کافه تلخ

۱۳۸۶ آذر ۱۶, جمعه

هال سل و يهوه شناسي



آگاهي : كتاب تحقيقي در دين يهود اثر ارزشمند آقاي جلال الدين آشتياني را مطالعه كنيد . ما در اين نوشته ي مختصر از بخش چهارم همين كتاب گران سنگ بهره برده ايم . والسلام .


يهوه نام خداي يهوديان ، به معناي او هست ميباشد . تقريراين نام تا پيش از گزينش حروف صدا دار در زبان عبري به شكل ي - ه - و بوده است . كه آنرا به صورت ياهو و هو تلفظ ميكرده اند .
به تصريح تورات اسرائيليان اين نام را از پيشينيان خود كسب كرده اند . جمعي به استناد كتاب خروج كه ميگويد : يهوه در هورب است . و با توجه به اينكه اين كوه در تورات كوه خدا ناميده شده است و يهوه نيز به موسي ميگويد : كه در بازگشت از مصر عبريان را به پاي اين كوه بياور و موسي نيز چنين ميكند .
، عقيده دارند كه نام يهوه از نام خداي كوهستان گرفته شده است . محققين بر اين باورند كه اسرائيليان قبل از موسي عليه السلام به خدايان متعددي ايمان داشته اند .
و رئيس خدايان را خداي طوفان ميدانستند كه بر روي گاو نري ايستاده است . و محرك هارون در ساختن گوساله بعنوان خداي اسرائيليان را در راستاي بازگشت به همين عقيده توجيه و تفسير ميكنند . ( البته ما مسلمانان هارون عليه السلام را منزه از اين تهمت ميدانيم ) . و اگر موسي عليه السلام همانگونه كه كتاب خروج ميگويد و مجسمه ايكه هارون آنرا ساخته است را ميشكند ، مفهومش آن است كه با اين عقيده براي هميشه قطع رابطه ميكند .
امروزه كليسا و كنيسه دست در دست هم ، سعي بر يهوه پرست نشان دادن اجداد اسرائيليان دارند . و با توجيه و تفسير هاي توام با تغيير مفاهيم اوليه و قديمي همراه با پيچيده گويي و معما بافي در صدد هويت دادن به بني اسرائيل و ايجاد يك تاريخ پيوسته براي آنان ميباشند ، چيزي كه اسرائيليان فاقد آن بوده و هستند .



تورات علاوه بر يهوه دو اسم ديگر هم براي خدا ميآورد الوهيم و يهوه - الوهيم . به تفسير ربي ها كه اساتيد علوم الهي يهودي هستند توجه كنيد . آنان ميگويند : ابتدا خدا تصميم گرفت كه جهان را با عدالت مطلق هدايت كند ، پس در اين دوران الوهيم ناميده شد . از آنجاييكه الوهيم در زبان عبري به معناي قاضي هم هست مانند يك قاضي سختگير عمل ميكند .
ولي خدا ميبيند كه جهان تاب عدالت او را ندارد پس رحمت و شفقت و بخشش را ضميمه ي آن مينمايد و نام يهوه - الوهيم به خود ميگيرد .
اما باز هم ميبيند كه حتي جهان قادر نيست عدالت و رحمت را تواما تحمل نمايد . سرانجام فقط با بخشش و رحمت حكومت ميكند و در آن زمان يهوه با رحوم به معناي بخشنده و مهرورز توام شده و فقط خداي رحمان يا يهوه خوانده ميشود . البته اين نوع توجيه و تفسير همچنان حكايت از آن دارد كه بزرگان و دانشمندان يهود از گذشته هاي دور تا كنون خدا را همچون موجودي تجسم ميكنند كه عقل او مانند عقل انسان بايد با تجربه ، با واقعيات و با بندگانش آشنا شود .



از عمده گناهان نابخشودني كه اسرائيليان در اولين دستور از ده فرمان در فصل بيستم از سفر خروج موظف به دوري از آن ميشوند ، اين است كه از خدا هيچ صورتي مجسم ننمايند و نكته ي جالب آن است كه در آيات انتهايي فصل سي و سه از سفر خروج موسي از يهوه تقاضا ميكند روي خود را به او بنمايد .
و خدا ميگويد روي مرا هيچ انساني قادر نيست ببيند . و نكته جالبتر اين است كه نويسنده ي كتاب خروج به هر صورتي مايل است خدا را بنمايد از رو نشد از پشت . لذا آيات 22 و 23 ميگويد : وقتي جلال من ميگذرد ، تو را در شكاف اين صخره ميگذارم و با دستم تو را ميپوشانم تا از اينجا عبور كنم ، سپس دست خود را برميدارم تا مرا از پشت ببيني ، اما چهره ي مرا نخواهي ديد .



تجسم خدا بهر صورتي گناه عظيمي است و شكل سازي از او با كيفر مرگ همراه ميگردد ولي چگونه است كه موسي چهره به چهره با يهوه به سخن مينشيند ، خدا با ابراهيم غذا ميخورد ، هارون از يهوه بت ميسازد و خدا به دفعات و مكرر حتي دهها نسل بعد از موسي به شكل انسان ظاهر ميشود . گاهي رحيم و صبور و كريم و بخشنده ميگردد كه رحمت عظيمش نصيب هزار پشت ميشود و گناهان و خطاها را ميبخشد . ولي در جاي ديگر خدا قهار و هراسناك و زود رنج و خشمگين و قسي و خونخوار و مكار ميگردد و انتقام او شامل نسلها ميشود . تا جائيكه محققيني چون ادوارد ماير و ويل دورانت او را عفريت شب و الوهيت هراسناك مينامند .



در سخني كه يهود با رسول الله حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم دارد و مفسرين آن را در سبب نزول سوره ي امان ميآورند ، تصور انساني خدا در يهود زمان رسول الله (ص) نيز آشكار است . ابوالفضل رشيدالدين ميبدي در جلد 10 كشف الاسرار صفحه ي 662 ميگويد : ان ناسا من اليهود جاؤا الي رسول الله (ص) فقالوا : همانا جمعيتي از يهود نزد رسول خدا آمدند و گفتند : صف لنا ربك . خدايت را براي ما توصيف و معرفي كن . فان الله انزل نعته في التورية . براستي خداوند صفاتش را در تورات بيان كرده است . فاخبرنا من اي شي هو ؟ به ما خبر ده خدا از چيست ؟ من اي جنس هو ؟ از كدام جنس است ؟ و هل ياكل ؟ آيا چيزي ميخورد ؟ و هل يشرب ؟ آيا چيزي مينوشد ؟ و ممن ورث الدنيا ؟ و دنيا را از چه كسي ارث برده است ؟ و من يورثها ؟ و آن را براي چه كسي به ارث ميگذارد ؟ فانزل الله عز و جل : قل هو الله احد . پس خداي بزرگ سوره ي اخلاص ، نجات ، معرفة ، نور ، اساس ، تفريد ، تحديد و امان را نازل فرمود .