برای اینکه بخواهیم جهانهای روحی را بشناسیم , در مرحله نخست اشاره ای به حالت کوچکترین ذره اتم می نمائیم و پس از آن به بیان چگونگی جهانهای روحی می پردازیم.
در هر اتم به جز شبکه هایی از مسیر حرکت الکترون و پروتون و نوترون ها , ذرات دیگری هم وجود دارند ولی مابقی فضای اتم را خلا فراگرفته است . فاصله بین الکترون ها و پروتون های یک اتم به نسبت حجمشان برابر است با فاصله تقریبی میان زمین و ستارگان . از نظر ظاهری , داخل این شبکه های اتم را خلا پر کرده , ولی در اصل خلائی در آنجا وجود ندارد بلکه تمام آن فواصل از عناصر اثیری پر شده اند و در حقیقت این عنصر اثیری است که عقل آن باعث ادامه نیروی چرخش و گردش الکترون ها و پروتون ها و نترون ها در هر ذره ای از عالم هستی می شوند . یعنی اگر کره زمین را نسبت به کائنات یک اتم بدانیم , عالم اثیری که همان عالم روحی است تمام فضای های خالی آن را در بر گرفته است.
عالم روحی بطور کلی , خلقت جهانهای خاکی را در بر دارد و ارواح فراوانی در این عالم مانند ارواح نگهبان , مرشد , ارواح نگهبان , مرشد , ارواح ناظر و ارواح سرگردان و برزخی و غیره حضور دارند.
برخی از ارواح که تازه از جسم خود جدا شده و تا مدت ها قادر به ترک آن نمی باشند و ارواح دیگر که بطور دائم در اطراف کره خاکی در حال رفت و آمد می باشند . گروهی از ارواح هستند که , همیشه در این جهان حضور دارند و با مردم خاکی زندگانی مشترکی دارند , ولی متاسفانه بشر از شناخت وجود آنان عاجز و غافل است . موجوداتی که در عوالم خاکی و روحی زندگانی می کنند , هر یک بر حسب ارتعاشات مواد موجود در آن جهان که متناسب با تکامل آنان می باشد ,قادر به درک حقایق عالم مخصوص به خود بوده و تنها از آن عالم آگاهی کامل دارند و از درک و شناخت عالم دیگر و یا بالاتر از خود عاجز هستند.
چون برابر قوانین حیات هستی , زندگی نسل بشر در هر دو عالم (جسمانی و روحی ) عبارت از درک درجات مختلفی از ارتعاشاتی است که هر یک از عناصر , تنها توان دریافت اندازه معیت و مشخصی از آن را دارا می باشند , زیرا رفتن به جهان های بالاتر , نیازمند پذیرفتن امواجی با دامنه های وسیع تر و سرعتی بیشتر است , ولی اگر ارواح بخواهند به عالم خاکی یا جهانهای فیزیکی گذشته خود برگردند , نیاز به استفاده از امواجی با دامنه ای ضعیف تر و سرعتی کمتر دارند تا بتوانند خود را به جهان های مادی برسانند .انتخاب امواج پائین تر با فرکانس و سرعتی کمتر , در اختیار عقل ارواح می باشد . یعنی ارواح بنا به خواست خود و با استفاده از نیروی عقلی , تنها می توانند امواج پائین تری را در جهان های مادی انتخاب نمایند . چون انتخاب امواج بالاتر , مربوط به تکامل روحی و رشد عقلی آنان است.
در واقع برخی از ارواح که در طبقه سوم جهان سوم روحی زندگی می کنند , طی شرایط خاصی , می توانند تا طبقات نهم جهان سوم رفت و آمد کنند و هرگز قادر نیستند از امواج جهان چهارم روحی استفاده نمایند و خود را به جهانهای بالاتر روحی برسانند.
علم روحی جدید معتقد است , عنصر اثیری ای که در حیات روحی , کلیه خلاء های جهان را پر کرده و در تمام نقاط آن وجود دارد , باید تمام کائنات را در بر گرفته و آن را پوشانیده باشد. یعنی این عنصر اثیری , در سطح زمین و بالاتر از این سطح , تا ارتفاع نا محدودی قرار گرفته است و کلیه عناصری را که تشکیل دهنده حیات , در خلقت می باشند , احاطه کرده است . این مواد اثیری به دلیل دارا بودن ارتعاشات سریع , از حد علم و درک و فهم بشر خارج است . علم فیزیک تجربی می گوید , هر ماده دارای طول موج و ارتعاشات مربوط به خود می باشد و قوه بینایی بشر می تواند تنها طول موج هایی را که بین چهار تا هشت میکرون قرار دارند ببیند و یا با بینایی مادی بدن انسان , نمی توان موجهایی را که از رنگ بنفش بالاتر و از رنگ قرمز پائین تر هستند را درک کرد.
مواردی در عالم وجود دارند که آنها هم برای بشر قابل لمس و درک و دیدن نیستند و مواد اثیری جهان آفرینش از همین دسته می باشند و با توجه به مطالب فوق , باید این حقیقت را باور داشت که تمام خلاء های موجود در کائنات , از ماده اثیری پر شده و جهان خاکی نیز در داخل این عالم اثیری قرار دارد . پس می توان گفت که عالم روحی در عالمی وجود دارد که بشر هم در آن عالم زندگی می کند. بهتر است بگوئیم , عالم ارواح هرگز از عالم مادی که بشر در آن حیات مادی خود را می گذراند , جدا نیست و تقریبا زندگانی مشترک و همزیستی دائم با ارواح دارد.
کل جهان ارواح از هر سمت بر جهان , بر جهان خاکی ما تسلط دارد و آن را در بر می گیرد بدون آنکه هیچیک از افراد بشر بتواند امواج تولید شده و یا حرکت ارواح را به سادگی ببیند یا درک بکنند
جهان های مختلفی که در خلقت وجود دارند و ماده اثیری آنها را در بر گرفته , عبارت است از:
1 - جهان اول اثیری : عالم برزخ , کره مادی و هر کره دیگری که در خلقت , حیات مادی در آنها وجود دارد را در بر می گیرد و ارواحی که ماده پرست هستند و یا گناه فراوانی دارند , مدتها در این قسمت زندگی می کنند و دائما در زجر و ناراحتی بسر می برند . چون مدتها شاهد از بین رفتن دلبستگی های مادی زمان حیات خود می باشند و هیچگونه عمل یا عکس العملی در این مورد نمی توانند انجام دهند و پس از مدتی که زجر از بین رفتن مادیات حیات را دیدند , به جهان از پیش تعین شده برای کیفر اعمال زمان حیات مادی خویش برده می شوند.
جهان اول روحی ( جهنم ) : قانون عدالت در عوالم روحی به نام قانون الهی است , که برای درستکاران اجر و ثواب و برای گناهکارانی که مرتکب اعمال خلاف در زندگی مادی خود شده اند , مجازات واحدی معین می نماید و این عدالت الهی طوری است که مجازات ارواح خاطی در عوالم روحی هرگز فراموش نمی شود و تبعیضی هم برای هیچ روحی قائل نخواهد شد و در عوالم روحی فرار از مجازات نیز امکانپذیر نمی شود.
در حیات زمینی یا مادی دو نیروی کلی وجود دارند که هر کدام از آنها بر دیگری غلبه کند , فرد را به سوی خود خواهد کشانید:
1- نیرو یا قدرت نفسانی و جسمی (شخصیت مادی ) : معمولا اکثریت قریب به اتفاق افراد بشر , کلیه قدرت های حیات را در نیروی جسمانی خویش می دانند و باور ندارند که در ذات وجودشان غیر از قدرت خواست و امیال جسمی , قدرت دیگری نیز هست و هر آنچه را که نفس آنها تصور می نماید همان صحیح است و اغلب مشاهده می شود که این قبیل افراد تا آخر عمر به همین عقیده و صورت باقی می مانند و معمولا افرادی خود خواه , مغرور , متکبر و نفوذپذیر هستند,آنان واقعیت آخرت و زندگی پس از مرگرا نیز باور ندارند و اگر هم در زمان حیات مادی خود کار خیری انجام دهند , تنها برای تظاهر و ریا است و هرگز بخاطر رضای خدا و سعادت آخرت خود عملی را انجام نمی دهند.
2 - نیرو یا قدرت روحی ( شخصیت ذاتی یا واقعیت وجود ) : این نیرو در وجود نهانی هر فردی به نسبت تکاملی او قرار دارد و به سادگی قابل درک و تشخیص نمی باشد . شخصیت واقعی هر فرد در قدرت روحی او قرار دارد و در اصل روح است که موجب بروز شخصیت افراد می گردد . قدرت های نفسانی و مادی , به نسبت کم یا زیاد , شخصیت واقعی و روحی , فرد را بگونه ای تحت تاثیر قدرتهای خود قرار می دهند و در بعضی موارد , نزد اشخاصی که تکامل زیادی نیافته اند , شخصیت روحی را به کنار زده و خود یکه تاز میدان زندگی می گردند و هر خواست نادرست و هوسی را که فرد خواسته باشد , به نسبت مقدورات , جامعه عمل می پوشانند و به همین علت هم افراد ماده پرست و دنیا دوست , کمتر قادرند بر تمایلات نفسانی خویش غالب آیند.
در مورد حالت و چگونگی جهان اول روحی حقایق بسیاری را ارواح رفتگان گفته اند و اینک مطلبی که در این زمینه از طرف یک روح پیشرفته اظهار شده است , ذیلا شرح داده می شوند:
پس از مرگ جسمی , روح هر یک از افراد بشر , در حد لیاقت و اعمال انجام داده , بنا به حکم خالق و فطرت های روحی , به قسمتی از جهانهای روحی انتقال می یابد , روح گروهی از افراد به نسبت اعمال و کردارشان به جهان یکم یا جهنم جذب و کشیده می شوند . روح کسانی به این جهان پست فرستاده می شود که در زمان حیات مادی , تابع امیال نفسانی و ماده پرستی شدیدی قرار گرغته بودند و در آن زمان از هیچگونه خیانت و جنایتی روی گردان نبوده اند.
در این جهان از نعمات و الطاف الهی خبری نیست و این جهان را ظلمت و سرما و گرمای خاصی فراگرفته , به طوریکه کمترین نوری را در آنجا نمی توان مشاهده کرد و تاب تحمل سرما و گرما, از حد بیان خارج است.
این جهان مربوط به روح زنان و مردانی است که در زمان حیات مادی خود , از دستورات الهی سر باز زده اند و قدمی را در راه حق و حقیقت بر نداشته و همیشه در ارضاء تمایلات نفسانی و شخصیت مادی خویش , غوطه ور بوده اند.
روح چنین اشخاصی , به محض رهایی کامل از ماده , بنا به حکمت روحی و دستورات الهی , به این جهان آورده می شوند و پس از رسیدن به این جهان عقوبت و زجر و عذاب آنها شروع می شود و هر روح به نسبت اعمال و رفتار گذشته خود , گرفتار درد و عذاب های بخصوصی خواهد شد . ادامه این زجرها برای ارواح مستمر است و آنها به قدری در این حالت زجر و شکنجه باقی خواهند ماند تا این که کلیه اعمال خلاف و گناهان زمان حیات مادی خود را به یاد آورند و بارها در مورد اعمال زشت و خلاف خود بیاندیشند و تمام معیارهای اعمال و رفتار خوب و بد گذشته خود را در همان حال بسنجند و آنها را بشناسند.
جمعیت روحی این جهان را تنها گناهکاران زمان حیات مادی پر نکرده اند , بلکه گاهی در بین آنها روح افراد بی تفاوت نیز وجود دارند , زیرا اعمال و کردار این افراد در زمان حیاتشان , کمتر از روح خلافکاران نیست , افراد بی تفاوت که در تمام طول حیات مادی خود , قدمی را در راه خیر و ثواب برای کسی یا جامعه خویش برنداشته اند و فقط به فکر وجود خویش و احتمالا خانواده خود بوده اند . همانگونه که خداوند خطاکاران را پس از مرگ جسم مادی عقوبت می فرماید , روح این افراد را پس از مرگ نیز زجر خواهد داد.
در زمان زنده بودن هر فرد خداوند مامورهایی را بر او می گمارد , تا فرشتگان , اعمال مثبت و منفی وی را ثبت نمایند و در جهان آخرت در اختیار قدرت کائنات قرار دهند و این عمل را روح شخص و روح نگهبان هر شب , وقتی که فرد در خواب است انجام می دهند و تمام اطلاعات مثبت و منفی وی را به عوالم روحی خبر می دهند.
در این قسمت می بایست مطلب بسیار مختصری درباره این مامور خداوند شرح داده شود , تا خانندگان از چگونگی وجود و شناخت آن آگاهی بیشتری بیابند و روح نگهبان افراد بشر , مامورانی هستند که از سوی خداوند متعال بر تمام بندگان گمارده می شوند و آنها مسئول ثبت کلیه فعل و انفعالاتی هستند که فرد در طول حیات مادی خود مرتکب می شود و در اصل این اواح هستند که هر واقعه یا اتفاق مثبت یا منفی را برای فرد ثبت می نمایند.
برخی از دگرگونی های روحی , مادی و معنوی در گروهی از افراد بشر بطور ناگهانی مشاهده می شود که بوجود آمدن این حالت در آنها غیر طبیعی است و علت بروز آن به این دلیل است که آنها در طول عمر خود مورد آزمایش تکامل روحی از طرف ذات احدیت قرار گرفته اند و در هر تکامل روح نگهبان آنها چندین بار تغییر می یابد و به همین علت هم افراد , شخصیت های مادی و معنوی و ... گوناگونی را در طول یک زندگانی عادی از خود بروز می دهند.
روح کسانی که در زمان حیات مادی خود می توانسته اند با بکارگیری روش های مختلفی به دیگران کمک کنند و آنها را از گرفتاری و درد و عذاب های مختلف برهانند , ولی در این زمینه کوتاهی کرده اند نیز مستوجب عقوبت و عذاب های الهی خواهند شد.
پس از گذشت زمانی طولانی که این مدت نسبت به خطاهای افراد متفاوت و متغیر است , ارواح بر خود مسلط می شوند و تمام اعمال خلاف و خطاهای خود را به یاد می آورند و آنها را قبول می کنند و پس از آگاهی کامل و درک خطاهای گذشته , از درد و آلام آنها تا حدی کاسته می شود و از این زمان به بعد است که ارواح رفته رفته به عقل روحی مختصری دست می یابند و از اعمال گذشته و خطاهای خود , به درگاه خداوند , توبه می کنند , تا شاید مورد عفو الهی قرار بگیرند.
زمانی که این ارواح خطا کار , توانستند خوبی ها را از بدی و زشتی ها را از زیبایی ها به طور کامل تشخیص بدهند و تمام آنها را به یقین درک کنند , ازآن پس بنا به حکم الهی , ارواح مترقی و نیکوکار به سراغ آنها می شتابند و در صدد ارشاد و راهنمایی چنین ارواحی بر خواهند آمد . زیرا ارواح مترقی و پاک , بنا به فرمان خالق , زمانی به کمک ارواح پست می آیند که آنها حقایق حیات و عالم روحی را به طور کامل درک کرده باشند و از کلیه خطاهای خویش در زمان حیات مادی آگاه شده باشند.
رحمت و بخشش خداوند متعال همیشه و در همه جا شامل حال بندگان خطاکاری که به اعمال خلاف و بد خود پی برده و از گرده های گذشته خویش نادم و پشیمان شده باشند خواهد شد.
بخشش های الهی در جهنم نیز شامل حال این ارواح می شود و رحمت مختصری بر آنها وارد خواهد شد.
ارواح مترقی در صدد کمک به ارواحی بر خواهند امد که خود را نیاز مند دانستن حقایق روحی بدانند و تسلط کاملی نیز بر ذات وجود خود یافته باشند و با شناخت کلیه اعمال خلاف و خطاهای گذشته , به درگاه احدیت روی آورند. زیرا درک و فهم خطاها پس از هر زمان , تا اندازه ای از بار گناهان می کاهد , حتی اگر روحی در قعر جهنم در حال عذاب کشیدن بسیار سختی باشد ( جهنم دارای طبقه نیست بلکه عمق دارد و هرچه فردی گناهکارتر باشد , جایگاه او در عمق بیشتری از جهنم خواهد بود )
پیمودن مسیرهای ترقی و تعالی در جهان اول بسیار آهسته و به کندی صورت می پذیرد . یعنی ارواحی که در جهنم بر اعمال و رفتار و کرده های خلاف خود آگاهی یافته و بر خویش مسلط شده و از آن کرده ها پشیمان و نادم گردیده اند , پس از مدتی از ذلت و بدبختی و درد و زجر دائم نجات پیدا می کنند و در همان جهان وضعیتی بهتر به زندگی خود می گیرند . ولی آنها از عذاب و عقوبت الهی هنوز رهایی نیافته اند.
پس از گذشت زمانی بسیار طولانی و به دست آوردن عقل و درک بیشتری , این ارواح به قسمت پایین جهان دوم روحی منتقل می شوند و احتمال این که برخی از ارواح به قسمت بالاتر جهان دوم روحی نیز راه یابند وجود دارد , ولی معمولا اکثر ارواح , از طبقه پایین جهان دوم , جهت تکامل روحی مجدد , دوباره به ماده رجعت داده می شوند تا بتوانند در این سفر , با آگاهی هایی که از جهنم به دست آورده اند , خود را به تکامل بیشتری برسانند.
عذاب ارواح در جهان اول روحی بسیار سخت و غیر قابل تحمل است و به همین دلیل هم , اکثر ارواح شریر و بد , بیشتر از یک بار به قعر جهنم انتقال نخواهند یافت . زیرا هر روحی که یک بار درد و رنج و سختی جهان اول را چشیده باشد , در مسیرهای تکاملی خود هرگز اعمالی را انجام نخواهد داد که دوباره مستوجب عقوبت در جهان یکم یا جهنم باشد
از ارواح جهان دوم یا اعراف , نمی توان اطلاعات صحصح و دقیقی درباره زندگی پس از مرگ بدست آورد . زیرا ارواح این جهان اجازه خروج از آن را ندارند , ضمن اینکه این ارواح , به عقل کامل روحی و تکامل کافی هنوز نرسیده اند تا اینکه بتوانند با علوم روحی و چگونگی زندگانی پس از مرگ آشنایی کامل داشته باشند.
افرادی که با جاودانگی حیات و زندگی روحی آشنا هستند , بخوبی می دانند که , هر لذت و گشایش , و هر سختی و رنجی که ناخواسته و از طرف کائنات بر آنها وارد شود , در اصل یک آزمایش الهی ( یک قضا یا قدر الهی ) است که در زمان حیات مادی او , بایستی تحقق پذیرد , زیرا که هر فردی , برای نیل به کمالات بیشتر , باید از مسیر و آزمایش های مختلفی بگذرد و قضا و قدرهای متعددی را تحمل نماید .
لذا در فرصتی که از عمر هر کسی باقی است باید سعی کند تا شناخت خود زا نسبت به حقایق آفرینش بیشتر کند و هرچه ممکن است در اصلاح اعماال و رفتار و کردار و افعال خود بکوشد و آنچه را که از سوی پروردگار بر وی می رسند , تمامی را به جان و دل بپذیرد تا اینکه پس از مرگ جسم مادی , روحی وی در آرامش بیشتری به نسبت کرده هایش در راه خلق و پروردگار قرار گیرد.