مهر، چنانچه گفته شد، خدایِ روشنایی و آتش بوده است، چنانچه خود نیز به تعبیری آتشگونه است، بدینترتیب روش است که هر آتش و نوری نشانی از مهر تصور میشده است.
آتشی که زرتشتیان روشن نگاه میداشتهاند به تقلید از مهرپرستان بوده، و به ستایشِ او، و نیز خورشید به عنوانِ نمادی از مهر ستایش میشده است (توجه کنید که نه آتش را میپرستیدهاند و نه خورشید را، بلکه آنها را به عنوانِ نمادهایی ستایش میکرده و محترم میشمرده اند).
همچنین مهرپرستان نمادی داشتهاند که «گردونهٔ مهری» نامیده میشود، و در واقع ارابهای است که مادر خدا ناهید در آن مینشسته و انسان ها را برای گذار از 7 مرحله یا آسمان یاری می داده که می توان آنرا خورشید دانست.
گردونه مهری که در زبان هندی سواستیکا (Swastika) گفته میشود جد همان علامتِ SSِ هیتلریست که چون نماد قدرت و زایش بوده در دستگاه حزب نازی به عنوان یم نماد اصیل و باستانی آریایی به کار رفته بود، و معکوسِ آن (اگر دو تا S را عمودی رویِ هم بکشید SS به دست میآید (البته هر S از ۳ خط تشکیل میشود)، حال اگر به جایِ آنکه خطوط را به سمتِ راست بشکنید (دو سرِ S را میگویم) به چپ بشکنید نشانِ گردونه مهر به دست خواهد آمد. این نشان را در بسیاری بناهایِ باستانی میتوان مشاهده کرد (مثلاً چند نمونهاش در تختِ سلیمان یافته بودند، و بسیار شاد بودند از یافتهیِ خود.).
این نماد شکلِ پیچیدهتری نیز به خود میگیرد، و بعدتر تبدیل به نمادی میشود که در معمارییِ اسلامی کاربردِ فراوان داشته است (برایِ تصورِ اینیک، مربعی رسم کنید و هریک از خطوطِ آن را از سمتِ چپِشان کمی ادامه دهید).