کافه تلخ

۱۳۸۶ آذر ۱۹, دوشنبه

چلیپای شكسته در هند ، چین و ژاپن




چلیپای شكسته در هند سواستیك یا سواستیكا2 ( سانسكریت ) نامیده می شود . این نماد در باور هندیان نمادیست از حركت خورشید ،

نیك بختی و افزونی . در گروهی از اماكن مذهبی هند ، چه در گذشته و چه در زمان حال ، سواستیكا مشهود بوده و ریشه هایی بسیار

كهن دارد . در شماری از نگاره های كف پای بودا متعلق به سده های قبل و بعد از میلاد ، این نشان به كار می رفته و در آیین بودا نیز

كاربرد یافته است . چلیپای شكسته در آیین جینسیم3 نیز حضوری محسوس دارد .
بسیاری از جینیست ها ، این نشان را بر سر در خانه های خود نقش زده و بر این باورند كه سواستیكا دارای نیرویی ست كه خوشی ،

بركت و ثروت را به ارمغان می آورد. به طور كل ، سواستیكای راست گرد در هند نمادیست از خورشید ، روشنایی ، خوشی ، بهار و

تابستان و در مقابل ، سواستیكای چپ گرد نماد تاریكی ، شب ، وحشت ، جادو ، پاییز و زمستان است .

چلیپای شكسته در چین و ژاپن

چلیپای شكسته در چین با نام باستانی وان4 داری تاریخی كهن است . این نماد بیشتر در آیین دائو5 تجلی یافت . دائو یا تائو6 از آیین

های باستانی چین محسوب می شود كه بنیانگذار آن را شخصی به نام لائوزه7 به معنای استاد پیر می دانند ، گویی كه گروهی از تاریخ

دانان وی را شخصیتی خیالی و افسانه ای می پندارند.
لائوزه حدوداَ همدوره ی كنفوسیوس8 ( ح 551 تا 479 ق.م ) بود ، اما از زندگی و تعلیمات وی اطلاعات بسیار مختصری در دست

است كه صحت آنها هنوز در پرده ای از ابهام است . تنها اثر مكتوب به جا مانده از استاد پیر ، كتابی تحت عنوان دائو د جینگ9 می

باشد كه نویسنده ی آن را لائوزه می دانند . بنیانهای فلسفی آیین دائو بر تعادل و تعامل میان دو نیروی یین10 و یانگ11 استوار است .
یین نماد نیروی زنانه ، زمین ، روشنایی و ... می باشد كه در مقابل یانگ یا نیروی مردانه ، آسمان ، تاریكی و ... قرار دارد . دائو

گرایان بر این باورند كه این دو نیرو در جهان هستی در گردشند و این گردش بر اساس قوانین طبیعت صورت می گیرد . در این میان

، طبیعت و هستی خود پیرو دائوست . گردونه مهر در فرهنگ و آیین های چینی حضور یافته و مفاهیم جدیدی را در بر گرفت .

چلیپای شكسته ی راست گرد نمادیست از یانگ و چپ گرد ، نماد یین .
رنگ های این نشانواره نیز در چین معانی و مفاهیم ویژه ای داشت ؛ رنگ سبز نماد بركت در كشاورزی ، آبی مظهر بركت آسمانی ،

قرمز نماد بركت قلب بودا و زرد نمودار خوشبختی و نیك فرجامی . بنابر گزارشات تاریخی ، امپراتوریس چین با نام وو12 ( 704

684 م ) در زمان دودمان تانگ13 ، چلیپای شكسته را به عنوان نماد و سمبلی از خورشید مقرر كرد .

این نماد در چین مفاهیمی نظیر تداوم ابدی بدون آغاز و انجام ، تجدید ابدی حیات ، تكامل و تعالی ، حركت بر طبق قاعده و قانون ،

طول عمر ، بر كت ، طومار رعد و ... را در بر دارد. چلیپای شكسته از چین به كره و سپس به ژاپن راه یافت و در زبان ژاپنی با نام

مانجی14 شناخته شد .
این احتمال وجود دارد كه نشانواره از طریق ورود آیین بودا به ژاپن راه یافته ، هر چند كه این نظر نمی تواند قطعیت كامل داشته باشد

. در هر حال در ژاپن ، عموماَ چلیپای شكسته نمادی ست از معابد بودایی و آیین بودا .
در حالت كلی هر دو جهت گردش نشانواره در ژاپن معانی و مفاهیم سازنده و خجسته ای را در بر دارد . گردونه ی چپ گرد با نام

ئوموته مانجی15 نمادی ست از عشق و رحمت و گردونه ی راست گرد یا یورا مانجی16 نمادی از بصیرت ، آگاهی و قدرت .




پی نوشت ها :

1- در سیستان

2- wastika یا Suvastika

3- Jainism

4- Wan

5- Dao

6- Tao

7- LaoTzu یا Laozi

8- Confucius ،كه در واقع شهرت اصلی وی كونگ زه Kong Zi ، به معنای استاد كونگ می باشد ( غربی ها به لاتین

كنفوسیوس می نامند . ) در حقیقت نام اصلی او Kon Qin بوده .

9- Tao Te Ching یا Dao De Jing

10- Yin

11- Yang

12- Wu

13- ‏Tang

14- Manji

15- Omote Manji

16- Ura Manji

17- Shakya یا Sakya ساكیا

18- Siddhartha Gautama ( سانسكریت )Siddhattha Goatama ( پالی )

19- Maha Maya Davi

20- Suddhodana

21- Raja لقب پدر بودا در بعضی مدارك و گزارشات تاریخی .

22- Lumbini ،این منطقه كه در زمان تولد بودا یك بیشه پر درخت بوده است ، اكنون در نپال واقع شده ، در دویست و سی كیلومتری

شمال بنارس .

23- در گروهی از گزارشات ذكر شده است كه بودا از پهلوی مادرش متولد شد ، عملی شبیه به سزارین .

24- Yasodhara برای وی نامهای گوناگونی ذكر شده است از قبیل بهدا ( Bhadda ) ، سوبهدكا ( Subhaddaka ) و بمبه (

Bimba )

25- Nimithe

26- Rahula (در روایاتی ذكر شده كه راهوله در زمان خروج بودا از قصر هفت روزه بوده )

27- بنابر گزارشاتی احتمالاً سی ساله.

28- Bodhi به معنای روشن شدگی . در واقع این درخت یك درخت استه (Assattha ) یا (Pippala ) بوده ، نوعی انجیربن كه به

انجیر بزچرانان هم معروف است .

29- Mara . در آیین بودا ، شیطان نه یك وجود یا نیرویی خارجی ، بلكه وهم و نیرویی ست درونی . شیطان در داستانها شکلی نمادین

داشته و بیشتر در افسانه ها حضور دارد .

30- بدی یا بدهی (سانسكریت ) معادل وو (چینی ) و ساتوری (ژاپن )

31- Isipatana باغ آهوان : منطقه ای در بنارس كه امروزه سرنات Sarnath گفته می شود .

32- Benares ، (موعظه بودا در بنارس ) به ( گفتار به گردش در آوردن چرخ آیین ) یا Dhammacakkappavatana مشهور

است .

33- Kusinara - كاسیای كنونی ، در پنجاه و پنج كیلومتری شرق گواخپور .

34- Nirvana ( سانسكریت ) مقصد نهایی بوداییان است كه فرد پس از رهایی به آن می پیوندد و از دایره مرگ و زندگی خارج شده و

دیگر تولدی نخواهد داشت .

35- Dharma ( سانسكریت ) یا Dhamma ( پالی ) ، در كتب فارسی آن را درمه ، دارمه ، دمه ، دارومه ، داروما و ... هم نوشته

اند .

36- سنگه Sangha به معنای انجمن بوداییان

37- Dukkha Sacca

38- Dukkha Samudaya

39- Nirodha

40- Dharma Cakra یا Dharra Chakra

41- Ariya Atthangika Magga

42- Gandhara

43- Ashoka

44- برداشت شخصی مولفین مقاله

45- Nagga

46- گمانه زنی شخصی مولفین مقاله

47- Bodhisattva

48- Guan yin یا Kuan yin ( چینی ) و Cannon ( ژاپنی )




منابع و ارجاعات :

1- بختور تاش ، دكتر نصرت الله ، نشان رازآمیز ، انتشارات فروهر ، 1380

2- پاشایی ، ع ، بودا ، انتشارات فیروزه ، 1375

3- جلالی نائینی ، دكتر سید محمد رضا ، هند در یك نگاه ، نشر شیرازه ، 1375

4- شایگان ، داریوش ، ادیان و مكتب های فلسفی هند ، نشر امیر كبیر ، 1383

5- فیروزمندی ، بهمن و سرافراز ، علی اكبر ، باستان شناسی و هنر دوران تاریخی ، نشر عفاف ،1381

6- فیروزی ، حمید ، سهم ایران در تمدن جهان ، 1379

7- كریدز ، مایكل ، بودا ، ترجمه علی محمد حق شناس ، نشر طرح نو ، 1372

8- ولفگانگ شومان ، هانس ، آیین بودا ، ترجمه ع . پاشایی ، نشر فیروزه ، 1375

9- ویلسون راس ، نانسی ، بودیسم ، ترجمه منوچهر شادان ، انتشارات بهجت ، 1374

10- پاسپرس ، كارل ، فیلسوفان بزرگ ، ترجمه دكتر اسدالله مبشری ، انتشارات پیام ، 1353

11. Aigner ,Dennis J , The Swastika in Navajo Textiles laguna Beach , California : DAI Press

(2000)

12. Sagan , Carl, and Ann Druyan, Comet , New York : Rand House (1985)

13. Wilson , Thomas , The Swastika : The Earliest Known Symbol, Washington (1896)

14. about .com

15. answers . com

16. collectorsguide .com

17. crystalinks .com

18 . dpjs .co.uk

19. heathenworld . com

20 . loksley .com

21. redaimthe swa stika .com

22. swastika info .com

23 . wikipedia .org