** قادر مطلق، خدای بی کرانه : Absolute
brahman = Absolute اصطلاحی فلسفی به معنای حقیقت ِ متعالی ِ نهایی و غایی و شرط ناپذیر، این واژه همچنین به عنوان سرچشمه ی حقیقت و واقعیت عـَرَضی { حقیقت یا واقعیت حادثه } در کلید واژگان هندوییسم مورد استفاده است. برای نمونه می توان به آفرینش ِ نخستین جهان، که بیشتر از آن به "برهمن" یاد می شود اشاره کرد.
brahma = Absoluteاین واژه از واژه های محوری در فلسفه ی هندوییسم است و آن جا که مراد آن، مفهومی ماورای ادراک ذهنی و منطقی باشد ، در معنای ادراک، آگاهی، فراست، خرد و بینش بی واسطه { درک و دریافت قدسی } به کار برده می شود. این واژه به روشنی در دفتر " اندرز های بزرگ" ، به گونه ی : (mahavakyas) : prajnanam brahma و در همین معنا به کار برده شده است. که در این جا "برهمن"، همان آگاهی و دانش ( ویا خرد - متن AU ۳,۳ ) می باشد.
pursha = Absoluteگاه این واژه به اخلاق و خصوصیات شخصی و فردی، چه از میان جاودانان و بی کرانگان و جه از میرندگان، اشاره دارد که در سروده های "ریگ ودا" و در بخش "باشنده ی گیتایی" ازآنان به ترتیب اولویت و با به کاربردن همین واژه یاد شده است. ( purusha, ۱۰, ۹۰ ).
aja = Absolute در سروده های دیگر" ریگ ودا" این واژه به گونه ی "آجا" ( Aja) به معنای "نازاده" آمده است.( (۱،۱۶۴،۶و۸،۴۱،۱۰; ۱۰،۱۶،۴; ۱۰،۸۲،۶
tad ekam = Absolute در "ریگ ودا"، سروده ی "آفرینش"، این واژه به گونه ی "تد اکام" (tad ekam) به معنای "آن دیگری" آمده است. ( ۱۰,۱۲۹ )
این واژه همچنین به برخی معانی "اسطوره شناختی" نیز دلالت دارد، به عنوان مثال در به تصویر کشیدن و توصیف الهه ی "آدیتی"، الهه ای که جهان را تولد بخشید به کار برده شده است.
از واژه ی "بـرهـمـن"، نخستین بـار و تنها در چـند بند از "آثـرا ودا" یـاد شده اسـت. ( ۱۱,۸,۳۲ ) و بعد ها در "اوپانیشاد" ها بود که واژه ی برهمن دقیقا در معنای قادر مطلق، خدای بی کرانه Absolute ) ) به کار برده شد و از آن پس کاربرد آن تنها ویژه ی "دستگاه ودایی" شد و بعد ها در جریان اصلی هندوییسم نیز به کار برده شد؛ هر چند این دستگاه در ادامه، گاه و بی گاه واژه گان گوناگون دیگری را نیز به همان اندازه و در همان معنا به کار برده است.
در آموزه های فرقه ای ِ هندوییسم، معمولا برترین خدایشان را به گونه ی شخصیتی، دارای هر دو بـُعد "خدای بی کرانه" Absolute ) ) -- که همان "برهمن" یا برترین کس در جهان و خدای همگانی است -- و خدای شخصی شان "ایشوارا" ( ishvara ) متصور می شوند. و ترجیح می دهند تا خدای بی کرانه ( Absolute ) را به شکلی به خدای شخصی خود ( ishvara ) مربوط سازند.
|+| نوشته شده در شنبه 28 بهمن1385ساعت 4:48 بعد از ظهر به خامه ی میثم ارشدی | چیزی بگویم
گزیده ای از دفتر پهلوی مینوی خرد :
گزیده ای از دفتر پهلوی مینـُوی خرد : پرسید دانا از میـنـُوی خرد ( که ) :چرا توانگر ِ نادان ( به سبب ) توانگری که دارد؛ نادانی و ابلهی او ( نزد مردمان )، چون دانایی و هنرمندی می نماید و درویش دانا به سبب درویشی؛ دانایی و کاردانی اش، چون ابلهی و بی سودی ( می نماید )؟
مینـُوی خرد ( چنین ) پاسخ داد ( که ) :در پـی فـریـب و سـتـم و دروج، از مـردمان هـر کـه خواسته و توانگـری اش بیشتر است، در مردمی ِ او سخن بیشتر گویند و کار و کوشش او را بیشتر انگارند.
( ولی ) نزد ایزدان و امشاسپندان، درویش ِ بی گناه و دانا، بهتر و گرامی تر از توانگر ِ نادان ( است ).
بهره ی دوم :
** نوشتاری که پیش رو دارید، گزیده ای از برگردان فارسی نخستین بخش های کتاب فرهنگ واژه های کاربردی در هندوییسم تألیف کارل ورنر است که تا امروز بیش از نیمی از آن را از زبان انگلیسی به فارسی برگردانده ام. گمان دارم که دیدگاه های شما خوانندگان گرامی در پی انتشار گزیده هایی از بخش های نخست این دفتر در این وب نوشت می تواند کمک شایانی در پالودن و هر چه ویراسته تر شدن این برگردان تا پیش از انتشار آن در بازار کتاب باشد.
** انجذاب Absorption : واژه ای است که با چگونگی "آگاهی رشد یافته" در ضمن پرورش ذهن به مقصود پیمودن زینه های ( مدارج ) روحانی به ویژه در آموختن شگرد ها و اصول مهارت های "یوگا" پیوستگی دارد.
نسبت به بافت و مفهوم هر نوشته، ممکن است که این واژه برابر و همسنگ های گوناگونی در زبان "سـانـسـکـریـت" داشـتـه بـاشـد، ولـی از واژه هایـی کـه بیشتر در ایـن معنی بـه کـار رفـتـه انـد مـی تـوان بـه "دهـی یـآنـا" و "سـامـآدی" اشاره کرد که به چگونگی و جوهره ی زینه های روحانی "انجذاب" اشاره دارند.
** اَبُ Abu :این واژه همچنین به گونه های " اَبو"، " اَربودا"، " اَربـَدا" نیز آمده است.
مار بزرگ، ابلیس.نام کوهی در غرب "راجـسـتـان" کـه نـزد پـیـروان "شـیـوا" و "ویـشـنـو" و هـمـچـنـیـن "جــِیـن" هـا کـوهـی مـقـدس به شمار مـی آید.
"راجـپـوت" هـا، از خاندان "آگنی کولا" نژاد خویش را از آتش مقدس کوه " اَبو" فراچنگ آورده اند.
** آچآریا Acarya :استاد و آموزگار، پیر، مرشد، راهنما یا رهبر روحانی در مدت انجام آیین هایی ویژه یا پیروی از فرقه ای ویژه.
** اَچـیـنـتـیـا Acintya :نا اندیشیدنی، غیر قابل تعمق، نفهمیدنی، غیر قابل توضیح، پاژنام ( صفت ) "خدای بی کرانه" Absolute ) ).
گاهی این واژه به عنوان نام اشخاص به کار برده می شود.
** اَچـیـنـتـیـا بـِهـِدآبـِهـِدا Acintya Bhedabhda:
نام یک مدرسه ی "ودآنتا" که در آن آموزش داده می شود هر فرد، با "برهمن" یا "خدا"، هـم یگانه است و هـم نیست. دریافتی که با منطق عـُـقـَـلایـی غیر قابل توضیح اسـت ولـی با مـمـارسـت هـا و تمرین هـای" بهاکتی" قابل دریافت و درک است. مقایسه شود با "نیمبارکـآ" و "بهدآبهدا".
** آچـیـت Acit :ناخود آگاه، بی خبری و از خود بی خودی.
این واژه ای است در توصیف "رآمآنوجا" که بدن خداوند را به مثابه ی مصالحی برای آفرینش جهان شکل می دهد.
** کارما Action :
سرنوشت. کـُنش، کردار، رفتار.
"کارما" مشیت الهی خدایان نیست و نخواهد بود، بلکه نیرو و جبری است که بر پایه ی اصول بنیادین در فلسفه ی هندوییسم، پیش آمد ها را هم در جهان هستی و هم در زندگی مردمان رقم می زند. "کارما" در سه پایه ( سطح ) دایر است و عمل می کند، در "اندیشه"، در "گفتار" و در "کردار و کنش". همچنین پیشرفت و ترقی در زندگانی مردمان و یا نقصان و زوال در مدنیت و انسانیت، از نتایج فردی و بارزه های اجتماعی "کارما" است. استنتاجات و رای دید ها و تصمیم های عمومی و متداول در ذهن و اندیشه ی مردمان و همچنین کردار های عامدانه ی ایشان همگی بر آمده از "کارما" است.
** پل آدم Adam's Bridge :
"پل آدم" یا" پل راما"،، نام سلسله جزایر و ساحل های ماسه ای (سانسکریت: setubandha) است مابین جزیره ی "رامـِش وارام" – واقع در جنوبی ترین گوشه ی هندوستان -- و "مـَنـار" – واقع در ساحل شمالی "سریلانکا" – که تا سال ۱۴۸۰ م. ؛ پیش از آن که توفان در آن شکاف بیندازد با پای پیاده پیموده می شد.
بر پایه ی گزارش های منظومه ی "رامایانا"، این راه به هنگامی که "راما" پس از ربوده شدن "سیتا" و به منظور بـازگـرداندن وی، مـجـبـور به گـذشتن از پادشاهـی "راوانـا" در سرزمین "لانکا" بود، به یاری نیرو های "هانومان" ساخته شد. در باور های اسلامی، "آدم" پس از هبوط از بهشت از همین راه به "سیلان" ( سریلانکا ) رفت.
** اداراشنا Adarshna :نادانی، بی خبری، جهل.
ناتوانی در دیدن حقیقت و راستی.
** ادهاراما Adharama :بی قانونی.
چگونگی نزول و هبوط به پدیده گرایی .
نبود عدالت، تقوی، کمال و راستی.
زوال و فساد اخلاقی، معنوی و روحانی