کافه تلخ

۱۳۸۶ دی ۲۵, سه‌شنبه

عالم مثال

عالم ديگر داريم، چنانچه نسبت به بعد از مرگ اين معنا مسلم است كه ما پس از مرگ به عالم برزخ و از عالم برزخ به عالم قيامت مي‎رويم . عالم برزخ همان عالم مثال است و نمونه آن در اين عالم خواب است، چيزهايي كه در خواب مشاهده مي‎شود و لذتها يا ناراحتي هاي آن همگي وجود مثالي دارند، موجودات عالم خواب جسم هستند و طول و عرض و عمق دارند ولي جسم مادي نيستند و به آن تجرد برزخي و مثالي گفته مي‎شود.

پس هر يك از ما، دو بدن دارد: يكي بدن مادي و ديگري مثالي، كه در باطن بدن مادي وجود دارد و همان است كه در خواب فعال مي‎باشد و از بدن مادي جدا مي‎شود.

بنابراين همان گونه كه هر فردي در دنيا علاوه بر وجود مادي يك وجود مثالي و برزخي دارد كه در خواب ظاهر مي‎شود، قبل از اين كه در اين عالم موجود شود در يك عالم ديگري يك وجود مثالي داشته است و به آن عالم ملكوت مي‎گويند و نمونه هاي عالم ناسوت در آن موجود است منتها قبل بودن آن نسبت به اين عالم طولي است - نظير قبل بودن علت نسبت به معلول - نه زماني، زيرا حركت و زمان در عالم مجردات تصور نمي شود، و اين كه در قرآن آمده : (و كذلك نري ابراهيم ملكوت السموات و الارض)(1) و ما ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نشان مي‎داديم، مقصود عالمي است كه صفحه تمام نماي اين عالم است و هرچه اينجا هست در آنجا منعكس است .(2)

عالم مثال در قوس نزول و صعود

پس ما يك عالم مثال پيش از ناسوت داريم و يكي بعد از آن، و در حقيقت هر دو
[1] سوره انعام، آيه 75
[2] اسفار، ج 3، ص 512