کافه تلخ

۱۳۸۹ دی ۷, سه‌شنبه

افكار و اعتقادات شيطان پرستان



شیطان پرستان اعتقاداتی دارند که شدیداً به آن پایبند هستند. جالب است که آنان خود را تنها گروه متفکر می دانند. از میان افکار آنان می توان به این موارد اشاره کرد.
ما كساني هستيم كه دانش را به جاي جهل پذيرفته‌ايم. ما با آگاهي، درخت معرفت را انتخاب كرديم! راهي كه شيطان نشان داد!. ما سيب درخت معرفت را مي خوريم. ما كساني را كه حقـيقت را پايمال مي كنند محاكمه مي كنيم.
ما كساني را كه چيزي را كوركورانه دنبال مي كنند، سـرزنش مي كنيم. ما مخالف خداگرايي هستيم، ما بيروني كردن گناه را نادرست و دردناك مي دانیم ... ما به جاي جمع كردن امتياز همراه با رياضت، براي رسيدن به دنيايي خوب بعد از مرگ، به شادي خويش و جسم معتقديم.
این سخن فیلسوف غربی و از پایه گذاران شیطان پرستی فلسفی، نيچه را فراموش نکنیم که در فراسوي نيك و بد چنين گفت:
شيطان بيشترين بينش را راجع به خدا دارد؛ زیرا او از خدا دور مي گردد. در حقيقت شيطان قديمي‌ترين دوستدار دانش است .
شیطان پرستان اعتقادات خود را بسیار سیاه می پندارند. اما این سیاهی را دلنشین می دانند. در ادامه اعتقادات آنان می خوانیم:
شيطان پرستي دنيايي را ترسيم مي كند كه هيچ روزنه اميدي براي آن تصویر نمی شود. به همين جهت شيطان پرستي را جهان تاريك می نامند.
شيطان پرستي حقيقتي را جستجو مي كند كه آن را در اين جهان نمی توان يافت. در توجیه خود كشي چنین می گویند: مي خواهیم به حقيقت برسیم و حقيقت در اين دنيا به دست نمي آيد.
و باز این سیاه نمایی را به گونه ای دیگر و به صورت عمومی ارائه می دهند. با نگاه به نوع کلام، می توان تشخیص داد که مؤسس این فرقه و سایر رهبران آن، در چه جامعه و چه موقعیتی زندگی می کردند. و همـچنین می تـوان نتیـجه گـرفت کـه در درون آنها چـه می گذرد. به قمست دیگری از اعتقادات شیطان پرستی توجه فرمایید.
زندگي در دنيا بر پايه دروغ است. و همه باورهاي مردم بر پايه همين دروغ شكل گرفته است. همه عادت كرده اند دروغ بگويند، لذا اگر حرف راست هم بزنيد كسي آن را باور نمي كند.
شيطان پرستي آئيني است كه همه چيز را منفي ارائه مي دهد.
آنتوان لاوِی مکتب خود را اینگونه معرفی می کند:
ما حتي خورشيد را مانع از تابش نور مي پنداريم. ما همه چيز را منفي مي خواهيم، اگر به باغ سيب برويم همه سيب ها را كال مي بينیم و اگر به تئاتر برويم همه بازيگر ها را لال مي پنداريم.
شيطان پرستي معجوني است كه هر آدم گرفتاري را به وحشي گري و نفرت سوق مي دهد. كوره راه و مسيري است كه به هيچ جا راه نداشته و بن بست است.
لاوِی در بیان اعتقادات خود که می توان به جرأت گفت، آن را از نظریات افرادی مانند نیچه گرفته است، می گوید:
رسماً اعلام مي كنم كه ما به مقصد نمي رسيم. شيطان پرست باید بداند، جاده اي كه در آن قرار دارد پر از خط كشي هاي در هم و بر هم است. و او باید در يافتن راه خروج تا سر حد جنون و ديوانگي پيش برود و سر انجام مطمئن شود راه بازگشتي وجود ندارد. و بايد با ما تا آخر مرگ بماند. 


اصول شیطان پرستی
آته ایسم: خدايي در شيطان پرستي وجود ندارد.
دوگانه نگری منفی:
روح و جسم غيرقابل ديدن هستند. و هيچ جنگي بين عالم خير و شر وجود ندارد.
اتودیسم (خود پرستي):
خدايي جز خود انسان وجود ندارد و هر انساني خود يک خداست.
ماتریالیسم:
اعتقاد به اصالت ماده
آنتی رلیژن (ضد مذهب):
خصومت با مذاهب. خصوصاً در مورد مذاهبي که اعتقاد به زندگي پس از مرگ دارند.
ویسیروتینیسم (لذت گرایی):
اعتقاد به استفاده از لذت در حد اعلاي آن. زيرا تمام لذات، در خوشي دنيايي است. و اين خوشي ها خصوصاً لذات جنسي انگیزه لازم را برای کارهاي روزانه فراهم مي کنندو به هر شکلي انجام آنها لازم و ضروري است.
در بین حجم عظیم از مطالب، دیدگاه خود شیطان پرستان نسبت به این مکتب نگاهی ویژه است و در خود حقایقی را به همراه دارد. البته باید این نکته را مد نظر قرار داد که در این میان، گاهی مطالبی کاملاً صحیح و حتی در چهارچوب دین عرضه می گردد که باید به آن توجه ویژه ای داشت. چرا که شیطان برای فریب مردم از اعتقادات مسلم و صحیح آغاز کرده و در ابتدای راه خود را همراه اعتقادات مذهبی و دینی مردم نشان می دهد. آنگاه به تدریج آنان را به بیراهه فساد و جنایت و کفر می کشاند. 






معنی کلمه شیطان
در برخی روایات به این نکته اشاره شده است که یکی از نامهای شیطان قبل از رانده شدن از بهشت «حارث» بود. و وقتی از بهشت رانده شد«ابلیس»نام گرفت. ابلیس یعنی مأیوس و ناامید. و بعد از آن بود که شیطان نام گرفت. در فرهنگ اروپایی نام شیطان «لوسیفر»«سیطن» نامیده شد.
البته نام های متعددی از شیطان بیان شده که در جای خود اشاره خواهد شد. كلمه شَیطان (در پارسی کنونی ایران شِیطان) از ماده «شطن»«شاطن» به معناى «خبيث و پست» است. شيطان به موجود رانده شده، سركش و متمرد اطلاق مى شود و به معنى روح شرير و دور از حق، نيز آمده است «شيطان» اسم عام است، در حـالی که ابلیس اسم خاص مى باشد. و به عبارت ديگر شيطان به هر موجود موذى و منحرف كننده و طاغى و سركش، خواه انسانى يا غير انسانى اطلاق می گردد. نام ابليس در باورهای اسلامی «شيطان»
شيطان به هر موجود موذى و مضر گفته مى شود، موجودى كه از راه راست بر كنار بوده و در صدد آزار ديگران است، موجودى كه سعى مى كند ايجاد دو دستگى نمايد و اختلاف و فساد به راه اندازد. و اينكه به ابليس هم شيطان اطلاق شده، بخاطر فساد و شرارتى است كه در او وجود دارد. شيطان معانى مختلفى دارد، كه يكى از مصداقهاى روشن آن ابليس و مصداق ديگر آن انسان هاى مفسد و منحرف كننده است
بوده است و بعد از رانده شدن از بهشت گرفته شده و است كه آدم علیه السلام را فريب داد.







انواع شيطان پرستي
  1. شيطان پرستي فلسفي Philosophical Satanism:
    اين شيطان پرستي توسط آنتوان لاوِی ايجاد شده است و مراسم آنها شبيه مراسم جادوگري آلیستر کراولي ، (جادوگر قرن هفدهم میلادی بریتانیا) مي باشد.
    اين نوع شيطان پرستي به شدت تحت تاثير افکار آليستر کراولي، نيچه، رند، مارکوس دي سيد، ويندهام لويس، چارلز داروين، مارک تواين و ديگران بوجود آمده است.
    در شيطان پرستي لاوِي، شيطان نيروي مثبت است. و در مقابل آن، اعمال کليسای مسیحیت مورد تمسخر قرار مي گيرد و اعمال دنيوي در مقامي بالا فرض مي شوند.
    اين ضدمذهب به خاطر جو حاکم بر جوامع غربی ایجاد شده است. که به خاطر شدت عمـل کلیسا، مـردم دیـن زده شده و از خداوند دور گشتند.
  2. شيطان پرستي ديني Religious Satanism:
    اين نوع شيطان پرستي شبيه شيطان پرستي آنتون لاوِي است. اما با اين تفاوت که در اين نوع، شيطان نوعي جنبه خدايي و متافيزيکي دارد. زیرا آئین های خاصی در آن اجرا می شود که شبیه اعمال الهی است.
    ممکن است پيروان اين مکتب، به يک خدا يا خدايان متعددي اعتقاد داشته باشند که اين خدايان برگرفته شده از خدايان مصر و يونان و بين النهرين مي باشند.
    گاه خداي آنها همان فرشته رانده شده لوسیفر از درگاه خدا مي باشد. که آنها اعتقاد دارند طغيان او در برابر خداوند کاملاً درست بوده است. (دقیقاً همان مطلبی که یزیدیان درباره ملک طاووس می گویند.)
    برخي از آنها اعتقاد دارند که فرشتگان ديگر، با بدگويي او نزد خداوند موجب رانده شدن او شدند. کلاً اين گروه به آزادي فکر و عمل و بالا بردن خود به هر وسيله اي، حتی جادو اعتقاد دارند.
    اين گروه بر اساس آيه اي از تورات که در آن اشاره شده (خدا به انسان اجازه استفاده از ميوه درخت دانايي را نداد تا چشمانش باز گردد و خوب و بد را ببيند و خود تبديل به خدا شود)1، شیطان را عامل آگاهي انسانها مي دانند و انسان را از پرستش خدايي که مانع آگاهي و پيشرفت انسانهاست بر حذر مي دارند و انسان را برای شناخت مسير درست، کامل مي بينند. همچنين خداي مورد پرستش بشر را خدايي ظالم مي دانند، که چند بار در طول تاريخ ظلمهاي بزرگي به انسانها کرده است.
  3. شيطان پرستي گوتيک Gothic Satanism:
    اين نوع شيطان پرستي همان شيطان پرستي عصر سلطه کليسا است. در اين نوع شيطان پرستي کودک خواري، قرباني کردن دختران، بز کشي و تمام کارها و اعمال ضد کليسا انجام می شود.
    شيطان پرستي نزديکي زيادي به جادوگري دارد. و دنياي آن پر از افسانه هاي گوناگون، شياطين متعدد و افراد مختلف خصوصاً جادوگران است. در دنياي امروز هم کشورهاي مختلفي داراي کليساي شيطان هستند. کشورهای آمريکا،‌ انگليس، آلمان و همچنین چین.
    بر خلاف ادعاي شيطان پرستان جديد، که بر اساس متون کتاب مقدس شيطان پـرستی، بر عـدم کودک آزاري و آزار حيوانات پافشاري مي کنند، وحشتناک ترين اعمال توسط آنها تنها برای مقابله با دستورات الهي انجام مي شود.
  4. شيطان پرستي آته ایستیک Satanism Atheistic
    آته ايستها منکران خدا هستند. خدايان همانقدر قدرت دارند كه پيروانشان. هر آته ايستي هيچ خدايي با هر قدرتي را قبول ندارد. خيلي از آته ايست ها در افكارشان محافظه‌كاري به خرج مي دهند.
    می گویند: ما به چيزي كه نمي‌بينيم اعتقاد نداريم و اين قاعده شامل شيطان هم مي شود. از جمله اعتقادات این گروه می توان به موارد زیر اشاره کرد.
    در جهان زمين، چیزی براي هدايت نمی خواهیم. ما اديان فريبكار و متظاهر و رياكارانه را نمي خواهيم. تنها چيز خوبي كه در اديان يكتاپرست يافت مي شود، آدم بدها هستند.
    تو تنها كسي هستي كه كنترل زندگيت را بدست داری. چيزي به اسم خدا زندگيت را بهتر نمي كند. 

منبع