همان طور که می دانید هر چیزی در واقعیت ، دارای دو قطب و یا جنبه ی مثبت و منفی می باشد؛ تندیس مونث ایسیس نیز همین گونه است.همه ی روح ها یک قسمت که در نور و روشنایی است و یک قسمت که در تاریکی فرو رفته است را در بر می گیرند.بنا براین از این مسئله می توان سه بعد عشق ، وحشت و نفرت را توجیه کرد و نتیجه گرفت.
ایزیس استعاره و تمثیلی از جنبه ی زنانه ی درون همه ی ما است.بنا براین ایسیس به طوری مجسم شده است که هر دو جنبه ی نور و روشنایی ، الهه بودن و رب النوعی و تاریکی که مربوط می شود به جادو ، حیله و فریب ، ، کیمیای هوشیاری و آگاهی ، حقه بازی و … را دارا است.
اگر چه او در عصر حاضر و مدرن ، زیبا به نظر می رسد ؛ اما آمدنش از مصر او را به عنوان یک زن سیاه پوست به تصویر کشیده است.
همه ی طرح های اولیه و یا الگو های مونث در تمام اسطوره شناسی ها به یک روح مربوط می شوند.چه الهه باشند ، چه کاهنه ، چه مریم باکره (ع) ، چه موجودات بیگانه و … ، همه ماهیت و ذات یک روح هستند.
ایزیس یک جادوگر بود ، شاید الگو و اسوه ای اصلی برای کاهنه ی اعظم تاروت(.tarot) او جادو گری را از “توث” فرا گرفت ، اگر چه آن طور که برخی از افسانه ها می گویند او قدرت هایش را از “را” (خدای آفتاب مصریان قدیم) ، به دست می آورد.
جادوی قابل استفاده مصری
آنخ (صلیب حلقوی و خمیده ی مصر) که ایزیس به عنوان اینیتیاتریکس (initiatrix) اعظم با خود حمل می کند ممکن است سبب و بیان علتی برای بعضی از شکل ها یا اشکال سلطنتی کهنی باشد که با باکره های سیاه دیگری ، شبیه به ایزیس ، که اغلب سبز هم می باشند باشد.
زائران معبد ، زندانی شدند ومنتظر مرگ در دژ یا قلعه ی “چینون” ؛ به بانوی ما دعایی سرودند و از برنارد درخواست کردند که موسس دین او باشد.ضمنا او تعداد بیشماری سرود روحانی و خطبه را به اونشانی داد.وی تقریبا 280 سرود روحانی با موضوع موسیقی موسیقی ها، سرود عروسی سلیمان و ملکه ی صبا را نوشته است که قطعه ی کوتاه ادبیش:”من سیاه هستم ، اما زیبایم ، آه بله دختران اورشلیم” خودداری قابل برگشت مکتب باکره ی سیاه است.
- مکتب باکره ی سیاه
ترجمه:احمد(سید احمد رضا بنی طبا جشوقانی) موسس وبلاگ نابود شده یkheir 77
منبع :
http://www.crystalinks.com