کافه تلخ

۱۳۸۷ خرداد ۲۰, دوشنبه

كمدي الهي



«كمدي الهي» La Divina Commedia، كه بزرگترين اثر دانته، و بزرگترين شاهكار ادبيات ايتاليا، و بزرگترين محصول ادبي و فكري قرون وسطاي مغرب زمين، و يكي از بزرگترين آثار ادبي تاريخ جهان به شمار آمده است، محصول دوران بيست ساله غربت و دربدري دانته است كه شرح آن رفت.

خود دانته اين كتاب را فقط كمدي Commedia ناميده بود، و لقب «الهي» (divina) يا آسماني، در حدود سه قرن بعد يعني در قرن شانزدهم بدان داده شد. اين لقب «الهي» مفهوم ارتباط اين اثر را با دنياي ماوراء الطبيعه و آسماني دارد، و هم حاكي از زيبائي و لطف «خدائي» اين اثر است .

اطلاق عنوان «كمدي» بدين كتاب از طرف دانته، مربوط بدان مفهومي كه امروزه كلمه «كمدي» براي ما دارد نيست. خود او توضيح مي‌دهد كه «تراژدي» يعني اثري منظوم با سبك شعر خواص،«كمدي» يعني اثري با سبك متوسط و ترانه يعني اثري با سبك عاميانه، و او خود در مقابل «انئيس» Aeneis ويرژيل، كه خود ويرژيل آنرا «تراژدي بلند پايه» خوانده است، اين مجموعه را «كمدي» نام داده است، زيرا «كمدي» ماجرائي است كه بر خلاف تراژدي از بد شروع شود و بحسن عاقبت پايان يابد.

اما اين «كمدي» چيست، و جنبه‌هاي مختلفي كه شهرت فوق العاده آنرا باعث شده، كدام است؟

«كمدي الهي» در درجه اول يك اثر شاعرانه استادانه بسيار عالي است. دانته با اين مجموعه نه تنها بزرگترين اثر ادبي كشور خود را آفريده بلكه «زبان» مملكت ايتاليا را پي‌ريزي كرده است . پيش از دانته مردم هر ايالت ايتاليا به لهجه‌اي خاص حرف مي‌زدند كه ميان آن و زبان نواحي ديگر اختلاف بسيار بود؛ زبان علمي، زبان لاتين بود ولي اين زبان فقط مورد استفاده خواص بود و بدرد مردم عادي نمي‌خورد، و چون مسلم بود كه بايد خواه ناخواه يك زبان «ايتاليايي» براي خواندن و نوشتن بوجود آيد ، ايتاليائي‌ها بي‌آنكه خود متوجه باشند در انتظار زبان و زبان‌سازي بودند كه مي‌بايست مشكل آنرا حل كند. احتمال هم مي‌رفت كه زبان «پروونسال» جنوب فرانسه زبان رسمي ايتاليا شود، ولي وقتي‌كه دانته اثري بعظمت «كمدي الهي» بزبان ايالت «تكانا» ساخت براي هيچكس ترديدي نماند كه از آن پس اين زبان ، زبان رسمي ايتاليا خواهد شد و چنين نيز شد.

خود دانته حكايت مي‌كند كه روزي در خيابان زني را ديد كه او را به زن ديگري كه همراهش بود نشان داد و گفت: «اين همان كسي است كه به جهنم رفته و برگشته است» - و آن ديگري با تعجب بدو نگريست و جواب داد :«ببين : هنوز هم در سر و رويش اثر دوده‌هاي جهنم پيداست»؛ و دانته مي‌نويسد «وقتي كه اين حرف را شنيدم، دانستم كه بدانچه مي‌خواسته‌ام رسيده‌ام ، يعني توانسته‌ام با بكار بردن زبان مردم بجاي زبان لاتين، آنچه را كه براي عامه قابل درك نبود در دسترس همه قرار دهم»

از بعد از انتشار «كمدي الهي» اين اثر مقياس و محك سخن پردازي زبان ايتاليائي است، همچنان‌كه زبان سعدي و حافظ ما «حد سخنراني» فارسي بشمار مي‌رود؛ زيرا هنوز هم كسي نتوانسته است در ايتاليا پا از حد دانته فراتر گذارد، همچنان‌كه كسي نتوانسته است بهتر از سعدي ما سخن بگويد . شباهت زيادي نيز از اين حيث ميان سعدي و دانته است كه گفته هر دو جنبه «سهل و ممتنع» دارد و اين اختصاص كه كار ترجمه از اينان را بسيار دشوار مي‌كند اصل سخن آن دو را بصورت شاهكار‌هائي بي‌نظير در مي‌آورد.

شعر دانته شعري است بسيار موجز و منسجم، بطوري كه هيچ كلمه از آنرا نه مي‌توان پس و پيش و نه حذف كرد، و اين فشردگي عجيب باعث شده كه غالباً مفهوم اشعار «كمدي الهي» بدون شرح و توضيح قابل درك نباشد.

در سراسر اين كتاب غالباً شاعر مطلبي مشروح را در يك يا دو جمله خلاصه كرده و اين ايجاز در عين آنكه قدرت و تسلط عجيب او را در زبان و نظم مي‌رساند، اثر وي را بصورت يكي از پيچيده‌ترين آثار ادبي جهان در آورده است.

بسياري از اشعار «كمدي الهي » امروز در ايتاليا و اروپا ضرب المثل شده‌اند، و درست به همان صورت كه ما بهر مناسبت از حافظ و سعدي نقل قول مي‌كنيم در ايتاليا از كمدي الهي شاهد مي‌آورند. بعضي از اين اشعار از ايتاليا فراتر رفته و صورت بين‌المللي پيدا كرده‌اند و از آن جمله مي‌توان شعر بسيار معروفي را كه بر سر در «دوزخ» نوشته شده است نقل كرد كه :«اي آنكه داخل مي‌شود، دست از هر اميدي بشوي»

در درجه دوم كمدي الهي يك داستان استادانه بسيار عالي است كه از قدرت داستان پروري دانته حكايت مي‌كند. طرز گفتار و شيوه نقل حوادث و وقايع و دقتي كه در وصف جزئيات و ريزه كاري‌هاي «سفر» به دوزخ و برزخ و بهشت بكار رفته، بدين داستان طولاني صورتي خاص مي‌دهد و آنرا بشكل سفرنامه واقعي يك مسافر در مي‌آورد، بطوريكه از همان اول خواننده فراموش مي‌كند كه آنچه مي‌خواند زاده خيال‌پردازي يك شاعر است؛ و بالعكس چنين مي‌پندارد كه واقعاً يك نفر مسافر، همچنانكه از شهري به شهري و از كشوري به كشوري سفر مي‌كند، دراينجا بسفر دنياي ديگر رفته و اين حوادث را عيناً بچشم ديده و جزئيات آنرا يادداشت كرده است تا براي ديگران نقل كند. حتي از روي مندرجات اين مجموعه، بآساني مي‌توان «نقشه جغرافيائي» دوزخ و طبقات مختلف آن و طول و عرض قسمتها و همواري و ناهمواري جاده‌ها و وضع رودها و برج و باروها و صخره‌ها و غيره را تعيين كرد؛ اين قدرت عجيب دانته را در جلب توجه خواننده «و جذب او» از راه بكار بردن كلمات و تشبيهات و استعارات و جملات خاصي كه تاثير آنها بدقت و با تسلط كامل در روانشناسي حساب شده است بالاتفاق يكي از نوادر عالم ادب شمرده‌اند. يك نويسنده و دانته‌شناس معروف معاصر آمريكائي «مك – اليستر» درين‌باره مي‌نويسد:«تركيب صداها، و آثار ترس، ترحم، وحشت، نفرت، اشتياق، نگاه، گفتار، در سراسر اين اثر بخصوص در «دوزخ» طوري است كه هر كس بي‌اختيار خودش را در وسط آن صحنه‌اي احساس مي‌كند كه دانته براي او تجسم مي‌دهد، چنانكه مي‌توان ويرا استاد واقعي «هنر سه بعدي دنياي امروزي دانست»

در درجه سوم، و مهم‌تر از اين هر دو ، «كمدي الهي» يك اثر عالي فكري و فلسفي است. اين مجموعه درحقيقت عصاره ايست از علوم و اطلاعات و نظريات و عقايد فلسفي چند هزار ساله بشري كه در آن با تركيب خاصي درآميخته‌اند. در اين كتاب چنان‌كه گفته‌اند «مجموعه كمالات و مميزات انساني بعلاوه طبيعت و گذشته و حال محصول خاصي پديد آورده كه براي همه مردم جهان و همه ادوار و قرون قابل درك و استفاده باشد»

بديهي است در اين تركيب بايد دو نكته را از هم كاملاً مجزا كرد، يعني مفهوم كلي آنرا از صورت خاص مسيحي و كاتوليكي آن جدا نهاد. از نظر اخير «كمدي الهي» يك اثر مسيحي است، و حتي در آن، تعصب‌ها و غرض ورزيهائي ديده مي‌شود كه خواننده امروزي را مخصوصاً اگر غير مسيحي باشد ناراحت مي‌كند. ولي از اين صورت ظاهري گذشته اين مجموعه صورتي بسيار عميق‌تر دارد كه جنبه فلسفي و تمثيلي آن است و اين آن صورتي است كه بعكس جنبه اول براي «تمام ادوار و تمام سرزمينها» يعني براي «بشر» ساخته شده است خود دانته در يكجاي «كمدي» مي‌گويد: شما كه ديده بصيرت داريد از وراي الفاظ به راز پنهان اين اشعار مرموز پي‌بريد»

از اين نظر سرتاسر كمدي الهي پر است از تمثيل‌ها و اشارات و استعاراتي كه با آنكه شش‌صد سال است محققين و متتبعين درباره آنها تحقيق و امعان نظر كرده‌اند باز براي بسياري از آنها كاملا روشن نشده است. تقريباً هر يك از حوادث وگفتگو‌ها و اشارت اين اثر به نكته‌اي پنهاني اشاره مي‌كند كه شاعر همه جا از توضيح صريح آن خودداري كرده ولي خوب پيداست كه مفهوم ظاهري آنها منظور اصلي او نيست. حتي اشاره اينكه «به راست چرخيد» يا «به چپ چرخيد» همه جا مفهوم تمثيلي خاصي دارد؛ و فقط وقتي كه از اين نظر بدين مجموعه نگريسته شود روشن مي‌شود كه راز عظمت و اشتهار عجيب «كمدي الهي» چيست و چرا متفكرين و ادباي اروپا مقام اين اثر را تا بدين درجه بالا شمرده‌اند.

يك اختصاص ديگر «كمدي الهي» اينست كه در سراسر آن افسانه‌هاي اساطيري يونان و روم قديم با معتقدات مسيحي در آميخته و همه جا حوادث قديم و جديد دركنار هم قرار گرفته است. اين تركيب كه شايد در نظر يك مسيحي متعصب كفر آميز تلقي شود حاكي از آن علو روح و بزرگ بيني است كه چنين تركيبي را پديد آورده تا اين مجموعه را تبديل به يك اثر جهاني كرده باشد كه مربوط به تمام «بشر» باشد نه خاص اين فكر و آئين و كشور خاص، و اين كاري است كه اروپائيان دانته را در آن اعظم شعراي عالم دانسته‌اند ولي براي من قبول اين نكته دشوار است كه در اين راه دانته از حافظ ما فراتر رفته باشد.

چنانكه گفته شد، جنبه معنوي و تمثيلي «كمدي الهي» عالي‌ترين جنبه‌ها و امتيازات آن است. درك اين تمثيل‌ها از نظر مفهوم يكايك آنها كاري بس دشوار است، ولي درك مفهوم تمثيلي اساس كتاب بعكس خيلي آسان است: سراسر اين مجموعه طولاني، شرح سفري است كه از راهي دراز و پر از موانع و مشكلات از وادي گناهنكاري به سر منزل رستگاري و صفاي معنوي صورت مي‌گيرد و بحقيقت «جهاد با نفس» نام دارد. راهي است صعب و جاده‌اي ناهموار كه در آن قدم بقدم فريب و اغوا در كمين نشسته است تا مسافر را از ادامه آن سفر منصرف كند. و در چنين راهي‌كه «منزل بس خطرناك‌ست و مقصد ناپديد» مسافر تنها و بي‌راهنما نمي‌تواند رفت، زيرا بقول حافظ ما:

بكوي عشق منه بي دليل راه قدم كه گم شد آنكه درين ره برهبري نرسيد

بدين جهت است كه مسافر خطاكار اين سفر را نخست براهنمائي عقل (ويرژيل) و بعد برهنمائي عشق (بئاتريس) انجام ميدهد. نخستين شرط اين سفر اقرار بگناهكاري و توجه به زشتي خطاست، زيرا هيچكس نمي تواند از گناهي دوري گزيند مگر آنكه واقعاً متوجه گناهكاري خود بشود. اين مرحله ايست كه «دوزخ» كمدي الهي را تشكيل داده است كه درآن مسافر از «وادي گناه» مي‌گذرد و به مخالفت خطاي خود پي مي‌برد.

مرحله دوم مرحله پشيماني و توبه، و بعد فراموشي گناه است؛ و اين آن قسمتي است كه «برزخ» را شامل مي‌شود. مرحله سوم راه سربالائي سخت ولي خوش عاقبت رستگاري است كه در طي آن بخلاف آن دو مرحله ديگر فقط «عقل» راهنما نمي‌تواند بود، و راهنماي بزرگتري لازم است كه «عشق» نام دارد.

دانته اين سفر دراز را در «نيمه راه زندگاني خود» انجام مي‌دهد و در بازگشت از آن «دفتر خاطرات سفر» خويش را براي ساكنان روي زمين به ارمغان مي‌آورد، زيرا هم بئاتريس ، هم پترس مقدس، و هم يكي از اجداد او در بهشت بوي دستور داده‌اند كه بكوشد تا ديگران را بسوي حقيقت راهنمائي كند.

ولي دانته در چه وقت بفكر اين سفر افتاد، و اين «دفتر سفر» را از لحاظ تاريخي در چه زماني تنظيم كرد؟ اين نكته ايست كه هنوز كاملا روشن نشده است. مسلم است كه تدوين «كمدي الهي» در سالهاي آخر عمر شاعر انجام گرفته؛ برخي عقيده دارند كه اتمام اين مجموعه بر رويهم هفت سال، يعني از 1314 تا 1321 كه چند ماه بآخر عمر دانته مانده بوده بطول انجاميده است. برخي نيز از روي قرائن مختلف معتقدند كه نخستين اشعار «كمدي» پيش از مرگ بئاتريس سروده شده، يعني اتمام اين مجموعه بر رويهم سي سال و شايد بيشتر وقت لازم داشته است. چند نفر نيز بر اين عقيده‌اند كه تمام كمدي در مدت كوتاهي در اواخر عمر شاعر يكسره و بي‌وقفه سروده شده است.

اين مجموعه بطور كلي شامل صد سرود است، و بدين معني كه هر يك از قسمتهاي سه گانه آن: دوزخ، برزخ، بهشت به سي و سه سرود تقسيم مي‌شود، باضافه سرود اول دوزخ كه در حقيقت مقدمه‌اي براي تمام «كمدي الهي» بشمار مي‌رود. هر سرود به بندهاي «سه مصرعي» تقسيم شده و به تفاوت از صد و ده تا صد و شصت مصرع را شامل مي‌شود.

دوزخ و برزخ و بهشت هر كدام شامل ده طبقه‌اند كه عبارتند از: طبقات نه گانه جهنم (باضافه طبقه مقدماتي آن)؛ طبقات هفت گانه برزخ (باضافه جزيره برزخ، و طبقه مقدماتي آن، و بهشت زميني)؛ و طبقات نه گانه بهشت (باضافه عرش اعلي). بنابراين دانته بطور كلي 30 طبقه را از اول تا بآخر سفر خود طي مي‌كند. اصولا در سراسر اين كتاب، دو رقم 3 و 10 كه اولي مظهر «تثليت» مسيحي و دومي مظهر «واحد» مقياس يعني وحدت است اهميت خاص دارد. كتاب به سه جلد تقسيم شده، هر جلد 33 سروده دارد، هر سرود بصورت بندهاي سه بيتي تدوين شده، و از آنجا كه «بئاتريس يعني مظهر عشق پا به ميدان مي‌گذارد تا بآخر كتاب 33 سرود فاصله است و سفر آن جهاني دانته در عرض ده روز صورت مي‌گيرد»

قسمت اول اين سفر در زير زمين، يعني در ظلمات طي مي‌شود. اين آن قسمتي از سفر است كه به «دوزخ» مربوط است، زيرا دوزخ دانته از زير قشر زمين شروع مي‌شود و به نقطه مركزي كره خاك پايان مي‌پذيرد كه در آنجا «شيطان»، فرمانرواي ديار رنج، مكان دارد و قلمرو عظيم خود را اداره مي‌كند. اين حفره عظيم كه دوزخ نام دارد، خانه ظلمت سرما و كينه و جهل و ترس و ضعف و زشتي يعني همه آن آثار شر است كه از جانب اهرمن مي‌آيد و باهرمن بازمي‌گردد. ولي آنچه با ماهيت دوزخ سرشته شده و در واقع تار و پود آن را ساخته است بي‌اميدي يعني محروميت ابدي از اميد است. تمام گناهان و گناهكاران روي بدين دوزخ دارند. هر قدر گناهي سنگين‌تر باشد صاحب آن پائين‌تر مي‌افتد، تا نوبت «يهودا» مي‌رسد كه از فرط سنگيني گناه در كام شيطان جاي دارد. در اين جهنم، گناهكاران بحسب انواع مختلف گناهان خود بدست انواع مختلف كيفرها و عقابها سپرده شده‌اند كه سخت‌ترين آنها ظلمات مطلق و سرماي ابدي طبقه نهم ، يعني آنجاست كه شيطان در وسط آن مكان دارد .اين ظلمات و سرما مظهر انكار كامل عواطف انساني و محبت و عشق از طرف گناهكاراني است كه بدين ورطه افتاده‌اند تا طبق قانون «تاوان» كه قانون كلي و اصلي جهنم دانته است مجازات بينند.

بدين ترتيب از لحاظ طبقه‌بندي كلي دوزخ دانته با ذوق ما بي‌شباهت نيست، با اين تفاوت مختصر كه دوزخ مسلمانان بجاي نه طبقه هفت طبقه دارد. ولي از نظر عذاب و كيفر بين او دو تفاوت بارزي وجود دارد، بدين معني كه درجهنم ما وسيله عذاب فقط آتش است، در صورتيكه در جهنم دانته آتش يكي از وسائل مختلف عذاب بيش نيست و تازه در رديف سخت‌ترين عذابهاي دوزخ نيز بشمار نمي‌رود.

در سراسر دوزخ هر كيفري مناسب با نوع جرم است و اين ارتباط گناه با مجازات و اشارت تمثيلي خاصي كه در اين موارد آورده شده از شاهكارهاي دانته در تدوين اين كتاب بشمار مي‌رود. چون در ترجمه حاضر در مقدمه هر سرود وجه اين ارتباط بطور ساده توضيح داده شده، در اينجا توضيح بيشتري در اين باره ضرورت ندارد.

طبقه‌بندي گناهان در دوزخ طبق نظريه فلسفي ارسطو صورت گرفته است كه گناهان را به «گناههاي افراط كاري» و «گناهان بدخواهي» تقسيم مي‌كند. گناههاي طبقه اول آنهائي هستند كه اگر جانب اعتدال نگاه داشته شود في نفسه جرم نيستند، ولي همين كه از اين حد تجاوز كنند و بصورت اساس زندگي درآيند جرم مي‌شوند. از اين قبيل است: غريزه جنسي، شكم پرستي، خست، اسراف، خشم و غضب. گناههاي طبقه دوم آنهائي هستند كه با سوء نيت و بقصد اضرار صورت مي‌گيرند و بدو دسته گناهان ناشي از زورگوئي و تعدي و گناهان ناشي از مكر و حيله تقسيم شده‌اند.

در اين طبقه از گناهان بدترين انواع گناه، گناه حيله و غدر است كه از گناه زورگوئي و تجاوز كاري نيز نابخشيدني‌تر است، زيرا دانته كه حتي گناه زنا را (در طبقه پنجم دوزخ) بدليل آنكه بخاطر عشق صورت گرفته است مستحق اغماض و تخفيف شمرده، و گناه زورگوئي و تعدي را در طبقات وسط جاي داده، گناه مكر و حيله را در آخرين طبقات دوزخ مكان داده است كه بايد ساكنين آنها سخت‌ترين عذابهاي جهنم را تحمل كنند.

بطور كلي پنج طبقه اول دوزخ كه «دوزخ عليا» ناميده مي‌شود و در آن گناهكاراني جاي دارند كه بار كمتري از خطا بر دوش گرفته‌اند خاص دوزخ‌ياني است كه بجرم گناهان افراط كاري و آزمندي بدوزخ رفته‌اند، و اينان عبارتند از : بي‌تكليفان(طبقه اول) ، شهوترانان(طبقه دوم)، شكم پرستان(طبقه سوم)، خسيسان و اسرافكاران(طبقه چهارم)، تندخويان(طبقه پنجم):

از طبقه ششم ، «دوزخ سفلي» آغاز مي‌شود كه شامل نوع دوم گناهان است كه قبلا شرح آن داده شد. اين گناهان بسيار سنگين‌تر از آن گناهان دسته اول‌اند، زيرا كه بجاي افراطكاري و بر اساس تجاوز و تعدي قرار دارند و با علم و بر بدي و بر اساس سو نيت صورت مي‌گيرند. اين نوع گناهكاران را در اصطلاح لاتين Ex Eleetione مي‌نامند و اينان در مقابل گناهكاران دسته اول قرار دارند كه گناهكاران Ex Passione هستند.

اين دسته گناهكاران «دوزخ سفلي» كه در درون حصارهاي شهر «ديته» يعني در مقر اصلي ابليس جاي دارند، خود بدو دسته تقسيم مي‌شوند كه عبارتند از: اهل خشونت و ارباب حيله. طبقات ششم و هفتم دوزخ خاص «متعديان و متجاوزين» است كه بنحوي از انحاء بحقوق خود يا ديگران يا خداوند تعدي كرده اما مكر و حيله اي بكار نبرده‌اند. اينان عبارتند از زنديقان (طبقه ششم)؛ راهزنان، شاهان ستمگر، خودكشي كنندگان،كفر گويان، اهل لواط، رباخواران (طبقه هفتم).

طبقات هشتم و نهم ، يعني سخت ترين طبقات دوزخ خاص اهل غدر و ريا است . در طبقه هشتم كه پيچيده‌ترين طبقات دوزخ است و شرح آن قريب يك ثلث از تمام «دوزخ» را شامل مي‌شود دسته‌اي از حيله‌گران جاي دارند كه گناهشان نسبت بدان دسته بعدي ساده‌تر است، و اينان عبارتند از‌: قوادان، ناموس دزدان، چاپلوسان، مال وقف خواران، غيبگويان، جادوگران، رشوه خواران، سوداگران نادرست، رياكاران، دزدان، رايزنان مزور، نفاق افكنان، جعالان.

طبقه نهم؛ يعني طبقه ظلمات و سرماي مطلق‌، خاص بدترين دسته از تمام دوزخيان يعني خيانتكاران است. اينان كساني هستند كه عواطف بشري را ناديده گرفته و پيوند محبت و اعتماد را كه بايد «وصل كننده» ابناء بشر باشد بريده و «فصل» كرده‌اند، بدين جهت جرم خيانت در دوزخ دانته سنگين‌ترين تمام جرم‌ها است. اين طبقه عبارتند از : خائنين باصل فرزندي و خويشاوندي، خائنين بوطن و هموطنان، خائنين باصول ميهمان داري، خائنين بوليمنعت‌‌ها، در مركز اين طبقه نهمين است كه شيطان اعظم، بزرگترين مظهر خيانت بولينعمت (خدا) جاي دارد و گناهكار شماره 2 دوزخ يعني يهودار كه بولينعمت خود (عيسي) خيانت كرد در كام اوست.

بعد از عبور از اين قسمت، دانته و ويرژيل در طول بدن شيطان يعني در طول پايه استوار گناه پائين مي‌روند تا دوزخ را ترك گويند و به سوي منزل دوم سفر خود براه افتند كه برزخ، يعني مرحله حد فاصل گناه و طهارت است، و آنگاه درآنجا خود را با آب پشيماني و توبه بشويند و با نيروي اميد دل قوي كنند و سبك پا، راه منزل سوم يعني فردوس (مظهر صفا و رستگاري) را در پيش گيرند.