روز دوم بهمن ماه در گاهشماری اوستایی بهمن روز است که در این روز جشن بهمنگان برگزار می شود این روز به امشاسپند بهمن تعلق دارد در اوستا بهمن "وهومنه"vahu-manahاست که آمیزه ای است از دو واژه ی vahu یا vanghuبه چم خوب ونیک که در هخامنشی این واژه vahu در سانسکریت vasu و در فارسی کنونی beh شده است و بخش دوم واژه "منه" manah یا man" من" به چم اندیشیدن است پس وهومن یا وهومنه یا وهیشامنه vahishtamanh که در فارسی کنونی"بهمن" گفته می شود به چم نیک اندیشی و نیک منشی است و واژه ی روبروی آن "اک منه" aka manah به چم بد اندیشی است که اک یا aka در فرهنگ اوستایی به چم گزند و آسیب است
در نوشته های پهلوی همچون بندهشن و دینکرد "بهمن" نخستین آفریده ی پروردگار است در جهان مینوی وهومن امشاسپند در چهره ی نیک منشی و خرد و دانایی خداوند و از ویژگی های برجسته ی اهورایی است اما در جهان خاکی نگاهبان بشر و چارپایان است
جشن بهمنگان از زمان ساسانیان تا پیش از یورش مغول ها در ایران بوده است و آیینی همگانی و رایج بوده است در این روز در دیگی به نام" بهمنجه" آشی به نام "دانگو" از گندم ماش نخود عدس لوبیا و باقلا می پزند و مهمانی می دهند این آش را هفت دانه نیز می گویندیکی از ویژگی های این جشن حس همکاری و کار گروهی آن بوده است بدین گونه که هر یک از همسایه ها دانگ خود را به خانه ای که در آن آش پخته می شده می دادند و از این رو به آن "دانگو" می گویند آشی با چنین ویژگی های همانندی در میان کوچ نشینان بختیاری نیز پخته می شده و می شود که به آن "دندورو" به چم رویش دهنده ی دندان می گویند و آن را از شامگاه تا بامداد روی آتش ملایم گذاشته و هفت دانه از آن را به سوزن و نخ می کنند و بر روی کلاه کودکی که هنوز دندان های آن رشد نکرده می زنند تا همچون باز شدن گندم از پوسته ی خود در هنگام پختن٬ دندان های بچه نیز در بیاید گویا در این خوراک از گیاه بهمن سرخ و بهمن سفید نیز استفاده می شد که این گیاه دارای ویژگی دارویی بوده و در روزگار ایران باستان این باور بوده که خوردن آن به تقویت حافظه کمک می کند آن را به گونه ی تازه در خوراک می پختند و خشک شده ی آن را دم کرده و می نوشیدند یا به گونه ی گرد روی خوراک می ریختند و یا با گرد قند ونبات آمیخته و می خوردند این گیاه در فرانسه behen خوانده می شده و در گذشته ریشه ی بهمن سرخ وسفید در داروخانه های اروپایی گویا استفاده می شده است یکی از دیگر آیین های این روز آن بوده که مردم در این روز به کوه می رفتند و گیاهان ویژه ای که ویژگی دارویی داشته را می کندند و در این یک سال استفاده می کردند گروهی از این آیین ها که در جشن بهمنگان انجام می شود را به جاماسپ وزیر خردمند ویشتاسب"گشتاسپ" پادشاه دوران زرتشت نسبت می دهندابوریحان در کتاب "التفهیم" می گوید: بهمنگان (بهمنجه) بهمن روز است از ماه بهمن و در این روز بهمن سپید با شیر سره (خالص) می خورند اما در خراسان هنگام این جشن مهمانی کنند بر دیگی که اندرو از هر دانه ی خوردنی و تره و سبزی وجود دارد همانگونه که از گفته های اسدی توسی و بیرونی بر می آید بهمن نام همان گیاهی است که بویژه دز این جشن خورده می شده است و آن گیاهی است با ریشه ی سفید رنگ یا سرخ رنگ(همانند زردک یا هویج)
در خرده اوستا آمده است : در بهمنگان به خجستگی این که امشاسپند بهمن در جهان مادی نگاهبان چارپایان سودمند است در این روز از خوردن گوشت پرهیز می شود بسنجید با عید قربان در فرهنگ امروزی که برگرفته از فرهنگ تازیان است اصولا ایرانیان وارونه دیگر فرهنگ ها در جشن ها و آیین های خود از قربانی کردن و خونریزی پرهیز می کردند و این آیین خونریزی ویژه ی سامی نژادان و رومیان بوده است
زرتشیان امروزه این جشن را روز پدر می دانند از این رو که بهمن نماد خرد ورزی و اندیشه ی نیک است و این اندیشه ی نیک پندی است که پدران به فرزندان خود می آموزند پس بایسته است که ایرانیان این روز را روز مرد و پدر چشن بگیرند
سرچشمه هایی که از آنها استفاده شد:
فرهنگ واژگان پارسی دکتر معین
فرهنگ ایران باستان ابراهیم پورداوود
تارنمای یتا اهو
گاهشماری و جشن های ایران باستان هاشم رضی