سبب فيض خداوند است كه شما از راه ايمان نجات يافته‌ايد و اين كار شما نيست بلكه بخشش خداست. اين نجات نتيجه اعمال شما نيست پس هيچ دليلى وجود ندارد كه كسى به خود ببالد» (افسسيان 2: 8 و 9) و (تيطس 3: 5 را هم ببينيد).

مجازات ابدى
شاهدان يهوه وجود جهنم را كه مكان مجازات ابدى براى گنه‌كاران است انكار مى‌نمايند. آنها به اين آيه توجه ندارند: «و به شما كه رنج و آزار مى‌بينيد و هم چنين به ما آسودگى خواهد بخشيد. اين كار در روزى كه عيسى خداوند از آسمان با فرشتگان تواناى خود در آتشى فروزان ظهور كند انجام خواهد گرفت و به آنانى كه خدا را نمى‌شناسند و انجيل خداوند ما عيسى را رد مى‌كنند كيفر خواهد داد، آنان كيفر هلاكت جاودانى و دورى از حضور خداوند و محروميت از جلال قدرت او را خواهند ديد» (دوم تسالونيكيان 1: 7- 9). به علاوه متى 25: 46 مجازات ابدى و حيات جاويد را در يك آيه با هم آورده است، چنان كه مى‌فرمايد: «و آنان به كيفر ابدى خواهند رسيد ولى نيكان به حيات جاودانى وارد خواهند شد». آموزه جهنم و عذاب ابدى هرگز با محبت و عدالت خدا مغايرتى ندارد زيرا مسيح بالاى صليب گناهان جهان را بر خود گرفت و به همه كسانى كه به او ايمان آورند و هديه حيات جاويد را از او دريافت نمايند اين عطيه را مى‌بخشد. ولى اگر آنها عمدا عطيه محبت‌آميز خداوند را رد كرده، مرگ و عذاب را بر حيات جاويدان ترجيح دهند، شايسته است كه مجازات گناهانشان را دريابند زيرا آن چه انسان بكارد همان را درو خواهد كرد.

نبوت‌هاى دروغين شاهدان يهوه
شاهدان يهوه معتقدند كه عيسى مسيح جسما به اين جهان برنمى‌گردد. آنها مى‌گويند كه در سال 1914 حكومتش را در آسمان شروع كرده است. (جزوه خبر خوش ملكوت صفحه 19 و 21). شاهدان يهوه تا قبل از 1914 پيش‌بينى مى‌كردند كه ملكوت خدا روى زمين برقرار خواهد شد. اقاى چارلز تيز راسل مؤسس شاهدان يهوه نيز اين را تأييد كرده بود. ولى بعد از سال 1914 آنها عقيدشان را عوض كرده، گفتند كه ملكوت آسمان در آسمان مستقر شده است. بديهى است كه پيش‌گويى‌هاى آقاى راسل و مؤسسه واج تاور كاملا دروغ درآمد و آنها مجبور شدند عقيدشان را عوض كرده بگويند كه مسيح به طور روحانى در سال 1914 در آسمان ملكوتش را برقرار نموده است. ايت تعليم كاملا مخالف آيه كتاب مقدس است كه مى‌گويد: «... اى مردان جليلى چرا اينجا ايستاده‌ايد و به آسمان نگاه مى‌كنيد؟ همين عيسى كه از پيش شما به آسمان بالا برده شد، همان طورى كه بالا رفت و شما ديديد دوباره به همين طريق باز خواهد گشت» (اعمال رسولان 1: 11). مسيح درمورد چنين تعاليم نادرست به پيروانش هشدار داده است. چنان كه در انجيل متى 24: 26 و 27 مى‌فرمايد: «اگر به شما بگويند كه او در بيابان است به آنجا نرويد و اگر بگويند كه در اندرون خانه است باور نكنيد. ظهور پسر انسان مانند ظاهر شدن برق لامع از آسمان است كه وقتى از شرق ظاهر مى‌شود تا غرب را روشن مى‌سازد» كتاب مكاشفه 1: 7 مى‌فرمايد: «ببين او با ابرها مى‌آيد! همه و از آن جمله كسانى كه به او نيزه زدند او را خواهند ديد و همه اقوام جهان به خاطر او سوگوارى خواهند كرد. آرى چنين خواهد شد آمين!»
مؤسسه واج تاور بر خلاف كلام خدا (تثنيه 18: 21 و 22) نبوت‌هاى كاذب مى‌كنند.

انتشار ترجمه جديد كتاب مقدس تحت عنوان «ترجمه دنياى جديد»
در سال 1961 مؤسسه "واج تاور" ترجمه جديدى را از كتاب مقدس منتشر كرد تا بتواند در نكاتى كه مخالف تعاليم نادست آنان بود دستكارى نمايد. مثلا انجيل يوحنا 1: 1 كه در زبان اصلى يونانى مى‌گويد «كلمه خدا بود» را آنها اين طور ترجمه كرده‌اند: «كلمه يك خداى كوچك بود». همه دانشمندان زبان يونانى نسبت به اين ترجمه خشمگينند زيرا از نظر دستورى و معنى زبان اصلى غلط ترجمه شده است. هدف شاهدان يهوه اين است كه عقيده خودشان را در انكار الوهيت مسيح به كرسى بنشانند.

يوحنا 8: 5
مسيح در جواب يهود فرمود: «پيش از اين كه ابراهيم پيدا شود من هستم.» شاهدان يهوه اين جمله را اين طور ترجمه كرده‌اند: «پيش از آن كه ابراهيم به دنيا بيايد من بوده‌ام.» در اين جا هم منظورشان انكار الوهيت مسيح است. زيرا مسيح در يوحنا 8: 58 از كتاب خروج 3: 14 نقل قول نموده و آن را به خود نسبت داده است.
كولسيان 1: 16 و 17 و 20
پولس رسول در اين آيه اشاره مى‌كند كه مسيح خداست و همه چيز به وسيله او آفريده شده. شاهدان يهوه كلمه ديگرى را اضافه كرده و معنى جمله را عوض كرده‌اند تا با عقيده خودشان تطبيق نمايد.