بسم الله الرحمن الرحیم
*سایكومتری یا غیب گویی*
یكی از بهترین روش های افزایش قدرت مهارت روحی جهت آمادگی برای واسطه شدن تمرین غیب گویی است. هر شیئی فكر و احساس صاحب آن را در خود نگه میدارد. غیب گویی یا روان سنجی هنر خواندن این افكار و احساسات است.
دوستان خود یا آشنایان خود را مجاب كنید وسائلی به شما بدهند تا با آنها تمرین كنید. جواهر آلات و ساعت برای این كار خوب است زیرا فلزات بهتر از لباس و اشیای پلاستیكی طرز فكر ا در خود نگه میدارد. آن شی ء حتما نباید متعلق به یكی از آشنایان باشد اما بد نیست دوست شما صاحب شی ء را بخوبی بشناسد تا بتوانید صحت نتیجه را بررسی كنید.
شی ء را در دست بگیرید و توجه افكار و احساسات كه به ذهنتان می رسد باشید. سعی كنید تصویر صاحب شی ء را مجسم كنید و پرسشهایی كه برای خود مطرح میكنید پاسخ دهید. برای
نمونه صاحب شی ء زن است یا مرد؟ پیر است یا جوان؟ شاد است یا غمگین؟ چاق است یا لاغر؟ مدتی طولانی روی هر سوال انگشت نگذارید وگرنه تصورات ذهنی تان مختل می شود. آنچه به ذهن شما می رسد شاید چیزی است از یك سری تصورات نابسامان نباشد. اما به هر حال از هر تصویر یادداشت بردارید چون اگر تمام آنها درست نباشد شاید بیشتر آنها در مورد صاحب شی ء صدق كند. با این كار انگار به ذهن فرد تلنگر می زنید و افكار و احساسات موارد مربوط به او را در مورد مردم . اماكن و وقایع یادداشت میكنید.
جالب اینجاست كه با اشیایی قدیمی مانند سنگهای اماكن تاریخی. مسكوكات یا هر نوع صنایع دستی قدیمی در دسترس هم میتوانید این آزمایش را انجام دهید. این اشیاء چیزی در مورد افراد به دست نمی دهند بلكه در مورد دوره ی مربوط به خود القاء می كنند. اگر شی ء به بیش از یك نفر تعلق داشته باشد احتمالا" آنچه دریافت میكنید مغشوش و فقط تفكراتی قوی تر است كه به صاحب اخیر آن یا كسی كه شخصیت قوی تر داشته است. مربوط خواهد بود. غیب گویی را با واسطه گری اشتباه نگیرید. اگر شیء متعلق به كسی باشد كه مرده است شاید بتوانید شخصیت او را توضیح دهید اما خیال نكنید كه با او ارتباط برقرار كرده اید چون صرفا" در حال ذهن خوانید از شیء هستید . عده ای از واسطه ها (مدیوم ها) از سایكومتری استفاده میكنند تا به آنان كمك شود با ارواح تماس بگیرند اما این روش مناسب نیست زیرا باعث میشود خیال
كنید با فرد در تماس هستید . در حالی كه تصویری كه به شما میرسد صرفا" از شیء است نه چیز دیگری.
موفق باشید
نوشته: محمد