کافه تلخ

۱۳۸۷ خرداد ۲۳, پنجشنبه

مقام خضردر جامع اموی دمشق



گویند حضرت خضر نبی علیه السلام در مسجد اموی همواره نماز می گذاشته است مکان نماز ایشان در سمت شرقی قبله (جنوب شرقی ) نزدیک مناره شرقی بوده است . اکنون نزدیک به محراب اصلی مسجد و به موازات مقام هود بر دیوار قبله عنوان هذا مقام خضر النبی بر تابلویی سبز دیده می شود



چشمه خضردر استان گلستان



در كوههاي شمالي قريه گچي سو بالا، در بخش مركزي شهرستان كلاله و در محدوده دهستان تمران ( تمر قوزي ) بر فراز ارتفاعات گوگچه داغ، رشته كوه جرجان، قله (( قدرت )) آرامگاه خالد بن سنان (ع) قرار دارد.

راه ارتباطي زيارتگاه خالدنبي كوهستاني بوده، ولي از طريق كلاله و تمر قره قوزي تا آن محل، راه دشواري نيست. بدليل دوري راه و فقدان وسيله نقليه مناسب و كمبود تسهيلات رفاهي در محل و هم چنين گرماي شديد تابستان و سرماي زمستان، بهترين زمان براي انجام فرايض ديني از شهرها و روستاهاي مختلف تركمن، ماه هاي فروردين و ارديبهشت است.

در نزديكي و پايين تر از بقعه خالدنبي، بقعه هاي عالم بابا و چوپان آتا و دره اي به نام پنج شير و هم چنين چشمه ي خضر دندان قرار دارد. طبق روايات رايج بين اهالي، عالم بابا پدر همسر حضرت خالدنبي و چوپان آتا يكي از اولياي گمنام است كه مورد توجه و احترام تركمن هاست.

اين زيارتگاه در شمال شرقي شهرستان كلاله در استان گلستان واقع بوده كه منسوب به حضرت خالد بن سنان (ع) معروف به خالد نبي (ع) است كه يكي از اولياء بزرگ و انبياء دوره فترت ( دوره سكون ) بوده و آخرين پيامبر مبلغ دين مسيح مي باشد كه مردم را به دين و آئين مسيح دعوت مي كرده است. اين آرامگاه جداي از مكان مقدس و زيارتگاه از لحاظ چشم انداز طبيعي مي تواند بهترين تفريحگاه براي بهرمند شدن سالم از طبيعت وحشي و زيباي اين منطقه باشد. در كنار اين طبيعت زيبا، منطقه اي نسبتا وسيع حاوي سنگهاي باستاني با قدمت تاريخي قبل از اسلام به صورت ميله اي و استوانه اي و چيلپا قرار دارد كه به احتمال زياد بوسيله انسان تراشيده شده و با توجه به آثار موجود در منطقه، حكايت از وجود تمدني در هزاره پيشين دارد كه يكي از جاذبه ها و ديدنيهاي اين منطقه محسوب مي شود.

خالدنبي (ع) از پيامبران تبليغي و بدون كتاب و آخرين مبلغ دين مسيح بوده وظيفه اش ايجاب مي كرد كه به عنوان دين به همه جا سفر كند و مردم را به پذيرش دين مسيح دعوت كند. در ان زمان در ايران ، خسرو انوشيروان پادشاهي مي كرد و ائين زرتشت مذهب رسمي اكثر ايرانيان بود. حضرت خالد نبي (ع) در سرزمين عدن ساكن بود كه از نظر نسب به اسماعيل ذبيح الله مي رسد و از قبيله بني عبس بغيض مي باشد.

بر اساس كتاب ناسخ التواريخ، فاصله زماني بين ظهور خالدنبي (ع) و ولادت خاتم الانبياء چهل سال مي باشد. به عبارت ديگر خالد بن سنان (ع) چهل سال قبل از ولادت خاتم الانبيا به ظهور مي رسد به طوري كه دختر حضرت خالد نبي (ع) در دوران پيري به خدمت رسول الله (ص) مي رسد و در حضور مبارك پيامبر ايمان مي اورد.

با توجه به تحقيقات به عمل امده خالد نبي (ع) در سال 530 ميلادي به ظهور مي رسد. حضرت محمد (ص) در مورد محل دفن و مزار خالد نبي (ع) فرموده اند:

و يقال ان قبره بناحيه جرجان علي قله جبل يقال له خدا ....

آرامگاه حضرت خالد بن سنان(ع) در ناحيه جرجان، بر روي قله كوهي كه به آن (( خدا )) يا قدرت ( در زبان محلي ) مي گويند قرار دارد و ...

تــاريــخــچــه جمکران و کوه خضر

شيخ حسن بن مثله جمكرانى مىگويد: من شب سه شنبه، 17 ماه مبارك رمضان سال 373 هجرى قمرى در خانه خود خوابيده بودم كه ناگاه جماعتى از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بيدار كردند و گفتند:

برخيز و مولاى خود حضرت مهدى عليه السلام را اجابت كن كه تو را طلب نموده است·

آنها مرا به محلى كه اكنون مسجد جمكران است آوردند، چون نيك نگاه كردم، تختى ديدم كه فرشى نيكو بر آن تخت گسترده شده و جوانى سى ساله بر آن تخت، تكيه بر بالش كرده و پيرمردى هم نزد او نشسته است، آن پير، حضرت خضر عليه السلام بود كه مرا امر به نشستن نمود، حضرت مهدى عليه السلام مرا به نام خودم خواند و فرمود:

برو به حسن مسلم (كه در اين زمين كشاورزى مىكند) بگو: اين زمين شريفى است و حق تعالى آن را از زمين هاى ديگر برگزيده است، و ديگر نبايد در آن كشاورزى كند·

عرض كردم: يا سيدى و مولاى! لازم است كه من دليل و نشانه اى داشته باشم و

تو برو و آن رسالت را انجام بده، ما نشانه هايى براى آن قرار دهيم، و همچنين نزد سيد ابوالحسن (يكى از علماى قم ) برو و به او بگو: حسن مسلم را احضار كند و سود چند ساله را كه از زمين به دست آورده است، وصول كند و با آن پول در اين زمين مسجدى بنا نمايد

عبادتگاهی به قدمت سه هزار سال



در شش كيلومتری شهر قم كوهی وجود دارد كه از فراز آن می‌توان همه شهر را با يك نگاه طی كرد. اين كوه منسوب به حضرت خضر(ع) با قدمت سه هزار سال است.

می‌گويند بر قله اين كوه در سه هزار سال پيش غاری بوده است كه خضر پيامبر(ص) در آن غار به عبادت و نيايش می‌پرداخت، غاری كه امروز به مسجد كوچكی با ظرفيت ۱۰ تا ۱۵ نفر تبديل شده است و سال‌ها پيش از اين در حالی كه هنوز قم آنقدر بزرگ نشده بود كه خود را به دامنه اين كوه برساند معبد عارفان و ساكنان و اوقاد بود، خلوتكده‌ای برای شب زنده‌داری و عبادت عالمان و عاشقان طريقت حق.

مكانی كه امروز به مسجد‌گاهی برای عامه بدل گشته است و تفرجگاهی مذهبی برای زائران اين شهر، جايی كه به گفته مسئول فرهنگی اين مسجد هم مكانی برای كسب معنويت است و هم مأمنی برای برآوردن حاجت‌های مادی، جايی كه به گفته او فرزند شيميای شده مادر چهار شهيد را شفا داده و رونق آن از علائم نزديكی ظهور حضرت مهدی (عج) است، مسجدی كه آن را ديده‌بان جمكران می‌خوانند.

روحانی متولی مسجد معتقد است خضر نبی(ع) كه سه هزار سال قبل از پيامبر گرامی اسلام(ص) متولد شده به علت علم لدنی دعای كميل را به نيمه شعبان و به عشق حضرت مهدی(عج) سروده و در آن سال‌ها در غار اين كوه به درگاه خداوند عبادت كرده است.

خضر نبی ومردم قشم



قشم‌ نام‌ جزيره‌ و نام‌ شهر بندري‌ جزيره‌اي‌ است‌ در آبهاي‌ خليج‌ فارس‌ در نزديك ‌دهانه‌ تنگه هرمز در فاصله‌ حدود 22 كيلومتري‌ بندرعباس‌. درازاي‌ جزيره‌ قشم‌ حدود 115 كيلومتر و پهنايش‌ در پهن‌ترين‌ حدود 35 كيلومتر و در باريك‌ترين‌ جا، دماغه‌ باسيدو حدود 10 كيلومتر است‌، مسافت‌ تمامي‌ جزيره‌ 1628 كيلومتر است‌.
از زمان‌ ورود انسان‌ به‌ جزيره‌ قشم‌ و اقامت‌ مردم‌ در آن‌ آگاهي‌ روشن‌ و معتبري‌ دردست‌ نداريم‌، بنابر افسانه‌اي‌ كه‌ از قول‌ مورخي‌ يوناني‌ به‌ نام‌ آگاتار خيدوس‌، تاريخنگار و جغرافيدان‌ قرن‌ دوم‌ پيش‌ از ميلاد، در نوشته‌اي‌ به‌ سال‌ 113 قبل‌ ازميلاد نقل‌ مي‌كنند:
نخستين‌ كسي‌ كه‌ به‌ جزيره‌اي‌ در خليج‌ فارس‌ (برخي‌ آن‌ را همين‌ جزيره‌ قشم‌ كنوني‌دانسته‌اند) پا نهاد مردي‌ بود اريتراس‌ يا اريتره‌ نام‌، از دامداران‌ بزرگ‌ و ثروتمندان‌ ايران‌ در دوره‌ ماد. روزي‌ اريتره‌ در پي‌ رمه‌ ماديانهايش‌ كه‌ در مراتع‌ سواحل‌ درياي ‌فارس‌ چرا مي‌كردند و از وحشت‌ حمله‌ شيران‌ درنده‌ به‌ آب‌ زده‌ و به‌ اين‌ جزيره‌ رفته‌ بودند، با قايقي‌ خود را به‌ جزيره‌ مي‌رساند، آب‌ و هواي‌ خوش‌ و مطبوع‌ زمستانه ‌جزيره‌ گواراي‌ طبع‌ او مي‌افتد و آنجا را براي‌ زيستن‌ خود و خاندان‌ و طايفه‌اش ‌برمي‌گزيند. از اين‌ رو، طايفه‌اش‌ را به‌ جزيره‌ فرا مي‌خواند و در آن‌ جا دژ و بارو و خانه‌ مي‌سازد. اريتره‌ اين‌ جزيره‌ و جزاير ديگر را به‌ تدريج‌ آباد و مسكوني‌ مي‌كند و سالها بر سراسر آبهاي‌ خليج‌ فارس‌ و درياي‌ عمان‌ و درياي‌ سرخ‌ حكم‌ مي‌راند و درهمين‌ جزيره‌ هم‌ مي‌ميرد. از اين‌ روست‌ كه‌ درياي‌ پيرامون‌ جزيره‌ را به‌ نام‌ “اريتره“ ناميده‌اند.
پس‌ از فتح‌ جزاير خليج‌ فارس‌ به‌ دست‌ سپاهيان‌ صدر اسلام‌ و آشنايي‌ قبايل‌ عرب‌ با اين‌ جزاير، رفته‌ رفته‌ پاي‌ قبيله‌ها و طايفه‌هاي‌ عرب‌ به‌ جزاير آبهاي‌ اين‌ دريا، ازجمله‌ قشم‌، گشوده‌ شد. جزيره‌ قشم‌، بنابر نوشته‌ مسعودي‌ در مروج‌ الذهب‌، به‌دست‌ عمرو بن‌ عاص‌ گشوده‌ شد.
در اوايل‌ قرن‌ 10 هجري‌ جزيره‌ قشم‌ حدود 400 سال‌ عرصه‌ تاخت‌ و تاز و جنگ‌ وستيز ميان‌ ايرانيان‌، صاحبان‌ اصلي‌ جزيره‌، و بيگانگاني‌ مانند پرتغاليان‌، انگليسيان‌ و عربها بوده‌ و بارها دست‌ به‌ دست‌ گشته‌ و هر از چند گاهي‌ بيرق‌ يكي‌ از آنها بر فرازآسمان‌ جزيره‌ افراشته‌ بوده‌ است.


در سال‌ 1622م‌ / 1031ق‌، به‌ فرمان‌ شاه‌ عباس‌ اول‌، امام‌ قليخان‌ سپهسالار فارس‌، گروهي‌ از سپاهيان‌ فارس‌ را به‌ قصد حمله‌ به‌ نيروهاي‌ پرتغالي‌ مستقر در جزاير قشم‌و هرمز به‌ آبهاي‌ خليج‌ فارس‌ گسيل‌ داشت‌. پس‌ از رانده‌ شدن‌ پرتغاليان‌ از جزاير وآبهاي‌ خليج‌ فارس‌، به‌ تدريج‌ هلندي‌هاو انگليسي‌ها به‌ خليج‌ فارس‌ آمدند وجايگزين‌ آنها شدند. انگليسي‌ها بيش‌ از سه‌ قرن‌ در خليج‌ فارس‌ حضور داشتند و دربرخي‌ از بنادر و جزاير آن‌ پايگاههايي‌ براي‌ حفظ منافع‌ تجاري‌ و نظامي‌ خود ساخته‌ بودند و از آبراه‌ خليج‌ فارس‌ براي‌ ناوگان‌ كشتيهاي‌ بازرگاني‌ خود بهره‌ مي‌گرفتند.
مجموعه‌اي‌ از آثار تاريخي‌ از معماري‌ دوره‌هاي‌ گذشته‌ به‌ صورت‌ پراكنده‌ در جزيره‌ بازمانده‌ است‌ از مهمترين‌ اين‌ آثار مي‌توان‌ شماري‌ بنا از جمله‌ بناي‌ صخره‌اي‌ (درون‌ صخره‌ يك‌ تالار و دو اتاق‌ در درون‌ سنگ‌ كنده‌اند)، آثار ويرانه‌ دو قلعه‌ بزرگ‌ تاريخي‌ (قلعه‌ قشم‌ و قلعه‌ لافت‌)، سد، بركه‌، بقعه‌ و مسجد نام‌ برد.
در جزيره‌ شماري‌ مزار به‌ طور پراكنده‌ ديده‌ مي‌شود برخي‌ از اين‌ مزارها گورگاه‌ وبرخي‌ ديگر قدمگاه‌ هستند. در چند آبادي‌ جزيره‌ مانند قشم‌، باسيدو و پي‌پشت‌ زيارتگاههايي‌ منسوب‌ به‌ “خدر“ (=خضر) و الياس‌ قرار دارند كه‌ مردم‌ اين‌ زيارتگاهها را قدمگاه‌ اين‌ قديسان‌ مي‌پندارند.


جزيره‌ نشينان‌ خضر و الياس‌ را موكل‌ و نگهبان‌ درياها و پشتيبان‌ صيادان‌ و ملاحان‌ وجاشوان‌ مي‌انگارند. به‌ پنداشت‌ مردم‌ جزيره‌ نشين‌ خضر زنده‌ جاودانه‌ است‌ و درهمه‌ جا و همه‌ حال‌ پيوسته‌ حضور دارد.
هنگامي‌ كه‌ دريا خشم‌ مي‌گيرد و آبها به‌ تلاطم‌ در مي‌آيند و بيم‌ شكستن‌ و غرق‌ كشتيها و مرگ‌ كشتيبانان‌ و ماهي‌گيران‌ در دريا مي‌رود، زنان‌ مرداني‌ كه‌ به‌ دريا رفته‌اند، در زير چارطاقي‌ اين‌ قدمگاهها گرد مي‌آيند و دست‌ به‌ دعا و نيايش‌ فرازمي‌آورند و خضر و الياس‌ را به‌ ياري‌ مردانشان‌ فرا مي‌خوانند. هنگامي‌ كه‌ دريا از صيادان‌ روي‌ بر مي‌گرداند و صيادان‌ با تورهاي‌ تهي‌ از ماهي‌ به‌ خشكي‌ بازمي‌گردند، زنان‌ به‌ زيارت‌ خضر به‌ قدمگاه‌ خضر، يا “پاخضر“ مي‌روند و از او براي ‌بركت‌ تورهاي‌ ماهيگيران‌ دعا مي‌كنند و با نذر و نياز استمداد مي‌جويند.



بقعه پير خضردر کردستان



در روستاي پير خضر در دو كيلومتري بيجار بقعه اي به همين نام وجود دارد . اين بنا داراي پلان چهار ضلعي با گنبدي شلجمي است كه باسنگ لاشه و آجر خشت و سنگ هاي حجاري شده بنا شده و مدفن يكي از عرفا و سادات منطقه ، معروف به پير خضر است . تاريخ سنگ نبشته قديمي روي مزار مشخص نيست ، اما نوع خط ،‌ قدمت ساختمان را به دوره صفوي مي رساند . اين بقعه در سال 1378 به و سيله ميراث فرهنگي كردستان به طور كامل مرمت شد .